به ضرورتی که ذکر شد بتواند با افزایش سطح تاب‌آوری و خودکنترلی کودکان خانواده های طلاق،
از آسیب‌هایی که ذکر شد پیشگیری کند و خود کودکان، خانواده ها و جامعه، از آن بهره‌مند گردند.

۱ـ۳ هدف‌ها، سوال و فرضیه‌ها

۱-۳-۱ هدف‌ کلی

  1. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود راهبرد‌های خودکنترلی
    و سازه‌های تاب‌آوری آنان.

۱-۳-۲ هدف‌های ویژه

    1. اندازه گیری میزان خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق

    1. مقایسه تاب‌آوری و خودکنترلی دختران و پسران طلاق

    1. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود خودکنترلی آنان و زیرمقیاس‌های آن(خودکنترلی درون فردی[۱۷]، خودکنترلی میان فردی[۱۸]، خودسنجی[۱۹])

    1. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود تاب‌آوری آنان و زیرمقیاس‌های آن(خودتنظیمی هیجانی، مسئولیت‌پذیری، توانمندی اجتماعی، همدلی).

    1. بررسی تاثیر جنسیت در اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه بر خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق.

    1. بررسی تاثیر جنسیت والد سرپرست بر نتایج حاصل از اجرای برنامه مداخله‌ای روی کودکان.

    1. مطالعه و اندازه‌گیری میزان ماندگاری تاثیر اجرای برنامه بر خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق.

  1. بررسی تاثیر جنسیت والد سرپرست برمیزان ماندگاری نتایج حاصل از اجرای مداخله.

۱-۳-۳ فرضیه‌های پژوهش

    1. اجرای برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق باعث افزایش خودکنترلی و زیرمقیاس‌های آن
      ( خودکنترلی درون‌فردی، خودکنترلی میان‌فردی، و خودسنجی) در این کودکان می­ شود.

    1. اجرای برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق باعث بهبود تاب‌آوری و زیرمقیاس‌های آن
      ( خودتنظیمی، توانمندی اجتماعی، همدلی، و مسئولیت‌پذیری) در این کودکان می‌شود.

    1. میان دختران و پسران در تغییر خودکنترلی وتاب‌آوری حاصل از اجرای برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.

  1. نوع جنسیت والدسرپرست، در میزان اثربخشی اجرای برنامه مداخله‌ای بر خودکنترلی و تاب‌اوری کودکان طلاق و زیرمقیاس‌های ان دو تاثیری معنادار دارد.

۱ـ۴ متغیرها، مفاهیم و سازه‌ها

با توجه به اهمیت رشد شناختی در دوره تحولی کودکی دوم، و از آنجا که در این دوره، رشد شناختی کودک دچار تغییرات عمده‌ای می‌شود و تفکر کودک راهبردها و سازمان‌دهی بیشتری دارد
و از نظم و منطق بیشتری برخوردار می‌شود لذا توانایی استفاده از منابع شناختی خود در فرایند حل مسئله[۲۰] دارند(مایرز[۲۱]، ۲۰۰۹). از این رو متغیرهای شناختی و هیجانی- اجتماعی خودکنترلی
و تاب‌آوری به همراه همبسته‌های شناختی آن و یک برنامه به­عنوان مداخله ‌جهت اجرای پژوهش حاضر به شکل زیر انتخاب شد.

۱ـ۴ـ۱ تعیین و نامگذاری متغیرها، نقش متغیرها

در این قسمت به معرفی متغیرها، تعیین نقش آن‌ ها و مقیاس‌های اندازه‌گیری آن‌ ها می‌پردازیم:

متغیر وابسته[۲۲]: متغیر اصلی مورد توجه، متغیر پاسخ یا برون­داد است که مشاهده
یا اندازه ­گیری می­ شود تا تأثیر متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود. هدف محقق آن است
که تغییرپذیری متغیر وابسته را تشریح و پیش ­بینی کند. این متغیرها در این پژوهش عبارتنداز:

خودکنترلی

خودکنترلی درون‌فردی

خودکنترلی میان‌فردی

خودسنجی

تاب‌آوری

توانمندی اجتماعی

خودتنظیمی هیجانی

مسئولیت‌پذیری

همدلی

متغیر آزمایشی و مستقل[۲۳]: متغیر مستقل، متغیر محرک درون­داد است که به وسیلۀ پژوهشگر اندازه ­گیری، دستکاری یا انتخاب می­ شود تا تأثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگری معین شود. متغیر مستقل پیش­فرض متغیر وابسته است. به عبارت دیگر این متغیر، مقدمه و متغیر وابسته، نتیجه است. در تحقیق آزمایشی، متغیر مستقل به وسیله آزمایش­کننده دستکاری می­ شود تا تأثیر تغییرات آن بر متغیر دیگری که وابسته فرض شده است، مشاهده و اندازه ­گیری شود. به عبارت دیگر، تغییرپذیری یا نوسان در متغیر وابسته به حساب متغیر مستقل گذاشته می­ شود(دلاور، ۱۳۹۳). در این پزوهش، برنامه ۱۵ جلسه‌ای مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق، متغیر مستقل می‌باشد.

  • متغیر تعدیل­کننده:[۲۴] متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل­کننده) می‌تواند رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته را تغییر ­دهد. در پژوهش حاضر متغیرهای تعدیل‌کننده عبارتند از:

    1. جنسیت

  1. جنسیت والد سرپرست

  • متغیر کنترل[۲۵]: چون در یک پژوهش اثرات همه متغیرها قابل بررسی نیست، پژوهشگر اثرات برخی متغیرها را از طریق کنترل آماری یا کنترل‌های تحقیقی خنثی می‌کند، به عبارتی متغیری است که به­منظور حصول اطمینان از اینکه آیا روی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته تأثیر دارد یا خیر، ثابت نگه داشته می­ شود(هومن، ۱۳۸۷). در اینجا متغیرهای کنترل عبارتند از:

    1. طلاق قانونی والدین

    1. زندگی کودک با یک والد

    1. واقع ‌شدن در دو سال اول طلاق

    1. عدم ابتلا به بیماری مزمن و یا معلولیت جسمانی جدی

  1. عدم ابتلا به هیچ‌کدام از اختلالات عمده محورهای روانپزشکی

۱ـ۵ تعریف‌های مفهومی و عملیاتی متغیرها

۱ـ۵ـ۱ تعریف‌های مفهومی

      1. خودکنترلی: خود کنترلی توانایی فرد در شناخت و به کار بستن استعدادها است برای کنترل احساسات و هیجانات، رفتار و نیازها در ارتباط با خودش و جامعه (ربکا[۲۶] و مارک[۲۷]، ۲۰۱۴).

    1. خودکنترلی درون‌فردی: مدیریت فرد بر امیال و نیازهای خود، توانایی تفکر منطقی
      و انتخاب راهبرد مناسب بدون نیاز به عوامل خارجی با در نظرگرفتن قاعده سود و زیان
      (مارلین[۲۸] و دنزیت[۲۹]، ۲۰۱۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...