مقام معظم رهبری می‏فرمایند:

«هدف متعالی اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهای الهی، و ایجاد جامعه‏ای سالم و به دور از فاصله طبقاتی، و مستعد برای رشد و شکوفایی است و الزامات شرعی، برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی، با پرهیز از زیاده‏روی، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»[۳۵]

‌بنابرین‏، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به ‌چارچوب‌هایی است که باید آن‌ ها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسل‌های آینده. عواملی همچون ایمان و اخلاق اسلامی از اموری است که می‏تواند رابطه‏ای مسالمت‏آمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتی و شادابی انسان و محیط زیست منجر شود.

بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهره‏برداری از محیط زیست و طبیعت را برای انسان قرار داده، مسئولیت عمران و آبادانی زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:

«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»[۳۶]

یعنی: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادی آن را به شما واگذاشت.

از این آیه استفاده می‏ شود که محافظت، عمران و آباد کردن محیط زیست از وظایف انسان است و هر عملی که با آبادانی محیط زیست منافات داشته باشد، ممنوع است.

نکته ظریفی که در این آیه وجود دارد آن است که قرآن نمی‏گوید، خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت؛ بلکه می‏فرماید: عمران و آبادانی زمین را به شما واگذار کرد. پس انسان مسئولیت عمران و آبادانی زمین را بر عهده دارد[۳۷] و مفهوم آیه این است که تخریب محیط زیست و نابودی آن، مخالف عمران و آبادانی است، پس باید از آن پرهیز نمود.

قرآن کریم بارها بر رفتارهای سازنده و اصلاح‏گرانه تأکید کرده ـ که‌ به طور قطع، یکی از رفتارهای اصلاح‏گرانه در زمین حفظ و حراست از طبیعت و محیط زیست است ـ و در مقابل، از رفتارهای فسادانگیز نهی ‌کرده‌است. در قرآن کریم در بسیاری موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن کریم می‏فرمایند:

«وَ لا تُفْسِدُوا فِی الارْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها…»[۳۸]

یعنی: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.

بدون شک، تخریب، نابودی و آلوده‏سازی محیط زیست یکی از مصادیق مهم رفتارهای فسادانگیز در زمین است. همان گونه که در آیه بالا هم آمده است، در بسیاری از آیات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فی الارض» آمده است که این فساد در زمین، شامل فساد در طبیعت و محیط زیست نیز خواهد بود. به همین جهت، قرآن کریم با بیان عناصر محیط زیست و طبیعت، تخریب و نابودی آن‌ ها را مصداق بارز فساد می‏داند و خطاب به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند:

«وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الارْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ»[۳۹]

یعنی: هنگامی که روی بر می‏گردانند (و از نزد تو خارج می ‏شوند) در راه فساد در زمین، کوشش می‏ کنند و زراعتها و چهارپایان را نابود می‏سازند، (با این‌که می‏ دانند) خدا فساد را دوست نمی‏دارد.

بند اول: اهتمام اسلام به فضای سبز

اهتمام اسلام به فضای سبز، به ویژه خوشه یا شاخه مثمر، کاملاً از مطاوی رهنمودهای رهبران الهی در متون دینی مشهود است؛ به طوری که گاهی کاشتن درخت، در ردیف بهترین و مقدس ترین کارهای خیر قرار می‌گیرد؛ چنان که از رسول اکرم مأثور است: « سبعٌ یجری للعبد اجرهنّ و هو فی قبره بعد موته: من علّم علماً أو أجری نهراً أو حفر بئراً أو غرس نخلاً أو بنی مسجداً أو ورث مصحفاً أو ترک ولداً یستغفر له بعد موته».[۴۰]

همچنین از امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل شده است: از بریدن درخت تر و سبز پرهیز شود، مگر برای ضرورت[۴۱]. چنان که از امام رضا (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) در این باره حدیثهای سودمندی نقل شده است و حفظ آن را برای مناطق کویری و کم درخت و بیابان، نافع تر معرفی کردند و قطع درخت را با تبدیل و تعویض، بدون مانع اعلام فرمودند.[۴۲]

از حضرت امام جعفر صادق ( علیه السلام) مأثور است: « لا یطیب السکنی الّا بثلاث، الهواء الطیّب و الماء الغزیر العذب، و الأرض الخواره»[۴۳]؛ زندگی بدون احراز سه عامل حیاتی گوارا نیست: هوای پاک و تمیز، آب فراوان و گوارا، زمین حاصل خیز و قابل کشت و زرع. خداوند تمام عناصر محوری مورد نیاز زندگی بشر را تامین فرمود و بهره برداری از آن ها را جزو حقوق بشر قرار داد و جامعه را به صیانت آن ها از آفت، انقراض، کمبودی و مانند آن مکلف ‌کرده‌است.

اگر فرد یا جامعه، دولت یا ملت در شناخت این عناصر اصلی فتور ورزد، در تحصیل با نگهداری آن ها قصور کند، وظیفه دینی خود را انجام نداده است؛ یعنی لازم است درباره اصل هوا، کیفیت بهره برداری از این امانت الهی و چیزهایی که آن را آلوده و بیمار می‌کند و چیزهایی که در پالایش و درمان آن مؤثر است و نحوه پالایش آن، کارشناسی دقیق شده و اجرا شود.

همچنین لازم است درباره اصل آب گوارا، کیفیت انتفاع از این ذخیره خدایی و اشیایی که آن را آلوده و مریض می‌کند و اموری که در تطهیر و تنظیف آن مؤثر است و نحوه تصفیه آن ابتکار فنی معمول شود. نیز لازم است درباره اصلی زمین حاصل خیز، کیفیت استفاده از این سفره گسترده الهی و اموری که آن را ویران و بیمار می‌کند و چیزهایی که در احیا، تسطیح، کویرزدایی و صیانت از رانش، تاثیر بسزایی دارد، ماهرانه ارزیابی و اقدام شود؛ تا به دستور اسلام امتثال شده باشد.

بند دوم : توصیه اسلام به رعایت حقوق حیوانات

هر گونه فایده ای که از فضای سبز بهره انسان، حیوان دونده، خزنده، رونده، پرنده و مانند آن باشد، مورد ترغیب دین مقدس اسلام است؛ زیرا رهبران الهی به هر موجود زنده بی آزار که زیان او به چیزی یا کسی نمی رسد، احسان می نمودند و چنین کاری را هم به دیگران توصیه می فرمودند؛ چنان که حضرت مسیح( علیه السلام) هنگام عبور از کرانه دریا مقداری از غذای شخصی خود را به دریا انداخت. برخی از حواریان گفتند: یا روح الله، چرا چنین کردی؟ فرمود: برای حیوانات دریا، تا از آن تغذیه کنند و ثواب این کار نزد خداوند بزرگ است.[۴۴]

امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: خنک کردن جگر گرم و تشنه، واجب است و هر کس جگر تشنه حیوان و یا غیر آن را سیراب نماید، خداوند او را در روزی که هیچ سایه ای غیر از ظلّ معنوی خدا نیست، در سایه خود پناه می‌دهد.[۴۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...