(ان فضل العالم علی العابد کفضل الشمس علی الکلواکب)(بحار الانوار ،ج۲،ص۱۹) به درستی که برتری عالم بر عابد همچون برتری خورشید بر سایر سیارات است. حضرت عیسی (ع) نیز فرمودند : هر که علم دارد و عمل کند و به دیگران هم بیاموزد در آسمان‌ها بزرگ شمرده می شود(مشکینی ، پیشین، ص ۱۶۶) امام صادق (ع) نیز فرمودند : دشمنی زیانبخش تر از نادانی یافت نشود. حضرت علی (ع) ‌در مورد مزایای دانش و علم فرمودند : علم هفت مزیت دارد، هفت مزیت بر مال دارد، علم میراث پیغمبران است و مال میراث فرعونها علم از بخشش و انفال کسر نمی شود مال کسر می شود علم نگهبان عالم است و مال خود محتاج نگهبان است. علم در کفن هم همراه است و مال نیست، مال به دست کافر و مومن هر دو می‌رسد، و علم مخصوص مؤمنان است. عالم در امر دین مورد حاجت همه ی مردم است و توانگر مورد نیاز عموم نیست علم صاحبش را در عبور از پل صراط نیرو می‌دهد ولی مال ناتوان می‌کند. امام صادق (ع) ‌در مورد ذات علم فرمودند :دو گرسنه هرگز سیر نشوند : گرسنه علم و گرسنه مال(همان، ص ۹۰)

امام محمد باقر (ع) نیز از پیامبر اسلام نقل فرمود : ( ان معلم الخیر یستعرفه له دواب الارض و حیتان البحر و کل ذی روح فی الهواء و جمیع اهل السماء و الارض و ان العالم والمتعلم فی الاجر سواء یاتیان یوم القیامه کفر سی رهان یزدحمان) .به درستی که برای آموزگار خوبی ها جنبندگان زمین و ماهیان دریا و جانداران فضا و همه آسمانیان و زمینیان طلب مغفرت می‌کنند و به درستی که یاد دهنده و یاد گیرنده دارای پاداشی یکسان اند روز قیامت همچون دو اسب مسابقه دوشادوش یکدیگر می‌آیند. حضرت علی (ع) خواب عالم را برتر از عبادت عابد می‌دانستند و از همه بی ارزشتر را کسی می‌دانستند که از همه نادانتر بود زیرا ارزش هر کس را به قدر دانش او می‌دانستند ( قیمه کل امر مایحسن) پیامبر اسلام فرمودند : ( استر شدوا العقل تر شدوا و لا تعصوه فتندموا) از خرد راهنمایی بخواهید تا هدایت شوید و نافرمانی آن نکنید که پشیمان خواهید شده و در جای دیگر فرمودند : هر که دنیا خواهد تجارت کند. هر که آخرت خواهد زهد ورزد و هر که دنیا و آخرت خواهد علم آموزد(مشکینی، پیشین، ص ۱۶۹) و در جای دیگر فرمودند : سه کس در قیامت بسان پیغمبران شفاعت می‌کنند، عالم، خدمتکار [ با ایمان و مومن] و فقیر شکیبا(همان ، ص ۱۱۳) امام صادق (ع) نیز فرمودند : ( کثره النظر فی العلم یفتح العقل ) بسیار نگریستن در دانش عقل را می گشاید. پیامبر اسلام ‌در مورد دانشمندان و عالمان لزوم احترام و اکرامشان فرمود : هر کس به علما اهانت کند دین را از دست می‌دهد(مشکینی ، پیشین ، ص ۲۱۶) و وظیفه اصلاح عموم را از وظایف علما معرفی می‌کند و می فرماید: عوام امت مرا جز خواص اصلاح نکند پرسیدند خواص چه کسانی هستند فرمود: علما،علما طبیب های خلق اند چون پزشک که خود مریض باشد(همان ، ص ۱۸۴)

پس مهمترین عامل در امر قضا داشتن علم و آگاهی در امور مربوط به داوران است چون امر قضا ریشه در شریعت دارد آگاهی از امور شرعی مربوط به قضاوت لازم است. حال سوالی که مطرح می شود ‌در مورد میزان این آگاهی است. به طور کلی علم ذکر شده بار فقاهتی دارد و منظور علوم دینی است که یکی از شرایط داوران ذکر شده است و مراد فقها از این علم اجتهاد است زیرا خداوند در قرآن می فرماید : ( و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون)(مائده ،۴۷) هر کس به آنچه نازل شده حکم نکند فاسق است. از این آیه به خوبی فهمیده می شود که برای امر قضات دانستن حکم خداوند شرط است. امام صادق (ع) نیز می فرماید : ( القضاء اربعه ثلاثه فی النار و واحد فی الجنه رجل قضی بحور و هو یعلم فهو النار و رجل قضی بجور و هو لا یعلم انه قضی بجور فهو فی النار، و رجل قضی بالحق و هو لایعلم فهو فی النار و رجل قضی بالحق و هو یعلم فهو فی الجنته)

قضات چهار دسته هستند دسته اول آنهایی هستند که به جور و ستم حکم می‌کنند در حالی که می دانند در آتش هستند .دسته دوم گروهی هستند که آن ها هم به جور و ستم حکم می‌کنند در حالی که نمی دانند پس در آتش هستند دسته سوم قضاتی هستند که به حق حکم می‌کنند ولی نمی دانند و بر اساس علم قضاوت نمی کنند این گروه نیز در آتش هستند اگرچه به حق قضاوت کنند ولی نه بر اساس علم که از روی نادانی حکم می‌کنند و دسته چهارم قضاتی هستند که به حق حکم می‌کنند در حالی که می دانند در بهشت هستند از این روایت نیز فهمیده می شود که قاضی بایداز روی علم حکم کند.

بند هفتم: اجتهاد

آخوند خراسانی در کفایه تعریفی از اجتهاد ارائه داده است بدین صورت که ( الاجتهاد لغه تحمل المشقه و اصطلاحا کما عن الحاجبی و العالمه استفراع الوسع فی تحصیل الظن بالحکم الشرعی و عن غیر هما،ملکه یقتدر بها علی استنباط الحکم الشرعی الفرعی من الاصل فعلا او قریبه)

اجتهاد در لغت به معنای تحمل سختی است و در اصطلاح همان‌ طور که از حاجبی و علامه نقل شده کوشش در به دست آوردن ظن به حکم شرعی و آن طوری که غیر از این دو نفر رسید عبارت است از ملکه ای که شخص مجتهد به وسیله آن بر استنباط حکم شرعی از اصل و دلیل توانا می شود اعم از اینکه استنباط فعلی باشد یا در آینده حاصل شود. اجتهاد از جهد مشتق است جهد هم به معنی کوشش و رنج و مشقت است(جوهری،۱۳۷۶ قمری، ص ۴۵۷) .

اقسام اجتهاد

الف- اجتهاد مطلق

صاحب کفایه اجتهاد مطلق را اینگونه تعریف نموده است: اجتهاد مطلق ملکه ای است که شخص را قادر به استنباط تمام احکام فعلیه از امارات معتبر و یا اصول عقلی و نقلی کند یا بنابر تعریفی دیگر اجتهاد مطلق بدین معنا است که مجتهد بتواند همه احکام را از دلائل آن استنباط کند که این گونه اجتهاد برای فقهای بزرگ حاصل خواهد شد که مجتهد مطلق به نظر و فتوای خود عمل می‌کند و تقلید از دیگری بر او حرام است. چنین مجتهدی است که می‌تواند عهده دار منصب قضاوت شود(محمدی، ۱۳۸۸ ، ص ۳۶۱) شهید ثانی می‌گوید: داور باید عالم به تمامی احکام شرعی باشد یعنی داور می بایست مجتهد مطلق باشد پس اجتهاد قاضی در بعضی از احکام بدون اینکه در بعضی دیگر قدرت استنباط داشته باشد کافی نیست. بلکه باید در تمام احکام قدرت استنباط داشته باشد.

امام خمینی (ره) نیز ار دسته فقیهایی هستند که اجتهاد مطلق را در داور شرط می دانند(امام خمینی ، پیشین،ص ۳۶۷).

ب- اجتهاد متجزی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...