نظریه سالیون[۲۰]:

ویژگی­های سلامت روانشناختی از دیدگاه وی عبارتند از :

  1. شخصیت برخورد از سلامت روانشناختی «انعطاف پذیری» است و با توجه به موقعیت­های بین فردی نوین، در روابط­اش با دیگران به طور متناسب تغییرپذیر است.

۲- فرد سالم قادر به تمایزگذاری بین افزایش و کاهش «تنش» است و رفتار او در جهت کاهش تنش معطوف می­ شود.

۳- به گفته سالیون شخصیت سالم بایستی بنا به گفته چارلز اسپیرمن در حال «آموزش و فراگیری روابط و ارتباطات» باشد.

۴- زندگی شخص برخوردار از سلامت روان، دارایی جهت یافتگی است. بدین معنی که امیالش را به نحوی یکپارچه می­سازد که منجر به رضایتمندی شود یا اضطراب او را نسبتاً کم کند یا از بین ببرد. ما برای این شخصیت سالم کسی است که دستگاه روانی او حداقل تنش را داشته باشد و چنین فردی معمولاً روابط اجتماعی انعطاف­پذیر، واقعی و اعتمادآمیز دارد(سالیوان، ۱۹۵۳).

نظریه کارل راجرز[۲۱]:

به عقیده راجرز(۱۹۶۱) آفرینندگی مهمترین میل ذاتی انسان سالم است همه چنین شیوه­ خاصی که موجب تکامل و سلامت فرد می­ شود و به میزان قسمتی بستگی دارد که کودک در شیرخوارگی دریافت ‌کرده‌است. ارضای توجه مثبت غیر مشروط و دریافت غیر مشروط محبت تأیید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روانی افراد با اهمیت است. شخصیت­های سالم فاقد نقاب، ماسک هستند و با خودشان رو راست هستند. چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند.

به عقیده راجرز اساسی­ترین خصوصیت سالم زندگی هستی دارا است یعنی آماده است که در هر تجربه ساختاری را در یابد و بر اساس مقتضیات تجربه لحظه بعدی به سادگی دگرگون شود. انسان سالم به ارگانیزم خودش اعتماد می­ کند. هر چه سلامت روان انسان بیشتر باشد آزادی عمل و انتخاب بیشتری را احساس و تجربه می­ کند، انسان سالم محدودیت فکری و عمل خویشتن را آزادانه انتخاب می­ کند. انسان سالم آفرینش­گری دارد زیرا انسان خلاق با محدودیت­های اجتماعی و فرهنگی هماهنگی و سازش منفعلانه ندارد، تدافعی نیست و به تمجید و ستایش دیگران نیز دلخوش نمی­کند.

نظریه آلبرت الیس[۲۲]:

الیس در پیدایش بیماری عاطفی یا سلامت روانشناختی هر سه عامل فیزیولوژیکی، جسمانی و روانشناختی را مورد توجه قرار می­دهد. الیس از لحاظ گرایش­های انسانی تا حدودی زیاد با مازلو شباهت دارد. به نظر سلامت روانی انسان از تمایلات ذاتی و نامطلوب هر انسانی برای نیاز مفرط به برتری از دیگران و همه فن حریف شدن، توسل به عقاید احمقانه و بدبینانه، پرداختن به تفکرات آرزومندانه و توقع خوش­رفتاری و خوبی مداوم از دیگران، محکومیت خویشتن و تمایلات عمیق به زود رنجی و آشفتگی ناشی می­ شود. اگر انسان ‌به این تمایلات طبیعی و در عین حال ناسالم خودش نرسد، دیگران و دنیای خارج را مورد سرزنش و نکوهش قرار می­دهد. الیس معتقد است که افکار منطقی و عقلی و عواقب و پیامدهای منطقی منتهی می­ شود و در نتیجه به سلامت روانی فرد ختم می­ شود. به طور خلاصه ویژگی­های سلامت روانشناختی از دیدگاه الیس عبارتند از :

۱-عشق ورزیدن به دیگران و جویای محبت آنان شدن، اما فرد سالم در جستن محبت دیگران افراط نمی­کند.

۲-انجام دادن کار به خاطر نفس کار نه به خاطر دیگران لذت بردن از فعالیت خود نه از نتایج آن، فرد سالم با این عمل به سوی کمال حرکت می­ کند.

۳-طبیعی بودن، ناکام شدن و در صورت عدم توانایی مقابله با ناکامی انسان سالم آن را می­پذیرد. انسان سالم در هنگام ناکامی موقعیت را تخریب نمی­کند بلکه سعی دارد آن را به صورت عینی ادراک نماید.

۴-نسبت ندادن شکست­ها به عوامل بیرونی چون موارد بیرونی به خودی خود موجب اختلال و ناسلامتی نمی­شوند مگر این که فرد تلقین به نفس نماید.

۵-عـدم ترس شدید از خـطرهای بالقوه انسان سالم سعی می­نمایند تا حد امکان احتمال خطر را کاهش می­دهد ولی از آن بیش از حد بینماک و هراسناک نمی­ شود.

۶-تلاش برای کسب استقلال و مسئولیت و عدم روگردانی از کمک­های دیگران در صورت لزوم.

۷-انجام وظیفه محوله از خصوصیات انسان سالم است. فرد سالم زندگی را همراه با مسئولیت و حل مشکلات آن لذت می­داند.

۸-فرد سالم بیش از آن که به گذشته فکر کند به حال و وضعیت موجود یعنی «اینجا و اکنون» توجه دارد.

۹-کمک کردن به دیگران و نگران ‌در مورد مشکلات دیگران، در صورت عدم توفیق کمک به دیگران وضعیت آن­ها و مشکل آنان را می­پذیرد.

۱۰-فرد سالم به هر مشکل راه حل­های مختلفی را در نظر دارد و سعی دارد که بهترین راه حل در حد توانش انتخاب کند. به نظر فرد سالم راه حل­های موجود نسبی هستند و بر حسب موقعیت تغییرپذیر هستند.

۱۱-فرد سالم و نگرش­ها و رفتارش «الزام و اجبار» ندارد و می ­تواند خودش را از قید و بندها رها نماید و در جهت سلامتی نفس حرکت کند(محرابی، ۱۳۸۷).

نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی

افراد دارای سلامت روان معتقد به یک سیستم اعتقادی و ارزشی هستند و خصوصیات نظام و اعتقاد او نیز منطبق با ادراک او از واقعیات است. طرز تفکر چنین فردی فاقد خصوصیات تعمیم پذیری، مبالغه کردن، فیلتر ذهنی و… است. فرد دارای سلامت روانشناختی به جنبه­ های مثبت خود به اندازه کافی و به صورت واقع­بینانه توجه می­ نماید. چنین فردی در حیطه طبیعی خودش گام بر می­دارد و نهایتاًً صادقانه مسئولیت رفتار و تفکرش را می­پذیرد(اوی، ۱۹۹۳).

نظریه ویلیام گلاس

انسان سالم بنابر به نظریه گلاس کسی است دارای ویژگی­های زیر ‌می‌باشد:

۱-واقعیت را انکار نکند و درد و رنج موقعیت­ها را با انکار کردن نادیده نگیرد، بلکه با واقعیت­ها به صورت واقع­گرایانه­ای روبرو شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...