“در بهمن ماه سال ۱۳۸۱ در اجرای مصوبه شورای عالی اداری ، (موضوع تحقق دولت الکترونیک و نظام آموزش کارکنان دولت ، برنامه آموزش فناوری اطلاعات IT) در قالب هفت مهارت : ۱- مفاهیم پایه فناوری اطلاعات ۲- استفاده از کامپیوتر و مدیریت فایل ها ۳- واژه پردازها ۴- صفحه گسترده ها ۵- بانک های اطلاعاتی ۶- ارائه مطالب ۷- اطلاعات و ارتباطات توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ابلاغ شد که بلافاصله اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت مذبور برای کلیه معلمان و کارکنان آغاز گردید.” (فتحی واجارگاه،۱۳۹۰،ص۲۵).

“طبق اساسنامه جدید مراکز تربیت معلم که در اسفند ماه سال ۱۳۸۱ به تصویب شورای گسترش آموزش عالی رسید ، اجرای آموزش‌های بلند مدت و کوتاه مدت ضمن خدمت فرهنگیان از وظایف مراکز تربیت معلم محسوب گردید و از ابتدای سال ۸۲ مقرر شد تا علاوه بر دوره های بلند مدت ، دوره های کوتاه مدت آموزش ضمن خدمت نیز در مراکز تربیت معلم به مرحله اجرا گذاشته شود. با توجه به مفاد قانون برنامه سوم توسعه ، مبنی بر ارتقاء یک مقطع سطح تحصیلی فرهنگیان ، با وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری هماهنگی لازم به عمل آمد و طی سال های اخیر دوره های آموزشی بلند مدت فرهنگیان در سطح کاردانی در مراکز تربیت معلم و در سطح کارشناسی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به مرحله اجرا در آمده است. به رغم این تحولات، آموزش های کوتاه مدت در مقایسه با آموزش های بلندمدت در این وزارتخانه مورد توجه قرار نگرفته است و به نظر می‌رسد در جهت گیری فعلی و سیاست های آتی، این نوع آموزش ها مورد توجه بیش از پیش قرار گیرد” (فتحی واجارگاه،۱۳۹۰،ص۲۵).

تعاریف آموزش ضمن خدمت

مانند سایر مفاهیمی که به علوم انسانی مربوط هستند، از «آموزش ضمن خدمت» نیز تعریف دقیق و یکسانی وجود ندارد. به بیان دیگر در کشورها و حتی سازمان‌های مختلف با توجه به گستره آموزش ضمن خدمت، تعاریف متفاوتی از این موضوع وجود دارد. جان اِف.می[۲۱] در تعریف آموزش ضمن خدمت گفته است: “آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظامدار و پیوسته استخدام‌شدگان از نظر دانش، مهارت‌ها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان محل خدمتشان کمک می‌کند”. ‌به این ترتیب هدف از آموزش ضمن خدمت، ایجاد توانایی بیشتر تولید، افزایش کارایی در شغل کنونی و کسب شرایط بهتر برای دست یافتن به مقامات بالاتر می‌تواند باشد (ابطحی، ۱۳۷۵،ص۳۸).”آموزش ضمن خدمت از لحاظ سازمانی به آن آموزشی گفته می‌شود که پس از استخدام فرد در سازمان صورت می‌گیرد و هدف از آن آماده‌سازی افراد برای اجرای بهتر مسئولیت‌هایشان و بهبود توانایی‌ها و مهارت‌های آنان است”. ( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۳).تعاریف بسیار دیگری نیز از آموزش ضمن خدمت ارائه شده است. از این تعاریف می‌توان نتیجه گرفت که” آموزش ضمن خدمت به آن نوع آموزش اطلاق می‌شود که:

۱. پس از استخدام فرد در مؤسسه یا سازمان صورت می‌پذیرد.

۲٫ هدف و منظور از این آموزش، آماده‌سازی افراد برای اجرای بهینه وظایف و مسئولیت‌های کاری است.

۳. این‬آموزش‌ها‬عمدتاًً در‬سه محور اساسی‬«توسعه‬دانش، بهبود‬مهارت‌ها و ایجاد‬یا تغییر نگرش‌ها» ارائه‬می‌شود.

۴. جهت‌گیری اصلی این آموزش‌ها، کارها یا وظایف مورد تصدی است”( فتحی واجارگاه،۱۳۸۳،ص۶).

اهداف آموزش ضمن خدمت

آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمان دارای اهداف ویژه ای است ، با این اوصاف مهم‌ترین مواردی که به عنوان اهداف نسبتاً مشترک سازمان‌ها و نظام‌های مختلف در خصوص آموزش ضمن خدمت قابل ذکر است بشرح زیر می‌باشد:

هماهنگ و همسو نمودن کارکنان با سازمان:” این امر از یک سو برای تحقق اهداف سازمان و دستیابی به سیاست‌ها و خط‌مشی‌های تعیین شده برای مؤسسه دارای اهمیت است و از سوی دیگر پیشرفت شغلی و حرفه‌ای فرد در سازمان در گرو آگاهی وی از انتظارات مقامات مافوق و نحوه انجام تکالیف و مسئولیت‌های شغلی است. “(شریعتمداری،۱۳۸۳،ص۱۲)

– کاهش حوادث و ضایعات کاری: “در بسیاری از مؤسسات، حوادث کاری عمدتاًً بواسطه عدم آگاهی و مهارت‌ کافی کارکنان رخ می‌دهد. این بیان خصوصاًً ‌در مورد کسانی که با ابزارها و تجهیزات حساس و توام با خطر در کارخانه‌ها سروکار دارند، مصداق بیشتری دارد. علاوه بر حوادث مختلف که بواسطه فقدان مهارت و دانش افراد به وجود می‌آید، ضایعات کاری و افزایش هزینه های سازمان نیز از جمله نتایج نقصان دانش و توانش نیروی انسانی در سازمان‌ها می‌باشد. ‌بنابرین‏ ضرورت دارد با توجه به مسائل مطرح شده و همچنین عواقب آن ها نظیر تنبیه، توبیخ، اخراج و… که عمدتاًً بواسطه عدم آگاهی افراد از سیاست‌ها، انتظارات و توقعات سازمان و نیز عدم آشنائی با انجام بهینه وظایف و تکالیف شغلی است، آموزش ضمن خدمت به طور جدی مورد توجه سازمان‌ها قرار گیرد. “(شریعتمداری،۱۳۸۳،ص۱۲)

– بهنگام سازی دانش و توانش نیروی انسانی در سازمان: “شالوده افزایش بهره‌وری در سازمان‌ها مستلزم تأکید بر نیروی انسانی از نظر کیفی و ممانعت از نابهنگام شدن افراد در حرفه‌شان می‌باشد. بنا به تعریف، نابهنگامی در حرفه عبارت است از تقلیل کارایی در انجام کار در طول زمان و بالاخره فقدان دانش یا مهارت نوین است. این مسئله باعث می‌شود که فرد به دلایل مختلف از لحاظ حرفه‌ای فرسوده شود و قادر به انجام وظایف و تکالیف سازمانی نباشد. اگر چه تمامی عوامل ‌ایجاد کننده نابهنگامی در حرفه را نمی‌توان از طریق آموزش برطرف ساخت، اما بدون شک آموزش کارکنان از طریق بهسازی و نوسازی دانش و توانایی افراد، نقش مهمی در ‌به هنگام‌سازی آنان دارد.” (محمدی،۱۳۸۲،ص۱۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...