پیرو تئوری پیشنهادی هیلی (۱۹۸۵)، روش کل اقلام تعهدی، مدیریت سود را به عنوان تفاوت بین سود خالص و جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی تعریف نمود. در مواقعی که تفاوتی بزرگ بین سودهای گزارش‌شده در شرکت و جریان نقدی عملیاتی آن وجود داشته باشد. احتمالاً شرکت‌ها درگیر

درجه‌ای از مدیریت سود می‌باشند. به منظور سازگاری با معیارهای نسبی، هم سود گزارش‌شده و هم جریان نقدی عملیاتی برحسب دارایی‌های ابتدای دوره سنجیده می‌شود. مدیریت سود برای شرکت I طی دوره t به صورت زیر اندازه‌گیری می‌شود:

(۲-۸)

که در معادله فوق CFOEMj.t مؤلفه مدیریت شده برای شرکت j دو سال I ام می‌باشد که برابر کل اقلام تعهدی است.

NIj.t سود عملیاتی گزارش‌شده برای شرکت j دو سال t ام است.

CFOj,t: جریان نقدی عملیاتی برای شرکت j در سال t ام است.

از اشکالات روش فوق، ناتوان بودن در کشف حجم مدیریت سود و عدم شناسایی ابزار ویژه استفاده شده برای مدیریت سود است، ولی می‌تواند نشانه هایی از وجود مدیریت سود باشد. علاوه بر این، روش فوق بدون استفاده از روش‌های پیچیده آماری، یک راه آسان برای ارزیابی احتمالی شرکت‌های درگیر مدیریت سود، فراهم می‌آورد.

۲-۶-۲-۴ روش توزیع نمونه‌ای:

تمرکز مطالعات اخیر و توزیع فراوانی مدیریت سود، هنگام اجتناب از گزارش زیان یا کاهش سود منجر به ارائه روش پیگیری برای آزمون مدیریت سود شد. بورگستالر و دپچو (۱۹۹۷) که توزیع مدیریت سود و سودهای گزارش شده را بررسی کردند. آن‌ ها به بررسی فراوانی شرکت‌هایی که سود منفی یا تغییرات سود آن‌ ها اندک است پرداختند. این رویکرد در ارتباط با کشف فراوانی مدیریت سود نسبت به سایر روش‌های بحث‌شده، به صورت عینی‌تر مورد توجه قرار گرفته است. اما از آشکار کردن میزان مدیریت سود و یا اقلام تعهدی خاصی که برای مدیریت سود از آن‌ ها استفاده شده است، قاصر می‌باشد. (هلی و والن ۱۹۹۰) به طور خلاصه، هر معیار مدیریت سود، مزایا و معایب شاخص خودش را دارد. در غیاب یک مدل کامل برای کشف مدیریت سود، مطالعات سود بایستی معیارهای متنوع را برای افزایش اعتبار و روانی نتایج تحقیقاتشان استفاده نمایند.

جدول ذیل به تعهدی از تحقیقات صورت گرفته در خصوص اقلام تعهدی اشاره دارد:

جدول ۲-۱: جدولی از تحقیقات صورت گرفته در خصوص اقلام تعهدی

محقق

شاخص اقلام تعهدی غیرعادی (مدیریت سود)

بیور و مک نیکولز (۱۹۹۸)

رشد ذخیره زیان سالانه برای بیمه‌گران اموال

دی جرج و همکاران (۱۹۹۹)

فراوانی مقایسه سودهای فصلی سالانه به سطح سود صفر و مقایسه سود فصل قبل با پیش‌بینی تحلیل‌گران

جیانمینگ (۲۰۰۷)

اقلام تعهدی غیرمنتظره

یودیانتی (۲۰۰۸)

مدیریت سود و جریان های نقدی

لوبو و ژانگ ژو (۲۰۰۸)

افشا مدیریت سود

کارل و اسکات (۲۰۰۹)

نقش اقلام تعهدی در صنعت

دپوچ و همکاران(۲۰۰۹)

اقلام تعهدی و اندازه گیری آن

۷ تحقیقات انجام‌شده:

۲-۷-۱ تحقیقات خارجی:

تحقیقات متعددی در این رابطه انجام شده و به بررسی انواع مدیریت سود و تأثیر آن بر متغییر های مختلف در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس های اوراق بهادار پرداخته‌اند.

کارل و اسکات (۲۰۰۹) به بررسی نقش رده‌بندی صنعت در برآورد اقلام تعهدی اختیاری پرداختند. نتایج حاصله نشان می‌دهد که رده‌بندی شرکت‌ها ‌بر اساس GICS که بیشتر به سمت گروه‌های متجانس یا همگن تمایل دارد، بر تغییرات سطح برآورد اقلام تعهدی اختیاری اثر می‌گذارد. آن‌ ها همچنین قسمتی از مطالعات تئو و همکاران (۱۹۹۸) در رابطه با عملکرد بلندمدت بازار سرمایه در زمان عرضه اولیه سهام به عموم را تکرار کرده و نتایج عمومی منتشر شده در رابطه با فراوانی غیرعادی اقلام تعهدی در سال عرضه اولیه سهام و عملکرد ضعیف سهام در سال‌های بعد از آن را تأیید می‌کند.

لوبو و ژانگ ژو (۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان کیفیت افشا و مدیریت سود به بررسی ارتباط بین کیفیت افشا و مدیریت سود می‌پردازد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که ارتباط منفی و معنی‌داری بین افشاگری شرکت‌ها و مدیریت سود وجود دارد. به عبارت دیگر شرکت‌هایی که تمایل کمتری به افشا دارند بیشتر به مدیریت سود روی می‌آورند و بالعکس.

رینا و دیگران (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان “جریان های نقد آزاد مازاد، مدیریت سود و کمیته حسابرسی” ‌به این پرداختند که چه قدرجریان نقد آزاد مازاد به مدیریت سود مربوط است. در این مطالعه فرض بر این است که مدیران شرکت هایی که از جریان های نقدی آزاد بالایی برخوردارند شدت عمل خوبی در اداره مدیریت سود دارند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که کمیته حسابرسی مستقل به شرکت های دارای جریان نقدی آزاد، کمک می‌کند تا بر رویه های مدیریت سود نظارت داشته باشد.

یودیانتی (۲۰۰۸) در تحقیقی با بهره گرفتن از ۱۵۰ شرکت نمونه به بررسی تاثیر مدیریت سود بر رابطه جریان های نقدی آزاد و ارزش سهام‌داران پرداخت. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که با ۹۵ درصد اطمینان، تغییرات جریان های نقدی آزاد با تغییرات ثروت سهام‌داران ارتباط معنا داری دارد. همچنین او در این تحقیق نشان داد که بین جریان های نقدی آزاد مثبت و ارزش سهام‌داران رابطه مستقیم معناداری وجود دارد ولی بین جریان های نقدی منفی و ارزش سهامدارن رابطه معنادار مستقیمی وجود ندارد. وی در آزمون فرضیه دوم ‌به این نتیجه رسید که با ۹۹ درصد اطمینان، مدیریت سود در سطح کل نمونه و در سطح جریان های نقدی مثبت باعث تضعیف رابطه جریان های نقدی با ثروت ایجاد شده برای سهام‌داران می شود.

دپوچ و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند که با اتکا بر اندازه گیری اقلام تعهدی به روش سنتی و با بهره گرفتن از نمونه شرکت‌های زیان ده قدرت پیش‌بینی بازده آتی سهام شرکت‌ها تضعیف می شود.

جیانمینگ (۲۰۰۷) در تحقیقی از طریق به کارگیری اقلام تعهدی غیرمنتظره در خصوص آزمون مدیریت سود مدل جدیدی را نسبت به مدل جونز و مدل تعدیل‌شده آن ارائه داد و ‌به این نتیجه دست یافت که این مدل توانایی بالایی در شناسایی موارد مدیریت شده و همچنین کیفیت بهتر را دارد می‌باشد.

کارول (۲۰۰۴) در تحقیق خود به بررسی این موضوع که آیا مدیریت سود با نگرش فرصت‌طلبانه می‌تواند بر مربوط بودن سود خالص و ارزش دفتری در تعیین قیمت سهام تأثیر بگذارد پرداخت او ‌به این نتیجه رسید که مربوط بودن سود برای شرکت‌هایی که سهام آن‌ ها برای اولین بار به بازار عرضه می‌شود و مدیریت سود در آن‌ ها وجود دارد کاهش یافته است و این کاهش برای اجزای اختیاری سود بیشتر از اجزای غیراختیاری آن بوده است.

کریم جمال و چنگ تاون (۲۰۰۷) مطالعه‌ای با عنوان آیا مدیران از استراتژی اقلام تعهدی در مدیریت سود استفاده می‌کنند؟ انجام داده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که در زمان هموارسازی سود بیشتر از هر زمانی مدیران با قدرت پیش‌بینی کم تمایل به استفاده از اقلام تعهدی در هموارسازی سود رو به بالا دارند در حالی که مدیران با قدرت پیش‌بینی بالا گرایش به استفاده از اقلام تعهدی برای هموارسازی سود به سمت پایین دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...