کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



آیا عادلانه است که‏ فقط زن را مستحق اجرت المثل ایامی که در خانه مرد کار ‌کرده‌است، آن هم در صورت‏ طلاق و با شروطی چند، بدانیم؟ آیا اگر بجای همسر مرد، یک نفر کارگر زن استخدام کرده‏ بود علاوه بر دادن مبالغی هنگفت به عنوان‏ حقوق، مالیات و بیمه، آیا می‏توانست این همه‏ امتیازات ناشی از تأهل ‌را کسب کند؟ ‌بنابرین‏، هیچ مانعی به نظر نمی‏رسد که‏ مطابق با واقعیت زندگی، طرفین به عنوان‏ شرط ضمن عقد توافق کنند که کلیه اموال‏ به دست آمده بعد از ازدواج، کلیه اموالی‏ که زوجین دارند، در نحوهء تملک، به‏صورت‏ مشترک باشد.این امر مشارکت معنوی و مادی را به نحو واقعی در زندگی خانوادگی‏ تأمین می‏ سازد و موجب استحکام بنای‏ خانواده است. زن می‏داند که هر مالی که‏ شوهر به دست می ‏آورد او نیز سهمی دارد و هر بدهی که شوهرش داشته باشد، بدهی‏ مربوط به او نیز هست و بالعکس. ‌به این ترتیب، احساس مسئولیت و مشارکت‏ که اساس و بنای یک خانواده را تشکیل‏ می‏ دهد به‏ طور قوی به وجود می ‏آید و بدیهی‏ است که صمیمیت و همدلی بیشتری را در همه امور خانواده برای اعضای آن به دنبال‏ دارد.

مبحث چهارم-ضمانت اجرای تخلف از شروط ضمن‏ عقد

به خاطر ویژگی‌های عقد نکاح، نمی‏توان‏ ضمانت اجراهای کلی مربوط به حقوق و تعهدات را که در مبحث احکام شرط در قانون‏ مدنی ذکر شده است، به‏طور کامل همه را در این عقد ویژه جاری دانست. ‌در مورد شرط صفت مانند سایر عقود، ضمانت اجرای آن ایجاد حق فسخ برای طرف‏ مقابل کسی است که این صفت را فاقد است. همان‏طور که قبلا نیز ‌ذکر شد، طبق ماده‏ (۱۱۲۸)ق.م:«هرگاه در یکی از طرفین‏ صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده،برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد».طبق ماده‏ (۲۳۵)ق.م،نیزهرگاه شرطی که در ضمن‏ عقد شده است شرط صفت باشد و معلوم شود آن صفت موجود نیست،کسی که شرط به نفع‏ او شده است خیار فسخ خواهد داشت».
پس اگر شرط شود که زوج یا زوجه دارای‏ مدرک تحصیلی لیسانس باشد و بعد از عقد معلوم شود که این صفت را فاقد است،طرف‏ مقابل حق فسخ دارد.

طبق ماده(۱۱۳۱)ق.م:«خیار فسخ‏ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ،نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می‏ شود،به شرط این‏که علم به‏ حق فسخ و فوریت آن داشته باشد.تشخیص‏ مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده‏ به نظر عرف و عادت است».طبق ماده‏ (۱۱۳۲)ق.م:«در فسخ نکاح رعایت‏ ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست.» ‌بنابرین‏،رعایت نکاتی مثل وجود دو شاهد عادل لازم نیست؛زیرا فسخ،غیر از طلاق‏ است و ‌فسخ کننده برحسب مورد ممکن است‏ زن یا مرد باشد.فسخ،یک عمل حقوقی یک‏ جانبه(ایقاع)است و از موقع اعلام اراده فسخ‏ کننده،مؤثر است.با توجه به اینکه طبق قانون‏ اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۲۱ اسفند ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی:«از تاریخ تصویب این قانون زوجهایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند بایستی‏ جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه مدنی‏ خاص مراجعه و اقامه دعوا نمایند»، ‌فسخ کننده پس از اعلام اراده خود، باید جهت‏ انجام تشریفات قانونی و ثبت رسمی فسخ به‏ دادگاه مراجعه نماید. حکم دادگاه در این مورد جنبه اعلامی خواهد داشت.

اگر شرط مذکور در ضمن عقد نکاح شرط نتیجه باشد،عدم‏تحقق شرط،موجب فسخ‏ نکاح خواهد بود.گرچه به موجب ماده‏ (۲۳۹)ق.م:«هرگاه اجبار مشروط علیه برای‏ انجام شروط،ممکن نباشد و فعل مشروط هم‏ از اعمالی نباشد که دیگری بتواند از جانب او واقع سازد،طرف مقابل حق فسخ معامله را خواهد داشت»،ولی با توجه به اینکه عقد نکاح از عقود مهم مربوط به نظم عمومی‏ جامعه است،مواردی که اختیار فسخ آن وجود دارد،محدود به مواد قانونی است که این‏ اختیار در آن قرار داده شده است.در مواد (۱۱۲۱ تا ۱۱۳۸)قانون مدنی،امکان‏ فسخ نکاح به سبب عدم انجام شرط فعل آیا عدم‏تحقق شرط نتیجه ذکر نشده است. ‌بنابرین‏،این دو نمی‏توانند از موارد فسخ نکاح‏ باشند.اما سایر ضمانت‏های اجراهای کلی ناشی از عدم انجام تعهد،در این دو مورد قابل‏ اجراست.یعنی با توجه به مواد(۲۳۷) و به بعد قانون مدنی، هرگاه شرط ضمن عقد، فعل باشد،کسی که متعهد است باید به تعهد خود عمل کند و در صورت تخلف،طرف دیگر به دادگاه رجوع کرده تقاضای اجبار می‏ نماید.

اگر فعلی که در ضمن عقد شرط شده، توسط ملتزم انجام نشود و او را نتوان اجبار نمود،در صورتی‏که انجام آن به وسیله شخص‏ دیگری مقدور باشد، حاکم(دادگاه)می‏تواند به خرج متعهد موجبات انجام آن‏را توسط دیگری فراهم آورد.متعهد له می‏تواند خسارات ناشی از عدم انجام تعهد و یا تأخیر در انجام تعهد را مطالبه نماید،که باید بین‏ خسارات وارده و عدم انجام تعهد رابطه سببیت‏ وجود داشته باشد.اگر متخلف از انجام تعهد بتواند ثابت کند که عدم انجام تعهد به واسطه علت خارجی بوده که نمی‏توان به او مربوط نمود، به تأدیه خسارت محکوم نخواهد شد.

‌بنابرین‏، اگر شوهر قول داده باشد که در شهر محل سکونت زوجه به خدمت اشتغال‏ خواهد داشت، ولی بعدا اداره متبوع وی را منتقل ننماید، نمی‏توان از متعهد خسارت‏ خواست؛ زیرا حکم اداره، علت خارجی است که‏ نمی‏توان به او مربوط نمود همچنین در صورتی‏که شرط نتیجه، ضمن‏ عقد نکاح درج شده باشد، عدم‏تحقق آن از موجبات فسخ تلقی نشده و فقط در صورت‏ جمع شدن شرایط لازم، متعهد له حق مطالبه‏ جبران خسارت را خواهد داشت. اگر شرط مربوط به نکاح در ضمن عقد لازم‏ دیگری(غیر از نکاح)باشد در این صورت،تابع‏ اصول کلی تعهدات بوده و در صورت عدم‏ تحقق شرط و رعایت احکام کلی مربوط به‏ شرط که از ماده(۲۳۵)به بعد قانون مدنی‏ ذکر شده است، متعهد له حق فسخ آن عقد لازم را خواهد داشت

مبحث پنجم-خصوصیات شرائط ضمن عقد نکاح

شرایط ضمن عقد نکاح باید:

اولا ـ غیر مقدور نباشد، اگر شرط غیر مقدور باشد باطل است ولی بطلان آن به صحت عقد لطمه ای نمی زند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:06:00 ب.ظ ]




برای روشن شدن مفهوم فرهنگ سازمانی ابتدا به معنی فرهنگ می پردازیم :

فرهنگ عبارت است از ارزشهایی که اعضای یک گروه معین دارند ، هنجارهایی که از آن پیروی می‌کنند ، و کالاهای مادی که تولید می‌کنند . فرهنگ را می توان به لحاظ مفهومی از جامعه متمایز کرد ، اما ارتباط بسیار نزدیکی بین این مفاهیم وجود دارد . فرهنگ به شیوه زندگی اعضای یک جامعه معین ، عادات و رسوم آن ها ، همراه با کالاهای مادی که تولید می‌کنند ، مربوط است (گیدنز [۵۶]، ۱۳۸۳ ، ص ۵۶ ).

سنت‌ها ، ارزش‌ها ، شیوه زندگی و سایر ویژگی‌های اجتماعی که به آن تعلق داریم ، فرهنگ را تشکیل می‌دهند ( گنجی ، ۱۳۸۲ ، ص ۲۳۴ ).

فرهنگ الگویی از مفروضات مشترک است که گروه فرا می‌گیرد، به طوری که مشکلات انطباق پذیری خارجی و هماهنگی داخلی گروه را حل می‌کند، و به سبب عملکرد و تأثیر مثبتش معتبر دانسته می شود واز این جهت به مثابه روش صحیح ادراک ، تفکر واحساس در خصوص آن مشکلات گروه، به اعضای جدید آموزش و یاد داده می شود ( شاین[۵۷] ، ۱۳۸۳ ، ص ۳۰ ).

فرهنگ به منزله ی یک مفهوم، سابقه مشخص و طولانی دارد ، افراد عادی این مفهوم را به مثابه کلمه ای برای نشان دادن فرهیختگی مورد استفاده قرار داده‌اند . مانند وقتی که می گوییم شخصی خیلی با فرهنگ است. این کلمه از سوی مردم شناسان برای اشاره به آداب و رسوم اجتماعات گوناگون به کار گرفته شده است بیشتر مردم از چیستی فرهنگ درکی ضمنی دارند. اما درتعریف انتزاعی آن با مشکل مواجه هستند . ‌در مورد این که فرهنگ چیست نظرات کاملاً متفاوتی وجود دارد صاحب‌نظران گوناگون تعاریف متفاوتی از فرهنگ را بیان می‌کنند. برای نمونه ساترلند[۵۸] و وودوارد[۵۹] اشاره می‌کنند که فرهنگ شامل هر آن چیزی است که بتوان از منبعی به منبع دیگر منتقل شود ، یعنی همان میراث اجتماعی و کلیت جامعی که شامل دانش، دین، هنر، اخلاقیات، قانون، فنون ابزارسازی و کاربرد آن ها و روش فرارساندن آن ها بیان می شود ( عسکریان ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۰۳ ).

هم چنین شاین[۶۰] در تعریف فرهنگ می‌گوید : فرهنگ الگویی از مفروضات مشترک است که گروه فرا می‌گیرد به طوری که مشکلات انطباق پذیری خارجی و هماهنگی داخلی آن را حل می‌کند و به سبب عملکرد و تاثیر خویش معتبر دانسته می شود و از این جهت به مثابه روش صحیح ادراک در خصوص آن مشکلات به اعضای جدید گروه آموزش یاد داده می شود ( شاین ، ۱۳۸۳ ، ص ۳۰ ).

در سازمان‌هایی که از آن به عنوان مجموعه های انسانی یاد شد دارای رفتارهایی هستند که این رفتارها ، رفتارهای غالب در سازمان است و به عنوان فرهنگ سازمانی از آن یاد می شود .

فرهنگ سازمانی موضوعی است که ‌به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. فرهنگ از دیرباز برای شرح کیفیت زندگی جامعه انسانی به کار برده می‌شود. ولی درباره فرهنگ سازمانی آنچه مربوط به کار و رفتار مردمان در سازمان است کمتر سخن گفته شده است. از ترکیب دو واژه فرهنگ و سازمان اندیشه‌ای تازه پدید آمده است که هیچ یک از آن دو واژه این اندیشه را در بر ندارد. سازمان یک استعاره برای نظم و تربیت است در حالی که عناصر فرهنگ نه منظم هستند و نه با نظم. فرهنگ کمک می‌کند تا درباره چیزی جدای از مسائل فنی در سازمان سخن گفته شود و باعث می‌شود نوعی از روان همراه با نوعی رمز و راز پدید آید. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت فرهنگ در یک سازمان مانند شخصیت در یک انسان است. فرهنگ سازمانی پدیده‌ای است که در سازمان است و همه اعضاء اتفاق نظر دارند که یک دست ناپیدا افراد را در جهت نوعی رفتار نا مرئی هدایت می‌کند. شناخت و درک چیزی که فرهنگ سازمان را می‌سازد، شیوه ایجاد و دوام آن به ما کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم رفتار افراد در سازمان را توجیه کنیم ( زارعی ، ۱۳۸۶ ).

در فرهنگ لغات وبستر ، فرهنگ را به عنوان مجموعه ای از رفتارهای پیچیده انسانی که شامل افکار ، گفتار ، اعمال و آثار هنری است و برتوانایی انسان برای یادگیری و انتقال دانش به نسل دیگر اطلاق می شود ‌تعریف‌شده است . نکته ای که از این تعریف استنباط می شود این است که در سازمان‌ها فرهنگ سازمانی به عنوان یک (( سیستم اطلاعاتی )) برای حفظ و انتقال آگاهی ، اعتقادات ، تصورات و رفتارهای انجام کار عمل می‌کند . ماورین بوئر فرهنگ سازمانی را به عنوان راه و روش‌هایی که ما کارها را انجام می‌دهیم تعریف ‌کرده‌است به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی بیشتر متوجه چگونگی انجام کار است تا ماهیت کار . از دیدگاه دیگر ، فرهنگ شامل تمام طرح هایی است که به طور سنتی و تاریخی به اشکال مشخص و یا نامشخص ، منطقی و یا غیر منطقی حاکم بر زندگی بشر به حیات خود ادامه داده و در هر برهه زمانی راهنمای رفتار انسان بوده است ( عطافر ، ۱۳۷۵ ، ص ۱۷ ).

فرهنگ سازمانی یک متغیر محیطی است که به میزان متفاوت بر تمام اعضای سازمان اثر می‌گذارد و از این رو درک درست از این ساختار برای اداره سازمان و کار مؤثر حائز اهمیت است. اعضای سازمان، برای حل مسائل مربوط به انطباق بیرونی به عنوان مثال بهترین شیوه برای حضور در عرصه بازارهای جهانی و یکپارچگی درونی بهترین روش برای هماهنگی و تقویت فرایندهای درون یک سازمان به عنوان بهترین شیوه جهت حل مسائل، فرهنگ مکتوب و حتی غیر مکتوب سازمان خود را به اعضای جدید آموزش می‌دهند. از این رو با برخورداری از ظرفیت لازم برای تغییر و تبدیل فرهنگ سازمانی، تغییر اعمال ، افکار و احساسات ، بخش عظیمی از اعضای سازمان امکان پذیر می‌گردد ( لاسن، زنگ شن[۶۱]، ۱۳۸۱، ص ۶۲ ).

به طور کلی فرهنگ سازمانی یک ادراک است که افراد از یک سازمان دارند . فرهنگ سازمانی چیزی است که در سازمان وجود دارد نه در افراد. صفات ویژه ای است که به سازمان اختصاص دارد و نمایانگر مشخصات معمول و ثابتی است که یک سازمان را از دیگر سازمان ها متمایز می‌کند. فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزش های کلیدی، باور ها ی راهنما ، و تفاوت هایی است که در اعضای یک سازمان مشترک است ( مشبکی ، ۱۳۷۹ ، ص ۴۳۸ ).

جوامع به عنوان مجموعه های انسانی دارای فرهنگ هایی می ‌باشند که راهنمای عمل گروهی آن ها می‌باشد یکی از این مجموعه های انسانی ، سازمان می‌باشد که به طور خلاصه این چنین تعریف می شود :

»محل اجتماع مردمی که با هم طبق یک سازماندهی هماهنگ و مصوب کار می‌کنند تا هدف های سازمانی را تحقق بخشند« (افجه ، ۱۳۸۰ ، ص ۱۶).

سازمان ها ترتیبات اجتماعی برای کنترل عملیات رسیدن به هدف های جمعی و محل خلق مدیریت های آگاهانه و ترتیبات لازم برای تحقق بخشیدن هدف ها به وسیله ابزار های جمعی می‌باشند .لذا می توان فرهنگ سازمانی را که به عنوان رفتار های غالب در سازمان شناخته می شود بدین گونه تعریف کرد :

مجموعه ای از ارزش های کلیدی ، باور ها ی راهنما، و تفاوت هایی می‌داند که در اعضای یک سازمان مشترک است ( عسکریان ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۰۲ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




مدیر مدرسه: کسی است که به عنوان نماینده آموزش وپرورش منطقه مسئول حسن اجرای فعالیت‌های آموزشی ،پرورشی ،مالی واداری مدرسه می‌باشد و در کلیه امور مسئولیت دارد و مؤظف است بر اساس مقررات با برنامه ریزی های مناسب واستفادهاز مشارکت کارکنان دانش اموزان و اولیای آن ها وبا بهره گیری از امکانات وظرفیت های داخل وخارج از مدرسه جهت تحقق اهداف مصوب دوره تحصیلی تلاش کند به گونه ای که ارزیابی عملکرد سال تحصیلی بیانگر ارتقا ورشد کیفی دانش آموزان در ابعاد مختلف باشد.


(ماده ۴ آیین نامه اجرایی مدارس)

فصل دوم

ادبیات و پیشینه پژوهش



۲-۱مقدمه


این فصل شامل سه قسمت اصلی است، ابتدا به بررسی مطالعات نظری مربوط به هوش هیجانی

واعتماد سازمانی می پردازیم. در قسمت دوم پژوهش‌های داخل کشور مورد بررسی قرار خواهد

گرفت و در قسمت سوم نیز به تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع مورد مطالعه در خارج از

کشور خواهیم پرداخت.

۲-۲ پیشینه نظری

۲-۲-۱ هوش هیجانی


مفهوم هوش هیجانی را اولین بار پاپن[۱] (۱۹۸۴) در رساله‌ی خود که به چاپ نرسیده است به کار برد. و چند سال بعد سالووی و مایر آن را در مجامع علمی مفهوم‌سازی نمودند. این نوع از مفهوم هوش در سال‌های اخیر در هر دو زمینه علمی و کاربردی، توجهات زیادی را به خود اختصاص داده است. چرنیس[۲] اعتقاد دارد هر چند اصطلاح هوش هیجانی به طور مستقیم مورد استفاده قرار نگرفته است؛ اما تاریخچه طولانی از تلاش در جهت کمک به بهبود هوش هیجانی و قابلیت‌های اجتماعی و هیجانی کارکنان وجود دارد (بار آن[۳] ، ۲۰۰۰).

با این وجود می‌توان گفت که از لحاظ تاریخی هوش هیجانی مفهوم جدیدی است که در سال‌های اخیر مطرح شده و در مقابل هوش شناختی[۴] به کار می‌رود. این نوع هوش در واقع یک هوش غیر شناختی است که ریشه در مفهوم هوش اجتماعی دارد و برای اولین باربعد اجتماعی آن توسط ثرندایک[۵] (۱۹۲۰) مطرح شد. به عقیده ثراندیک، هوش هیجانی توانایی مهم و مدیریت انسان‌ها برای عمل به شیوه‌ای خردمندانه در روابط انسانی است. او رفتار هوشمندانه را شامل هوش عینی (مهارت ساختن و به کار بردن ابزار و وسایل)، هوش انتزاعی (توانایی کاربرد کلمات، اعداد و اصول علمی) و هوش اجتماعی (شناخت افراد و توانایی عمل خلاقانه در روابط انسانی) می‌دانست.


نظریه پرداز دیگری که به جنبه‌های متفاوت هوش توجه نشان داد وکسلر[۶] بود. او در سال ۱۹۴۰ ایده عناصر غیر فکری و فکری[۷] را مطرح کرد. به اعتقاد وی، عناصر غیر فکری همان عناصر عاطفی، شخصی و اجتماعی هستند. علاوه بر این او در سال ۱۹۴۳ چنین اظهار کرد که توانایی‌های غیر فکری برای پیش‌بینی احتمال موفقیت یک فرد در زندگی لازم هستند (چرنیس، ۲۰۰۰؛ به نقل از الوانی و دده بیگی، ۱۳۸۶).

علاوه بر این موارد، وکسلر در کارهای خود به تلاش‌های دال[۸] مبنی بر سنجش جهات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرد. لیپر[۹] (۱۹۴۸) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و این نوع تفکر، یا به معنایی کلی تر هوش، پیوند می‌خورد . پیاژه (۱۹۵۲) نیز بر درهم تنیدگی شناخت و عواطف تأکید داشت (جلالی، ۱۳۸۱).

در هر حال از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ پژوهش در زمینه هوش اجتماعی، دست خوش تحول بوده است و دیدگاه‌های مختلفی به وجود آمده ان که هوش اجتماعی را به عنوان توانایی ارتباط با دیگران، دانش میان فردی، توانایی قضاوت درست درباره احساسات، خلق‌ها و انگیزه های دیگران، عملکرد اجتماعی مؤثر و مهارت رمزگشایی نمادهای غیر کلامی تعریف کرده‌اند. در اوایل سال ۱۹۸۰، محققان به مفهوم‌سازی نظام مند ایده هوش عاطفی دست زدند. مشهورترین آن‌ ها مفهوم هوش‌های درون و بین فردی گاردنر[۱۰] (۱۹۸۳) و مطلاعات استینر (۱۹۸۴) در زمینه سواد عاطفی بود که سنگ بنای واژه‌ای شد که سالووی و مایر در سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰ آن را هوش عاطفی نامیدند. (هادی زاده مقدم و فرجیان، ۱۳۸۷).

در این راستا پس از ثرندایک نیز گاردنر (۱۹۸۳) هوش اجتماعی را متشکل از هوش درون فردی و بین فردی می‌دانست. گاردنر و استرانبرگ از جمله‌ کسانی بودند که اعتقاد داشتند هوش نه تنها توانایی‌های شناختی را شامل می‌شود.، بلکه چگونگی تجربه و بیان هیجانات را نیز در بر می‌گیرد (چان، ۲۰۰۱؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶). از نظر گاردنر هوش درون فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با خویشتن و ابراز مجموعه‌ای پیچیده و کاملاً متمایز از احساسات است و هوش بین فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با دیگران، احساس کردن و تمییز قایل شدن بین اخلاق، انگیزه و نیت آن‌ ها می‌باشد.

اما پس از گاردنر، سالووی و مایر[۱۱] (۱۹۹۰) از جمله اولین افرادی بودند که هوش هیجانی را به عنوان زیر مجموعه‌ای از هوش اجتماعی تعریف کردند که شامل توانایی کنترل احساسات و هیجانات خویش و دیگران، تشخیص احساسات و هیجان‌ها در خود و دیگران و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اقدامات خود فرد می‌شد. در سال ۱۹۹۰ همچنین بار ـ آن، مفهوم بهره هیجانی[۱۲] را مطرح کرد تا بر اساس آن بتواند روش خود را برای ارزیابی هوش کلی توضیح دهد. او معتقد بود هوش هیجانی توانایی ما در کنار آمدنِ موفقیت آمیز با دیگران، توأم با احساسات درونی را منعکس می‌سازد (بارـ آن، ۲۰۰۱؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




عرب نجف آبادی (۱۳۹۰)مدل Probitمدهوشی و تاری(۱۳۸۹)مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Coxسرمایه اولیهمدهوشی و تاری (۱۳۸۹)مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Coxرابطه معنی داری بین سرمایه اولیه و بقا تأیید نشد.فیض پور و موبد (۱۳۸۷)مدل Probitبین سرمایه اولیه و بقا رابطه معنی داری وجود ندارد.آسپلوند، بِرگ اوتبی و اِسکیودال (۲۰۰۵)
یک رابطه مثبت بین منابع اولیه و توانایی بقای شرکت در سال های اولیه فعالیت به دست آوردند.

ادامه جدول ۲-۱- خلاصه تحقیقات انجام شده پیشین

متغیر
نویسنده
روش تجزیه و تحلیل
نتایج
متغیرهای سطح صنعت
درجه نوآوری در صنعت

جنسن و همکاران(۲۰۰۸)

مدل هازارد نمایی ثابت

ثبت اختراع را به عنوان شاخص نوآوری در نظر گرفته است و ‌به این نتیجه رسید که با بقا رابطه منفی دارد.

سفیز و مارسیلی(۲۰۰۶)

رویکرد ناپارامتری بر اساس Transition Probability Matrices

نوآوری اثر مثبت بر بقا دارد.

هلمرز و راجرز(۲۰۱۰)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل Probit

ثبت اختراع و علامت تجاری را به عنوان شاخص نوآوری در نظر گرفتند و دریافتند ثبت اختراع با بقا رابطه منفی و علامت تجاری با بقا رابطه مثبت دارد.

دکوماشو و همکاران(۲۰۱۱)

مدل هازارد نسبی پارامتریک

شرکت ها با سرمایه گذاری بالا در نوآوری و R&D نرخ بقای بالاتری دارند.

کازویوکی(۲۰۱۲)

مدل Probit

ثبت اختراع را به ‌عنوان شاخص نوآوری درنظر گرفته و دریافت که رابطه منفی با بقا دارد.

ادامه ی جدول ۲-۱- خلاصه تحقیقات انجام شده پیشین

متغیر
نویسنده
روش تجزیه و تحلیل
نتایج
متغیرهای سطح صنعت
نرخ ورود به صنعت

فریچ و همکاران(۲۰۰۶)

رگرسیون OLS

نرخ ورود با بقا رابطه معکوس دارد.

کاتو (۲۰۰۸)

مدل هازارد Cox

نرخ ورود رابطه معنی داری با بقا دارد

اسجوکویست و کریستی(۲۰۱۲)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox

نرخ ورود بالا میزان بقا را کاهش می‌دهد.

مدهوشی و نصیری (۱۳۸۹)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox

نرخ ورود با بقا رابطه معکوس دارد.

شدت سرمایه

فریچ و همکاران(۲۰۰۶)

رگرسیون OLS

شدت سرمایه بالا موجب کاهش بقا می شود.

هلمرز و راجرز(۲۰۱۰)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل Probit

شدت سرمایه ارتباط معنی داری با بقا ندارد.

مدهوشی و نصیری(۱۳۸۸)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox

شدت سرمایه ارتباط معنی داری با بقا ندارد.

ادامه ی جدول ۲-۱- خلاصه تحقیقات انجام شده پیشین

متغیر
نویسنده
روش تجزیه و تحلیل
نتایج
متغیرهای سطح صنعت
نرخ رشد صنعت

آلوارز و ورگارا(۲۰۱۲)

مدل Probit

شرکت های کوچک و متوسط رشد فروش بالاتری نسبت به شرکت های بزرگتر دارند.

بگز و همکاران(۲۰۰۸)

مدل Tobit و رگرسیون OLS

رشد فروش بالا بقا را افزایش می‌دهد.

اسجوکویست و

کریستی(۲۰۱۲)

مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox

رشد سریع و توسعه یک شرکت جدید شانس بقای آن را افزایش می‌دهد.

محسن عرب نجف آبادی (۱۳۹۰)

مدل Probit

بین رشد صنعت و بقا رابطه ی مثبتی وجود دارد.

بهشتی، ناصر صنوبر و فرزانه کجاباد (۱۳۸۸)

رگرسیون OLS

از موانع عمده برای تولد بنگاه های جدید، عدم کارایی بازار پول و سرمایه کشور جهت تأمین بنگاه ها برای شروع فعالیت می‌باشد. همچنین رشد و سودآوری صنعت به ‌عنوان یک عامل جذب کننده بنگاه های جدید در بخش صنعت ایران عمل می‌کند.

فصل سوم

روش شناسی تحقیق

۳-۱- مقدمه

تجزیه و تحلیل بقاء یا تحلیل ماندگاری یکی از مباحث علم آمار است که در رشته‌های مختلفی از جمله علوم کامپیوتر، اپیدومیولوژی و کشاورزی کاربرد دارد. تجزیه و تحلیل داده های بقاء یک تکنیک آماری پیشرفته در تجزیه و تحلیل داده های مربوط به زمان وقوع حوادثی چون مرگ می‌باشد.بر اساس تئوری های این بخش از آمار، برای هر موجود زنده (یا در حال انجام یک فرایند کاری) می توان زمان شکست (مرگ) در نظر گرفت. در تحلیل داده های بقاء، احتمال مرگ در هر لحظه از زندگی موجود زنده و تابع بقاء او محاسبه می شود. مدل های طول عمر، کاپلان مایر و رگرسیون کوکس دارای بیشترین کاربرد در این زمینه می‌باشند (یوسف نژاد و همکاران، ۱۳۹۰).

تجزیه و تحلیل بقاء اولین بار توسط جان گرانت[۶۶] در سال ۱۶۶۲ و همچنین ستاره شناس معروف، ادموند هالی[۶۷] کاشف ستاره دنباله دار هالی، در قرن ۱۷ و در سال ۱۶۹۳ انجام شده است (پوربهرام ‌آب‌کنار، ۱۳۸۳). ارتقاء روش های تحلیل داده های بقا به عنوان یکی از حوزه های علم آمار در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این بدان خاطر است که در بسیاری از موقعیت های عملی، محققین تمایل به بررسی زمان بقا تا رخداد یک واقعه از قبیل تاریخ انقضا یک ماده یا زمان مرگ یک بیمار و … دارند (رجایی فرد و همکاران، ۱۳۸۸).

معمولاً تحلیل بقاء در زمانی انجام می شود که پیشامد مورد نظر ‌در مورد تعدادی از واحدها رخ نداده است که این واحدها مقادیر سانسور شده را تشکیل می‌دهند، زیرا قادر به ثبت وضعیت نهایی آن ها نیستیم. در حقیقت وجود این مقادیر سانسور شده است که روش های تحلیل بقاء را از سایر روش های تحلیل متمایز می‌کند (پور بهرام ‌آب‌کنار،۱۳۹۰).

به صورت کلی سه روش تحلیل آماری در مطالعات بقا وجود دارد: روش های پارامتریک، ناپارامتریک و نیمه پارامتریک. در این فصل در ابتدا ‌در مورد داده های تاریخچه ای- رویدادی توضیحاتی داده می شود، سپس به معرفی نرم افزار TDA می پردازیم، و در نهایت سه روش تحلیل آماری پارامتریک، ناپارامتریک و نیمه پارامتریک مورد بررسی قرار گرفته و روش های مورد استفاده در این تحقیق تشریح می‌شوند.

۳-۲- متدلوژی تجزیه و تحلیل داده های تاریخچه ای- رخدادی

این نوع داده ها اغلب مناسب‌ترین نوع اطلاعات تجربی هستند که محقق می‌تواند راجع به یک فرایند مورد مطالعه به دست آورد. کولمن[۶۸](۱۹۸۱) این نوع فرآیندها را به شکل زیر توصیف ‌کرده‌است:

    1. در آن ها واحدهایی وجود دارند که از وضعیتی[۶۹] به وضعیت دیگر تغییر می‌کنند.

    1. این تغییرات یا رخدادها[۷۰] در هر نقطه از زمان می‌توانند رخ دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




به طور کلی در قراردادهای بیمه ای افراد معمولاً مایلند که بیمه را از بیمه گری که در کشور خود تأسیس شده است ، بیمه نمایند . بیمه گران مجاز به فعالیت در یک کشور ، قراردادها را به زبان محلی تنظیم کرده و حق بیمه را به پول محلی دریافت می‌کنند . همچنین دولت ملی بر بیمه گران داخلی نظارت می‌کند و وجوه خود را در داخل کشور نگه می دارند . علاوه بر آن بسیاری از کشورها به طرق مختلف مانند اعطای امتیازات مالیاتی به بیمه گران مجاز و یا ممنوع کردن بیمه کردن نزد بیمه گران خارجی ، شهروندان را تشویق به استفاده از خدمات بیمه گران داخلی و مراجعه به مراجع داخلی برای حل و فصل اختلافات خود می نمایند .

با این حال در شرایط متععدی شرکت ها و افراد بیمه گر خارجی را انتخاب نموده و قانونی غیر از قانون محل اقامت یا فعالیت خود را برای رسیدگی به اختلافات احتمالی انتخاب می‌کنند .

مثلا یکی از این موارد جایی است که پوشش بیمه ای داخلی ممکن نباشد . اگر ریسک بزرگ یا غیر معمول باشد ، بازار بیمه محلی ممکن است به علت فقدان ظرفیت یا کمبود کارشناس نتواند آن را بیمه کند .

در برخی کشورها با اینکه خرید بیمه از خارج ممنوع است . بیمه کردن خارجی ریسک های غیر قابل بیمه در داخل به صورت خاص مجاز می‌باشد. ( شرایط مشابهی در ایالات متحده با توجه به ایالت های مختلف وجود دارد معاملات بیمه ای در ایالت های مختلف بازرگانی مازاد بر ظرفیت نامیده می شود . )

بسیاری از قراردادهای بیمه اتکایی با بیمه گران اتکایی که مجاز به فعالیت در داخل نیستند ؛ منعقد می‌گردد تا ریسک ها هرچه بیشتر توزیع گردد . در برخی موارد پوشش مورد نیاز ممکن است در بازار محلی ممنوع باشد . برای مثال بیمه آدم ربایی و باج خواهی ( که پول خواسته شده به عنوان باج را در صورت به اسارت گرفته شدن بیمه گذار پرداخت می‌کند. )

در بسیاری از کشورها به علت احتمال تشویق آدم ربایی یا گروگان گیری غیر قابل تهیه است.

بیمه گذار در این گونه کشورها در صورت تمایل به تهیه چنین پوششی باید آن را از بیمه گری که مجاز به فعالیت در داخل کشور نیست ، تهیه کند .

دادگاه های انگلیسی در نظر می گیرند یکسری شرایط قراردادی مناسب را که قابلیت اجرایی دارد و طرفین تعهد نسبت به آن توافق نموده اند ؛ و قانون عموما به آن ( انتخاب ) اعتبار و رسمیت می بخشد. و برای آن لوازم و آثاری بر می شمارد . همان‌ طور که در دعوای Amin Rashid corp. v. Kuwait ins co در سال ۱۹۸۴ قاضی « ویلبرفورس » قانونی که طرفین بر آن رضایت داده بودند را مناسب دانست. [۱۴۸]

در ایالات متحده آمریکا تعیین قانون حاکم بر قرارداد بیمه از یک ایالت به ایالت دیگر مختلف و متفاوت است . مطابق اصول بیمه آخرین و جدیدترین قانون غالباً حاکم است . اینکه کدام قانون در کدام ایالت حاکم بر قرارداد بیمه است ‌به این بستگی دارد که طرفین قرارداد بیمه چگونه خواسته اند و به آن تصریح نموده اند .

در آمریکا هر یک از ایالات دارای قوانینی هستند که ریشه در سنت و دریافت های ویژه آن ها دارد . و این اختلاف قوانین باعث اختلاف در قراردادها می شود و ‌بنابرین‏ به طور کلی قانون حاکم قانونی است که طرفین آن را انتخاب نموده اند و در پرونده های گوناگون می توان آن ها را مشاهده نمود . به عنوان مثال می توان به دعوای :

Sea bulk offshore v. American home assures. Co

و نیز دعوای accidentins . Co v. Hartford fire INS .co

و همچنین دعوای American family life assur.co v. U.S. fire ins . Co اشاره نمود.

بعضی از مواردی که قوانین یک ایالت در ایالت دیگر لزوماًً باید اعمال شوند عبارتند از :

الف ـ وجود ضرورت های سیستماتیک بین ایالتی و بین‌المللی ؛

ب ـ ارتباطات و مناسبات صلاحیتی دادگاه ها ؛

ج ـ رویه های مرتبط در هریک از ایالات و نیز در مواردی که تمایل دارند نسبت به موضوع بخصوصی تصمیم گیری نمایند .

د ـ حراست از اصول و آرمان عدالت

ه ـ تدابیر و خط مشی های اصولی قانون

بسیاری از دادگاه ها در آمریکا تحت تاثیر چنین اصولی ، آرائی صادر کردند که منطبق با قوانین ایالات دیگر بود که در این رابطه می توان به دعوای :

Palmer G Lewis co. V. Arco chem. co در سال ۱۹۹۵ و نیز دعوی

Smith v. Hughes aircraft co. corp. در سال ۱۹۹۱ اشاره نمود. [۱۴۹]

تعیین قانون حاکم بر قراردادهای بیمه ای دارای آثار فراوانی است . در کشور کانادا ، قراردادهای بیمه به وسیله دستگاه های دولتی و حاکمیتی تهیه می‌شوند . ‌بنابرین‏ غالب قریب به اتفاق قراردادهای بیمه ای حاوی شرطی است که مطابق آن قانون حاکم بر بیمه معین می شود .

اگر یک شرط صریحی ‌در مورد انتخاب قانون در قرارداد بیمه وجود داشته باشد ، آن غالباً محدود می شود به وسیله دادگاه های کامن لا .

وقتی که یک بیمه گر تصریح می‌کند ‌در مورد انتخاب قانون حاکم بر قرارداد ؛ دیگر دلیلی برای مقامات عمومی باقی نمی ماند که از چنین شرطی جلوگیری کنند و معقول نیست که چنین قانونی که در قرارداد بیمه به آن تصریح شده و طرفین بر آن توافق دارند را نادیده بگیریم . در این رابطه می‌توانیم دعوای vita food products inc. V. onus shipping co را مثال بزنیم.

حقوق بین الملل خصوصی قراردادهای بیمه ای را به عنوان طبقه ای خاص از قراردادها که دارای قوانینی مخصوص به خود هستند به رسمیت می شناسد . [۱۵۰]

در اروپا تعارض قوانین حاکم بر قراردادهای بیمه ای نسبتاً شدید است و لکن بدنام بودن آن ها بخاطر پیچیدگی شان است و این بخاطر اولاً وجود سیستم های مختلف حقوقی در این قاره و ثانیاًً اینکه تعارض قوانین در این کشورها بخاطر این است که دستورالعمل های بیمه ای از بالا به پایین به نحوی افراطی به صورت مجتمع چیده شده اند . [۱۵۱]

مبحث دوم : حل و فصل اختلافات بیمه ای و تعارض قوانین

در هر قراردادی امکان بروز اختلاف هست ؛ این اختلاف ممکن است در تفسیر مواد قرارداد ، اجرای آن ، قانون حاکم و یا مرجع صالح برای رسیدگی به اختلافات باشد . البته به لحاظ آن که اصول و ضوابط بیمه در سراسر جهان به صورت عرف مشخص درآمده که ریشه‌های چند صد ساله دارد و از طرف دیگر مفاد مندرجات بیمه نامه ها و نیز شرایط ضمیمه آن معمولاً مشابه است ، اختلافات قابل توجهی در قراردادهای بیمه که ناشی از ابهام مقررات عرفی یا قوانین مربوطه باشد پیش نمی آید و اگر اختلافی بروز کند ناشی از ابهام مندرجات بیمه نامه است که در سند مذکور و ضمائم آن منعکس می‌گردد و سپس احتمالاً هنگام اجرا مواجه با عدم تطابق نظرات طرفین و ناهماهنگی در عمل می شود .

گفتار اول : تعارض با قوانین داخلی و فقه

ممکن است در تفسیر مندرجات بیمه نامه با مواردی از تعارض مفاد آن با فقه یا حقوق داخلی مواجه شویم. در تفسیر مندرجات و شرایط بیمه نامه باید همان قواعد کلی تفسیر قراردادها اعمال شود . بدین ترتیب قاعده کلی حکومت قصد طرفین در تفسیر عبارات قراردادها ، در این جا نیز اعمال می شود . ‌بنابرین‏ باید برای عبارات بیمه نامه و شرایط آن همان معانی و مفاهیمی را در نظر گرفت که عرفی است مگر آن که در اصطلاح و عرف خاص بیمه دارای معانی ویژه ای باشند که در این صورت معانی اخیر در نظر گرفته خواهد شد . [۱۵۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]