کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



خیار شرط یا خیار قراردادی با این که به موجب قرارداد در عقد جای می‌گیرد و قرارداد ناشی از ایجاب و قبول طرفین است و آن دو هم متکی به قصد و رضا هستند، با وجود این، خیار به معنی سلطه طرف دیگر عقد یا طرفین یا ثالث برای انحلال عقد لازم است و باید به استناد اصل عدم ولایت اشخاص بر یکدیگر در امور حقوقی دامنه این حق، یعنی خیار را محدود کرد. یعنی به طور دائمی نمی توان خیار شرط را در عقد گنجانید و باید مدتی، برای خیار، قائل شد تا در آن مدت، خیار، برای انحلال عقد لازم، وجود داشته باشد و نه خارج از آن مدت. از این رو ماده ۳۹۹ قانون مدنی از مدت معین برای خیاری که در عقد بیع، شرط شده است، سخن می‌گوید. (اصغری آقامشهدی، ۱۳۹۰،ص۳۱۲)

شرط خیار در ازدواج بدین معناسـت کـه هـر یـک از زوج و زوجه حق داشته باشند که تا مدت معین عقد نکاح را فسخ کنند. مشهور فقهای امامیه به عدم جواز شرط خیار در نکـاح قائلنـد و ادلّـه ای بـرای آن ذکـر کرده‌اند. شیخ طوسی شرط خیـار را در اصـل عقـد، باطـل و مبطـل مـی دانـد. او در کتـاب خلاف، شافعی و ابوحنیفه را با نظر خود موافق دانسته است. برخی از فقیهان گفته‌اند: شرط خیار فسخ در ازدواج نه تنها باطل است بلکه عقد را هـم باطل می‌کند. آن ها دلیلهای مختلفی برای بطلان عقد آوردهاند، از جمله گفته‌اند: متعاقدین به عقدی رضایت داده‌اند که شرط مذکور در آن لحاظ شود، و عقـد بـدون شـرط را رضـایت ندادهاند، و چون عقد تابع قصد است میتوان گفت: « ما قصد لم یقع و ما وقع لـم یقصـد» (عمید زنجانی، ۱۳۹۰،ص۲۰۱)

شهید ثانی علت بطلان این شرط را الحاق نکـاح بـه عبـادت و عـدم شروط ضمن عقد نکاح مشروعیت شرط در عبادت دانسته است. ابـن ادریـس شـرط را باطـل دانسته اما مبطل عقد نمیشمارد. او در کتاب سرائر گفته است: شرط خیار در نکـاح باطـل است اما موجب بطلان عقد نمی شود، زیـرا دلیلـی از کتـاب، سـنت و اجمـاع بـر بطـلان آن نداریم. شروط غیر شرعی هرگاه به عقدها ضمیمه شوند، شـرط، باطـل ولـی عقـد صـحیح است . دلیل آن عموم آیۀ «اوفوا بالعقود» است که شامل هر عقدی میشـود، اگرچـه شـرط آن باطل باشد. علامه در ارشاد الاذهان بـر آن اسـت کـه «لـو فسد الشرط فسد العقد» محقق اردبیلی هم در شـرح کـلام او گفتـه اسـت : «فسـاد الشـرط مستلزم لفساد مشروطه. سید ابوالحسن اصفهانی در کتاب الوسیله النجاە و سید محمـدکاظم یـزدی در عروە الوثقی هم همین نظر را دارند.صاحب جواهر شرط را باطل و مبطل عقد دانسته اسـت . دلیـل او ایـن اسـت کـه شـرط خیار، خلاف مقتضای عقد نکاح است، به علاوه موارد فسخ در نکاح محدود است و چون در نکاح شائبۀ عبودیت می رود، حق خیار در آن معنی ندارد .تحلیل فقهی: چنین به نظر می‌رسد لزوم در عقد ازدواج، لزوم حقی نیست تا بتـوان آن را دستخوش ارادە زوجین قرار داد، بلکه لـزوم حکمـی اسـت و بـا شـرط ضـمن عقـد از میـان نمیرود. (امیدی فر، ۱۳۷۷، ص۳۳)

ازدواج مانند عقد وقف به حکم شارع لازم شده است، ولـی لـزوم در عقـد بیـع و مانند آن لزوم حقی است و طرفین می‌توانند در آن شرط خیار بگذراند. از ‌حقوق‌دان‌ها می‌گوید: شرط خیار در عقد ازدواج برخلاف قوانین آمره است. در تعریف قوانین آَمره گفته شده: قوانینی هستند که از نظر جنبۀ عمومی وضع شده و برای افـراد ایجـاد حق نمینماید، ‌بنابرین‏ تحت اختیار افراد نیست تا منتفع از آن بتواند حق خود را ساقط یا بـه دیگری واگذار نماید، ایـنگونـه قـوانین در اصـطلاح حقوقـدانان اسـلامی «حکـم» نامیـده می شود. (ساکت، ۱۳۸۷،ص۲۱۰) شروطی که برخلاف قوانین آمره باشد، خواه ضمن عقد نکاح یا عقـد دیگـر واقـع شود، باطل است، از جمله، شرط خیار در نکاح است، او علـت بطـلان ایـن شـرط را عـدم آزادی ارادە زوجین در انهدام خانواده که سلول اولیه جامعه است، می‌داند و معتقد است کـه سستی رابطۀ زوجین در ازدواج به ضرر اجتماع بوده و لطمۀ غیرقابل جبرانی به جامعـه وارد می‌کند. قانون مدنی شرط خیار فسخ را نسبت به عقد نکـاح باطـل دانسـته اسـت . لازم بـه ذکـر است که شرط خیار نسبت به مهر از نظر مشهور فقها صحیح است، و قانون این شرط ر ا در صورت معین بودن مدت آن، صحیح دانسته است. (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۰،ص۱۰۰)

۱-۲-۱-۲-۵-۲- مطلقه شدن زوجه اول شوهر

اگر تحصیل نتیجه منوط به سبب خاص شرعی باشد، داخل در شرط فعل می‌شود که جای بحث و گفت‌ و‌گو دارد. لذا اگر حصول آن به مجرد وضع شرط باشد و از آن طرف، دلیل شرعی بر حصول آن از طریق سبب خاص دلالت کند، این شرط، مخالف کتاب و سنت بوده و باطل است.
از آن گذشته، یکی از موارد شروط نامقدور که مکلف، توان انجام آن را ندارد، وضع شرط در جایی است که حصول غایت و نتیجه متوقف بر سبب خاص شرعی باشد. مثل اینکه در عقد، شرط شود به مجرد عقد، زنی که به عقد کسی درآید، زن قبلی آن مرد مطلقه شود. ‌بنابرین‏، با توجه به اینکه مطلقه شدن همسر، نیازمند سبب خاص شرعی است و طلاق متوقف بر رعایت موازین مقررات خاص آن است، می‌توان گفت چنین شرطی به دلیل نامشروع بودن، محکوم به بطلان است. (حمیتی واقف، ۱۳۸۹، ص۵۸)

۱-۲-۱-۲-۵-۳- عدم ولایت شوهر برفرزندان

آیا زن می‌تواند در ضمن عقد نکاح شرط کند که شوهر حق ولایت بر فرزند یا حق حضانت او را ندارد؟

اولا؛ ولایت پدر نسبت به فرزند، قهری است و پدر یا جد پدری ملزم و مکلف به آنند. سقوط ولایت پدر در صورتی ممکن است که موضوع ولایت یا متصدی آن بنا به دلایلی منتفی شود. در غیر آن سقوط آن امکان ندارد.

ثانیاً؛ حضانت از نظر شرعی حق پدر یا مادر است و نکته مهم در این رابطه آن است که این حق از جانب مادر قابل اسقاط است اما از جانب پدر اسقاط‌‌پذیر نیست . از آن گذشته، در صورت امتناع پدر و مادر از حضانت، پدر از طرف حاکم مجبور به آن می‌شود . پس می‌توان نتیجه گرفت که ولایت و حضانت پدر نسبت به فرزند در هیچ حالت از بین نمی‌رود و از این جهت، این شرط به دلیل مخالفت با کتاب و سنت ، نامشروع خواهد بود. (سرخوش، ۱۳۷۱، ص۴۸)

قانون مدنی هم به پیروی از فقه، ولایت قهری پدر وجد پدری را بر فرزندان مسلم دانسته و طی مواد مختلف، ساز و کار ولایت مطلوب را منظور نموده است تا مصالح اطفال و فرزندان بهتر رعایت شود . هم چنین حضانت از نظر قانونی حق و تکلیف ابوین است و از مطالعه و بررسی مواد مختلف قانونی مربوط ‌به این مسئله می‌توان دریافت که نمی‌توان این حق را از هیچ یک از ابوین سلب نمود مگر اینکه علت قانونی وجود داشته باشد .

پس از نظر حقوقی، ولایت پدر تنها در صورت عدم اهلیت و حق حضانت وی نسبت به فرزند تنها در صورت وجود علت قانونی قابل زوال است. از این رو، شرط یاد شده به دلیل اینکه نه می‌تواند پدر را از اهلیت بیندازد و نه علت قانون سقوط حق به شمار می‌رود، فاقد اعتبار دانسته می‌شود و از نظر قانون باطل است.

۱-۲-۱-۲-۵-۴- آزادی زن در معاشرت های خود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:57:00 ب.ظ ]




ضمان معاوضی در اقاله

مى‏دانیم که عیب و نقص مانع اقاله نمى‏باشد و در صورتى که مورد معامله ناقص یا معیوب شود با همان وضع برگردانده مى‏شود ولى تفاوت قیمت بین صحیح و معیوب به عنوان مکمل یا ارش پرداخت مى‏شود.

حال مى‏خواهیم بدانیم که آیا تلف عوضین یا یکى از آن ها مانع اقاله است یا خیر؟ و چه آثارى دارد؟

ماده ۲۸۶ ق.م. به صراحت بیان مى‏دارد: «تلف یکى از عوضین مانع اقاله نیست، در این صورت به جاى آن چیزى که تلف شده است مثل آن در صورت مثلی بودن و قیمت آن در صورت قیمى بودن داده مى‏شود»

در این قسمت سعى مى‏کنیم نظر فقهاى مذاهب مختلف عامّه و نیز شیعه و حقوق‌دانان را به طور اجمال بیان کنیم.

ضمان معاوضى در اقاله از منظر فقها

گفتیم تلف عوضین یا یکى از آن‏ها مانع اقاله نیست زیرا متعلق اقاله عقد است و عقد هم پس از انشاء در عالم حقوق، یک وجود اعتبارى مى‏یابد و بقاء و استمرار آن منوط به بقاء عوضین نیست. لذا عقد داراى وجود اعتبارى و مستمر است و با انحلال، این وجود اعتبارى نیز از بین مى‏رود، چه عوض یا عوضین باقى باشد یا تلف شده باشد. صاحب‏ جواهر در این باره مى‏گوید: «فالتلف غیر مانع من صحه الاقاله کما أنه غیر مانع من الفسخ بالخیار، لاطلاق الأدله، نعم، ینا فیها التلف بناء على أنها بیع لعدم معقولیه بیع المعدوم».[۷۳]

یعنى اینکه «تلف مانع از صحت اقاله نیست همان‌ طور که در فسخ به خیار مانع نیست و دلیل این امر، اطلاق ادله مى‏باشد البته در صورتى که اقاله را بیع بدانیم، تلف مانع از اقاله است براى اینکه بیع معدوم، معقول نیست».

چنان که ملاحظه مى‏شود به نظر فقهاى امامیه، اطلاق ادله جواز اقاله دلالت دارد که در صورت تلف یکى از عوضین یا هر دوى آن ها اقاله صحیح است. مضافاً اینکه چون فسخ معامله با خیار در صورت تلف یکى از عوضین اشکال ندارد، از وحدت ملاک آن استفاده کرده و با تلقى اینکه اقاله نیز فسخ عقد مى‏باشد تلف را مانع اقاله نمى‏دانند. اما اگر اقاله را عقد بدانیم، در این صورت (تلف) اقاله ممکن نیست؛ که این امر منطبق با نظر فقهاى مالکى مى‏باشد زیرا آنان اقاله را عقد جدید مى‏دانند لذا به نظر آن ها با تلف یکى از عوضین اقاله غیرممکن است، چون بیع معدوم صحیح نیست.

اما در فقه حنفى بین تلف مبیع و ثمن قائل به تفکیک شده‏اند. ماده ۱۹۴ المجله در این مورد مقرر مى‏دارد: «یلزم أن یکون المبیع قائماً و موجوداً فى ید المشترى وقت الأقاله فلو کان المبیع قد تلف لا تصح الأقاله»[۷۴].

یعنى «لازم است در هنگام اقاله، مبیع در دست مشترى موجود باشد و اگر تلف شده باشد، اقاله صحیح نیست». ولى در این فقه (حنفى) تلف ثمن مانع اقاله نیست زیرا از نظر آنان ثمن، مال تلقی نشده بلکه به منزله دین است و اخبار دال بر صحت اقاله را مختص زمانى دانسته‏اند

که مبیع موجود باشد. اما در صورتى که مقدارى از مبیع، تلف شده باشد اقاله را صحیح مى‏دانند. دلیلى که بر تظر مذکور وارد شده این است که اقاله رفع و ازاله عقد است و محل و مورد عقد بیع، مبیع مى‏باشد، ‌بنابرین‏ اگر مبیع تلف شود موردى براى عقد باقى نمى‏ماند تا ازاله و برطرف شود و عقد، منتفى با انتفاء موضوع مى‏گردد[۷۵].

اما فقهاى امامیه و حقوق‌دانان ایران تفاوتى بین تلف مبیع و ثمن از این حیث قائل نیستند[۷۶]. چون هر دو عوض در بیع اصل هستند، نه یکى اصل و دیگرى فرع. قانون مدنى نیز از این نظر پیروى ‌کرده‌است (م ۲۸۶): همچنین تفاوتى بین تلف یکى از عوضین و یا هر دو وجود ندارد به عبارت دیگر حکم تلف دو مورد مانند تلف یکى از عوضین مانع‏اقاله نخواهد شد و ذکر عنوان «تلف یکى از عوضین» در ماده مذکور به منظور بیان اکثریت موارد است و نه به‏ قصد القاى مفهوم مخالف نسبت به موارد تلف عوضین و خارج کردن آن از حکم مقرر در ماده[۷۷].

نکته دیگر اینکه اگر طرفین در مقدار ثمن با هم اختلاف پیدا کردند، قول بایع با قسم مقدم است زیرا ثمن همانند دین در ذمه اوست و اصل بر عدم زیادى است و اگر در قیمت تلف اختلاف داشتند قول منکر زیادى مقدم است[۷۸].

مثالى که براى تلف مى‏توان عنوان نمود این است که مثلاً کسى گوسفندى بخرد و پس از خرید، آن را بکشد و خریدار و فروشنده توافق در اقاله و تفاسخ بیع نمایند، خریدار در عوض گوسفند، قیمت انرا به فروشنده خواهد پرداخت. یا مثلاً اگر مورد معامله یک تن عدس بوده که به مبلغ A ریال فروخته شده و پس از عقد، مصرف یا فروخته شده است با انجام اقاله، فروشنده A ریال به خریدار مسترد مى‏دارد و خریدار موظف است یک تن عدس که از جهت کیفیت و اوصاف، مشابه مورد معامله باشد تهیه کند و آن را تحویل فروشنده دهد؛ خریدار نمى‏تواند بجاى یک تن عدس قیمت آن را به فروشنده بدهد زیرا با امکانِ دادن نزدیکترین بدل نسبت به اصل مال که در مال مثلى همان مثل مى‏باشد نمى‏توان چیز دیگرى داد مگر اینکه فروشنده راضى شود.

همچنین هر گاه به جهتى از جهات رد عین یکى از عوضین به مالک قبل از معامله ممکن نباشد در حکم تلف است. چنان که مبیع به سرقت رفته و یا در دریا غرق و یا انتقال داده شده و یا مورد اخذ به شفعه از ناحیه شریک قرار گرفته باشد. در این صورت باید بدل آن را از مثل یا قیمت داد. زیرا آنچه موجب دادن بدل ‌در مورد تلف عین است، عدم قدرت بر رد عین مى‏باشد و آن در موارد مذکور در بالا نیز موجود است[۷۹].

سؤالى که در اینجا مطرح مى‏شود این است که در صورتى که پس از دادن بدل، عین تحت اختیار اقاله‌کننده درآید، چنانچه مال مسروقه یافت شود و یا آن را از دریا بیرون آورند و یا معامله دوم اقاله یا فسخ گردد، عین متعلق به کیست؟

عین، متعلق به اقاله‌کننده است و به طرف داده نخواهد شد. زیرا قبل از اقاله، عین متعلق به اقاله‌کننده بوده و در اثر اقاله نمودن بیع، حق طرف مستقیماً بر بدل تعلق مى‏گیرد. بر خلاف مورد غصب که در اثر عدم قدرت بر رد عین متعلق به مالک، بدل به عنوان بدل حیلوله به او داده مى‏شود و پس از یافت شدن عین و یا قدرت بر تسلیم، عین به مالک رد شده و بدل به غاصب مسترد مى‏گردد. به عبارت دیگر، بدلى که در اقاله داده مى‏شود، بر خلاف غصب، بدل حیلوله نیست بلکه بدل همیشگى است که پس از قرار گرفتن مال در دسترس، موجبى‏ براى انتقال آن به مالک اول وجود نخواهد داشت در حالی که در غصب بر خلاف اقاله، مال مغصوب از ابتداى تصرف غاصبانه در مالکیت مالک باقى بوده و هنگام تسلیم بدل، این مالکیت، همچنان ادامه خواهد داشت؛ و با تسلیم بدل، مال مغصوب به غاصب انتقال پیدا نمى‏کند.

حکم مذبور با اولویت در موردى وجود دارد که مال پیش از اقاله فروخته شود و پس از اقاله به علت فسخ به خیار یا اقاله، مجدداً در اختیار اقاله‌کننده (انتقال گیرنده) قرار گیرد.

ضمان معاوضى شخص ثالث در اقاله‏

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]




“واندرورف و براش[۷۷] (۱۹۸۹) هنگام بررسی ۲۵ تعریف کارآفرینی خاطر نشان ساختند که کارآفرینی به عنوان یک فعالیت تجاری، مشتمل بر اشتراک رفتارهای زیر است : ۱- ایجاد[۷۸] : تأسیس یک واحد تجاری جدید ۲- مدیریت عمومی[۷۹] : جهت­گیری مدیریتی یک فعالیت تجاری یا تخصیص به آن ۳- نوآوری[۸۰] : بهره برداری تجاری کالا، فرایند، بازار، مواد اولیه یا سازمان جدید ۴- مخاطره پذیری[۸۱] : قبول مخاطره ناشی از زیان یا شکست بالقوه یک واحد تجاری که به طور متعارف زیاد باشد ۵- نیت عملکرد[۸۲] : نیت و قصد و دستیابی به سطوح بالای رشد و سود در یک واحد تجاری” ( احمدپور و احمدی، بی تا :۱۵)

با توجه به مجموع مطالب فوق می توان گفت کارآفرینی فرایندی است که در آن با بهره گیری از منابع و کشف فرصت ها در جهت ایجاد کسب و کارهای جدید همراه با شرایط ریسک پذیری بالا اقدام به فعالیت های نوآورانه و مبتکرانه می شود.

۲-۷) مفهوم کارآفرین

‌در مورد فرد کارآفرین و مجموعه ویژگی های چنین فردی، تبیین های متفاوتی ارائه شده است. از یک منظر می توان گفت که ” کارآفرین فردی است که دارای ایده نو و جدید است و از طریق فرایند تأسیس و ایجاد یک کسب و کار (شرکت) و قبول مخاطره، محصول یا خدمات جدید را به جامعه معرفی می‌کند” (احمدپور، ۱۳۷۹: ۱۲۹). تراپ مان و مورنینگ استار[۸۳] (۱۹۸۹، به نقل از خنیفر، ۱۳۸۵) معتقدند که کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری. کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را می‌یابد، کارآفرین فردی است که می‌خواهد تأثیر اندیشه، محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند.

اصطلاح کارآفرین توسط کانتیلون[۸۴] (۱۷۳۰) به مفهوم خوداشتغالی به کار برده می شد که تا فرا رسیدن وضعیت خوب اقتصادی محتمل، تحمل و رویایی با ریسک را می پذیرفت (جزنی، ۱۳۸۶). کارآفرین مبتکر و سازمان دهنده چند ساز و کار اجتماعی و اقتصادی است و ریسک ورشکستگی را می پذیرد (آلبرت شاپیرو[۸۵]، ۱۹۷۵، نقل از احمدی، ۱۳۸۷). کارآفرین کسی است که خوداشتغالی و دیگر اشتغالی ایجاد کند، ارزش افزوده ایجاد کند، خلاقیت و نوآوری کاربردی داشته باشد، فرصت‌ها را به دستاوردها تبدیل کند، منابع و امکانات را به سوی هدف هدایت کند و اید های خلاق را به ثروت تبدیل کند( جعفری نژاد، ۱۳۸۸).

از دیدگاه» جان باتیست سی[۸۶]« کارآفرین سازمان دهنده بنگاه اقتصادی می‌باشد و در عملکرد تولید و توزیع آن نقش محوری دارد. در واقع وی تنها بر اهمیت کارآفرینی در کسب وکار تأکید دارد و کارآفرین را در ارتباط با نوآوری یا ایجاد سرمایه مورد بحث قرار نمی دهد. رابرت لمب نیز مهم ترین ویژگی کارآفرین را تصمیم گیری می‌داند. از نظر او کارآفرینی یک نوع تصمیم گیری اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادی انجام می شود و نقش عمده کارآفرین را اجرای فرایند گسترده ایجاد جوامع محلی، ملی و بین‌المللی و یا دگرگون ساختن شعار های اجتماعی و اقتصادی می‌دانست ( پالمر، ۱۹۸۷، به نقل از نیازی و کهتری،۱۳۸۹). “جفری تیمونز[۸۷] کارآفرین را ایجاد کننده یک چیز ارزشمند از هیچ می‌داند” (سعیدی کیا، ۱۳۸۲: ۱۸).

کار و تلاش عنصر اساسی در نقش آفرینی انسان در طول حیات خویش است و این مهم در نظام ارزشی و دینی همواره مورد تأکید بوده است. با یک نگاه کلی به ویژگی های یک فرد کارآفرین و خصوصیاتی که اسلام از یک انسان با تقوا انتظار دارد، می توان فهمید انسان مؤمن به تمام معنا، می‌تواند یک کارآفرین باشد چرا که ویژگی های یک کارآفرین، مانند مسئولیت پذیری، دستیابی به درجات بالاتر اجتماعی، تحمل شکست و امید و فعالیت، در اسلام نیز برای موفقیت و کامیابی دنیوی و اخروی به انسان ها توصیه شده است (خنیفر، ۱۳۸۵). “از نظر اسلام، کارآفرین تلاشگری است که با اتکا به نفس و توکل به خداوند بتواند از حداکثر توانایی‌های جسمی، مادی و تخصصی خود از راه حلال برای منافع خود در جامعه ای که در آن زندگی می‌کند استفاده نماید” (محبی، ۱۳۸۶ :۱۲).

‌بنابرین‏ می توان گفت کارآفرین فردی است که با فکر و ایده ای خلاقانه و با بهره گرفتن از شناخت فرصت ها و پذیرش ریسک به منظور ارائه خدمت و یا محصول جدید به جامعه، به ایجاد کسب و کاری کوچک، یا بزرگ اقدام می‌کند.

۲-۸) اهمیت کارآفرینی

” اهمیت و ضرورت کارآفرینی در خلق ثروت و توسعه جامعه به وسیله صاحب نظران مختلفی چون شومپیتر (۱۹۳۴) مک کلند (۱۹۵۳)، کوگ (۱۹۶۵)، ونیتر (۱۹۶۹)، کرایزنر (۱۹۷۳)، کاسون (۱۹۸۲)، لاوومک میلان (۱۹۸۸)، کیرچوف (۱۹۸۹)، سینگ (۱۹۸۹)، شاور و اسکات (۱۹۹۱)، بالدوین (۱۹۹۵) و آکس (۱۹۹۷) مورد تأکید قرار گرفته است” (نیازی و کهتری، ۱۳۸۹: ۱۳). سیاستگذاران در اروپا و ایالات متحده بر این باورند که برای رسیدن به سطوح بالای رشد اقتصادی و نو آوری کار آفرینی بیشتری نیاز است. چرا که تحقیقات تجربی از روابط مثبت بین فعالیت کار آفرینانه و نتایج اقتصادی مانند رشد اقتصادی و نو آوری حمایت می‌کند. (وان پراگ و ورسلوت[۸۸] ، ۲۰۰۷ ، به نقل از استربیک[۸۹] و همکاران ، ۲۰۱۰).

” کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که بر توان خلاقیت انسان ها بر می‌گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان در یافته اند که جوامعی که بر منابع انسانی نسبت به جوامعی که به منابع زیر زمینی متکی بوده، در بلند مدت موفق تر بوده اند، منابع زیر زمینی در کشورهای جهان سوم بر خلاف مزیت های آن از جمله، موانع توسعه یافتگی محسوب شده است، در صورتی که عدم وجود این منابع در بعضی کشورها باعث شده است تا آن ها با بهره گرفتن از نیروی فکر، خلاقیت و ابتکار و یا در یک محله کارآفرینی از جمله کشورهای پیشرو در جهان کنونی شوند ” (اکبری، ۱۳۸۰ : ۱۷۱). “به دلیل اهمیت کارآفرینی و تآثیراتی که در ساختارهای متفاوت داشته است. عاملی برای کمک به سازمان ها برای ارتقا سازمانی و استعدادهای کارکنان شان شده است” (شاه حسینی و همکاران، ۲۰۰۹ : ۱۰۰).

با کارآفرینی است که نیازها شناخته می شود و با رفع نیازها، پیشرفت حاصل می شود. کشورهای صنعتی ‌به این دلیل پیشرفته اند که در فناوری اطلاعات پیشرفت کرده‌اند و توسط آن، هم اقتصاد جهان را در اختیار گرفته و هم تبدیل به قدرت نظامی شده اند و حال فرهنگ جهان را به سوی خواسته های خود هدایت می‌کنند (حسینی و کاظمی، ۱۳۹۰).

حقیقی (۱۳۸۵) پیامدها و آثار مثبت جانبی کارآفرینی را چنین بر می شمارد؛

– رشد اقتصادی و تحرک اجتماعی: طبق نظر شومپیتر عامل رونق چرخه اقتصادی، فعالیت کارآفرینان است.

– اشتغال: اگر کارآفرینی یک فرایند دائمی و بلند مدت باشد، نمی توان انتظار داشت که کارآفرینان نقش »شغل آفرینی» را نیز به خوبی ایفا کنند.

– پیوند علم و بازار: امروزه ثابت شده است که یکی از بهترین روش ها، استفاده بهینه از علم در بازار، گسترش کارآفرینی فردی و کارآفرینی درون سازمانی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]




به اعتقاد پیاژه، ما تاکنون توانسته ایم واقعیت را آن طور که هست بشناسیم، اما هرچه برخورد ما با واقعیت و تجارب ما دقیق تر و بیشتر باشد ‌در شناسایی واقعیت هستی توفیق بیشتری نصیب ما خواهد شد. روش یادگیری پیشنهادی پیاژه بر فعالیت و تجربه اندوزی کودک تأکید می ورزد ومعلمان را از وادار کردن کودکان به حفظ طوطی وار مطالب وانباشتن ذهن از موضوعات نامأنوس و انتزاعی به ویژه در سال های اول تحصیل برحذر می‌دارد. (همان، ص۲۱۳)

فواید عملی نظریه پیاژه در بهبودکیفیت فرایند آموزش – یادگیری شامل موارد زیر می‌گردد:

۱- بین فرایند های فکری کودکان و بزرگسالان تفاوت های مهمی وجود دارد. کودکان به راه هایی می اندیشند که بزرگسالان اینک فراموش کرده‌اند که خود زمانی همان شیوه های فکری را داشته اند. نحوه اندیشیدن کودکان دارای اشتباهاتی است که پیش‌بینی آن ها برای بزرگسالان دشوار است. ‌بنابرین‏، معلمان و سایر کسانی که با کودکان سروکار دارند باید بکوشند تا خود را در موقعیت کودکان قرار دهند و مسائل و پدیده ها را به روش آن ها ببینند. این کار را به راه های مختلف از جمله صحبت کردن با کودک و مشاهده رفتار او می توان انجام داد.

۲- کودکان به ویژه کودکان پیش دبستانی و سال‌های نخست دبستان، از طریق درگیری و کارکردن مستقیم با اشیا، مواد محسوس و عینی مسائل و مفاهیم مختلف رامی آموزند، و در این سالها کارکردن با کلمات وسایر نمادها به خوبی اشیا و امور محسوس در کودکان یادگیری ایجاد نمی کند.

۳- به رغم تأکید پیاژه بریادگیری اکتشافی و آموزش فردی، کنش متقابل کودک با سایر کودکان نیز مورد توجه او بوده است. این کنش متقابل میان کودکان به رفع خودمداری در آن ها کمک می‌کند. کودک از راه کنش متقابل با همسالان به پذیرش دیدگاه های دیگران موفق می شود. ضمنا از آنجا که تعامل اجتماعی بیشتر از طریق استفاده از زبان میسر است، این کار سبب می شود که درک کلامی کودک نیز افزایش یابد.

۴- آموزش باید برنیازهای فردی دانش آموزان و سطح درک و فهم آنان منطبق باشد، یعنی نوع تکالیف یادگیری، مقدار آن، و سرعت یادگیری باید برتوانایی های کودکان مختلف مبتنی باشد. در واقع باید به کودک فرصت داد که دانش خود را خود بسازد. کودکان بیشتر به فرصت های یادگیری از طریق تجربه مستقیم نیاز دارند تا آموزش رسمی. پس بهتر است معلم تا حد امکان از آموزش رسمی بکاهدتا آنجا که ممکن است به فراهم آوردن فرصت های یادگیری و تدارک دیدن مواد آموزشی اقدام کند. (همان، ص۲۱۶)

۲-۲ مدل های برنامه درسی در دوره پیش از دبستان

الف- مدل های غیر رسمی

ب- مدل های مهارت محور

ج- مدل های رشدی- شناختی

الف- مدل های غیر رسمی [۶۰]

این برنامه ها که طی سالها،­در مراکز پیش دبستانی اولیه، سنتی و کودک محور برای کودکان طبقات متوسط اجتماع طرح ریزی می شد به صورت های غیر رسمی امروزی که برای تمامی کودکان طرح ریزی می شود، تکامل یافته است. امروزه تأکید اساسی این گونه برنامه ریزی ها بر«نیازهای کلی کودک» می- باشد که عبارتند از:

    1. عادت به مراقبت های شخصی و بهداشتی

    1. مهارت های حرکتی

    1. خودشناسی

    1. رشد اجتماعی و عاطفی

    1. رفتار رضایتمندانه ‌و سازگار

  1. رشد مهارت های کلامی و زبانی وهوشی

ب- مدل های مهارت محور[۶۱]

این گونه برنامه ها، نیز در طول سال های ۱۹۶۰ پدید آمده اند و اساساً در جهت آموزش رسمی و مستقیم یک سری مهارت ها یا اطلاعات ویژه، به خصوص در سطوح خواندن، حساب کردن، مهارت های کلامی در حرکت بوده است. این گونه برنامه ها بیشتر از توجه به اصالت کودک و کودک محوری، معلم نگر یا موضوع محورند. ‌به این معنی که معلم فعالیت های یادگیری را هدایت می کند، درحالی که کودک به روش های تجویز شده و تدارک دیده شده از جانب معلم عمل می‌کند و در فعالیت ها شرکت می جوید. دیگر جریانات رشد نیز از اهمیتی برخوردارند، ولی مقصود اصلی این قبیل برنامه ها در واقع رشد و پیشرفت مهارت های تحصیلی در یک محیط یادگیری بی نهایت سازمان یافته است.

ج- مدل های رشدی شناختی [۶۲]

این برنامه ها نیز در طول سال‌های ۱۹۶۰ پدید آمده اند و اساسا بر دو سطح زیرین توجه دارند:

    1. رشد و پرورش روند یادگیری مؤثر مانند حل مسئله، تشکیل مفاهیم، مشاهده و کاربرد و تجربه ومهارت های دست ورزی با تأکید ویژه بر کارهای پیاژه روانشناس سوئیسی و رشد مهارت های کلامی.

    1. کسب نگرش های مثبت نسبت به یادگیری. تدابیر آموزشی و تعلیم برای برآوردن و رسیدن به اهداف هدایت شده به وسیله معلم در فعالیت ها، طرح ریزی گردیده اند. (بعضی اوقات رسمی و دیگر مواقع غیررسمی)، بعضی از آن ها ممکن است بسیار سازمان یافته وبعضی دیگر انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند. به علت این گونه انعطاف پذیری در برنامه، برنامه های رشدی- شناختی، از روش های بسیار سازمان یافته مشابه به مدل مهارت محور گرفته تاروش های کمتر سازمان یافته تر مانند مدل غیر رسمی کودک نگر وسعت دارد. در این سه مدل جداگانه، معلم باید از نقش اصیل خود و انتظارات اساسی برای کودکان به طور کامل آگاهی داشته باشد. وقتی که این گونه آگاهی ها حاصل شد، معلم باید به برآوردن مسئولیت هایش تمایل داشته باشد و اعمال تجویز شده و تعیین شده را مشتاقانه انجام دهد. کاربرد موفقیت آمیز برنامه ها، در چنین صورتی، قویأ به دو مورد زیر بستگی دارد:

    1. آگاهی از نقش معلم به صورتی که الگوی پیشنهادی و مدل به کار رفته شده پیشنهاد و تجویز شده است.

  1. تمایل معلم به انجام آن نقش در تمام اوقات. (مفیدی، ۱۳۸۶، ص۱۷)

خصوصیات مشترک مدل های ذکر شده

    1. تفاوت های فردی بین کودکان تشخیص داده شده و به محض ورود آن ها به برنامه به آن ها رسیدگی خواهد شد.

    1. برای تعیین این گونه تفاوت های فردی یک پیش ارزیابی لازم است.

    1. در صورتی که این تفاوت ها به نحو درستی تشخیص داده شوند و تدابیر مناسب ‌در مورد آن ها اندیشیده شود، نیازهای کودکان به بهترین نحو برآورده خواهد شد.

    1. کودکان باید به مدرسه علاقه مند گردند و قبل از هر گونه تغییرات رفتاری درآنها، برای یادگیری برانگیخته شوند.

    1. معلمان باید فعالیت ها و تجربه هایی را که به رقابت های موفقیت آمیز کودکان در محیطشان منجر می‌گردد، تدارک ببینند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]




۳۹- طباطبائی، سید محمد صادق، آرایی، حمید، ۱۳۹۰، مطالعه تطبیقی مفهوم اصل صحت در تفسیر قراردادها، مگ ایران

۴۰- عراقی، عزت الله، حبیب زاده محمد کاظم، ۱۳۸۸، قراردادهای دولتی در حقوق ایران: بررسی شاخص ها، حقوق خصوصی، سال ششم، شماره ۱۵

۴۱- قربانپور، امیر مهدی، ۱۳۸۵، قواعد اختصاصی حاکم بر قراردادهای دولتی، روزنامه رسالت، شماره ۵۸۸۷

۴۲- کیائی، زین العابدین، ۱۳۴۷، «معاملات دولتی»، مجله حقوق و مردم، شماره ۱۱ و ۱۲

۴۳- میر عمادی، سید باقر، ۱۳۷۷، مسئله قراردادهای بین‌المللی موضوع اصل ۷۷ و ۱۳۹ قانون اساسی، بانک اطلاعات قوانین کشور، شماره انتشار ۴۲۱

۴۴- ‌نیک‌بخت، حمید رضا، ۱۳۸۴، مروری بر تنظیم قراردادهای دولتی در حقوق تجارت بین الملل، مجله تخصصی الهیأت و حقوق، سال پنجم، شماره ۱۵ و ۱۶

۴۵- برزی، ودود، ۱۳۸۵، تشریفات در قراردادها و بی نظمی در نظم حقوقی، ماهنامه حقوقی کانون سردفتران و دفتر داران، شماره ۶۳

۴۶- M.P.Jain، Principles of Administrative Law، Wadhwa، ۱۹۹۸، ارجاع از اعلایی فرد، محمد علی، سال ۱۳۸۴، اصول حاکم بر قراردادهای پیمانکاری، مجله حقوقی عدالت، آرای شماره اول

اینترنت

۴۷- رمضانپور، رحمان، ۱۳۸۱،http://haghgostar.ir/

۴۸- عسکری، ید الله،http://hvm.ir/print

۴۹- http://www.tse.ir/cms/

۵۰- http://fa.wikipedia.org/wiki/

قوانین

۵۱- قانون مالیات بر درآمد سال ۱۳۳۹

۵۲- قانون محاسبات عمومی

۵۳- قانون تجارت

۵۴- قانون مدنی

۵۵- قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۳۷۷

۵۶- قانون استخدام کشوری

۵۷- قانون مدیریت خدمات کشوری

۵۸- قانون برگزاری مناقصات

۵۹- قانون محاسبات عمومی

۶۰- قانون برنامه و بودجه

۶۱- قانون اساسی

۶۲- قانون آیین چگونگی تنظیم و انعقاد توافقهای بین‌المللی مصوب ۱۳۷۱

۶۳- قانون منع مداخله کارکنان دولت

۶۴- قانون حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی، صنعتی و اجرایی کشور در اجرای پروژه ها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات

۶۵- قانون کار

۶۶- قانون دیوان عدالت اداری

    1. Administrative Contracts

    1. Government contracts

    1. Duguit، Horio، Jugee

    1. Clause de stabilization

    1. Clause d’intangiblite

    1. Clause compromissoire

    1. Clause de Droit applicable

    1. Public Contracts

    1. MAX WEBER

    1. عقد مستمر:عقدی است که مشتمل بر شرطی باشد مانند بیع شرط.ترمینولوژی حقوقی جعفر جعفری لنگرودی، ص ۴۶۲، شماره ۳۶۸۸) ↑

    1. ۱۰ اصل ۷۷ قانون اساسی : عهدنامه ها، مقاوله نامه ها ،قراردادها و موافقتنامه های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.اصل ۸۰ قانون اساسی : گرفتن و دادن وام یا کمک های بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت باید با تصویب مجلس شورای اسلامی باشد.

      ۱۲ اصل ۸۸ قانون اساسی: در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیس جمهور و یا هر یک از نمایندگان از وزیر مسئول ، درباره یکی از وظایف آنان سؤال کنند ،رئیس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سؤال جواب دهد و این جواب نباید ‌در مورد رئیس جمهور بیش از یک ماه و ‌در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیر افتد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی.

      ۱۳ اصل ۱۵۳ قانون اساسی : هر گونه قراردادی که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی ، اقتصادی ، فرهنگ ،ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]