فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۱-۶-۳ اصول انتخاب محتوا – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
۲-۱-۶-۳ اصول انتخاب محتوا
انتخاب محتوا، مرحله ی اساسی فرایند برنامه ریزی درسی است. اصول و معیارهایی که در انتخاب محتوا مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:
۱- اصل اهمیت
محتوای انتخاب شده باید از درجه بالای اهمیت برخوردار باشد. آرای، مفاهیم، اصول و تعمیم های اساسی باید به منظور تحقق اهداف برنامه در محتوا طرح شوند. همچنین محتوا باید باعث رشد توانایی ها، مهارتها و گرایش های فراگیران شود. با اینکه برنامه ریزان درسی اهمیت انتخاب محتوا را مهم و اساسی می دانند، ولی توافقی بین آنان وجود ندارد که معیار اهمیت محتوا چیست؟ کسانی که از طرح های “موضوع محور” طرفداری میکنند، اعتقاد دارند که اندازه دانشی که به یادگیرندگان انتقال مییابد معیار اهمیت محتوا است. آنانی که از طرح های “یادگیرنده مدار”حمایت میکنند میگویند سهمی که محتوا در ایجاد تجربیات معنادار برای فراگیر دارد، معیار اهمیت است. افرادی که از طرح های “مسأله مدار” طرفداری میکنند، طرح مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را دلیل اهمیت محسوب میکنند (ملکی، ۱۳۸۷، ص ۱۵۱).
مدارس اغلب علاقه مند بوده اند که دانش آموزان مجموعه ی بسیاری از امور مسلم را یاد بگیرند. با این وصف، امور مسلم کم اهمیت ترین و یا کم معناترین جنبه از رشتههای تحصیلی مدرسه را تشکیل میدهند و اهمیت آن ها تنها وقتی است که سهمی در ایده های اساسی مفاهیم و اصول موضوعات داشته باشند. ملاک اهمیت مربوطه به وسعت و عمق باید به طور متناسبی تعادل داشته باشند . با این وصف وسعت پوشش برنامه درسی و عمق فهم آن به نظر میرسد، اهداف مغایری باشند.
اگر تأکید بر پوشش مطالب بسیار باشند، احتمال هست که به مهارت های فکری و جریانی که دانش را سازمان میدهد و آن را برای یادگیرنده مفید ساخته یا پرورش احساسات و گرایش ها را موجب می شود، توجه کافی نشده و وقت کمی داده شود (نیکلس، ادری و هاروارد، ۱۳۸۸، ص ۶۸ ).
این مطلب مبنی بر این که تعدادی از ایده های اساسی، مفاهیم و اصول به دقت برگزیده شده، باید اساس رشته ی تحصیلی را تشکیل دهد و وقت کافی برای درک کامل آن ها داده شود. به نحوی که بتواند به یکدیگر مربوط شده و در شرایط تازه به کار گرفته شوند. ممکن است به تعادل شایسته ای بین وسعت پوشش و عمق درک و فهم منجر شود. منظور از اهمیت، آن نوع از محتوا است که در فراگیری محتواهای بعدی اثر بسیاری دارد و نسبت به آن ها از اهمیت بیشتری برخوردارند. مانند مفاهیم کلیدی و پایه ای که در یک دانش فراگیر هستند و به عبارت دیگر منظور از ملاک اهمیت ۲ نکته است:
۱- آنچه که در یک رشته ی معین درسی پایه منطقی مطالب بعدی است.
۲- آن مطلبی که نسبت به رفتار یک فرد مبنایی ترند (اکرمی، ۱۳۸۵، ص ۱۵).
به طور کلی قضاوت افراد در مورد اهمیت محتوا به دیدگاه آن ها در مورد برنامه درسی مربوط می شود. ما مطابق دیدگاه اعتقادی – فرهنگی خود محتوایی را با اهمیت میدانیم که به ابعاد اساسی یاد گیرنده توجه کند و آموزش آن گرایش های فطری فرد را پرورش دهد. اگر محتوا جنبه ی عقلی را رشد دهد ولی از رشد بعد معنوی و عبادی غفلت شود یا بعد اجتماعی را پرورش دهد ولی از بعد عاطفی غفلت کند محتوای مناسبی نیست. انسان های تک بعدی حاصل تربیت های یک بعدی هستند و انسان های جامع از طریق محتوای جامع تربیت میشوند (ملکی، ۱۳۸۷، ص ۸۴).
۲- اعتبار
انفجار اطلاعات در عصر حاضر باعث شده است که محتوا خیلی سریع صحت و اعتبار خود را از دست بدهد. باید مفاهیم ، اصول و تعمیم هایی که در نظر علمی صحیح و معتبر هستند انتخاب شوند. سپس به طور مرتب اعتبار محتوا مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد. منظور از اعتبار علمی، این است که نباید مطالبی که علمی بودن آن محرز نشده است و یا از اعتبار افتاده است در محتوا گنجانده شود. محتوای کتب درسی در زمانی که علوم به طور سرسام آوری رو به گسترش بوده و بسیاری از مفاهیم علمی اعتبار خود را از دست میدهند نیاز به تجدید نظر مداوم دارد (فلاح، ۱۳۸۵، ص ۱۹).
در حالی که دانش بشری به سرعت رو به افزایش و پیشرفت میباشد، ممکن است محتوای بعضی از مواد درسی به سرعت متروک شود. لذا به نظر میرسد در انتخاب محتوا بایستی شانه به شانه ی تغییرات دانش، در رشته ی مربوطه حرکت کرد. اما در این موضوع یک مسأله ی مهم را باید در نظر گرفت و آن هماهنگی در انتخاب محتوا در سال های مختلف تحصیلی است. به طوری که موضوع دانش پیش نیاز، نادیده گرفته نشود. یعنی به صرف این که تغییرات حاصل در دانش بشری را که در یک ماده درسی لحاظ کنیم، وظیفه خود را خوب انجام نداده ایم، بلکه باید دقیقا بررسی گردد که آیا دانش پیش نیاز در اختیار محصلین قرار گرفته است یا نه؟ و به طریقی باید این مشکل را حل نمود. می توان گفت محتوا در صورتی دارای اعتبار میباشد که از طریق به کار گیری آن، بتوان به اهداف تعیین شده دست یافت (نصیری قرقانی، ۱۳۸۷).
محتوا در صورتی معتبر است که استفاده از آن رسیدن به اهداف را ممکن نماید. مثلا اگر هدفی به مفهوم ارتباط بین نحوه ی زندگی انسان و محیطش اهمیت میدهد و محتوای برگزیده شده برای نیل بدین هدف، این ارتباط را به شکلی که به وسیله شاگردان درک شود، نشان ندهد؛ دارای ملاک اعتبار نیست (نیکلس ادری و هاروارد، ۱۳۸۸، ص ۶۷ ).
۳- اصل علاقه
معیار دیگر انتخاب علاقه یادگیرنده است. از نظر حامیان طرح های یادگیرنده مدار این یک معیار اساسی و کلیدی است. اینان معتقدند که اگر دانش، برای زندگی یادگیرنده معنادار باشد، از وجود خود یادگیرنده می جوشد. معیار علاقه در انتخاب محتوا از دهه ی ۱۹۲۰ زمانی که مکتب کودک مدار به وجود آمد مطرح شد. صاحب نظران این نهضت اظهار نمودند که خود یادگیرنده میتواند منبع برنامه های درسی باشد. به عبارت دیگر یادگیرنده تعیین کننده ی برنامه درسی است (ملکی، ۱۳۸۷، ص ۱۵۲).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:43:00 ب.ظ ]
|