کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



به نظر ژوران رضایت مشتری حالتی است که مشتری احساس می‌کند که ویژگی‌های محصول منطبق بر احساسات اوست. نارضایتی نیز حالتی است که در آن نواقص و معایب محصول موجب ناراحتی، شکایت و انتقاد مشتری می‌شود. در یک تعریف، رضایت مشتری حالت و واکنشی است که مصرف کننده و مشتری از مصرف یا خرید محصول ابراز می‌کند.

لینگفیلد، رضایت مشتری را از لحاظ روان شناختی، احساسی می‌داند که در نتیجه مقایسه بین محصولات دریافت شده با نیازها و خواسته‌های مشتریان و انتظارات اجتماعی در رابطه با محصول حاصل می‌شود.

بنا بر تعریف راپ، رضایت مشتری به عنوان یک دیدگاه فردی تعریف می‌شود که از انجام مقایسه های دائمی‌بین عملکرد واقعی سازمان و عملکرد مورد انتظار مشتری ناشی می‌شود.

تاپفر بیان می‌دارد که رضایتمندی مشتری به نوع فعالیت تجاری یک سازمان یا به موقعیت سازمان در بازار بستگی ندارد بلکه به توانایی و قابلیت سازمان در تامین کیفیت مورد انتظار مشتری بستگی دارد.

ریچارد الیور اعتقاد دارد که رضایتمندی مشتری یا عدم رضایت او از تفاوت بین انتظارات مشتری و کیفیتی که او دریافت ‌کرده‌است حاصل می‌شود. ‌به این ترتیب برای اندازه گیری رضایت مشتری می‌توان از رابطه زیر استفاده کرد:

رضایت مشتری= استنباط مشتری از کیفیت – انتظارات مشتری

در نظریه بازاریابی بر مبنای مشتری گرایی در دهه ۱۹۶۰ هدف تمرکز بر شناسایی خواسته‌های یک گروه از مشتریان و سپس بیشینه سازی میزان رضایت آنان از طریق عرضه محصولات یا خدمات مناسب مطرح شده بود.

مطابق این رویکرد، رضایت مشتری هدف نهایی اقدامات بازاریابی سازمان می‌باشد.متاسفانه به نظر می‌رسد که در دهه ۱۹۹۰ بازاریابان در راستای تحقق اصل مشتری گرایی به نوعی نزدیک بینی دچار گشته و به جای تمرکز بر تامین منافع مشتری، توجه خود را بر مشخصات فیزیکی محصولات عرضه شده معطوف کرده‌اند. هرجا که که این جهت‌گیری نادرست وجود داشته باشد احتمال دارد که رضایت مشتری اولویت اصلی خود را در میان سیاست‌های کلیدی سازمان از دست بدهد. به طوری که یکی از بزرگان صنعت خودرو، هنری رویس، موسس کارخانه‌ها خودروسازی رولز-رویس که کیفیت محصولات اش زبانزد خاص و عام است در سال ۱۹۰۶ طی بیاناتی پایبندی سازمانش را به اصل رضایت مشتری اینگونه اعلام کرد:

“رغبت و اشتیاق ما برای جلب رضایت مشتری در شرکت خودرو سازی رولز-رویس در لحظه ای که مشتری، خودرو را خریداری نموده و سند آن را تحویل می‌گیرد پایان نمی‌پذیرد. هدف نهایی ما آن است که خریدار محصولات رولز-رویس در حین استفاده از خودرو، رضایتمندی را هر لحظه بیشتر از لحظه قبل با تمام وجود احساس کند.”

شرکت فروش تویوتا موتور نیز به طور مشابه اهمیت اصل مشتری گرایی را در سازمان خود این گونه بیان می‌دارد: “بنیاد تمامی‌برنامه های تجاری تویوتا در ایالات متحده، کسب رضایت مشتریان به صورت تمام و کمال می‌باشد. رضایت مشتری، مهمترین فلسفه وجودی شرکت تویوتا به شمار می‌رود.”

رضایتمندی مشتریان، تأثیری شگرف ‌بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت. اشلسینگر و هسکیت (۱۹۹۱) با ارائه یک نظریه تحت عنوان «چرخه خدمت مطلوب » اعتقاد خویش را مبنی بر وجود رابطه مابین مشتریان رضایتمند و کارکنان رضایتمند در سازمان به صراحت بیان کرده‌اند (شکل۲-۷).

شکل۲)-۷ (: چرخه خدمت مطلوب( اشلسینگر و هسکیت،۱۹۹۱)

مطابق نظریه مذکور، احساس رضایتمندی، موجب افزایش آستانه تحمل برای پرداخت بهای بیشتر در قبال محصول مورد نیاز خواهد شد که می‌توان از این طریق، میزان مزایا و سطح دستمزد پرداختی به کارکنان سازمان را افزایش داد. این امر، خروج و جایگزینی نیروهای کار را کاهش می‌دهد. علاوه بر تأمین رضایت شغلی کارکنان و بهبود روحیه کاری، احتمال تأمین رضایت مشتری نیز بیشتر می‌گردد. سازمانی که این فلسفه رادنبال می‌کند، موفق‌تر و در نهایت دارای سود بیشتری می‌شود. در این وضعیت منافع کارکنان، مشتریان و صاحبان سازمان تأمین می‌شود، فلذا وضعیت بردـ برد ـ برد حاکم می‌گردد.

اگرچه به عقیده تعدادی از منتقدان، تئوری چرخه خدمت مطلوب به دور از واقعیت و بر مبنای شرایطی کاملاً آرمانی عنوان شده است، ولی با وجود این هدف ارزشمندی است که باید دنبال شود. اصلی‌ترین انتقاد در این زمینه رابطه مفروض میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری را مورد تردید قرار می‌دهد. به نظر اغلب ما، رفتارهایی که منجر به حداکثر رساندن رضایت کارکنان می‌شود، می‌تواند رضایت مشتریان را کاهش دهد. به اعتقاد متخصصین منابع انسانی از جمله دکتر بن اشنایدر (۲۰۰۰)، حمایت کامل از کارکنان و توانمندسازی آنان از طریق روش‌هایی اجرایی مناسب (جهت درک و پذیرش هرچه بهتر سیاست‌ها و کارکردهای مدون سازمان، در راستای ارائه خدمات مطلوب به مشتریان)

بهترین رویکرد برای حفظ تعادل میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری می‌باشد.

رضایت مشتری میزان مطلوبیتی است که مشتری به خاطر ویژگی‌های مختلف کالا کسب می‌کند و منبع سودآوری و دلیلی برای ادامه فعالیت سازمان است(هرنون و همکاران[۴۲]،۱۹۹۹ ،۹۰۷؛ پائولین[۴۳] و همکاران، ۲۰۰۶،۸۱). رضایت مشتری احساس یا نگرش مشتری نسبت به کالاها یا خدمات است که رفتار خرید مصرف کننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر مشتریان به وسیله خدمات یا کالای خاصی راضی شوند احتمالا خرید خود را تکرار خواهند کرد. مشتریان راضی با سایر افراد درباره تجارب مطلوب خود سخن می‌گویند و نتیجه این گفتگوها نوعی تبلیغات دهان به دهان (سینه به سینه) مثبت برای شرکت است(هالوول[۴۴]،۱۹۹۶،۲۲). دلایل مشابهی می‌تواند برای تشریح ارتباط میان رفتار شهروندی سازمانی و رضایت مشتری مورد بحث قرار گیرد. ارزیابی مشتری از خدمات نهایتاً به شایستگی، نگرش، تجربه و مهارت کارکنان مرتبط با مشتری وابسته است. ‌بنابرین‏ رفتارهای کارکنان مرتبط با مشتری بر آینده ارتباط خدماتی مؤثر است. در این راه فعالیت‌های فرانقشی نظیر رفتار شهروندی سازمانی فاکتورهای مهمی ‌برای تأثیر بر رضایت مشتری هستند (گوئنزی و همکاران[۴۵]،۱۳۸۶ ،۱۲۴؛ گونزالز و گرنزو[۴۶]،۱۳۸۶ ،۴۵)

۲-۳-۵- وفاداری مشتری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:54:00 ب.ظ ]




  • اعتقاد به سرنوشت، از غرور و تکبر پیشگیری می‌کند. به طوری که همین که به جاه ثروت و موفقیتی دست یافت، تصور نکند که دائمی است و چه بسا که دست تقدیر زندگی را دگرگون کند.

نیز اضافه می‌گردد که هرچند اراده الهی بر همه عالم قاهر است و هیچ امری، خارج از اراده باری تعالی صورت نمی گیرد، اما بنابر حدیث “ابی الله ان یجزی الاشیاء الّا باالاسباب” همه آن ها از طریق اسباب به مرحله عمل در می‌آیند و برای دست یافتن به موفقیت در هر امری نیاز به بهره وری از عوامل و اسباب پیدا و پنهان فراوانی است، که هر انسانی بنا بر تجربه و هوش و درایت خود برخی از این اسباب و عوامل را می شناسد و به کار می بندد و از برخی عوامل و اسباب غافل می ماند، یا بدان بی توجهی می‌کند. بیهی است که هر چقدر آگاهی ‌به این عوامل و به کارگیری آن ها بیشتر باشد، هر کسی مدّعی است که تمام توان خویش را به بهترین وجه برای رسیدن به هدف به کار بسته است ولی توفیق لازم حاصل نشده است و انسان هیچگاه نمی خواهد بپذیرد که عوامل دیگری نیز لازم بوده است تا مقصودیحاصل شود. به همین دلیل شاید بتوان ادعا کرد بشری به دنبال بهانه ای بوده است که ‌ناکامی‌های خویش را به ان عامل منسوب نماید و تقصیر و کوتاه خویش را به گردن آن بیندازد و هیچ بهانه ای بهتر از تقدیر و سرنوشت نیافته است.

حقیقت بینی اقتضاء می‌کند که در انجام همه امور، همراه با توکل به حق تعالی، پیرامون آن ها تدببر، تأمّل و کنکاش با آگاهان و اهل تدبیر و… صورت گیرد، تا هر امری به نیکوترین وجه انجام شود، و فرد پذیرای مسئولیت کاستیها و ‌نقصان‌های عمل خویش باشد و گناه تقصیرات خویش را بر گردن تقدیر نیندازد.

محمود نوالی ،فیلسوف و عضو هیئت علمی گروه آموزشی دانشگاه تبریز، نیز در مطلبی تأمل برانگیز و جاذب در باب اختیارات انسانی و قضا و قدر الهی پرداخته و می‌گوید ظاهراًً انسان همواره در پی شناختن سرنوشت و تکلیف خود بوده است تا وظیفه خود را بشناسد و مسئولیت یا عدم مسئولیت واقعی خود را در برابر حوادث تشخیص دهد. این جستجو از این سؤال سرچشمه گرفته است که “آیا من مالک و سازنده سرنوشت خود هستم یا سرنوشت من به دست قدرتی خارج از من رقم خورده است؟” این قبیل تفحّصات و تأمّلات حول این دو قطب، در نوسان بوده است. قبول یکی از دو مورد، غفلت از واقعیت عینی و ملموسی است که اتفاق می افتد. زیرا از جهتی اانسان تحت تأثیر شرایط مقدر و محتوم زندگی می‌کند. او در زیر سلطه قوانین طبیعت قرار دارد، که همواره کنواخت عمل می‌کنند. به طور مثال، انسان ‌همواره در حال تحول است؛ نیروی جاذبه زمین همواره عمل می‌کند؛ سرما و گرما اثر ثابت خود را اعمال می‌کنند؛ مرگ نیز دیر یا زود امری حتمی الوقوع است. بالاخره انسان الزاماًً در محدوده انسانی خود می فهمد و به هیجان در می‌آید و در این قلمرو مسائل را تبین می‌کند؛ سؤال اینجا است که در این میان انسان چه نقشی دارد؟ او در سپهر این الزامات می‌تواند تصمیم بگیرد و عزمش را جزم کند، یا کاملاً منفعل است، و یا حالت سومی وجود دارد که بین الامرین می‌باشد؟، در جواب این سؤال این مطالعه به بررسی حدود مقدّرات- با توجه به تاریخ و حیات فعلی انسان- ، و از طرف دیگر آزادی و اختیار انسانی را در چهارچوب همین مقدّرات پرداخته و متذکر گشته است که بر اساس این مباحث، واقعیت هر چه هست برطبق قوانین خاصّی جریان می‌یابد. مهم آن است که انسان علل و اسباب آن جریان را بشناسد و به آن معنی بدهد. اگر انسان خود را مختار بداند، در ساختن سرنوشت خود شرکت می‌کند و طرحی برای آن ترسیم می کند، امّا اگر خود را مختار نداند، تقریباً از خود سلب مسئولیت می‌کند و حتی موقعی که نفع خود را می‌خواهد نقشه و طرح جدّی فراهم نمی کند و به سوی تنبلی و تسلیم گرایش می‌یابد و احساس مسئولیت پیدا نمی کند.

۲-۲: پیشینه تجربی متغیرها

در این بخش نیز، ابتدا اختصاصاً بگونه ای مشروح به برخی از تحقیقات تجربی که تاکنون در زمینه اسنادهای مذهبی و غیرمذهبی انجام یافته است، و سپس بررسی‌های تجربی پیشین روابط متغیرهای تحقیق پرداخته شده است.

۲-۲-۱: تحقیقات تجربی اسنادهای علّی (مذهبی و غیرمذهبی)

زمانی که افراد تلاش می‌کنند علل رخدادهای دنیای روزمره شان را تبیین کنند، ممکن است از بین مجموعه ای از احتمالات انتخاب بکنند؛ آن ها ممکن است به علل طبیعی (از قبیل صفات رهبران، عوامل موقعیتی) یا علل فراطبیعی تر (برای مثال، سرنوشت، شانس) استناد کنند (اسپیلکا، شیور و کرکپاتریک ۱۹۸۵).

از سویی نیز، کاربردهای ممکن برای تئوری اسناد را در روانشناسی مذهب پرودفوت و شیور (۱۹۷۵) برشمردند (نقل از ماریا هاومیر ۱۹۹۸)؛ به دنبال بررسی این دو نفر، مطالعات زیادی به بررسی متغیرهایی پرداختند که کاربرد یا عدم کاربرد اسنادهای مذهبی (اسناد به خواست خدا و اسناد به کار شیطان) را در تبیین رخدادها تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ از جمله، گورساچ و اسمیت (۱۹۸۳)؛ داونی[۹۵]، کوهن[۹۶]، سیلور[۹۷] و ورتمن (۱۹۹۰)؛ پارگامنت و هان (۱۹۸۶) در مطالعات خود ‌به این نتیجه دست یافته اند که ما افزون بر اسنادهای غیرمذهبی، با اسنادهای مذهبی و نسبت دادن رویدادها به خدا، روح یا دیگر موجودات فوق طبیعی نیز به وسیله افراد روبرو هستیم (به نقل از لاپفر ، تولیور و جکسون ۱۹۹۶). هود (۱۹۹۶[۹۸]، ص۲۸)؛ هود، اسپیلکا، هانس برگر[۹۹] و گورساچ ( ۱۹۹۶) و لاپفر، بروک و دِ پائولا (۱۹۹۲) نیز در مطالعات خود، اسنادها به خدا را به عنوان مفهومی واحد بررسی نموده اند که تبیین می‌کند آیا فرد اسنادهای علّی مذهبی می‌سازد یا غیرمذهبی. ریتزما (۱۹۷۹) نیز دریافت که افراد تمایل متفاوتی به اسناد علیّتی به خدا دارند و این تفاوت‌ها به اندازه های باور و فعّالیت مذهبی مربوط می‌شوند.

مطالعه ای دیگر در این حوزه (ریتزما و یونگ ۱۹۸۳) نتیجه گیری کرد که اسناد به موجودی فراطبیعی بر طرحواره ای از علل مکفی چندگانه بستگی دارد (کلی ۱۹۷۳ را ببینید). اینکه افراد به احتمال زیاد به خدا اسناد کنند و در موقعیتهای کثیری احتمالاً اسنادها را به خدا می‌کنند. این مطالعات، علی الخصوص با تمرکز بر ویژگی‌های خاص رفتارهای دریافتی خدا (خدا چه می‌کند که موجب این اتفاق می شود؟)، ‌انگیزش‌ها (چرا خدا موجب این رخداد شد؟)، یا هیجانات (وقتی اسناد می شود خدا موجب این رخداد است چه احساسی به فرد دست می‌دهد؟) بر سازه واحد خدا متمرکز شده اند ( نقل از مالری و دیگران ۲۰۰۰). دیگر تحقیقات نوع خدایی را بررسی کردند که به اعمالش اسناد داده می شود. پارگامنت و هان (۱۹۸۳) ،به ویژه، اسنادها به ایده های مختلف خدا (از قبیل عصبانیت و مجازات؛ کار کردن بسوی یک هدف والاتر؛ و دوست داشتن، پاداش دادن و حمایت؛ بنسون و اسپیلکا ۱۹۷۳؛ کوک و ویمبرلی ۱۹۸۳؛ شیفر ۱۹۹۱؛ و شیفر و گورساچ ۱۹۶۸ را ببینید) را بسته به تنوع دریافته شده مفاهیم خدا در مطالعات پیشین بررسی کردند (نقل از اسپیلکا و ، شیور و کرکپاتریک ۱۹۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:54:00 ب.ظ ]




با وجود این، از جهت عملی این پرسش مطرح می‌گردد که مبلغ تعیین شده، آیا سقف مسئولیت را تعیین ‌کرده‌است یا مبلغ مقطوعی است که باید در هر حال پرداخت شود؟ مسأله، موضوعی است و به تفسیر قرارداد بستگی دارد؛ در هر مورد با دادرس است که تعیین کند آیا طرفین به شرط تحدید مسئولیت نظر داشته اند یا به وجه التزام. با وجود این، اصل آن است که اگر طلبکار ابتکار درج شرط در قرارداد را به دست گرفته است، با شرط وجه التزام روبرو هستیم و اگر، برعکس، مدیون است که شرط را انشاء ‌کرده‌است، شرط را باید یک شرط محدود کننده مسئولیت به شمار آورد.

در فرضی که مبلغ وجه التزام کمتر از میزان خسارات به بار آمده است، آیا تفاوت نهادن میان شرط محدود کننده و شرط وجه التزام اثر عملی خواهد داشت؟

خواهیم دید که نفوذ شرط تحدید مسئولیت، از جمله به عدم ارتکاب یک تقصیر عمدی یا سنگین بستگی دارد. آیا این محدودیت ها ‌در مورد شرط وجه التزام نیز قابل اجرا است؟ رویه قضایی فرانسه، شرط وجه التزام را ‌در مورد ارتکاب یک تقصیر عمدی باطل دانسته است، اما در فرض ارتکاب تقصیر سنگین، برخلاف شرط محدود کننده، آن را نافذ انگاشته است. نویسندگان نیز به تردید افتاده‌اند. در حقوق انگلیس، زمانی که نقض تعهد اساسی یا نقض اساسی تعهد مانعی برای نفوذ شرط تحدید مسئولیت محسوب می‌شد، شرط وجه التزام تابع این محدودیت نبود.[۱۰۰] امروز قانون شروط ناعادلانه قرارداد، نفوذ شرط کاهش مسئولیت را در بسیاری موارد، تابع معیار «معقولیت» دانسته است و این بحث پیش آمده است که آیا نفوذ شرط وجه التزام نیز – زمانی که خسارات وارده بیش از مبلغ وجه التزام است- همانند شرط تحدید مسئولیت، تابع معیار معقولیت است یا خیر؟ اختلاف نظر وجود دارد.[۱۰۱]

در حقوق ایران، ظاهر ماده ۲۳۰ قانون مدنی که می‌گوید: «اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف، متخلف مبلغی به عنوان خسارت تأدیه نماید، حاکم نمی تواند او را به بیشتر… از آنچه که ملزم شده است محکوم کند»، حکایت از آن دارد که ارتکاب یک تقصیر عمدی یا سنگین نمی تواند مانعی در راه نفوذ شرط وجه التزام باشد. با وجود این، یکی از نویسندگان شرط وجه التزام را نه تنها در فرض ارتکاب یک تقصیر عمدی یا در حکم عمد، بلکه ‌در مورد صدمه های بدنی نیز نامؤثر شناخته است.[۱۰۲] در نظامی که دادرس، دست کم در فرضی که میزان خسارات وارده بیش از مبلغ وجه التزام است، حق تعدیل این مبلغ را ندارد، حداقل باید به او اجازه داده شود تا با گسترش قواعد حاکم بر شرط محدود کننده به شرط وجه التزام، حداقلی از عدالت قراردادی را در رابطه میان طرفین تأمین کند. به علاوه از جهت تحلیلی در فرضی که طرفین به هنگام انعقاد، شرط وجه التزام را در صورت ارتکاب تقصیر عمدی نافذ می دانند، جهت شرط، نامشروع است. همچنین، در صورتی که شرط وجه التزام را ناظر به صدمه های بدنی بدانند، موضوع شرط، نامشروع است. به علاوه دلایلی که برای عدم نفوذ شروط کاهش مسئولیت در این موارد اقامه می‌شود، در فرض شرط وجه التزام نیز وجود دارد. ‌بنابرین‏ این محدودیت ها به حکم منطق باید ‌در مورد شرط وجه التزام نیز اجرا شود.

در سوی مقابل، در نظام هایی مانند حقوق فرانسه که دادرس حق تعدیل وجه التزام را دارد و ‌بنابرین‏ می‌تواند مبلغ وجه التزامی را که بسیار ناچیز است، به یک مبلغ معقول افزایش دهد، این پرسش مطرح شده است که آیا در فرض شرط تحدید مسئولیت نیز دادرس از چنین اختیاری برخوردار است؟ گروهی از نویسندگان فرانسوی، آشکارا تمایل خود را بر پذیرش اختیار قاضی در تعـدیل مبلغ شـرط تحدید مسئـولیت اعـلام کرده‌اند و گـروهی مخالفت کرده‌اند.[۱۰۳] در حقوق ایران صورت مسأله منتفی است زیرا، همچنان که سابقاً به صورت کامل بیان گردید، دست کم در فرضی که مبلغ وجه التزام ناچیز است، دادرس حق تعدیل این مبلغ را ندارد؛ بلکه بر عکس می‌تواند چنین شرطی را، یک شرط عدم مسئولیت به شمار آورد.[۱۰۴]

گفتار دوم- محدودیت های قانونی مسئولیت

تفاوت محدودیت‌ قانونی مسئولیت با شرط تحدید مسئولیت روشن است. منبع یکی قانون است و منبع دیگری قرارداد. از اینجا تفاوت ظاهراًً اساسی دیگر نتیجه می‌شود: اثر شرط تحدید مسئولیت مانند هر توافقی، نسبی و محدود به طرفین است اما محدودیت قانونی، در برابر همه قابل استناد است. لذا اگر وراث متوفی، حتی به اقامه دعوای شخصی علیه متصدی حمل و نقل مبادرت ورزند، حق آن ها به میزان مذکور در کنوانسیون های مربوطه محدود است و در سوی مقابل، اشخاص ثالث (مانند مباشران متصدی حمل و نقل) نیز می‌توانند از این محدودیت های قانونی بهره مند گردند؛ در هر حال حق زیان دیده محدود به میزانی است که در این کنوانسیون ها ذکر شده است؛ خواه علیه متصدی حمل و نقل به اقامه دعوا مبادرت ورزد و خواه علیه سایر اشخاص مسئول. کنوانسیون های بین‌المللی ‌به این هر دو نکته (استناد به محدودیت های قانونی مسئولیت در برابر اشخاص ثالث و از سوی آن ها) تصریح دارند.[۱۰۵]

با وجود این، به نظر می‌رسد، از این جهت تفاوتی میان شرط تحدید مسئولیت و محدودیت های قانونی وجود ندارد: چنانچه خواهیم دید، اغلب اوقات شرط تحدید نیز در برابر اشخاص ثالث، به هر عنوانی که اقامه دعوا کنند و از سوی آن ها، قابل استناد است.

باید توجه داشت که میان شروط تحدید مسئولیت و محدودیت های قانونی، موارد بینابینی یافت می‌شود. وقتی که شرط تحدید مسئولیت، مندرج در قراردادهای نمونه به تأیید یک مقام اداری رسیده است، آیا در برابر شرط تحدید مسئولیت قرار داریم یا محدودیت قانونی مسئولیت؟ گفته شده است باید این موارد را در شمار محدودیت های قانونی آورد. در نتیجه، برخلاف شروط تحدید، نسبت به اشخاص ثالث نیز مؤثرند حتی اگر مورد قبول آن ها قرار نگرفته باشند، زیرا همانند قانون می‌باشند و هیچ کس جاهل به قانون فرض نمی‌شود[۱۰۶].

محدودیت های قانونی دو نوع می‌باشند: محدودیت عام یا کلی و محدودیت های ویژه. منظور از محدودیت عام، محدودیت مسئولیت قراردادی به زیان های قابل پیش‌بینی است. در حقوق فرانسه، به عنوان مثال، ماده ۱۱۵۰ قانون مدنی است که ‌به این محدودیت مسئولیت اشاره دارد. گفته شده است این محدودیت، متوجه هم نوع خسارات است و هم میزان خسارات. در حقوق ایران، در این رابطه متن قانونی صریحی وجود ندارد اما در قواعد عمومی قراردادها، محدود بودن مسئولیت قراردادی به زیان های قابل پیش‌بینی تأیید شده است.[۱۰۷] این محدودیت در حقوق ایران تنها متوجه نوع خسارت است و نه میزان آن. محدودیت های ویژه، به خصوص در قراردادهای حمل و نقل بین‌المللی معمولند؛ کنوانسیون‌های بین‌المللی حمل و نقل- که مفاد آن ها وسیله قوانین داخلی به مرحله اجرا گذاشته شده است- مبلغ یا نسبت معینی را به عنوان حداکثر میزان مسئولیت متصدی حمل و نقل تعیین کرده‌اند[۱۰۸]. در اینجا از ذکر شباهت های آشکار محدودیت های قانونی و قراردادی خودداری می‌کنیم و تنها در مقام پاسخ به پرسش های زیر بر می آییم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:53:00 ب.ظ ]




با توجه به تعاریفی که ارائه شده در تمام تعاریف ذکر شده سه نکته مشابه وجود دارد:

الف) دارایی­ هایی موضوع پولشویی قرار می­ گیرند که ماهیت غیر قانونی داشته باشند.

ب) عملی پولشویی تلقی می­ شود که عالماً و عامداً به منظور قانونی جلوه دادن این اموال انجام می­ شود.

ج) مرتکب با پنهان کردن ماهیت و منشاء اصلی عواید مجرمانه، شناسایی مجرمانه بود عواید را غیر ممکن یا دشوار کند.

با توجه به مطالب گفته شده ‌می‌توان پولشویی ( در فضای مجازی ) را به شرح ذیل تعریف کرد:

« انتقال الکترونیکی عواید ناشی از جرم با بهره­گریزی از ابزارهای فناوری اطلاعات و در بستر شبکه­ های اطلاع رسانی رایانه­ای، نظیر اینترنت و سیستم­های مخابراتی به منظور پنهان سازی عالمانه منشا و ماهیت اصلی این عواید و تبدیل آن ها به اموال پاک به گونه ­ای که شناسایی منبع مجرمانه آن را غیر ممکن یا دشوار سازد»[۲۸]۱٫

در ماده ۲ قانون مبارزه با پولشویی اینگونه تعریف شده است:

الف- تحصیل، تملک، نگهداری یا استفاده از عواید حاصل از فعالیت­های غیر قانونی با علم بر اینکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نتیجه ارتکاب جرم به دست آمده باشد.

ب – تبدیل، مبادله یا انتقال عوایدی به منظور پنهان کردن منشاء غیر قانونی آن با علم به اینکه به­ طور مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از ارتکاب جرم بوده یا کمک به مرتکب به نحوری که وی مشمول آثار و تبعات قانونی ارتکاب آن جرم نگردد.

ج – اخفاء یا پنهان یا کتمان کردن ماهیت واقعی، منشاء، منبع، محل، نقل و انتقال جابجایی یا مالکیت عوایدی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نتجه جرم تحصیل شده است.

ب) نحوه پولشویی در فضای مجازی (سیبری)

پولشویی برای تطهیر درآمدهای مجرمانه خود از روش­های نوین و مدرنی بهره می­برند. از جمله این روش­ها استفاده از پول الکترنیکی و خدمات بانکداری الکترونیکی و همچنین بازار بورس ‌می‌باشد. که در این گفتار به بررسی این روش­ها می­پردازیم.

  1. پول و بانکداری الکترونیک

پول الکترونیک، همان تکانه­های الکترونیکی یا داده ­های رایانه­ای است که واجد اعتبار مالی شده است و با به­ طور کلی دو نوع ‌می‌باشد:

۱ – ۱ – کارت­های هوشمند[۲۹]۱: که به آن ها پول الکترونیک آنلاین هم گفته می­ شود و در قابل کارت­های اعتباری یا بدهی (debit cards) یا حتی ساده­ترین شکل آن ها یعنی کارت­های تلفن ظهور پیدا کرده ­اند. دلیل نامگذاری این کارت­ها به پول الکترونیک آنلاین است که نقل و انتقال وجوه به وسیله آن ها از طریق دستگاه­های خاصی نظیر خود پردازها صورت ‌می‌گیرد.

۲ – ۱ – پول الکترونیک کامپیوتری: این پول حتی به اندازه کارت­های هوشمند هم وجود خارجی ندارد و به­ طور کلی برای فضای تبادل اطلاعات طرح ریزی شده است. برای دسترسی به وجود آنلاین لازم است پیشاپیش نزد مؤسسه اعتباری یا بانکی که از این فناوری برخوردار است وجه یا اعتباری سپرده شود، سپس یک شماره اعتباری در اختیار مشتری قرار ‌می‌گیرد که می ­تواند از طریق رایانه شخصی خود از منزل یا هر جای دیگر با اتصال به اینترنت اقلام مورد نیاز خود را تهیه و برای پرداخت وجه فقط آن شماره در اختیار سایت مورد نظر قرار می­دهد که آن نیز به­ طور خودکار به سایت بانک یا مؤسسه مربوطه متصل می­ شود و وجه مورد نظر را به حساب خود منتقل می­ کند . با توجه به مطالب گفته شده مفهوم بانکداری الکترونیک نیز روش می­ شود که به طور کلی می­­توان آن را انجام امور بانکی به شکل الکترونیکی دانست که در اینجا به جای ساختمان، نیروی انسانی و اسناد و اوراق کاغذی با فضای تبادل اطلاعات و یک سری برنامه ­های کاربردی و اسناد دیجیتال سروکار داریم.[۳۰]۲

این فناوری جدید چنان برای پولشویان شگفت انگیز بوده که آن را بهشت خود نامیده­اند یکی از مهم­ترین ابزارهایی که در پول و بانکداری الکترونیک برای اجرای صحیح امور و بالا برد ضریب اطمینان کارکردها به کار می­رود، فناوری رمزنگاری و امضای دیجیتال ‌می‌باشد. به­ طور خلاصه کارکرد فناوری رمزنگاری این است که محتوا را به شکلی نامفهوم و غیر قابل درک تبدیل می­ کند و برای اینکه به حالت اولیه برگردد لازم است فرایند رمز گشایی

اجرا شود که بدیهی است فقط سازنده و واگذارنده این فناوری و ارسال کننده و دریافت کننده محتوا توانایی انجام آن را دارند[۳۱]۱٫ با توجه ‌به این توضیحات مشخص می­ شود که اگر پول الکترونیک رمزنگاری شود دیگر محتوای آن نامفهوم خواهد شد و تنها دریافت کننده آن که مشخص نیست در کدام نقطه از جهان قرار دارد می ­تواند با اجرای برنامه رمزگشایی مربوطه از آن آگاهی یابد. ‌به این ترتیب چنان سطحی از محرمانه بودن و ناشناس ماندن برای این مبادلات مهیا می­ شود که هر کس می ­تواند از هر جای دنیا مبلغ مورد نظر خود را به نقطه­ای دیگر ارسال کند، بی آنکه کسی از محتوای آن آگاهی یابد. و این حالت بهترین وضعیت ممکن را برای پولشویان فرهم می­ کند چون آن ها دیگر مجبور نخواهند بود برای تطهیر اموال نامشروع خود مراحل سه گانه مورد نظر را طی کنند یا به خاطر آن مرتکب جرایم دیگری نظیر حمل، تطهیر یا تهدید کارمندان مؤسسات مالی و بانکی شوند.

در کشورهایی مثل آمریکا که محل عمده خرید و فروش مواد مخدر است امکان واریز این وجوه کلان به حساب­های بانکی یا انجام خریدهای نقدی به وسیله آن ها وجود ندارد. چرا که اولاً بانک­­ها بدون شناسایی کامل مشتری از افتتاخ حساب برای وی سرباز می­زنند. ثانیاًً در آمریکا نه تنها بانک­ها که افراد و مؤسساتی مثل صرافی­ها، بنگاه­­های ملی و حتی و کلا از اواسط دهه ۸۰ میلادی طبق قانون موظف شده­­اند موارد مشکوک و نیز معاملات نقدی بالاتر از ده هزار دلار را به مقامات دولتی گزارش دهند.[۳۲]۲

‌بنابرین‏ پولشویان راهی جز انتقال اسکناس­ها و چک­­ها به خارج از آمریکا و گذاشتن آن ها در بانک­های کشورهای دیگر و سپس در صورت لزوم، انتقال مجدد آن ها از طریق نظام بانکی بین ­المللی به بانک­های آمریکایی ندارند.

به­ طور کلی کشورهای جهان را از لحاظ نظام ارزی به دو دسته اصلی ‌می‌توان تقسیم کرد: در یک دسته از کشوها، نظام ارزی حاکم ‌می‌باشد که در آن ها ورود و خروج ارز آزاد ‌می‌باشد. دولت و بانک مرکزی در بازار ارز مداخله نمی­کنند و بازار ارزی این دسته از کشورها در واقع یک بازار جهانی ارز را تشکیل می­دهد. در مقابل دسته­ دیگری از کشورها، دارای نظام کنترل ارزی می­باشند. در این کشورها ورود و خروج ارز در کنترل و هدایت مقامات سیاسی و ارزی ‌می‌باشد و بالطبع ارتباط آزاد با بازارهای جهانی وجود ندارد. بسیاریاز کشورها به ویژه کشورهای جهان سوم با جای گرفتن در دسته اخیر، حق دشتن حساب­های ارزی را به شهروندان خود نمی­دهند. کنترل­های تبدیل ارز همچنین در کشورهایی که ارز آن ها در مقایسه با ارزهای خرجی قوی­تر، ضعیف است برای جلوگیری از اقدام شهروندان به خارج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:53:00 ب.ظ ]




اهمیت از نظرکارآفرینی اجتماعی

وازه کارآفرینی ریشه در ادبیات فرانسه در قرن های هفدهم و هجدهم میلادی دارد. کارآفرینی به افرادی اشاره دارد که با پیگیری و جستجوی روش های بهتر انجام کار پیشرفت اقتصادی قابل ملاحظه ای را تجربه می‌کنند. کارآفرینان با استفاده بهینه از منابع و امکانات محدود، بهروری و کارایی قابل توجهی را عرضه و به عبارتی کارآفرینان ارزش افزوده ایجاد می‌کنند(دیز،۲۰۰۱)[۷]. کارآفرینان همیشه در جستجوی تغییر، واکنش هوشمندانه به تغییر و حداکثر استفاده ازتغییرات هستند. در ادبیات کارآفرینی، علاوه بر کارآفرینی تجاری که بیشتر معطوف به کسب و کارهای تجاری و اقدامات ریسک پذیرانه جهت دستیابی به اهداف سودآوری است، کارآفرینی اجتماعی به مثابه مکمل کارآفرینی تجاری جایگاه ویژه ای در ادبیات توسعه اجتماعی دارد. جوهره کارآفرینی اجتماعی همان فعالیت‌های نوع دوستی، احسان و نیکوکاری و احساس مسئولیت در قبال مشکلات اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه است(دیز،۲۰۰۱). هرچند بسیاری از کارآفرینانی که محققین مد نظر داشتند، کار خود را با راه اندازی کسب و کاری سودآور و نو آغاز کرده‌اند اما راه اندازی کسب و کار به تنهایی نمی تواند جوهره اصلی کارآفرینی باشد. آن چه امروزه به عنوان مبنای تعاریف نوین کارآفرینی به کار می رود، بر پایه ی تعاریف باتیست- شومپیتر که کارآفرینان را “نوآوران، عوامل تغییر و موتور محرکه ی در پس توسعه اقتصادی” نامیده بودند، بنا شده است. طی سال ها دیدگاه های متنوع و تعاریف مختلفی در ارتباط با کارآفرینی ارائه شد. اما امروزه تعریف منحصر به فردی نیست که از طرف همگان پذیرفته شده باشد. تعاریف بر طیف وسیعی از فعالیت ها تأکید می‌کنند، که عبارتند از : تحمل ابهام، خلق سازمان جدید، کشف فرصت‌ها، جمع‌ آوری عوامل تولید و تولید ترکیب های جدید(عمرانی،۱۳۸۹).

تعریف مطرح شده از کارآفرینی، معرفی کننده رفتار کارآفرینانه بوده و قابل تعمیم به دیگر حوزه ها نیز هستند. هرچند عبارت “کارآفرینی اجتماعی” عمر چندانی ندارد، اما به ازای عملی این مفهوم از دیر باز وجود داشته، کارافرینان اجتماعی زیادی در طول قرن های مختلف فعالیت‌های بشر دوستانه ای برای ایجاد تحول در جوامع انجام داده و مؤسسه‌ های بسیاری توسط آن ها تأسیس شده است . تخصیص واژه جدید ‌به این مفهوم قدیمی، با این دلیل اهمیت دارد که این حوزه عملی، هویت علمی پیدا کرده و مرزهایی هرچند مبهم برای آن تعریف می شود. واژه کارآفرینی اجتماعی اولین بار در ادبیات مربوط به تغییرهای اجتماعی در دهه ی ۱۹۶۰و۱۹۷۰ پدیدار شد. این مفهوم در دهه های ۱۹۸۰و۱۹۹۰ توسط بیل درایتون و دیگرانی مانند چارلز لیدربیتر به صورت گسترده ای مطرح شد(عمرانی،۱۳۸۹).

با توجه به ناکامی دولت ها و مؤسسات تجاری برای حل مسائل اجتماعی، جامعه امروزی برای رویارویی با مسائل پیچیده اجتماعی نیازمند کارآفرینی و خلاقیت اجتماعی است. کارآفرینی اجتماعی شامل برنامه های نوآورانه برای کمک به بهبود معیشت کسانی است که فاقد کسب و کار و توان مالی هستند و یا در استفاده از فرصت های خدمات اجتماعی با محدودیت مواجه اند. این گروه از کارآفرینان نیکوکار، ‌بر اساس پایبندی به ارزش ها و مأموریت ارزشی که به آن باور دارند، دست به ابتکار عمل ها و نوآوری های اجتماعی برای برآورد ساختن نیازهای جامعه می‌زنند(گیلد و پارکر،۲۰۰۷)[۸]. این نوع از کارآفرینان با انگیزه های نیکوکارانه در راستای خدمت به بندگان خدا، نوعی رضایت درونی حاصل می‌کنند و از این که گروهی از مشکلات مردم به دست آن ها باز می شود و در خدمت به هم نوعان مشارکت دارند، شور و شعف در آن ها به وجود می‌آید. کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که در جریان آن، افراد و گروه ها و بخش های اجتماعی به طور داوطلبانه کار می‌کنند تا از دارایی های اجتماعی که بدون استفاده مانده، ارزش آفرینی کنند و فرصت های ناشی از آن ها را تشخیص دهند(میری،۱۳۸۵،ص۱۷).

بسیاری از محققین کارآفرینی اجتماعی را به عنوان ترکیب بنگاه های تجاری با تأثیرات اجتماعی می دانند . در این دیدگاه، کارآفرینان از مهارت‌های کسب و کار و دانش به ایجاد شرکت‌های که مقاصد اجتماعی دارند استفاده می‌کنند، علاوه بر آن سازمان ممکن است شعبه های تجاری برای ایجاد اشتغال و درآمد برای اهداف اجتماعی خود ایجاد کنند(آلورد و هکاران،۲۰۰۴)[۹].

کارآفرینی اجتماعی، همان نوآوری برای مشکلات و مسائل اجتماعی است. کارآفرینان اجتماعی با بهره گرفتن از تدابیر نوآروانه و ایجاد سازوکارهای اجتماعی به بسیج منابع برای برخورد با مسائل اجتماعی می پردازند. کارآفرینان اجتماعی به دنبال شناسایی و رفع نیازهای اجتماعی جامعه هستند و در این مسیر پرفراز و نشیب از اعتبار اجتماعی و جان و مال خود مایه می‌گذارند. کارآفرینان اجتماعی تحولات اجتماعی را شتاب می بخشد و پیامدهای اجتماعی بلند مدت و پایدار را به ارمغان می آورند(آلورد و هکاران،۲۰۰۴).

همان طور که کارآفرینان تغییرهایی در وضعیت کسب و کار به وجود می آورند، کارآفرینان اجتماعی نیز به مثابه عاملان تغییرهای اجتماعی عمل می‌کنند، آن ها با بهره برداری از فرصت هایی که توسط دیگران نادیده گرفته می شود، نسبت به رشد جامعه با رویکردهای جدید و خلق راه حل هایی برای بهبود وضع آن اقدام می‌کنند. جورج دیز به شش ویژگی کارآفرینی اجتماعی اشاره می‌کند که به شرح زیر است.

    1. آن ها عاملان تغییر در بخش اجتماعی هستند؛

    1. برای خلق و نگهداری مأموریت‌ اجتماعی ارزش تعریف می‌کنند؛

    1. این افراد مجدانه در پی کشف و پی گیری فرصت های جدید برای رسیدن به هدف هستند؛

    1. آن ها بی باکانه و بدون محدود شدن توسط منابع در دسترس، فعالیت می‌کنند؛

    1. کارآفرینان اجتماعی نسبت به مخاطبان خود پاسخ گو هستند؛

  1. آن ها به طور مداوم خود را درگیر فرایند نوآوری، یادگیری و انطباق می‌کنند(دیز،۲۰۰۱).

با توجه روز افزون ‌به این موضوع، هم چنان کارآفرینی اجتماعی در نظر افراد متفاوت، معنای مختلفی دارد. برخی کارآفرینی اجتماعی را منحصر به سازمان‌های غیر انتفاعی که برای پیش برد اهداف خود، فعالیت های سودآور و درآمدزا انجام می‌دهند، می دانند. بعضی این مفهوم را برای تمام کسانی که نسبت به راه اندازی سازمان‌های غیر انتفاعی اقدام می‌کنند به کار می‌برند. گروهی آن را تنها مختص دسته ای از فعالیت‌های سازمان های انتفاعی می دانند که اهداف عام المنفعه دارند. جرج دیز در مقاله ی خود با عنوان “معنای کارآفرینی اجتماعی” می‌گوید: ” کارآفرینی اجتماعی گونه ای از کارآفرینان با اهداف اجتماعی هستند”(دیز،۲۰۰۱) وی می افزاید : “افرادی که در کارشان نوآوری بیش تری داشته و منجر به ایجاد توسعه ی اجتماعی می‌شوند، به طبع کارآفرین تر هستند.” بدین ترتیب کارآفرینی اجتماعی می‌تواند شامل اهداف اجتماعی فعالیت های تجاری مانند تأسیس صندوق های اعتباری خرد، و یافتن راه حل هایی نو برای پاسخ گویی به معضل های اجتماعی باشد(عمرانی،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:53:00 ب.ظ ]