دانلود پایان نامه و مقاله | هرکجا مشکل، جواب آنجا رود هرکجا کشتی است، آب آنجا رود – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
هرکجا مشکل، جواب آنجا رود هرکجا کشتی است، آب آنجا رود
گانیه[۵] (۱۹۷۷) معتقد است که حل مسئله مستلزم ترکیب دانش پیشین به صورت نظامی نوین و برتر است و همین امر حل مسئله را ممکن میسازد. حل مسئله به سازماندهی مجدد اطلاعات موجود در حافظه، برای رسیدن به هدف خاص و جدید (مسئله حلشده) نیاز دارد و اگر مسئله اطلاعات جدید بیشتری را طلب کند، در این صورت فرایند کاوش و پویندگی در آن ضروری خواهد بود. موفقیت در حل مسئله به میزان توانایی ارتباط دانش و معلومات پیشین به مفاهیم مسئله بستگی دارد. طبق نظریه یادگیری شناختی آزوبل، یادگیری معنیدار دربرگیرنده ارتباط کارآمد و مؤثر بین دانش جدید و ساخت شناختی موجود است. (آزوبل، نواک، هنیسین، ۱۹۷۸)[۶] سه نوع ارتباط در فرایند یادگیری مؤثرند که عبارتاند از:
-
- ارتباط درونی در ساخت شناختی
-
- فعالسازی بخشی از ساخت شناختی در یادگیری
- ارتباط بیرونی بین ساخت شناختی موجود و محتوای جدید یادگیری
ارتباط نوع اول به چه گونگی ساخت شناختی یعنی قوی یا ضعیف بودن مربوط میشود. فعالسازی به میزان درستی ساخت شناختی بازیافت شده و درباره موضوع، ارتباط بیرونی به مربوط بودن موضوع جدید به زمینه پیشین وابستگی دارد. در مورد ارتباط دانش موجود به دانش پیشین، دو نوع دانش موردنیاز در حل مسئله به عنوان عوامل اثرگذار شناختهشدهاند (گابل و بونس ۱۹۹۴)[۷] یکی دانش خاص است که به طور مستقیم به مسئله ارتباط دارد و دیگری دانش غیر خاص است که به مسئله ارتباط دارد. هر دو دانش، به عنوان متغیر پیشین (ساخت شناختی) تلقی میشوند که در حل مسئله نقش عمدهای را ایفا میکنند.
در مواردی از بررسی عامیانه و عقل سلیم[۸] چنین برمیآید از آن به عنوان یک مانع، مشکل، یا موضوع پیچیده یاد میشود. در حالی که مسئله بهمنزله چالشی است که فرد، به طور فعال، بدان میپردازد و راهحل جدیدی را پیدا میکند. تکرار کنیم که مسئله عبارت از هدفی که فرد میخواهد به آن برسد، در حال حاضر نمیداند که چگونه به آن برسد. ملاحظه میشود که روش حل مسئله حالت کلیتر از روش پژوهشی است. روشهای پژوهشی ممکن است دربرگیرنده بسیاری از روشهای تدریس چون پرسش و پاسخ، مباحثه، روش استقرایی و مکاشفهای باشد. (فتحی آذر، ۱۳۸۲: ۳۰۷ تا ۳۱۱)
همه ما با مسائل مختلفی مواجه هستیم. نوع مسائلی که به طور روزمره با آن ها سروکار داریم از این قبیل هستند، پیدا کردن راهی برای پرداختن صورتحسابها، فراموش کردن نام فردی که در حال معرفی او به دوستتان هستید، تعیین وقت برای خرید آنچه احتیاج داریم، متوجه پنچری یکی از چرخهای ماشین شدن و بررسی طریقهی عوض کردن آن. ما همه میدانیم که مشکلاتی داریم و موقعیت مشکل موقعیتی است پیچیده، اما واقعیت این است که آنچه برای یک نفر مشکل محسوب میشود شاید برای فرد دیگری مشکل نباشد. تفکر امری اساسی در حل مسئله محسوب میشود. در واقع حل مسئلهیک نوع تفکر کاربردی است و میتوان آن را با دو نوع دیگر تفکریعنی تفکر خلاق (واگرا) و تفکر انتقادی (تحلیلی) مقایسه کرد. این سه نوع تفکر رابطه درونی نزدیکی با یکدیگر دارند. تفکر خلاق و تفکر انتقادی در اصل صورتهای مختلف تفکر پژوهشی هستند که ممکن است به دو صورت ((پژوهش برای پژوهش))، یا ((پژوهش به منظور کاربرد در حل مسئله)) انجام شوند. (فیشر،۱۳۸۵: ۱۷۱)
۲-۱-۳- اهمیت حل مسئله[۹]
بسیاری از مردم حل مسئله را یک نوع راهحل خارجی[۱۰] میدانند؛ یعنی مسئلهای رخ خواهد داد و شما سراغ مسئله میروید و شیوهای برای حل آن مییابید و در این صورت مشکل حل خواهد شد. در صورتیکه چنین چیزی واقعیت ندارد.
بسیاری از مدیران حل مسئله را همانند کار آتشنشانی میدانند و البته به این دلیل هم موردانتقاد قرار میگیرند زیرا این موضوع بدان معنا است که آن ها نتوانستهاند علت واقعی مسئله را مشخص نمایند. ناتوانی در حلمسئله سالهاست که به عنوان علت عدمپیشرفت کارکنان تلقی میشود.
انسان همواره خود را اشرف مخلوقات و بهتر از سایر موجودات میداند. نویسندگان داستانهای علمی، تخیلی، همواره با ذکر این نکته که موجودات سایر کُرات بهتر از ما هستند، موجب ترس ما میگردند. مسلماًً یک حلزون نمیتواند از بانکهای اطلاعاتی استفاده کند، یا یک مدار الکترونیکی را طراحی کند. اینها برخی از مهارتهای حل مسئله در انسان میباشند، اما اگر در زمینه یافتن غذا در یک مسیر پیچ در پیچ و سه بعدی، این موجودات را بررسی کنید با کمال تعجب متوجه خواهید شد که قدرت هدایت و عملکرد حلزون، همانند انسان است. میتوان بسیاری از مسائل را به طبقات ساده، تقسیم کرد. توانایی ما انسانها استثنایی نیست، ما نیز همانند حیوانات از یک فنآوری یکسان مغز و منبع یکسان اطلاعات حواس استفاده میکنیم. ما میتوانیم با درک برخی شیوه های حل مسائل توسط حیوانات، راههایی را برای بهبود عملکرد خودمان بیابیم.
بخش اعظم حلمسئله دربرگیرنده درک موقعیتهای خاص در شرایطی خاص میباشد. اغلب، توانایی پرداختن به یک مسئله و حل آن، نیازمند تغییر درروش تفکر و نگریستن به آن مسئله از زاویه شرایطی متفاوت میباشد. حل مسئله صرفاً یک خصیصه انسانی نیست. عده بسیاری بر این عقیدهاند که پستانداران لزوماًً دارای چنین خصیصهای میباشند. اگرچه توانایی حیوانات در پرداختن به مسائل تفاوتهای عمدهای با انسانها دارد اما این امر بدان معنا نیست که میتواند از توانایی حل مسئله به عنوان ابزاری برای سنجش میزان هوش استفاده کرد.
استراتژی موردنظر آن است که حل مسائل باید همواره به دنبال یافتن سادهترین راه حل ها باشد و کمترین واکنشهای پیچیده را در پی داشته باشد. اگر متوجه میشویم که افراد به علامتی واکنش نشان نمیدهند نباید فرض کنیم که رفتار آن ها خصمانه است، بلکه ممکن است آن ها چنین علامتی را دریافت نکرده باشند. نمونه های بسیاری وجود دارد که راهحل پیچیدهای پیشنهادشده، در حالی که راه حل های بهمراتب آسانتری هم وجود داشته داشتهاند. (گراهام،۱۳۷۸ :۳و ۵۵ تا ۵۷)
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:27:00 ب.ظ ]
|