کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



آمابیل(۱۹۸۹؛به نقل از بگتو [۹۳]،۲۰۱۰) فرضیه ای را تحت عنوان انگیزش درونی فرایند خلاقیت ارائه می‌کند. بر این اساس انگیزش درونی افزایش دهنده ی خلاقیت و در مقابل انگیزش بیرونی کاهش دهنده است. به دنبال آن آمابیل در طی سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶(کازبلت،بگتو و رانکو[۹۴]،۲۰۱۰)، دیدگاه تجدید نظر شده اش درباره ی تأثیر انگیزش بر خلاقیت ، بیان می‌کند که گاه محرک های بیرونی نیز به همراه محرک های درونی در خلاقیت نقش مثبتی ایفا می‌کنند. سایر نظریه های خلاقیت نیز معتقدند که برخی از انواع انگیزش بیرونی ممکن است همراه با انگیزنده های درونی در شخص خلاق وجود داشته باشد(رانکو و استرنبرگ،۲۰۱۰؛کافمن و استرنبرگ،۲۰۱۰،هنسی،۲۰۱۰). همان‌ طور که قبلاً گفته شد توانمندسازی روانشناسی افزایش انگیزش درونی برای انجام وطایف محوله است که بر علاوه بر خودکارآمدی سه حوزه ی خودمختاری، معنی دار بودن و مؤثر بودن را نیز شامل می شود(توماس و ولتهوس،۱۹۹۰).

دسی و رایان (۲۰۱۲) معتقدند که در صورت ارضای نیازهای “شایستگی”،”تعلق” و “خودمختاری” (شایستگی و خودمختاری از ابعاد توانمندسازی روانشناختی هستند) افراد به صورت خود مختار برانگیخته می‌شوند. خودمختاری به معنای نیاز به تجربه کردن انتخاب در آغاز و تنظیم رفتار می‌باشد.انسان خود مختار کسی است که میل دارد به جای اینکه رویدادهای محیط، اعمال او را تعیین کنند ،خودش حق انتخاب داشته باشد(دسی و رایان، ۲۰۱۲). بر اساس نظریه خود نعیین گری دسی و رایان انگیزش درونی در پی برآورده شدن سه نیاز اساسی ارتباط با دیگران، خود مختاری و شایستگی است. بر اساس پژوهش های کانتی و همکاران (۲۰۰۱) و سلیمی و همکاران (۱۳۹۱) بین انگیزش درونی، میزان ارضای سه نیاز ارتباط، خودمختاری و شایستگی و خلاقیت ارتباط معناداری وجود دارد.

یکی دیگر از ابعاد توانمندسازی روانشناختی خودکارآمدی است که در واقع همان حس شایستگی، قابلیت و توانایی کنار آمدن با زندگی است.کانگر و کاننگو (۱۹۹۸) احساس خودکارآمدی شخصی را شاخص توانمندسازی فردی می دانند. نتایج پژوهش قربانی و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که منابع خودکارآمدی حالت های شناختی و هیجانی هستند به ویژه زمانی که فرد خود را مورد ارزیابی قرار می دهدوکسی که در سطح بالاتری از خودکارامدی باشد می‌تواند خلاقیت شناختی و هیجانی خود را بهبود بخشد که خود باعث حل مسئله و پیشرفت تحصیلی می شود.

افراد دارای حس مؤثر بودن معتقدند موانع بیرونی فعالیت های آن ها را کنترل نمی کند بلکه آن ها توانایی همسو کردن محیط را با خواسته های خود دارند(توماس و ولتهوس،۱۹۹۰). در واقع می توان گفت این افراد منبع کنترل درونی دارند. بر اساس مدل های نظام یافته خلاقیت، نوع کنترل و انگیزش افراد از جمله خودکارآمدی، منبع کنترل و باورهای خود تنظیمی منجر به افزایش یا کاهش خلاقیت می شود(هنسی،۲۰۰۳).

به طور کلی می توان از طریق افزایش حس استقلال، خودآگاهی، مشارکت در تعیین اهداف، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس و ریسک پذیری خلاقیت راپرورش داد (ولتهوس،۱۹۹۰) که همگی به نوعی ابعاد توانمندسازی روانشناختی را تشکیل می‌دهند.

۶-۲-پژوهش های انجام شده

با توجه به اینکه پژوهشگر پس از جستجوی بسیار در پژوهش های داخلی و خارجی موفق به یافتن پژوهشی که به طور مستقیم اثر توانمندسازی روانشناختی بر خلاقیت هیجانی و خلاقیت شناختی را بسنجد، نشد لذا در این بخش از پژوهش سعی بر آن است تا ارتباط ابعاد توانمندسازی روانشناختی با خلاقیت و یا ابعاد و مؤلفه های شناختی و هیجانی در پژوهش های مختلف بررسی شود.

۱-۶-۲-پژوهش های انجام شده داخلی

صالحی و همکاران(۱۳۹۲) در پژوهشی رابطه ابعاد خلاقیت (انعطاف پذیری، بسط و اصالت) را با توانمندسازی بررسی کردند. جامعه آماری این این پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ تشکیل می‌داد و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان ۱۳۶ نفر انتخاب شد. نتایج حاصل نشان داد که بین ابعاد انعطاف پذیری، بسط و اصالت با توانمندسازی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه بسط می‌تواند توانمندسازی را پیش‌بینی کند.

سمرقانی مطلق و حسنی(۲۰۱۳) در پژوهش خود به بررسی نقش واسطه ای توانمندسازی در نوآوری و خلاقیت کارکنان پرداختند. نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی و نوآوری و خلاقیت کارکنان بود (۵۹/۰=r،۰۱/۰>p).

در پژوهشی قربانی و همکاران(۲۰۱۲) به دنبال پاسخ ‌به این سؤال بودند که آیا خودکارآمدی پیش‌بینی کننده ی مؤلفه های خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی است؟جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان بودند که ۶۰ دختر ۱۴ تا ۱۷ سال به صورت تصادفی انتخاب شدند.نتایج نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار بین خودکارآمدی و خلاقیت شناختی (۶۲/۰=r،۰۱/۰>p) و خلاقیت هیجانی (۶۰/۰=r،۰۱/۰>p) بود.

منطقی و همکاران(۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی تأثیر توانمندسازی بر روی عادات خلاقیت فردی پرداختند.نتایج نشان داد که بین توانمندسازی و عادات خلاق فردی همبستگی قوی و مستقیمی وجود دارد.همچنین سهم ابعاد توانمندسازی در پیش‌بینی تغییرات عادات خلاق ۸۲/۰ بود.

سلیمی و همکاران(۱۳۹۱) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین تحقق نیازهای روانی(ارتباط با دیگران، خودمختاری و شایستگی) با خلاقیت پرداختند. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که خلاقیت به وسیله ارتباط با دیگران، خودمختاری و شایستگی قابل پیش‌بینی است.

مرزیه و همکاران (۱۳۹۱) پژوهشی دررابطه بین حمایت خودمختاری ادراک شده(ارضا کننده نیاز به خود مختاری) و ساختار ادراک شده(ارضا کننده نیاز به شایستگی) با خلاقیت در دانش آموزان انجام دادند. در این راستا نمونه ای ۵۰۰ نفری از میان دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم مقطه متوسطه شهر زاهدان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی از ارتباط مثبت و معنادار حمایت خودمختاری ادارک شده و ساختار ادراک شده با خلاقیت بود.

در پژوهشی کاظمی و همکاران(۱۳۹۰) رابطه بین خودکارآمدی با خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی را بررسی کردند. تحلیل یافته ها نشان داد که خودکارآمدی هم با نمره خلاقیت شناختی (۶۲/۰=r،۰۱/۰>p) و هم با نمره کل خلاقیت هیجانی(۲۲/۰=r،۰۱/۰>p) رابطه مثبت و معناداری نشان می‌دهد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین مؤلفه های خلاقیت شناختی، خودکارآمدی بیشترین توان پیش‌بینی را برای مؤلفه سیالی(۶۰/۰=r،۰۱/۰>p) و در بین مؤلفه های خلاقیت هیجانی بیشترین بیشترین توان پیش‌بینی را برای مؤلفه صداقت (۶۰/۰=r،۰۱/۰>p) نشان می‌دهد.

هویدا و همکاران(۱۳۹۰) در پژوهشی به تحلیل راهبردهای رفتار محور خود رهبری و ارتباط آن با خلاقیت در اعضای هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت پرداختند. یافته ها نشان داد که بین راهبرد رفتار محور خودرهبری و خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:24:00 ب.ظ ]




نتیجه تحقیق کرمندی و لیپ (۱۹۸۷) ‌در مورد اجزای مختلف تشکیل دهنده اطلاعات و اثر هر جز بر پدیده تداوم تحقیق کردند. برای مثال، فرض کنید در یک سال شرکتی محصولی جدید و موفق به بازار عرضه می‎کند، همچنین در همان سال شرکت از محل فروش دارایی های ثابت به سود غیر عملیاتی دست می‌یابد. در چنان حالتی تداوم سود خالص به صورت میانگین تداوم اجزای مختلف تشکیل دهنده سود خالص در می‌آید. راما کریشنان و توماس(۱۹۹۳) سه رویداد مربوط به سود خالص را شناسایی کردند:

    • دائمی و انتظار بر این است که به صورت نامحدود تداوم یابد.

    • موقت، بر سود خالص سال جاری اثر بگذارد ولی بر سال های آینده اثر نخواهد گذاشت.

  • بر قیمت اثر گذار نیست، تداوم صفر است.

برای این ها ضریب واکنش در برابر سود خالص ‌به این صورت است : .

که در این رابطه نشان دهنده نرخ بهره بدون ریسک در شرایط آرمانی، به ترتیب یک و صفر می‌باشد. در واقع سه نوع ضریب واکنش در برابر سود خالص وجود دارد که امکان دارد در یک صورت سود و زیان همه آن ها وجود داشته باشند. راماکریشنان و توماس بر این باورند که سرمایه گذاران به جای محاسبه میانگین ضریب واکنش در برابر سود خالص باید در صدد برآیند، هر یک از این سه نوع را شناسایی کنند و برای هر یک از آن ها یک ضریب واکنش در برابر سود خالص محاسبه نمایند. آن ها با انجام دادن چنین کاری می‌توانند قدرت سودآوری دائمی یا بادوام شرکت را مشخص نمایند. این بدان معنی است که حسابداران باید در صورت سود و زیان طبقات گوناگون با شرح تفصیلی ارائه نمایند.

برای درک ضریب واکنش در برابر سود خالص ‌در مورد سودهای خالص دائمی، توجه کنید که می توان رابطه را به صورت زیر نوشت : از این رو، در شرایط آرمانی، واکنش بازار در برابر یک دلار سود خالص دائمی شامل جریان نقدی یک دلار در سال جاری به اضافه ارزش فعلی جریان نقدی دائمی آینده می شود (در این رابطه ریسک جریان های نقدی آینده نادیده انگاشته می شود زیرا اگر سرمایه گذاران از نظر ریسک خنثی باشند یا سود خالص یک شرکت خاص دائمی باشد، این وضع صدق می‌کند). اگر ضریب واکنش در برابر سود خالص را بدین گونه بنویسیم، می توان این موضوع را نشان داد: هنگامی که تداوم سود خالص به ورای سال جاری برسد، مقدار ضریب واکنش در برابر سود خالص با نرخ بهره رابطه معکوس پیدا خواهد کرد.

جنبه دیگری از ضریب واکنش در برابر سود خالص این است که تداوم آن می‌تواند به رویه های حسابداری شرکت بستگی داشته باشد. می توان با انتخاب رویه حسابداری بخش های تشکیل دهنده صورت سود و زیان را به گونه ای در آورد که مقدار تداوم به صفر برسد. برای مثال، فرض کنید شرکتی مبلغ بزرگی از هزینه های تأسيس را به عنوان هزینه سرمایه ای منظور نماید. این کار باعث خواهد شد که در صورت سود و زیان سال جاری خبر خوب بدهد، زیرا بدان سبب که هزینه ها به حساب سرمایه منظور شده اند، در آن دوره هزینه های قابل ملاحظه ای وجود ندارد. ولی، فرض کنید که ارزش اسقاط هزینه های تأسيس به صفر برسد و در آن صورت بازار در برابر خبر خوب هیچ واکنشی نشان نخواهد داد، زیرا تداوم این حالت به صفر می‌رسد. مثال دیگر، فرض کنید شرکتی در اجرای «بخش ۳۴۵۰» از دستورالعمل انجمن حسابداران رسمی کانادا هزینه های تحقیق را در همان دوره به عنوان هزینه دوره منظور نماید. این اقدام باعث خواهد شد که سود خالص دوره جاری خبر بد اعلام نماید. ولی تا آنجا که بازار چنین بیندیشد که هزینه های تحقیق دارای ارزش آینده هستند در برابر این خبر بد واکنش نشان نخواهند داد، به گونه ای که، باز هم، تداوم به صفر می‌رسد یا حتی منفی می شود. احتمال تداوم صفر موید این است که باید در صورت سود و زیان اطلاعات مفصل ارائه نمود که شامل شرحی از رویه های حسابداری هم بشود. . (لوپز و ریس، ۲۰۰۲)

۲-۷-۴)کیفیت سود

از دیدگاه شهودی، باید هر قدر که کیفیت سود بالاتر باشد ضریب واکنش در برابر سود خالص بالاتر برود. انتظار بر این است که ضریب واکنش در برابر سود خالص بیشتر شود، زیرا سرمایه گذاران بهتر می‌توانند ‌بر اساس عملکرد دوره جاری عملکرد آینده شرکت را برآورد نمایند.

در دنیای عمل، نمی توان به راحتی مقدار کیفیت سود را محاسبه کرد، زیرا احتمالات سیستم اطلاعاتی، به صورت مستقیم، قابل مشاهده نمی باشند. (دیچو و ریچاردسون، ۲۰۰۳)

بندیوپادیا (۱۹۹۴) روش مستقیم تری را به کاربرد و او ‌در مورد شرکت های نفت و گاز ضریب واکنش در برابر سود خالص تلاش های موفقیت آمیز را با هزینه کامل مقایسه کرد. این پژوهشگر پیش‌بینی کرد شرکت هایی که از روش تلاش های موفقیت آمیز استفاده می‌کنند دارای ضریب واکنش در برابر سود خالص بالاتری هستند، زیرا اجرای روش مبتنی بر کل هزینه ها اثر منظور کردن هزینه ها به حساب سرمایه‎ای و پس از پایان یافتن ذخیره چاه، مستهلک کردن (از دفتر خارج کردن) کل مبلغ باعث خواهد شد که در صورت سود و زیان بخش هایی به وجود آید که از نظر قیمت اثرگذار نمی باشند (در اینجا ما از همان اصطلاحاتی استفاده کرده ایم که راماکریشنان و توماس در بحث از سود خالص گزارش شده مورد استفاده قرار دادند). یعنی، سود خالص ناشی از روش تلاش های موفقیت آمیز دارای کیفیت بالاتری است. همچنین بندیوپادیا پیش‌بینی کرد که برای شرکت هایی که روش تلاش های موفقیت آمیز به کار می‌برند ضریب واکنش در برابر سود خالص بسیار بیشتر است، ولی در دوره هایی که فعالیت اکتشاف در سطح پایین است کمتر اعلام می شود.

بندیوپادیا با تحقیق بر روی نمونه ای متشکل از ۳۹ شرکت طی سال های ۱۹۸۵-۱۹۸۲ ‌به این نتیجه رسید، شرکت هایی که از روش تلاش های موفقیت آمیز استفاده می‌کردند طی دوره دو روزه مربوط به اعلام سود خالص سه ماهه دارای ضریب واکنش در برابر سود خالص بالاتری بودند، در مقایسه با شرکت هایی که از روش مبتنی بر کل هزینه ها استفاده می نمودند. طی سال های ۱۹۹۰- ۱۹۸۶، زمانی که فعالیت اکتشاف نفت و گاز، به صورت نسبی، اندک بود ضریب های واکنش در برابر سود خالص تفاوت معنی داری نداشتند. این نتیجه ها دیدگاه بندیوپادیا را تأیید می‌کنند مبنی بر اینکه در شرکت هایی که کیفیت سود بالاتری دارند ضریب واکنش در برابر سود خالص بیشتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]




    1. ارتباطات یک‌جانبه[۲۲] (یک طرفه): هر گاه واکنش گیرنده نسبت به پیام ابراز نشود، آن ارتباط را یک جانبه گویند. این نوع فرایند ارتباط، فاقد بازخورد می‌باشد.

  1. ارتباطات دوجانبه[۲۳]: چنانچه محیط به گونه‌ای باشد که گیرنده عکس العمل‌ها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً چنین کند، ‌به این نوع ارتباط، دوجانبه گویند (هوی و میسکل،۲۰۰۵؛ رضائیان، ۱۳۸۹؛ فولادگر، ۱۳۸۴).

از نظر جریان ارتباطات در سیستم نیز، ارتباطات سازمانی شامل مواردی به شرح زیر است:

    • ارتباط عمودی[۲۴]: شامل ارتباط رو به پایین[۲۵] و ارتباط رو به بالا[۲۶] است.

    • ارتباط افقی[۲۷]: معمولا شبکه ارتباطی افقی دارای الگویی از جریان کارها در یک سازمان است که بین اعضای یک گروه، یک گروه و گروه‌های دیگر و بین اعضای دوایر مختلف برقرار می‌شود.

  • ارتباط مورب[۲۸]: ارتباط مورب هنگامی صورت می‌گیرد که افراد در سطوح مختلف که رابطه گزارش دهی مستقیم ندارند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند(داوودآبادی، ۱۳۸۵؛ رحیمی، ۱۳۸۹؛ طبرستانی،۱۳۸۶).

از لحاظ میزان رسمیت نیز، فرایند ارتباطات را می‌توان به شرح زیر تقسیم‌بندی نمود:

    1. ارتباطات رسمی[۲۹]؛ این نوع ارتباطات، به طور رسمی به وسیله مدیران و دیگر افراد ذی‌نفع طراحی و اجرا می‌شوند و در نمودار سازمان نمود می‌یابند.

  1. ارتباطات غیررسمی[۳۰]؛ این ارتباطات، در سازمان‌ها به انگیزه های مختلفی نظیر ارضای نیازهای شخصی مانند نیاز به رابطه با دیگران، رفع یکنواختی کار، و کسب اطلاعات مرتبط با کار، مورد استفاده قرار می‌گیرند (فرهنگی، ۱۳۷۸؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۵؛ دوبرین[۳۱]، ۱۳۸۷؛ نظری، ۱۳۸۶).

تقسیم بندی دیگری، مجاری ارتباطی را شامل مجاری کلامی[۳۲] و غیرکلامی[۳۳] می‌داند. کانال‌های شفاهی[۳۴] و غیرشفاهی[۳۵] در زمره مجاری کلامی هستند. ارتباطات غیرکلامی دربرگیرنده حرکات اعضا و اندام بدن است و شامل آهنگ و تن صدا، حالت یا طرز ایستادن، حالت چهره، استفاده از زمان، ظاهر فردی، اشاره های چشم و فاصله بین گیرنده و شنونده می شود (رابینز، ۲۰۰۹؛ هوی و میسکل؛ ۲۰۰۵؛ دوبرین، ۱۳۸۷).

برکو، ولوین و ولوین[۳۶] (۲۰۰۷)، الگوهای ارتباطی را شامل الگوهای خطی[۳۷]، تعاملی[۳۸]، و تبادلی[۳۹] (چندسویه) می دانند. در الگوی خطی، پیام پس از رمزگذاری توسط فرستنده، به گیرنده انتقال می‌یابد و بعد از دریافت، توسط گیرنده، رمزگشایی می‌گردد. در الگوی تعاملی، گیرنده پس از دریافت و رمزگشایی پیام، بازخورد را تبدیل به رمز کرده و آن را به فرستنده انتقال می‌دهد. ‌بنابرین‏، فرایندی دوسویه ایجاد می شود. طبق الگوی تبادلی، ارتباطات تبادلی است که منبع و دریافت کننده پیام در سراسر آن، نقش هایی قابل مبادله ایجاد می‌کنند. به رمز درآوردن و رمزگشایی، توسط طرفین، فوراً و در یک زمان صورت می‌گیرد (برکو، ولوین و ولوین، ۲۰۰۷).

تعهد سازمانی[۴۰]، متغیر دیگر مورد بررسی این پژوهش است. این متغیر، به ویژه از نظر مدیران سازمان در جهت دستیابی به موفقیت سازمانی، مقوله بسیار مهمی می‌باشد. شهید مطهری معتقد است که:” تعهد به معنی پایبندی به اصول و فلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آن ها معتقد بوده و پایدار به آن ها می‌باشد” (مطهری، ۱۳۶۸). تعهد سازمانی نیز مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوتی تعریف شده است. معمولی ترین شیوه برخورد با مفهوم تعهد سازمانی این است که آن را نوعی وابستگی عاطفی به اهداف و ارزش‌های سازمان، به خاطر خود سازمان و نه ارزش‌های ابزاری آن (بوکانان[۴۱]،۱۹۷۴؛ اورایلی و چارتمن[۴۲]، ۱۹۸۶؛ ساروقی، ۱۳۷۵؛ رنجبریان، ۱۳۷۶؛ اسماعیلی، ۱۳۸۱) می دانند؛ به گونه ای که فرد، هویت خویش را با سازمان تعریف می‌کند (پورتر، استیرز، مودی و بولیان[۴۳]، ۱۹۷۴؛ استرون، ۱۳۷۶؛ ساروقی،۱۳۷۵؛ ویلیامز و اندرسون[۴۴]، ۱۹۹۱؛رابینز، ۲۰۰۹؛ سامرز[۴۵]، ۱۹۹۵؛ شلدون[۴۶]، ۱۹۷۱) و در تصمیمات و فعالیت‌های آن مشارکت می کند(پورتر و همکاران، ۱۹۷۴؛ ساروقی، ۱۳۷۵، مقیمی، ۱۳۸۵؛ لوتانز و شاوه[۴۷]، ۱۹۸۵؛ سالانسیک[۴۸]، ۱۹۷۷؛ ویلیامز و اندرسون،۱۹۹۱).

تعهد سازمانی، فرایندی مستمر (نورسکرافت و نیل[۴۹]، ۱۹۹۶؛ مقیمی، ۱۳۸۵) است، که از طریق آن افراد، اهداف و ارزش‌های سازمان را پذیرفته (استیرز، مودی و پرتر[۵۰]، ۱۹۷۴؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲)، تمایلی قوی به عضویت و ماندن در سازمان دارند (لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛کاچ و استیرز[۵۱]، ۱۹۷۸؛ آلن و می یر، ۱۹۹۰؛ رابینز، ۲۰۰۹)، و در راستای تحقق اهداف سازمانی، تمام تلاش خویش را به کار می گیرند (رابینز، ۲۰۰۹؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛ سامرز، ۱۹۹۵).

به طور کلی تعهد سازمانی در قالب سه اصل زیر، قابل تعریف می‌باشد:

    1. اعتقاد راسخ به اهداف و ارزش‌های سازمان و پذیرش آن ها

    1. تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای تحقق اهداف

  1. تمایل شدید به حفظ عضویت خویش در سازمان( پورتر و همکاران،۱۹۷۴؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛ مودی، پرتر و استیرز[۵۲]، ۱۹۸۲).

سه مقوله مذکور می‌توانند ملاک اندازه گیری تعهد سازمانی، قرار گیرند (پورتر و همکاران، ۱۹۷۴). صاحب نظران نیز پس از بحث زیاد درباره مفهوم سازی تعهد سازمانی، ‌به این نتیجه رسیده اند که در حال حاضر، هیچ گونه اجماعی درمورد تعداد ابعاد تعهد سازمانی و چگونگی تأثیر آن ها بر رفتار وجود ندارد (بِرِت[۵۳]، کُرن، و سِلکام، ۱۹۹۵). رویکرد نوین به تعهد سازمانی، رویکردی چند بعدی است. یکی از مدل‌های چند بعدی که پذیرشی عام یافته و طی سالیان گذشته، مورد استفاده قرار گرفته، مدل سه بعدی می یر و آلن (۱۹۹۱) است (کوهن[۵۴]، ۲۰۰۷) که دارای ابعادی به شرح زیر است:

    1. تعهد عاطفی[۵۵]، که به وابستگی احساسی فرد به سازمان اشاره دارد.

    1. تعهد مستمر[۵۶]، مربوط به تمایل به باقی ماندن در سازمان به خاطر هزینه های ترک سازمان یا پاداش های ناشی از ماندن در آن می شود.

  1. تعهد هنجاری[۵۷]، احساس تکلیف به باقی ماندن به عنوان یک عضو سازمان را منعکس می‌سازد (چانگ، چی و میو[۵۸]، ۲۰۰۷).

به طور خلاصه، کارمندان در سازمان می مانند (تعهد سازمانی) چون می خواهند که بمانند (تعهد عاطفی)، یا ‌نیاز دارند که بمانند (تعهد مستمر) و یا احساس می‌کنند که باید بمانند (تعهد هنجاری) (طالبان، ۱۳۸۱).

‌بر اساس موارد فوق، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین انواع ارتباطات سازمانی مدارس(خطی، تعاملی یا تبادلی)، و ابعاد مختلف تعهد سازمانی معلمان (عاطفی، هنجاری و مستمر)، در مدارس شهر خنج می‌باشد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]




۲-۲-۲-۲- عقل

یکی دیگر از شرایط اهلیت داشتن عقل است یعنی شخص عاقل بوده و قوای دماغی شخص سالم بوده و شخص ابتلاء به اختلال قوای دماغی نداشته باشد ‌بنابرین‏ چنانچه شخص فاقد عقل بوده و قوه تعقل ( قدرت اندیشیدن ) نداشته باشد و مبتلا به اختلال قوای دماغی باشد مجنون نامیده می شود.

۲-۲-۲-۳- رشد

قانون‌گذار در ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ مقررداشته : « هرکس که دارای هیجده سال تمام نباشد در حکم غیررشید است مع ذلک در صورتی که بعد از پانزده سال تمام رشد کسی در محکمه ثابت شوداز تحت قیمومَّیت خارج می شود»

‌بنابرین‏ در زمان اعمال و اجرای مقرره فوق، چنانچه حکم رشد فردی قبل از ۱۸ سال یعنی بعد از ۱۵سالگی از سوی محکمه اثبات می شد. رشید فرض می گردید و از قیومیت خارج می گردید.

بنا بر ماده فوق الاشاره سن بلوغ اعم از زن و مرد به طور یکسان ۱۸سال تمام بود یعنی «هیجده سالگی» اماره رشد بوده و کسی که ‌به این سن می رسید حق ادارۀ اموال خود را داشته است.

بنـــابــراین در حقوق ایران پیش از سال ۱۳۶۱ هرفردی به سن ۱۸سال تمام می رسید رشید محســوب می گردید و خود به خود از تحت قیومت خارج می گردید و درادارۀ امور خویش استقلال پیدا می کرد لیکـــن مــاده ۱۲۱۰قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۶۱،سن ۱۸سالگی را حذف نموده و چنین مقـــررداشته : « هیچکس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگرآنکه عدم رشد یا جنون اوثابت شده باشد.

تبصره ۱ : سن بلوغ در پسرپانزده سال قمری و در دختر نه سال تمام قمری است

تبصره ۲ : اموال صغیری را که بالغ شده است درصورتی می توان به او داد که رُشد او ثابت شده باشد.» با توجه به اختلاف نظری که در تفسیرمتن ماده مذکور با تبصره ۲ آن وجود داشت هیئت عمومی دیوان عالی کشور در رأی وحدت رویه شماره ۳۰۰ مورخ ۳/۱۰/۶۴ در جهت رفع تعارض و به تبعییت از فقه امامیه در تفسیر ماده چنین اظهار نموده است:«ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی ۸/۱۰/۶۱ که علی القاعده رسیدن صغار به سن بلوغ را دلیل رشد قرار داده و خلاف آن را محتاج به اثبات دانسته ناظربه دخالت آنان درهر نوع امورمربوط به خود می‌باشد. مگر ‌در مورد امور مالی که به حکم تبصره ۲ ماده مرقوم مستلزم اثبات رشد است.»

با توجه به رأی صادره ، صغیر با رسیدن به سن بلوغ از حجر خارج می شود مگر در امور مالی که استقلال وی در اعمال حقوق مالی منوط به احراز رشد است و صرف رسیدن به سن بلوغ موجب اهلیت و استقلال در امورمالی نیست واهلیَّت اعمال واجرای حقوق خود را در امور مالی فاقد است و اهلیتِ استیفاء ندارد

حسب مقررات فعلی سن ۱۸ سال که قبلا” به عنوان سن رشد محسوب می گردید و با رسیدن آن، شخص رشید فرض می شد و خود به خود از حجر خارج می گردیداز قانون مدنی حذف گردیده است ولیکن در رویه عملی سازمان ها و مؤسسات دولتی و خصوصی و دادگاه ها و دفترخانه های اسناد رسمی ،در عمل هنوز سن هیجده سالگی تمام را نشانۀ رشد تلقی می‌کنند و از شخصی که به سن هیجده سالگی رسیده باشد دلیل دیگری بررشد نمی خواهند و در توجیه این رویه به ماده واحده قانون راجع به رشد معاملین مصوب ۱۳۱۳ استناد می‌کنند.( صفایی، ۱۳۸۹ : ۱۱۷ )

اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه ۴۲۳۱/۷ مورخه ۱۸/۸/۷۸ چنین اعلام نظر نموده است.

«با توجه به قانون راجع به رشد متعاملین ،داشتن ۱۸ سال تمام شمسی چه در مردان و چه در زنان اماره قانونی رشد معاملی است و این قسمت از آن قانون نه صریحاً و نه ضمناً نسخ نشده است، ‌بنابرین‏ هرکس به موجب شناسنامه اش ۱۸سال تمام شمسی داشته باشد از نظر معاملی رشید است مگر اینکه خلاف آن در دادگاه ثابت شود و ولایت قهری یا قیم نسبت به او منتفی است و با بودن اماره قانونی مذکور نیازی به صدور حکم رشد نیست اما درمورد کسانی که به سن بلوغ رسیده اند لیکن کمتر از ۱۸سال تمام دارند رشد معاملی آنان برای امکان دخالت در اموال خود بایدد در محکمه اثبات شود.»

۲-۲-۲-۴- محجورین

اصولاًهمۀ اشخاص دارای اهلیت تمتع هستند و می‌توانند دارای حق باشد و لیکن اهلیت استیفاء یعنی توانایی اجرای حق و بهره وری از آن را ممکن است نداشته باشند، اشخاصی که فاقد اهلیت استیفاء بوده و توانایی و شایستگی تصرف و اعمال حقوق خود را ندارند ( محجور )نامیده می‌شوند. قانون گذاردر ماده ۲۱۳ قانون مدنی معاملۀ محجورین را نافذ ندانسته و ‌بر اساس مادۀ۱۲۰۷ قانون مدنی محجورین شامل سه دسته صغار اشخاص غیر رشید و مجانین می‌باشند.

ماده۲۱۳قانون مدنی مقرر داشته: «معاملۀ محجورین نافذ نیست»

ماده۱۲۰۷ قانون مدنی مقرداشته : « اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:

الف- صغار

ب- اشخاص غیر رشید

ج- مجانین.

حجردر لغت به معنای منع، بازداری و جلوگیری، نداشتن صلاحیت در دارا شدن حق معین و نداشتن صلاحیت برای اعمال حقی که شخص آن را دارا شده است ( جعفری لنگرودی، ۲۰۸:۱۳۸۰ ) در اصطلاح حقوقی می توان گفت که حجر به معنی فقدان و عدم اهلیت استیفاست و ممنوع بودن شخص از تصرف در اموال و حقوق مالی خود برابر قانون و شرع به چنین شخصی محجور می‌گویند زیرا از تصرف در اموال و دارایی و حقوق مالی خویش ممنوع است. ( ساکت، ۱۳۸۶ : ۲۰۸ ) «‌بنابرین‏ محجور عنوانی است که به طور مطلق به هریک از صغیر و مجنون و سفیه اطلاق می‌گردد. محجور یعنی « ممنوع » و منظور، ممنوع از تصرف در اموال است.» ( شهیدی ، ۱۳۸۵ : ۴۳ )

۲-۲-۲-۴-۱- صغار

اولین دسته از محجورین صغارمی باشند،صغار جمع « صغیر» یعنی بچه ای که به حد بلوغ شرعی نرسیده است.حسب ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، قانون‌گذار صغیر را از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع نموده است.

(صِغَر وضع و حالت شخصی است که در سن و سال نوجوانی زندگی می‌کند و هنوز به آن اندازه از نیروی فکری بسنده برای دارا شدن و بهره وری و برخورداری از همۀ حقوق یا اعمال آن ها نرسیده است.در برابر صغر، بلوغ یا کبر قرار دارد

کبر حالت شخصی است که به سن معینی رسیده است و در نتیجه از نظر جسمی و عقلی رشد او کامل شده است و برای همگی اَعمال زندگی خود اهلیّت و شایستگی دارد.» ( ساکت ، ۲۱۳:۱۳۸۶ ) ‌بنابرین‏ صغیر از نظر نیروی جسمی و عقلی رشد نیافته بوده و نمی تواند در اعمال حقوقی و مالی اش تصمیم بگیرد و در آن ها تصرف کند.

« در زبان عامیانه و نوشته های غیر حقوقی به صغیر ، کودک ، خردسال، طفل و بچه می‌گویند». ( صفایی و همکاران، ۱۳۸۸: ۲۲۶ ) دوران صغر ، از زمان تولد شخص طبیعی شروع شده و تا سن بلوغ ادامه می‌یابد. دوران صغر (کودکی) دارای دو مرحله بوده: مرحله غیر تمیز و مرحله تمیز و به همین اساس صغیر یا ممیز است یا غیر ممیز .

۲-۲-۲-۴-۱-۱- صغیر غیر ممیز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]




    1. – Shareholder equity ↑

    1. – Investor Assigned Market Value (IAMV) ↑

    1. . Standfield ↑

    1. -Knowledge Capital Income ↑

    1. . Lev ↑

    1. . Osterland ↑

    1. . Total Value Creation (TVC) ↑

    1. . Canadian Institute of Chartered Accountants (CICA( ↑

    1. . Andersen ↑

    1. . Mclean ↑

    1. . The value explorer ↑

    1. . KPMG Firm ↑

    1. . Intellectual Asset Valuation ↑

    1. . Matsuura ↑

    1. . Human Resource statement ↑

    1. . Ahonen ↑

    1. . Holistic Value Approach (HVA) ↑

    1. . Value Added Intellectual Coefficient ↑

    1. . Pulic ↑

    1. . Intellectual Capital Efficiency (ICE) ↑

    1. . knowledge Audit Cycle ↑

    1. . Schiuma ↑

    1. . Knowledge Assets Map ↑

    1. . Wagner ↑

    1. . Value Chain Score Card ↑

    1. . Lev ↑

    1. – Meritum guidelines ↑

    1. – Intellectual Capital Audit ↑

    1. – Financial method of intangible assets measuring (FIMIAN) ↑

    1. – Rodo ↑

    1. – Leliaert ↑

    1. – Danish guidelines ↑

    1. – Rimmel ↑

    1. . Sandvik ↑

    1. . Value Added Intellectual Coefficient ↑

    1. – Time Delays ↑

    1. – Zero-Sum ↑

    1. . Shareholder Value Added ↑

    1. . Roppaport ↑

    1. . Value base management ↑

    1. . Discounted cash flow model ↑

    1. . Fround, Haslam, Johal& Williams ↑

    1. . Pablo Fernandez ↑

    1. . Jalaja ↑

    1. . Laura Giurca ↑

    1. . Residual Value ↑

    1. . Marketable Securities ↑

    1. . Free Cash Flow ↑

    1. . Economic Value Added ↑

    1. . Irving Fisher ↑

    1. . Miller & Modigliany ↑

    1. . Net Present Value (NPV) ↑

    1. . Net operating profit after tax ↑

    1. . Ten ↑

    1. . Shiu ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]