دانلود پایان نامه های آماده – ۲-۴-۲ سنت فایدهگرایان[۲۷] – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
هاروی اندیشمند دیگری است که در چارچوب اندیشه های سوسیالیستی بیشتر از منظر سرزمینی و فضایی به موضوع عدالت پرداخته است. از نظر هاروی، در نظام فضایی در بین مناطق، جابجایی مازاد تصاحب وجود دارد که خود به استثمار شدن برخی مناطق توسط مناطق دیگر میانجامد. از نظر هاروی هدفها و مبانی سرمایهداری با عدالت اجتماعی سازگار نیست و عناصری چون محرومیت و استثمار از ملزومات بازار هستند و اساسا امکان تحقق عدالت را منتفی میسازند. بر این مبنا هاروی سعی کردهاست که راه حلها را نیز در تغییرات فضایی جستجو کند و پیشنهاد می کند تا در تعیین حد و مرز مناطق و تخصیص منابع به این مناطق معیارهای اجتماعی عادلانهای را مد نظر قرار دهیم و نحوه تعیین حد و مرزها و تخصیص منابع به گونه ای باشد که بیشترین سود عاید گروه های فقیر و فاقد امتیاز شود و نه بالعکس (سروستانی و دغاقله، ۱۳۸۷: ۲۶).
مارکسیستهای متأخر نظیر پولانزاس و رایت نیز به بحث از نابرابری (عدالت) پرداختهاند. پولانزاس مانند آلتوسر جبر اقتصادی دیگر مارکسیستها را نمیپذیرد. وی در پی تکمیل و از نو جهت دادن به تحلیل مارکسیستهای سنتی از طبقه و دولت سرمایهداری و دیگر مباحث مهم در نابرابری اجتماعی بوده است (گرب، ۱۳۷۳: ۱۷۳). به طور کلی پولانزاس مانند اکثر مارکسیستها سلطه سیاسی بورژوازی را با قدرت زورگویانه و نحوه حکومت دولت ملازم میداند و معتقد است که نفوذ ایدئولوژیک آن در ساختهای مذهبی و آموزشی و دیگر ساختارهای جامعه تجلی مییابد. وی اشاره می کند که عوامل سیاسی و ایدئولوژیک می تواند شکاف ثانویهای را به شکل قشرها و یا تقسیمات فرعی را میان طبقات اصلی ایجاد کند (گرب، ۱۳۷۳: ۱۷۵). پولانزاس این امکان را میدهد که روابط قدرت به ورای روابط طبقاتی بسط یابد تا مسائلی نظیر نژاد، جنسیت و جز اینها را شامل شود. به طور کلی تصور وی از نابرابری در تحلیل او از طبقه، قدرت و دولت سرمایهداری منعکس شده است. نقطه قوت رویکرد پولانزاس، سعی او در حفظ تأکید اصلی مارکس بر کنترل تولید مادی به مثابه منبع قدرت و نابرابری است، ضمن اینکه به عوامل سیاسی و ایدئولوژیک که بعضا نادیده گرفته میشوند، توجه می کند (گرب، ۱۳۷۳: ۱۸۴).
رایت نیز همانند پولانزاس و مارکس نخستین هدف خود را ارائه نظریه درباره نابرابری اجتماعی نمیداند بلکه با توجه به خصیصه های ذاتی و تغییرات اخیر در نظام سرمایهداری پیشرفته به بررسی دورنمای انقلاب سوسیالیستی می پردازد. با وجود این رایت برای دستیابی به این هدف بینشهای مختلفی را که برای درک اشکال و منابع نابرابری اجتماعی مفید است مورد بررسی قرار میدهد (گرب، ۱۳۷۳: ۱۸۴).
۲-۴-۲ سنت فایدهگرایان[۲۷]
فایدهگرایی کلاسیک با کارهای جرمی بنتام[۲۸] مرتبط است. بعدها نیز توسط فلاسفه و اقتصاددانان بریتانیایی خصوصاً توسط میل در سال ۱۸۶۱ توسعه یافت (Abel Olsen, 1997: 627). از نظر فایده گرایان، انسانها همواره درصددند تا لذت خویش را به حداکثر و رنج خود را به حداقل برسانند و از نظر اخلاقی، کاری صحیح است که در مجموع خوشی و بهزیستی افراد را به حداکثر برساند و رنج آن ها را به حداقل. از جهت فردی، عدالت به عنوان مهاری برای کنترل لذت گرایی و زیادهطلبی شخص در برخورد با دیگران ایفای نقش میکند و از جهت اجتماعی معمولا شعارهای عدالت خواهانه برای اصلاح نظام توزیع خیرات و مضرات اجتماعی و تعدیل نابرابریها مد نظر قرار میگیرد. این امر علی القاعده وزنه سرعتگیری برای انبوهسازی هرچه بیشتر مجموع خوشی و سودمندی است و در مقابل اصل فایدهگراییقرار میگیرد. لذا تبیین فایده گرایان از عدالت، حالت دفاعی به خود گرفته است و آنها تلاش زیادی کردهاند تا به نحوی با جرح و تعدیل مبانی فایده گرایی کلاسیک ملاحظات عدالت خواهانه را توجیه کنند (توسلی، ۱۳۸۸).
سؤال مهمی که این مکتب با آن مواجه است این است که آیا ارزشهایی مثل عدالت و آزادی تنها در صورتی که به بهزیستی و خوشبختی بیشتر عمومی منجر شود به عنوان وسیلهای در خدمت این هدف قابل قبول است؟ اگر فرض کنیم در مقطعی از زمان، اجرای این آرمانها به بهزیستی عمومی بیشتر منجر نشود و راههای دیگری که ناقض این ارزشها هستند، برای نیل به آن هدف مؤثرتر باشند آیا اینها کنار گذاشته میشود؟ مسئله دیگر این است که چگونه تشخیص بدهیم که خیر و خوشی بیشتر کدام است؟ چه امیال و نیازهایی معقول و قابل اعتنا به حساب میآید؟ آیا میلها و نیازهای محسوس ملاک قرار میگیرد یا آنچه نیاز واقعی و شایسته قلمداد میشود؟ پاسخ فایده گرایان این است که میلها و نفرتهای محسوس معتبر است و خود افراد بهترین قاضی برای تشخیص این که چه چیزی مایه لذت و یا رنج آنهاست، هستند. ارزش، آن چیزی است که مردم عملا به آن تمایل دارند، نه آن چیزی که ما فکر میکنیم شایسته پذیرش است. به گفته میل: «تنها دلیلی که میتوان برای این که چه چیزی خواستنی است آورد، این است که مردم عملا آن را میخواهند. » یا به گفته بنتام: «هیچ کس به خوبی خود شما نمیداند چه چیزی به نفع شما است» (توسلی، ۱۳۸۸).
۳-۴-۲ سنت مساواتطلبان[۲۹]
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:03:00 ب.ظ ]
|