استرس در متون مختلف به صورت متفاوتی ترجمه شده است، اما در هر صورت استرس از مفاهیم زمینه‌ای همچون فشار[۱۲۵]، تقلا[۱۲۶]، عامل استرس[۱۲۷] و خواست[۱۲۸] متمایز نیست(جنس و برایت[۱۲۹]،۲۰۰۱؛ به نقل از مروو[۱۳۰]، ۲۰۱۰). مفاهیم امروزه استرس، استرس را پاسخی به درخواستی است که نتیجه آن تغییرات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، روانشناختی و رفتاری است(اگدن،۲۰۰۰؛ به نقل از مروو، ۲۰۱۰). با توجه به مفاهیم امروزی استرس، استرس ناباروری را می‌توان پاسخ‌های(فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، روانشناختی و رفتاری است) فرد به درخواست(نیاز به داشتن فرزند) دانست.

به گفته لین: استرس ناباروری مجموعه‌ای از نشانه ها است که به دنبال ابتلاء به ناباروری در افراد بروز می‌کند و مشابه بسیاری از علائم اختلالات ناشی از استرس پس از حادثه می‌باشد و به‌ویژه در افکار و احساسات مربوط به ناباروری و تلاش برای رهایی از این افکار و احساسات صدق می‌کند. مشکلات خواب، کار، روابط، حساسیت دردناک نسبت به هر گونه محرک محیطی مربوط به تولید مثل نیز در افرادی که از ناباروری رنج می‌برند مشاهده می‌شود(لین، ۲۰۰۲).

در حالی که پیشرفت‌ها در پزشکی منجر به ایجاد تکنیک‌های بارداری شده است، ناباروری هنوز منشاء معنادار استرس مزمن، ناسازگاری و بدکارکردی جنسی است(موسانی[۱۳۱] و سیلورمن[۱۳۲]، ۲۰۰۹). تحقیقات بیان می‌دارند هر عملکرد روانی-اجتماعی زوج‌ها؛ از عقیده ‌در مورد اهمیت والد بودن تا توافق زوج برای درمان و پذیرش نتیجه پزشکی؛ به وسیله تجربه ناباروری تحت تأثیر قرار می‌گیرد(جردن [۱۳۳]و رونسون[۱۳۴]،۱۹۹۹).

مطالعات توصیفی(کرمی نوری، ۱۳۷۹)، ناباروری را به عنوان یک تجربه وحشتناک (خصوصاً برای زنان) معرفی می‌کند. به عنوان مثال، در مطالعه ماهلسدت و دیگران[۱۳۵] که بر روی ۶۳ زن نابارور و ۳۷ مرد نابارور انجام شد چنین گزارش دادند که ۹۶ درصد احساس ناکامی، ۸۱ درصد احساس ناامیدی، ۸۲ درصد احساس پریشانی و ۶۵ درصد احساس خشم داشته اند و از عزت نفس پایین­تری برخوردارند(ماهلسدت و دیگران، ۱۹۸۷؛ به نقل از کرمی نوری، ۱۳۷۹).

هر چند در مرحله اول، ناباروری یک وضعیت بالینی است، ولی تشخیص آن می‌تواند تأثیرات زیادی بر عملکردهای هیجانی زوجین درگیر با این مشکل برجای بگذارد. هنگامی که زوجی نابارور تشخیص داده می­شوند عمدتاً استرسورهای متنوعی را تجربه ‌می‌کنند که شامل اختلال در زندگی فردی زوج و روابط با دیگران، تغییرات در کیفیت هیجانی مثل اضطراب، افسردگی(ثرن، ۲۰۰۹)، روابط جنسی و تغییر در روابط زوج با همکاران، خانواده و دوستان، کاهش ارتباط با یکدیگر و اطرافیان، اشکال در فعالیت جنسی و وسواس ‌در مورد باردار شدن، تصمیم‌گیری در زندگی، اختلال عاطفی و هیجانی(مظاهری[۱۳۶] و همکاران، ۲۰۰۱)، می‌شود. همچنین محققین بروز رفتارهای تکانشی و خشم‌های پراکنده، افسردگی و احساس درماندگی و احساس بی‌ارزشی و بی‌کفایتی، انکار، عصبانیت، گناه، انزوا، اضطراب و تشویش به‌ویژه با درمان‌های طولانی مدت و بعضا ناموفق، باورهای منفی نسبت به خود، نگرانی ‌در مورد جذابیت جنسی، احساس طردشدگی، شکایت‌های جسمی و اشکال و استرس در روابط زناشویی و تمایلات جنسی و تکلیفی قلمداد کردن آن به‌دلیل بی­حاصل بودن، سوگ، نارضایتی زناشویی، احساس داغ و ننگ اجتماعی و احساس نقص و بی‌لیاقتی خصوصاً برای زنان را ‌در مورد این افراد گزارش نموده‌اند(نجمی و همکاران، ۱۳۸۰، میلت، ۲۰۰۲، جردن و رونسون، ۱۹۹۹ و کرمی نوری، ۱۳۷۹).

شاپیرو[۱۳۷] طی ۱۵ سال که ‌در مورد ناباروری مطالعه کرد، طیف کاملی از فشارهایی را که زوج­های نابارور با آن روبرو می­شوند را مطرح کرد، مثل؛ خانواده و دوستان چه بی‌احساس و چه با عاطفه می ­توانند بر نگرانی‌های یک زوج نابارور بیفزایند، میهمانی­های روزهای تعطیل برای زوج­های نابارور ناراحت کننده است، دیدن بستگان باردار و بچه های کوچک، آن ها را آشفته می­ کند خصوصاً روزهای مادر و پدر برای زوج­های نابارور دردناک است و رابطه جنسی زوجین که عواقب احساسی مثبتی به دنبال ندارد، استرس‌زاست(شاپیرو،۱۹۸۷؛ به نقل علیزاده، ۱۳۸۴). از طرف دیگر، به دلیل این‌که در ناباروری هم زن و هم مرد خسته یا آسیب دیده و تحت فشار زیاد هستند ممکن است کمتر بتوانند به نیازهای همدیگر توجه کنند، از این‌رو از یک فقدان نزدیکی و صمیمیت رنج می‌برند و ممکن است روابط بین آن ها کمرنگ شود(بور و کلین[۱۳۸]، ۱۹۹۴؛ نیوتن ، ۱۹۹۱؛ به نقل پترسون، ۲۰۰۳).

افراد ناباروری که اعتقاد دارند هیچ ارتباطی بین رفتار آنان و تقویت کننده ها وجود ندارد و کنترل پیامدهای زندگی آنان توسط افراد قدرتمند صورت می‌گیرد، استرس زیادی را متحمل می‌شوند و این استرس می‌تواند بر روابط فردی زوجین تأثیر بگذارد و باعث مختل شدن روابط زناشویی، ارتباط جنسی و ایجاد شرایط بحرانی گردد. استرس معمولا سبب دوری زوجین از دوستان و منابع حمایتی، زود رنجی، تنش و کاهش انرژی می‌گردد(علیزاده و همکاران، ۱۳۸۴). همچنین متغیرهای مختلف روانشناختی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد(آبی و اندروز، ۱۹۹۴).

مسئله ناباروری به­ ویژه در فرهنگ ما که تعداد زیادی از خانواده ­ها از نوع گسترده هستند و با توجه به نقش والدین و اطرافیان در زندگی زوجین، بعد عمیق­تری به خود ‌می‌گیرد و با تأخیر در حاملگی، کنجکاوی­ها و فشارهای اطرافیان موجب نگرانی می­ شود(ملایی نژاد و همکاران، ۱۳۷۹). این نوع نگرش­ها، تنها مربوط به جامعه ایرانی نیست و در جوامع دیگر نیز دیده می­ شود، به­ طوری­که واکنش‌های مشابهی نسبت به ناباروری در جوامع مختلف وجود دارد.

در تحقیق ‌نیل‌فروشان، احمدی، عابدی و احمدی(۱۳۸۴)، نشان داده شد که بیشتر زوج­های نابارور در درجه اول، به فرزند و نقش والدینی اهمیت می­ دهند به­ طوری که والد شدن را مهم­ترین نقش زن و مرد می­دانند و معتقدند که فرزندان نقش عمده­ای در حفظ بنیان خانواده و ایجاد گرمی و نشاط ایفا ‌می‌کنند. بیشتر این زوج­ها نسبت به پذیرش اجتماعی و نگرش اطرافین حساس هستند و معتقدند با حذف ناباروری، روابط اطرافیان بهبود می­یابد و احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود خواهند داشت. اکثر آن ها نسبت به پذیرش اجتماعی، نگرش منفی داشته و افسردگی و اضطراب در این زوج­ها بیشتر ناشی از نگرش آنان نسبت به کنترل و پذیرش اجتماعی است.

تحقیق غباری بناب و سهرابی(۱۳۸۰)، ‌در مورد بررسی میزان فشارهای روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور نشان داد که نیاز ذاتی به داشتن بچه مهم­ترین فشار روانی است که زنان نابارور تحمل می‌کنند و بعد از آن به ترتیب ناامیدی و افسردگی و مشکلات ناشی از آن، اختلاف با همسر و ترس از دست دادن همسر، سرزنش شدن از جانب دیگران و احساس ناراحتی از بچه­دار شدن دیگران بیشترین میزان استرس را ایجاد می­کردند.

روابط زناشویی زوج در اثر نازایی می ­تواند در جهت بدی سوق پیدا کند(محمدی و خلج آبادی فراهانی، ۱۳۸۰). علاوه­بر مشکلات زناشویی، زن نابارور ممکن است از تماس با مادر و خواهر خود پرهیز نماید، چرا که آن­ها دائما از وی در این زمینه سؤال ‌می‌کنند. هم­چنین از دوستان حامله خود دوری می­جویند زیرا آنان یادآور این نکته هستند که همکاران به آسانی باردار می­شوند(خیاتا و همکاران، ۲۰۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...