کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



کلمه «اعتیاد» و واژه مربوط به آن «معتاد»[۸۳] تا حدودی با وابستگی ارتباط دارد. واژه «معتاد» مفهوم خاص ناپسند و تحقیرآمیزی پیدا ‌کرده‌است که مفهوم سوء­مصرف مواد را به عنوان یک اختلال طبی نمی­دهد. «اعتیاد» هم در کاربرد عوامانه، مثل اعتیاد به تلویزیون، اعتیاد به پول اهمیت خود را از دست داده است. هرچند این دلایل به اجتناب از کلمه «اعتیاد» در اصطلاحات رسمی کمک ‌کرده‌است. ممکن است اساس نوروشیمیایی و نوروآناتومیک مشترک بین همه اعتیادها وجود داشته باشد، خواه اعتیاد به مواد و خواه اعتیاد به سایر چیزها (مثلاً قمار، دزدی و خوردن). این اعتیادهای مختلف ممکن است اثرات مشابهی بر فعالیت­های نواحی پاداش خاص در مغز، نظیر ناحیه تگمنتال بطنی، لوکوس سرولوس، و هسته آکومینس داشته باشند (کاپلان- سادوک، ۲۰۰۳).

۲-۳- انواع مواد مخدر و اثرات جسمی و روانی آن­ها

انواع مواد مخدر به شرح زیر است:

    1. تریاک: از گیاه خشخاش به دست می ­آید منشأ هروئین، کدئین و مرفین نیز از همین ماده است. سوخته تریاک و شیره از اشکال دیگر تریاک ‌می‌باشد. روش­های مصرف آن عبارتند از: الف) تدخین که با بهره گرفتن از ابزارهای مختلف نظیر وافور، چپق، نگاری (مخصوص تدخین شیره)، قلیان دست­ساز (قلقلی) و سیخ و سنگ انجام می­ شود، ب) خوردن که شامل حل کردن در آب و چای، مکیدن و بمبی است، ج) تزریق که مخصوص معتادین بی­بضاعت است (مناجاتی، ۱۳۸۲).

    1. مرفین: از تریاک گرفته می­ شود و به دو صورت مایع و پودر بوده و در جوامع صنعتی بیشتر توسط جوانان استفاده می­ شود.

    1. هروئین: یکی از مشتقات نیمه­مصنوعی مرفین است، اما اثرش سه برابر مرفین است. روش­های مصرف آن عبارتند از: الف) تدخین، ب) انفیه (دماغی)، ج) تزریق

    1. کوکائین: از گیاه مصنوعی گرفته می­ شود. اثرات جسمی آن کم است در حالی که از نظر روانی اثرش از هروئین بیشتر است.

    1. ال- اس- دی[۸۴]: اعتیاد جسمانی ندارد ولی اثرات مغزی و روانی دارد. به همین دلیل زیانبخش است و اعتیاد روانی ‌می‌آورد. در آمریکا بیشتر از سایر کشورها رواج دارد.

    1. آمفتامین­ها: محرک و اعتیاد آورند و اغلب به وسیله پزشکان به بیماران تجویز می­گردند و چون سیستم عصبی مرکزی را تحریک ‌می‌کنند، بیشتر به وسیله رانندگان بیابانی و کارگران شب­کار و دانشجویان مصرف می­شوند.

    1. ماری­جوانا و حشیش: هر دو از گیاه خودرو شاهدانه گرفته می­شوند و اعتیاد جسمانی ندارند ولی اعتیاد روانی می ­آورند، به همین جهت مضرند و اثرات مغزی ناگواری دارند. اغلب به صورت سیگار مصرف می­شوند.

    1. آرام­بخش­ها: اگر به مقدار زیاد و به مدت طولانی مصرف شوند، اعتیادآورند. متأسفانه امروزه در جوامع صنعتی به صورت حلال مشکلات درآمده­اند.

  1. مواد استنشاقی: شامل انواع حلال­ها، چسب­ها، رنگ­های اسپری، مواد پاک­کننده، بنزین و … می­باشند. استنشاق این مواد از طریق بطری، قوطی، پارچه و دستمال آغشته به مواد یا اسپری صورت ‌می‌گیرد (داجن، ۱۳۸۳).

۲-۴- روش­های مصرف مواد اعتیادآور

عمده­ترین روش­های مصرف مواد اعتیادآور عبارتند از:

الف- خوردن به صورت قرص یا شربت (مشروبات الکلی، باربیتورات­ها، آمفتامین، آرام­بخش­ها و …)

ب- کشیدن به صورت دود یا پودر (سیگار، تریاک، هروئین، کوکائین).

ج- تزریق به صورت زیرپوستی (هروئین)، عضلانی (استروئید)، وریدی (هروئین و کوکائین).

د- مالیدن و استفاده از برچسب­ها (نورانی­پور، ۱۳۸۳).

۲-۵- مشکلات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر

۲-۵-۱- مشکلات جسمی

خطرات جسمی اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر مسمومیت مزمن و تدریجی ناشی از مصرف مواد مخدر که موجب از دست دادن اشتها و ددر نتیجه کاهش وزن و بالاخره به خطر افتادن سلامت جسمی می­گردد، بیشتر از جهت اثرات سویی که به دلیل عدم رعایت بهداشت و استریل کردن وسایل تزریق و نادیده گرفتن سلامت عمومی فرد به دنبال دارد قابل توجه است.

الف) خود تزریقی: خود تزریقی که معمولاً با وسایل غیربهداشتی و سوزن­های آلوده انجام ­می­گردد، موجب ناراحتی­های پوستی، عفونت­ها، دمل­ها، آماس­ها، و یرقان ناشی از مصرف سوزن آلوده و سایر امراض عفونی می­گردد. ابتلاء به بیماری ایدز خطرناک­ترین عارضه آن است.

ب) مصرف بیش از اندازه: معمولاً به دنبال از دست دادن تحمل در فرد معتاد، مصرف بیش از اندازه رخ می­دهد (فرجاد، بهروش و وجدی، ۱۳۸۲).

۲-۵-۲- مشکلات روانی

مهم­ترین مشکل روانی برای یک فرد معتاد، وابستگی شدید روانی ‌می‌باشد. آنچه که قابل توجه و جالب است. این است که در بیشتر موارد فردی که برای ماه­ها به مواد مخدر معتاد بوده است، دیگر آن احساس سرخوشی و شنگولی را نمی­نماید. در حقیقت این بدان معنا است که انگیزه­ اصلی او برای ادامه مصرف، جلوگیری از اثرات قطع دارو است. حالات افسردگی توأم با احساس خودکشی در آن­ها دیده می­ شود و به طور کلی در اخلاق و رفتار معتاد احتمال اختلالاتی وجود دارد. همچنین احتمال دارد که فرد به سمت نوع خاصی از زندگی کشیده شود و به عنوان جزئی از یک گروه غیرعادی و ناسالم جامعه تلقی گردد و بالاخره در برابر جامعه حالتی پیدا کند که می ­تواند کم و بیش در تغییر و اصلاح فرد معتاد اثری سوء داشته باشد و امر بازتوانی را با مشکل مواجه سازد (فرجاد و همکاران، ۱۳۸۲).

۲-۵-۳- مشکلات اجتماعی

بارزترین تأثیر سوء اعتیاد به مواد افیونی این است که انرژی و توان را از فرد معتاد ‌می‌گیرد؛ به طوری که فرد دیگر علاقه­ای به فعالت ندارد. حتی علایقش را درمورد ارتباطات دوستانه، خانوادگی و زناشویی از دست می­دهد. به طور کلی، امکان دارد که روش زندگی­ای را که مخالف جامعه است، بپیماید. معتاد علاقه دارد در اجتماعی زندگی کند که بتواند به طور غیرقانونی مواد غیرقانونی را به دست آورده و مصرف کند. مهم­ترین خطر اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر آن است که اعتیاد به طور مؤثری ارتباط فرد را با دنیای اطرافش قطع کرده و او را از واقعیت­های موجود در زندگی دور می­ کند. معتادان به مواد مخدر اغلب افرادی سست­اراده و ضعیف­النفس هستند و بیشتر در دنیای خودفریبی، تقلب، نادرستی، دروغ و ریا زندگی ‌می‌کنند (فرجاد و همکاران، ۱۳۸۲).

۲-۶- سوابق روانی و صفات خلقی معتادان

نتایج تحقیقات مختلف نشان داده ­اند که بسیاری از افراد معتاد پیش از ابتلا به اعتباد افرادی تنها و منزوی بوده و دوست پیدا کردن برایشان مشکل بوده است. همچنین آن­ها در معاشرت راحت نیستند. بسیاری دچار تشویش و دلهره می­باشند. عده­ای مبتلا به افسردگی و اضطراب بوده و برای کاستن از این حالت دست به مصرف مواد زده­اند (فرجاد و همکاران، ۱۳۸۲).

بسیاری از مبتلایان به اعتیاد، بیماری روانی همراه دارند و بیماری­هایی مثل پنیک، وسواس، افسردگی عمده و فوبیا در میان آن­ها مشاهده می­ شود (مناجاتی، ۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:29:00 ب.ظ ]




اما شخصی که به دعوا جلب می شود تاصرفاً جالب را حمایت و پشتیبانی نماید صدق عنوان خوانده بروی وبارنمودن تکالیف خوانده براوصحیح نیست. چون با توجه به تعریف فوق،او اصلاً درجایگاه خوانده قرارنمی گیرد، زیراخوانده کسی است که ‌در مقابل‌ خواهان قرارمی گیردو خواسته یاهدفش ‌در تعارض باخواسته یاهدف خواهان است،در صورتی که درموردمجلوب ثالث تقویتی چنین نمی باشد.پس علی‌رغم تصریح قانون‌گذار درماده۱۳۹ق.آ.د.م به خوانده محسوب نمودن مجلوب ثالث، نمی توان مجلوب ثالث تقویتی ‌را خوانده محسوب نمود ‌و احکام خوانده را بروی بارنمود. چنین شخصی نمی تواند از ایرادات ماده۸۴ ق.آ.د.م ‌در مقابل‌ خواهان جلب استفاده نماید.بعضی ازاساتیداین مسئله رابه این نحوبیان نموده اندکه :«می توان علیه جالب ثالثی که مستقلاً حقی ‌را مطالبه ‌کرده‌است دعوای متقابل مطرح کرد. قاعدتاً در دعوای جلب ثالثی که به هدف مطالبه حق مستقلی طرح می شود مانعی وجود ‌ندارد که بر اساس آن جالب نتواند تقاضای تامین خواسته بنماید.»[۲۰]

خواهان می‌تواند علیه خوانده تقاضای تامین خواسته نماید. برهمین اساس جالب می‌تواند علیه مجلوب ثالث تقاضای تامین خواسته نماید.‌اما این امرزمانی صورت می گیردکه مجلوب ‌در تقابل با جالب باشد.مجلوب تقویتی به دلیل اینکه نقش حمایتی دردعوا داردخوانده واقع نمی شود و نمی توان علیه وی تقاضای تامین خواسته نمود. نظریه مشورتی شماره ۱۲۲۴ مورخ ۱۷/۳/۱۳۴۴ در این زمینه اشعار می‌دارد: «دعوای جلب ثالث اگر به منظور دعوت مجلوب برای جوابگویی به دعوای خواهان اصلی اقامه شده باشد، خواهان جلب نمی توانددرخواست تامین خواسته را ازاموال مجلوب ثالث بنماید.ولی اگر دعوای جلب به منظور محکومیت مجلوب ‌در مقابل‌ خواهان جلب اقامه شود،درخواست تامین خواسته بارعایت ماده ۲۲۵ ق.آ.د.م(ماده ۱۰۸قانون فعلی) ضمن دادخواست جلب ممکن است به عمل آیدودرجریان رسیدگی یا بعداز انجام تبادل لوایح تامین خواسته موقعیت نداشته و قابل قبول نیست.»

«هرگاه جالب تبعه بیگانه باشد و مجلوب تبعه ایران،می‌تواند در خواست تامین خسارات دادرسی را بنماید.»[۲۱]اما مجلوب تقویتی که برای حمایت ازجالب تبعه بیگانه وارد دعوا شده است چنین اختیاری ندارد.

ماده۹۹ق.آ.د.م بیان می‌دارد:«دادگاه می تواندجلسه دادرسی را به درخواست و رضایت اصحاب دعوا فقط برای یکبار به تأخیر بیندازد.» ماده فوق ‌در مورد مجلوب ثالث تقویتی قابل اعمال نمی باشد زیرا وی نمی تواند به عنوان یکی از اصحاب دعوا در این تصمیم گیری شرکت نماید.

مورددیگری که قابل تسری به مجلوب تقویتی نمی باشد، این است که هرگاه مجلوب ثالث اصلی در برابرجالب محکوم شودبایدخسارات وی رابپردازد و هرگاه جالب محکوم به بی حقی شود باید خسارت مجلوب را بپردازد. اما مجلوب تقویتی چون به هیچ وجه محکوم نمی شود و طبق رویه لازم نیست که درموردوی حکم صادر شودمحکوم به پرداخت خسارت در فرض محکوم شدن خواهان جلب در دعوای اصلی نخواهد شد.

قسمت دوم ماده۱۳۷ق.آ.د.م بیان می‌دارد:«جریان دادرسی درمورد جلب شخص ثالث ، شرایط دادخواست ونیز موارد رد یا ابطال آن همانند دادخواست اصلی خواهد بود.» طبق ماده فوق که شرایط رسیدگی به دعوای جلب رابه قواعدعمومی ارجاع داده است می توان نتیجه گرفت هزینه دعوای جلب ثالث برابربادعوای اصلی است ‌اما این امردرمورد مجلوب ثالث تقویتی قابل اعمال نمی باشدطبق رویه قضایی هزینه دادرسی دعوای مجلوب ثالث تقویتی معادل هزینه دعوای غیرمالی می‌باشد.

مجلوب ثالث اصلی چون خوانده محسوب می شودمی تواند شخص دیگری رابه ‌دعوا جلب نماید اما با توجه به آنچه گذشت واینکه مجلوب ثالث تقویتی ،خوانده درمفهوم واقعی نیست ‌بنابرین‏ از حق جلب برخوردار نمی باشد.«البته شایدبتوان استدلال کردکه مجلوب ثالث تبعی نیزحق ارائه دلیل برای تقویت موضع یکی ‌از طرفین داردواین تقویت ممکن است گاه مستلزم جلب شخص دیگری به دادرسی باشد.»[۲۲]

طبق نظری دیگر[۲۳]ایرادنشودکه مطابق ماده۲۷۴(۱۳۵قانون جدید)جلب شخص ثالث ازحقوق اصحاب دعوای اصلی است و مجلوب حق جلب دیگری را ندارد، چه به موجب ماده۲۸۱ (۱۳۹قانون جدید) شخص ثالثی که جلب می شودمدعی علیه محسوب وتمام مقررات راجع به مدعی علیه درباره ‌او جاری است.وقتی که شخص ثالث مدعی علیه محسوب می شودجزء اصحاب دعوااست وحق دارد دادخواست جلب دیگری رابه دادگاه بدهد.

درصورتیکه طرفین دعوا به توافق برسند، دعوارابه داوری ارجاع می‌دهند.زمانی که درحین دعوای اصلی، دعوای جلب ثالث اقامه می شود طرفین دعوای جلب ثالث، با طرفین دعوای اصلی درارجاع دعوابه داوری توافق می نمایند. اما بعیدبه نظر می ‌رسد که مجلوب ثالث تقویتی نقشی درایجاد توافق مذبور داشته باشد.

با توجه به مواردگفته شده، مقررات ماده۱۳۹ق.آ.د.م مربوط به بارنمودن احکام خوانده نسبت به مجلوب ثالث قابل انتساب به مجلوب ثالث تقویتی ‌در همه موارد نمی باشد. البته تعیین نمودن احکام خوانده برمجلوب ثالث به طورکلی،وعدم تفکیک آن توسط قانون‌گذار ‌شاید به دلیل عدم تقسیم جلب ثالث به اصلی ‌و تقویتی توسط مقنن باشد. چون قانونگذارجلب ثالث راتقسیم ننموده دیگرلزومی به تفکیک احکام آن ها ندانسته است. امادر نهایت تقسیم بندی جلب ثالث به اصلی ‌و تقویتی وتفکیک مقررات آنهاآثار بهتری بجامی گذارد.لیکن بعضی حقوق ‌دانان[۲۴]براین نظرهستندکه به دلیل حاکم نبودن قوانین خوانده برمجلوب ثالث تقویتی مشکل است که بتوان جلب ثالث تقویتی راقبول کرد.

جای توضیح است که جایگاه جلب ثالث تقویتی به خوبی دررویه قضایی تعریف نشده است.به همین دلیل دربیشتر مواردی که طرفین دعوانیازبه حضورشاهد دارند، اشتباهاً اقدام به جلب ثالث می نمایند و رویه قضایی ‌در زمینه جلب شخص ثالث وتفکیک مجلوب ثالث تقویتی از شاهد یا مطلع دچارابهام یاسردرگمی است. لذا ازاین نظر نیا به رفع ابهام توسط قانون‌گذار می‌باشد.

یکی از اساتیددراین زمینه چنین بیان می کند:«معمول است که پاره ای ‌از اشخاص را برای استفاده از اطلاع آن ها جلب می کنندو این را هم مصداق جلب ثالث می دانندوپاره ای از دادگاه ها هم بامجلوب مذکورمعامله جلب ثالث می‌کنند. مثلاً کسی که مالی را تحویل انباردار تجارتخانه ای داده و در نتیجه قیمت آن رااز صاحب تجارتخانه مطالبه می ‌کرده‌است، براثر انکاراواز پرداخت عوض مال، علیه صاحب تجارتخانه طرح دعوا می‌کند و انباردار رابه دعوا می کشدکه ازاطلاعات ‌و تأیید اواستفاده کند بدون اینکه صدورحکم علیه انباردار راخواسته باشد. در چنین وضعیتی چون انباردار معنون به عنوان مدعی علیه نیست ماهیت حقوقی جلب ثالث درمورد او صدق نمی کند وباید با او معامله شاهد کرد. صرف استعمال غلط کلمه جلب در این مورد ‌از طرف‌ کسانی که آشنا باموازین قانونی نیستند نباید مأخذو ملاک کار باشد.»[۲۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ب.ظ ]




– سیستم های مدیریت یادگیری و شیوه های فعال تدریس

روش های فعال تدریس دانش آموزان را به جای مصرف اطلاعات، به تولید آن ها (چه به صورت فردی چه به طور گروهی) ترغیب می‌کند. اما اجرای این شیوه ها در کلاس درس معمولاً مشکلاتی در پی دارد.

هنگامی که معلم یکی از روش‌های فعال تدریس مثلاً روش بحث و گفت وگو یا یادگیری گروهی را اجرا می‌کند، دانش آموزان به علت نا آشنایی با علاقه ها، اخلاق و نظرات یکدیگر، بیشتر جنگ و جدال می‌کنند تا همکاری. غالباً معلمان در اجرای روش‌های فعال تدریس از کمبود وقت شکایت می‌کنند؛ به خصوص اگر تعداد دانش‌آموزان کلاس زیاد باشد این مشکل بیشتر می‌شود. در واقع، قبل از اجرای روش‌های فعال تدریس، معلم باید حداقل دو تا سه ماه محیط کلاس را آماده کند؛ اما صرف وقت برای ایجاد صمیمیت و شناخت از یکدیگر، موجب باز ماندن از آموزش مطالب درسی می‌شود. به همین خاطر، اغلب معلمان عنوان می‌کنند که استفاده از روش‌های فعال تدریس موجب عقب ماندن دانش‌آموزان از مطالب کتاب درسی می‌شود.

سیستم‌های مدیریت یادگیری فرصت‌هایی را در اختیار معلم و فراگیرندگان قرار می‌دهند تا در محیط مجازی، در هر زمان و مکان، با یکدیگر گفت وگو کنند. از این طریق، نه تنها می توان آموزش‌هایی در سطوح پایین یادگیری ارائه داد، بلکه دانش‌آموزان و معلمان می‌توانند در فضای مجازی با نظرات و علاقه های یکدیگر آشنا شوند. این نوع ارتباط می‌تواند نوعی حس همدلی و صمیمیت بین دانش آموزان و معلم ایجاد کند. در واقع، این قبیل ارتباطات می‌تواند از بروز حس غریبه‌گی در بین دانش‌آموزان و معلمان تا حد زیادی بکاهد و بستر ساز پرورش تفکر خلاق و نقادی در کلاس درس شود. به طور کلی، سیستم‌های مدیریت یادگیری می‌توانند معلمان را یاری کنند تا بخشی از آموزش را در محیط مجازی ارائه دهند و در اوقات کلاس روی سطوح بالای یادگیری مانند تجزیه و تحلیل و ارزشیابی تمرکز کنند.

۲-۱۱- برانگیختن دانش آموزان به استفاده از فناوری یادگیری

فناوری را با محتوا مرتبط کنید

    • فناوری را با محتوای ســخنرانی ها و سایر بخش های درســی تلفیق کنید. در مقالات، سخنرانی‌آموزش‌ها و سایر مستندات دوره، به آن اشاره کنید و یا به آن ارجاع دهید.

    • از فناوری برای تقویت و تشریح مفاهیمی که در سایر بخش های درس یاد گرفته شده اند، استفاده کنید.

    • فقط از آن بخش هایی از بسته نرم افزاری استفاده کنید که مستقیماً با محتوای درس و دوره مرتبط هستند.

    • به دانش‌آموزان، ارجاعاتی به بســته نرم افزاری و «صفحه هایی خاص» در آن، بدهید (همانند سایر ارجاعات).

    • از یک برنامه واسط (به عنوان مثال: منبع یاب) برای پیوند دادن منابع متعدد که همگی یک عنوان را پوشش می‌دهند، استفاده کنید.

    • به دانش‌آموزان بگویید که چرا اســتفاده از آن بسته نرم افزاری خوب است و به کار آن ها ارتباط دارد. فرض نکنید این امر واضح است و آن‌ ها خود می‌دانند.

    • دانش آموزان را وادارید که کارشان با نرم افزار را در فایلی ضبط کنند. به نحوی که بتوانند بعداً به آن مراجعه کنند. آن ها را از این که از آن برنامه، فقط به قصد خواندن در فرصت های دیگر، نسخه چاپی تهیه کنند، برحذر دارید.

  • از فناوری به عنوان پایه و مبنایی برای مرور درســی، استفاده کنید.

از مناسب بودن فناوری اطمینان حاصل کنید

    • در استفاده از زبان، اصطلاحات خاص، متدولوژی و شیوه های عمومی، باید سطح مناسب فناوری با سطح توانایی یادگیری را در نظر گرفت.

    • ســطح ســواد رایانه ای دانش آموزان در انتخاب نوع فناوری نرم افزاری مهم است.

    • به هنگام تدارک جلســه های آموزشی یا معرفی فناوری نیز، رعایت سطح سواد یادگیرنده‌ها اهمیت دارد.

    • فناوری باید با سطح دسترسی دانش آموزان به سخت افزار- در کلاس و زمان خودآموزی- نیز مطابقت داشته باشد.

  • فنــاوری باید با امکان فراهم آوردن کمک، به هنگام رخ دادن مشکلات نیز مناسب باشد.

با فناوری زمینه کسب تجربه را فراهم کنید

    • آن بســته نرم افزاری را انتخاب کنید که اطلاعات را به روشی منحصر به فرد یا داســتان گونه معرفی کند، نه این که فقط در قالب یک کتاب الکترونیکی باشد که دانش آموز می‌تواند صفحات آن را ورق بزند.

    • بــرای تلفیق و یکپارچه ســازی مواد آموزشــی بــا فناوری، برنامه ریزی کنید.

    • روش هــای خود برای ارائه درس و تعامل با دانش آموزان را با بهره گرفتن از فناوری متنوع کنید.

  • بخش هــای کوتاه و ویدیویی/ برنامه های تعاملی بین رایانه و دانش آموز/ شبیه سازی ها را در فرایند یاددهی- یادگیری بگنجانید.

فناوری را قابل پشتیبانی کنید

    • مطمئن شــوید که ابزارهای کمکی، زمانی که نیاز باشــد، در دسترس هستند.

    • به دانش آموزان بگویید چگونه و کجا ابزار کمکی در دسترس آن ها‌ است.

    • خودتان برای کمک ‌در مورد بخش‌هایی که می‌دانید مشــکل هستند، در محل حضور داشته باشید.

    • کلاس‌های توضیح و تشریح برگزار کنید.

    • دانش آموزان را در گروه‌های دو یا چندنفری، برای «همیاری» تقسیم کنید.

    • برگزاری جلسات حمایت آزمایشی بعدی را پیشنهاد کنید.

    • چنین فرض نکنید که همه دانش آموزان سواد رایانه ای دارند.

    • چنیــن فرض نکنید که همه دانش آموزان از کار با رایانه لذت می‌برند.

    • اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان می دانند اهداف هر جلسه چیست.

  • اطمینان حاصل کنید که مواد چاپ شده و سایر مواد کمکی، قابل دسترسی هستند.

فناوری را قابل ارزیابی کنید.

    • بســته نرم افزاری را به عنوان بخشی از کار ارزیابی مستمر به حساب آورید.

    • به عنوان یک فایل جداگانه، فناوری را به صورت الکترونیکی ارزیابی کنید.

    • آن را به عنوان بخشی از ارزشیابی مجموعی در نظر بگیرید.

    • کار یک گروه را براســاس کاربرد محتوای بســته نرم افزاری ارزیابی کنید.

    • نوشتن گزارش تفصیلی در جلسات آزمایشگاهی را به عنوان بخشی از ارزشیابی مستمر منظور کنید.

    • توانایی دانش آموزانی را که از بســته نرم افزاری برای یادگیری استفاده کرده‌اند، بسنجید و آن را ثبت کنید. این سنجش را پیش نیاز موفقیت آمیز دوره قرار دهید.

  • نقدهــای خود دانش آموزان از کار بــا نرم افزار و فناوری‌های یادگیری را به عنوان بخش دیگری از کار ارزشیابی منظور کنید.

به دانش آموزان احساس مالکیت بدهید

    • اجازه کنترل سرعت پیشرفت برای کاربرد فناوری و مواد را به دانش آموزان بدهید.

    • به دانش آموزان اجازه دهید کنترل توالی کار و پیشرفت را خود برعهده داشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ب.ظ ]




– اجماع منقول

اجماع منقول: اجماعی است که فقیه طبق نقل و تحصیل آن به وسیله دیگران اعتماد می­ کند؛ خواه این نقل با واسطه باشد یا بی واسطه، و چنانچه نقل اجماع به حد تواتر برسد، اجماع متواتر نامیده می­ شود.

– اجماع مرکب:

اجماع مرکّب، عبارت است از اتّفاق حاصل از ترکیب دو نظر یا بیشتر بر نفى قولى دیگر.

– اجماع بسیط:

اجماع بسیط: عبارت از اتفاق فقیهان طبق یک فتوا مانند اجماع و اتفاق فقیهان بر «نجاست فضله حیوانی که خوردن گوشت آن حرام است» که مدلول مطابقی این اجماع، نجاست فضله حیوانی است که خوردن گوشت آن حرام است.”

    • اجماع تقدیرى:

  • اجماع بر امرى بر فرض تحقق امرى دیگر. اجماع تقدیرى، مقابل اجماع فعلى (یا تحقیقى) در کلمات اصولیان متأخر به کار رفته است. از موارد کاربرد آن جایى است که مسئله‌اى در کلمات قدما یا فقهاى عصرى مطرح نشده باشد، لیکن حکم آن به حدى واضح و روشن باشد که اگر همه فقها ‌متعرض مسئله مى‌شدند تنها همان حکم را برمى‌گزیدند، مانند مسئله انسداد طرق علم و علمى که اصولیان متأخر ‌متعرض آن شده‌اند. از مقدّمات دلیل انسداد، عدم جواز رجوع به اصل برائت در غیر احکام قطعى و عدم وجوب احتیاط در جمیع شبهات است. براى اثبات این مقدّمه به اجماع اصولیان استدلال شده است؛ ‌در حالی که اصولیان پیشین از آن بحثى نکرده‌اند. مراد اینان از اجماع، اجماع تقدیرى است؛ ‌به این معنا که اگر اصولیان پیشین نیز ‌متعرض مسئله انسداد مى‌شدند، همگى قائل به عدم جواز رجوع به اصل برائت و عدم وجوب احتیاط مى‌گشتند.(http://lib.eshia.ir)

    1. . روایت مرسل: روایتی است که به دلیل وجود خلل در ناقلین حدیث از زمان معصوم تاکنون، اتصال آن به مقام عصمت با تردید مواجه می شود. ↑

    1. ۱۰٫ توتولوژی : ” این همانی ” یا ” همان گویی” در صنایع بدیعی ، استفاده از کلام افزون در گفتار یا نوشته یا یک چیز را دو مرتبه گفتن است که غالباً به عنوان ضعف بدان نگریسته می شود. که در مانحن فیه برخی صرف قاعده تسلیط را گویای مسلط بودن مالک بر مال خویش دانسته ­اند نه هیچ مفهوم دیگری که از این قاعده حاصل می شود.

    1. . المال ما یمیل الیه طبع الانسان. ↑

    1. . لا یحل مال امرئ مسلم إلا بطیب نفسه: تصرف در مال مسلمان بدون رضایت خاطراو ممنوع است. ↑

    1. . دلیل لُبّى و لفظى:دلیل لبّى دلیلى است که از نوع الفاظ نیست، مانند اجماع، سیره، بناى عقلا و مانند آن؛ در برابر دلیل لفظى(دلیل خطاب یا مفهوم مخالف)همچون خبر. دلیل خطاب عبارت است از مفهوم کلام که در نفى و اثبات، مخالف با منطوق کلام است. از آن در اصول فقه بحث کرده‌اند.اصولیان دلیل عقل را به دو قسم تقسیم کرده‌اند: دلیل عقلى که دلالتش بر مراد منوط به خطاب شارع است، و دلیل عقلى که عقل به تنهایى بر آن دلالت دارد. قسم نخست را به سه قسم لحن خطاب، فحواى خطاب و دلیل خطاب تقسیم کرده‌اند.(۱)دلیل خطاب فرضاً از حیث داشتن یا نداشتن مفهوم مخالف، بر شش قسم است: مفهوم شرط، مفهوم وصف، مفهوم غایت، مفهوم حصر، مفهوم عدد و مفهوم لقب.

    1. . از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:اصل ۲۲ قانون اساسی: حیثیت‏، جان‏، مال‏، حقوق‏، مسکن‏ و شغل‏ اشخاص‏ از تعرض‏ مصون‏ است‏ مگر در مواردی‏ که‏ قانون‏ تجویز کند.اصل ۴۷ قانون اساسی: مالکیت‏ شخصی‏ که‏ از راه‏ مشروع‏ باشد محترم‏ است‏. ضوابط آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.

      م. ۳۰ ق.م : هرمالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف وانتفاع داردمگردرمواردی که قانون استثنا کرده باشد.

      م. ۳۱ ق.م : هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمی­تواند بیرون کرد مگر به حکم قانون . ↑

    1. . jus utendi ↑

    1. . jus fruendi ↑

    1. . jus abutendi ↑

    1. . صرف مالکیت منافع وامکان یا حق بهره برداری از توابع ملک اصولاً خارج از شمول قاعده به شمار می رود. کما اینکه ذکر مدت، از اقتضائات ذات عقود برقرار کننده آن به شمار می رود. ↑

    1. . ماده ۷۳۵ – مرور زمان هر چند حق اقامه دعوی را ساقط می‌کند لیکن اگر مدیون طلب داین را داده باشد نمی‌تواند به استناد اینکه مرور زمان حاصل‌شده بود آنچه را که داده است مطالبه نماید. ↑

    1. . پس از استقرار مرور زمان، ذینفع می‌تواند از صرفنظر کرده و را اسقاط نماید. ولی قبل از ایجاد آن قابل اسقاط نیست. ↑

    1. . کمون (جامعه شناسی) commune: به معنای اشتراکی، نوعی سازمان زندگی و کار جمعی است که به آن جامعه اشتراکی نیز گفته می شود. در نظر کومون‌ها عالی‌ترین هدف آنارشیسم و کمونیسم­اند. اما در عمل کمون‌ها همگی با دشواری­هایی مانند نابرابری‌های فردی اعضای خود و نابرابری میان کمون‌ها و رابطه کومون‌ها با سازمان اقتصادی و سیاسی جامعه بزرگتر بازار و دولت رو به رو شده‌اند. کمون اولیه به مرحله‌ای تاریخی در زندگی انسان گفته می‌شود که اجتماعات بشر به شکل کمون (جامعه شناسی) بود. ↑

    1. . Natural Right ↑

    1. . abandonment ↑

    1. . علی الید ما اخذت حتی تؤدیه. ↑

      1. . در قانون مؤجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶، تراضی بر خروج از شمول این قانون با بر کردن رخت عقود دیگری همچون صلح منافع و… بر خلاف اینکه فرضاً در ماده ۷۵۸ ق.م ملاحظه می نمائیم که : ” صلح در مقام معاملات، هرچند نتیجه معامله ای را که بجای آن واقع شده است می‌دهد، لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد”، امکان خروج از شمول این قانون به شرح ماده یک آن، از حکومت اراده فنی ایشان نیز با عنایت نص، سلب می‌گردد:” هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور دیگری اجاره داده شده یا بشود در صورتی که تصرف، متصرف بر حسب تراضی‌با موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از این که نسبت به مورد اجاره سند رسمی یا‌عادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمول مقررات این قانون است.” ↑

    1. . الضرورات تبیح المحظورات. حکم این به عنوان ضرورت و خارج احکام اولیه دست آویز توجیه تصویب این قوانین قرار می­گرفت؛ در فصل آینده (فصل دوم) مبسوطاً بدان پرداخته خواهد شد. ↑

    1. . بیع شرط موضوع این قانون برخلاف بیع شرط موضوع قانون مدنی عبارت از قراردادهایی بود که اصولاً در قالب اجاره به شرط تملیک با شروط ضمن عقدی که بدین اعتباربه حکم بند ۱۱ آیین نامه اجرایی این قانون به بیع شرط شهرت یافت. در حالی که می­دانیم تعریف قانون مدنی از بیع شرط در ماده ۴۵۸ این قانون عبارت است از:” درعقدبیع متعاملین می ­توانند شرط نمایند که هرگاه بایع درمدت معینی تمام مثل ثمن رابه مشتری ردکندخیارفسخ معامله رانسبت به تمام مبیع داشته باشد و همچنین می ­توانند شرط کنند که هرگاه بعض مثل ثمن را رد کند خیار فسخ معامله را نسبت به تمام یا بعض مبیع داشته باشد در هر حال حق خیار تابع قرارداد متعاملین خواهد بود و هرگاه به ثمن قید تمام یا بعض نشده باشد خیارثابت نخواهد بود مگر با رد تمام ثمن.” ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ب.ظ ]




ب: تابعیت در نظام موجود

در گذشته به علت وضعیت اقتصادی، عامل جمعیت یک کشور و افزایش آن نمایشگر میزان رشد اقتصادی آن کشور محسوب می گردید، ‌کما اینکه امریکا در ابتدای اکتشاف و در زمان سازندگی خود، احتیاج به نیروی انسانی سایر سرزمین ها داشت و لذا، شرط تحصیل تابعیت را تولد فرد در خاک امریکا قرار داده است. ولی امروز در اثر افزایش جمعیت جهان و مشکلات ناشی از آن، کشورها درصدد نیستند که از طریق مقررات تابعیت بر جمعیت خویش بیفزایند.[۱۴]

مبحث دوم: مفهوم بیگانه و تقسیمات آن

گفتاراول: مفهوم لغوی بیگانه

از نظر لغوی در فرهنگ­ها و لغت نامه­ های گوناگون فارسی به شرح زیر معانی متعددی برای کلمه بیگانه وجود دارد. بیگانه یعنی غیر آشنا، مقابل آشنا، ناشناس، مقابل خودی، اجنبی، غریبه، خارجی.[۱۵]

فرهنگ لغت Blacks در این زمینه بیان می‌دارد:« یک نفر خارجی کسی است که متعلق به ملت یا کشور دیگری است و یا تحت صلاحیت کشور دیگر قرار دارد. »[۱۶]

گفتاردوم: مفهوم حقوقی بیگانه

بیگانه شخصی است که خواه به علت دارا بودن تابعیت دولت دیگر و خواه به علت نداشتن تابعیت هیچ کشوری، تبعه دولتی که در سرزمین آن حضور دارد نمی باشد.[۱۷]در تعریف بیگانه مسئله تابعیت به عنوان عامل اساسی و تعیین کننده نقش قابل توجهی دارد و برای تعیین وضعیت حقوقی افراد بایستی ابتدا تابعیت آنان مشخص شود.

واژه بیگانه یا خارجی در مقابل اصطلاح تبعه به آن دسته از افرادی اطلاق می­ شود که تابعیت کشور محل توقف را نداشته باشد، اعم از این که دارای تابعیت غیر از مملکت محل توقف باشد، و یا آن که تابعیت هیچ کشوری را نداشته، یعنی بدون تابعیت یا آپاترید، باشد. اگر چه دولت­ها اصولا ‌بر اساس مصالح ملی خود قوانین و مقرراتی را برای اتباع خود وضع ‌می‌کنند، برای تعیین وضعیت بیگانگان نیز ضروری است مقررات و قوانینی وضع شود تا مشخص شود اشخاص بیگانه از چه حقوق و حمایت­هایی بهره­مند هستند.

در هر حال امروزه کلیه کشورها یک حداقل حقوقی را برای بیگانگان در نظر ‌گرفته‌اند[۱۸] واژه بیگانه یک مفهوم کاملاً نسبی است چراکه بیگانه بودن یک فرد، وابسته به نحوه ارتباط او با یک کشور خاص است. به عبارت دیگر نداشتن تابعیت یک کشور است که موجب بیگانه بودن می‌باشد. به عنوان مثال شخصی که تبعه دولت ایران است چنانچه برای انجام تحقیقات علمی و یا تحصیل به کشور فرانسه مسافرت نماید در جامعه فرانسه یه عنوان بیگانه شناخته می شود.

از نظر قوانین ایران، بیگانه کسی است که تابعیت ایرانرا ندارد؛ اعّم از این‌که تابعیت مملکت دیگری را داشته باشد یا اصلاً بدونتابعیت(آپاترید) باشد. منظورازطرح بحث وضع بیگانگان،شناسایی حقوق ووظایف اشخاص بیگانه است. هرمملکتی درقوانین داخلی خود حدودی برای حقوق ووظایف بیگانگان وضع ‌کرده‌است وطبیعی است که حقوق ومزایای این قبیل افراد واتباع داخلی مملکت موردبحث،تفاوت‌هایی خواهد داشت.[۱۹]

گفتار سوم: اقسام بیگانگان

به طور کلی از نظر چگونگی نحوه ورود و نوع حقوقی که از آن برخوردار هستند به چند دسته تقسیم می­شوند که عبارتند از:مهاجرین،پناهندگان، آوارگان، جهانگردان، دانشجویان، بازرگانان و تجار، خبرنگاران، عکاسان و دست اندرکاران مطبوعاتی، مأموران سیاسی بیگانه، بیگانگان جویای کار و امکانات و بیگانگانی که بدون کار یا شغل معین در کشوری مقیم هستند[۲۰].

الف)مهاجرین[۲۱]:

مهاجر،کسی است که به دلایلی به طور داوطلبانه کشورخود را به منظوراقامت درجای دیگر ترک می‌کند، چنین شخصی ممکن است به دلیل تغییرآب وهوا ویا دلایل خانوادگی یا شخصی،محل زندگی خود ‌را عوض کند.

کشورها با توجه به وضعیت جغرافیایی و جمعیت آن ها به دودسته کشورهای مهاجر پذیر ومهاجر فرست تقسیم می‌شوند . کشورهای مهاجرپذیر، کشورهایی هستند که دارای سرزمین و سیعی بوده ‌و جمعیت آن ها نسبت به وسعت جغرافیایی آن کم است و ازاین جهت نیاز به جلب افرادازکشورهاوسرزمینهای مختلف ،دارند . به همین دلیل اینگونه کشورها شرایطی نسبتاً آسان برای ورود به سرزمین خود، قرار می‌دهند تا افراد به راحتی بتوانند ‌به این سرزمین ها مهاجرت کنند . مانندآمریکا ،استرالیا، کانادا.

دسته دوم،کشورهای مهاجرفرست هستند که برخلاف کشورهای نوع اول از لحاظ جغرافیایی دارای سرزمینی کوچک، اما ازحیث جمعیتی زیاد می‌باشند که اگر همه آنهابخواهند در همان مملکت زندگی کنند، کار به اندازه کافی برای آنهاوجود ندارد . به همین جهت عده ای از اتباع این قبیل کشورها به کشورهای مهاجرپذیر مسافرت می نمایند. مانند لبنان، سوئیس و هند.

ب)پناهندگان[۲۲]:

سنت اعطای پناهندگی و حمایت بشردوستانه از آوارگان، همواره یکی از سنن وآدابی بوده که تمدن جوامع بشری همواره از آنان الهام می گرفته است . به طوری که امر پناهندگی و فرار برای جستن مأمن، پدیدهای به قدمت تاریخ بشر است. هرچندکه امروزه دولت ها دراعطاء پناهندگی، سیاست‌های خاصی را اعمال کرده، وبه منابع مشخصی چشم دوخته اند، واین پناهندگان خود قربانیان سیاستهایی از نوع تجاوز خارجی، جنگ، عدم تحمل عقیده مخالف و اعمال زور و فشار هستند . از نقطه نظر فردی آنان در جستجوی آرامش از سرزمین اجدادی خود گریزان و در جوامع پذیرنده با ناملایمات گوناگون اقتصادی و اجتماعی و عوارض ناشی از عدم انطباق فرهنگی و سایر مسایل پیچیده ای که گریبان گیر آن هامی شود، به انسان هایی ناپایدار و نگران و نیازمند تبدیل می‌گردند . مقصود از پناهنده فردی است که به علل سیاسی، مذهبی، نژادی یا عضویت ‌گروه‌های خاص اجتماعی از ترس جان و شکنجه خود و افراد خانواده اش که تحت تکفل او می‌باشند به کشور ایران، پناهنده شود.

ج) جهانگردان و گردشگران:

به افرادی گفته می شود که برای گردش، سیاحت و بازدید از مناظر طبیعی و آثار تاریخی به صورت کوتاه مدت به کشور دیگر سفر می‌کنند.با توجه ‌به این که مدت اقامت جهانگردان در هر کشوری کوتاه است وباعنایت به اینکه جهانگردی وتوریسم منبع خوبی جهت تولید درآمد برای کشورها به شمار می‌آید، اغلب کشورها برای سیّاحان و جهانگردان قواعد و مقررات مخصوصی را درمورد تسهیل امور آنان از حیث ورود ‌و اقامت وخروج وضع می‌کنند . هرچند مدت اقامت جهانگردان ‌معمولا در هرکشوری کوتاه است.

د)دانشجویان[۲۳]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ب.ظ ]