کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۱-۱-۲-۵-۲تعارض و قانون

تفاوت اصلی عرف و قانون در مقام واضع آن است، واضع قانون یک نظام هماهنگ و منسجم و بعضاً مقدسی است که به نام پارلمان، صلاحیت انجام این کار را دارد، تفاوت دیگر آن است که قانون مدون است و به صورت مجموعه ­ای منظم ظاهر می­ شود و تحت قاعده در می ­آید، ‌بنابرین‏ برای آینده مقرر می­ شود و به طور عام ‌می‌توان گفت تغییر ناپذیر است و جز با قانونی دیگر لغو شدنی نیست و از آن رو که قانون ناشی از کل هیئت اجتماع است، دارای قدرتی است، فوق هر گونه مقررات دیگری که مقام دیگری وضع می­ کند.

«در واقع قانون همانند عرف چیزی جز تبلور وجدان قضایی نیست، در هر دو مورد حیات حقوقی جامعه به تبعیت از فرمول­ها با سنت­های معین و مشخص به مسیر خود ادامه می­دهد که ‌می‌توان این حیات حقوقی را در مقابل ناتوانی قوانین قرار داد.»[۶۷]

۱-۱-۳-۶ عرف و نص

از نظر علمای فقه، عرف در صورتی که نص و دلیل شرعی معلل به عرف و یا مبتنی بر آن و یا با توجه به آن صادر گردیده و هم­چنین در مواردی که ردعی صورت نپذیرفته و کاربرد آن معارض با نص و دلیل شرعی نمی ­باشد، مورد پذیرش و دارای اعتبار است، چه این کاربرد در محدوده­ موضوعات باشد و چه در دایره­ی احکام و یا در دیگر موارد، در مواردی که عرف با نص و دلیل شرعی مخالف باشد، اگر دلیل شرعی، معلل و یا مبتنی بر عرف نباشد و یا در محدوده­ موضوعات باشد، بنابر نظر کسانی که وجود خبرضعیف را، برای ردع، کافی می­شمارند.عرف خالی از اعتبار و کنار گذاشته می­ شود، اما نزد گروهی دیگر که ردع از عرف را جز با خبرصحیح امکان پذیر می­دانند، رجحان با عرف بوده و نمی­ توان به نص و دلیل شرعی عمل کرد، مگر آن که قرینه­ای وجود داشته باشد که بی اعتباری عرف را ثابت نماید.البته همگان در پذیرش و اعتبار عرف در صورت مبتنی بودن نص و دلیل شرعی بر آن و نیز در بی اعتباری عرف معارضی که پس از ورود نص صریح و پس از تعیین و تحدید کامل مفهوم و موضوع نص حادث گردیده، متفق اند، این حکم درباره تمامی گونه­ های عرف جاری است، مکتب عرف شیعه روایت ضعیف را توانمند ردع عرف نمی­داند و بر این باور است که ردع جز به صورت جدی و متناسب با قوت عرف و به وسیله­ منبع و نهی­های مکرر به ویژه در مواردی که میدان کاربرد عرف به شمار می ­آید، امکان پذیر نیست.هم­چنین ادله­ی امارات را تنها هنگامی مقدم بر عرف و احکام عقلایی می­شمارد که اماره­ی مورد نظر، خود از امارات عقلایی شمرده نشود.[۶۸]

۱-۲ گونه شناسی عرف

عرف پدیده­ای بر آمده از نیازهای اجتماعی است که مردم همواره آن را به طور مکرر و از روی اراده و بدون احساس نفرت و کراهت انجام می­ دهند، این پدیده­ اجتماعی که به مرور زمان به صورت یک قاعده­ حقوقی در آمده است و از نیروی الزام آور بهره­مند می­گردد، دارای اصطلاحات و گونه ­هایی است که در فقه و حقوق اسلام به شیوه ­های گوناگون از آن­ها نام برده شده و مورد استفاده قرار ‌گرفته‌اند، لذا آگاهی بر هر یک از آن­ها لازم است.

مراد از عرف تنها عادت و رسم حقوقی الزام آور ‌می‌باشد که در دانش حقوق به عنوان دومین منبع حقوق و در فقه اسلام نیز پس از کتاب و سنت به عنوان یکی از منابع کاشف به شمار می ­آید. از این رو، روشن می­گردد که «عرف علما» از محل بحث خارج است، زیرا عرف علما که گاهی از آن به «عرف قضایی» هم معتبر می­ شود، زاییده­ی رسم و عادت علما و دارای جنبه­ استنباطی است، یعنی استنباطی است که افراد متخصص از پاره­ی اصول ارائه می­ دهند، در حالی که عرف به معنای خاص کلمه، رسم و روش توده­ی مردم است، هم چنین باید گفت که «عرف مذهبی» نیز از محل بحث خارج است، زیرا منظور از «عرف مسلم در مذهب» چیزی غیر از قواعد و عادات قومی و محلی­ای است که پیروان مذاهب رسمی به آن انس ‌گرفته‌اند.[۶۹]

عرف مذهبی و عرف علما از محل بحث خارج­اند، ولی از آن جا که شناخت عرف علما و عرف مذهبی در شناخت بهتر عرف و گونه­ های آن مؤثر است و نیز به جهت آن که قانون در پاره­ای از موارد، عرف مذهبی را مورد توجه قرار می­دهد، اشاره به آن دو شایسته است.

۱-۲-۱ عرف به اعتبار سببیت

عرف به اعتبار سبب به دو گونه­ عرف لفظی و عرف عملی بخش پذیر است.

۱-۲-۱-۱ عرف لفظی

عرف لفظی، عرف محاوره یا عرف استعمالی است که در گذشته با عناوینی همچون «عرف التخاطب»، «عاده اهل اللسان»، «عاده اهل اللغه» نام برده می­شد و در دایره­ی واژگان مورد توجه است، عرف لفظی عبارت است از شیوه­ همه اهل یک زبان یا گروهی از آنان در استعمال واژه یا عبارتی در معنا و مراد معین، خواه آن معنای معین مترادف با معنای حقیقی لغوی باشد یا نباشد.[۷۰]

این شیوه­ استعمال واژه که از آن به عنوان حقیقت عرفیه یاد می­ شود، در بسیاری از موارد، مترادف و همسان با معنای حقیقی لغوی است، اما باید دانست که تجلی عرف لفظی، صرفاً در قالب بیان اهل لغت و قواعد و قوانین ادبی مقبول و رایج خلاصه نمی­ شود، بلکه گاه معنای یک لفظ و اصطلاح در میان عرف و مردم، متفاوت از معنای لغوی آن رواج پیدا می­ کند، به طوری که هنگام شنیدن آن لفظ بدون هیچ قرینه­ای آن معنا به ذهن متبادر می­ شود.این مورد نیز نمونه ­ای از عرف لفظی تلقی می­ شود، مانند کاربرد لفظ «دابه» ‌در مورد حیوان چهارپا، در حالی که در لغت برای «حیوان جنبنده» وضع شده است.[۷۱]

گروهی از علمای فقه و اصول از موارد وحدت معنای حقیقی عرفی و معنای حقیقی لغوی غفلت کرده و عرف لفظی و حقیقت عرفیه را به موارد افتراق اختصاص داده ­اند و آن را شیوه­ اهل یک زبان در استعمال واژه یا عبارتی در غیر از معنای اصلی و لغوی می دانند،این دیدگاه با چالش دیگری روبرو است و آن این که معنای اصلی، همان معنای حقیقی عرفی است نه معنای حقیقی لغوی ،اصالت و استقلالی ندارد،بلکه اعتبار فقهی آن به جهت طریقیت و کاشفیت آن نیز در مواردی است که اهل لغت، بریک معنای واحدی برای واژه به عنوان معنای حقیقی اتفاق داشته باشند، در غیر این صورت، از اعتبار طریقی نیز برخوردار نیست.[۷۲]

۱-۲-۱-۲عرف عملی

عرف عملی که در برابر عرف لفظی قرار دارد، عرفی است که در بخشی از کارهای ویژه­ی مردم خودنمایی می­ کند و جامعه در عمل، رفتار خود را بر آن منطبق می­سازد، همانند بیع معاطات در بسیاری از جوامع.[۷۳]

عرف عملی به دو گونه بخش پذیر است:

الف) عرف­های اعمال عادی زندگی

ب)عرف­های معاملات

مراد از عرف­های اعمال عادی زندگی آن اموری است که مردم در زندگی روزمره خویش به آن­ها خو گرفته و در زندگی فردی یا اجتماعی آنان به صورت یک امر رایج و معمولی در آمده و بر حسب عادت به سیاق آن­ها رفتار می­نمایند، این گونه عرف­ها و عادت­ها اگر چه خود از امور حقوقی به شمار نمی­آیند، ولی ممکن است منشأ آثار حقوقی مختلفی گردیده و در توجیه احکام و معاملات به ایفای نقش بپردازند، همانند نوع استفاده از املاک و حیوانات در هر منطقه که می ­تواند در توجیه و روشن شدن پاره­ای از نکات مبهم عقد اجاره کمک نماید.منظور از عرف­های معاملات، تصرفاتی است که قصد از آن­ها انشاء و ایجاد حقوق و یا تسویه و اسقاط آن ‌می‌باشد، مانند نکاح، بیع، قبض و تسلیم.[۷۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:25:00 ب.ظ ]




شکل ۲-۲: نظریه رفتار طرح ریزی شده (دشتی، ۱۳۹۲)

۲-۳-۴-۳- نظریه های روان تحلیل گری

دیدگاه های روان پویشی نیز به چشم اندازهای روان شناختی وابستگی دارویی کمک کرده‌اند. در اینجا عقیده عمومی بر آن است که مصرف دارو وسیله ای است برای جبران عملکرد معیوب خود. دیدگاه های اولیه به تمرکز بر «وابستگی دهانی » و سایقهای لیبیدویی گرایش داشتند، اما دیدگاه های جدیدتر اعتیادها را بیانگر کمبود اساسی در رشد و عاطفه خود می دانند. داروها برای کاستن از حالت‌های هیجانی آزارنده یا به عنوان یک مکانیزم دفاعی در ارتباط با تعارض درونی مصرف می‌شوند. اختلال در رشد اولیه، بویژه در خصوص روابط با دیگران می‌تواند آسیب پذیری را افزایش دهد. نیاز به داروها به صورت انعکاسی کمبودهای شیء یا موضوع نیز در نظر گرفته شده است؛ در این دیدگاه دارو به عنوان یک کمک بیرونی یا موضوع موقت برای حفظ کردن احساسی بهزیستی عمل می‌کند. اگر در مدت سال‌های رشد، در برقراری روابط مثبت تجربه کمی وجود داشته باشد، برقرار کردن رابطه صمیمی در بزرگسالی می‌تواند به ویژه استرس زا باشد. مصرف داروها برای کنار آمدن با اضطراب مربوط به صمیمیت، بخصوصی در مدت نوجوانی، توسط چندین نظریه پرداز مورد توجه قرار گرفته است (عبدالله پور، ۱۳۹۰).

دفاعی در ارتباط با تعارض درونی مصرف می‌شوند. اختلال در رشد اولیه، بویژه در خصوص روابط با دیگران می‌تواند آسیب پذیری را افزایش دهد. نیاز به داروها به صورت انعکاسی کمبودهای شیء یا موضوع نیز در نظر گرفته شده است؛ در این دیدگاه دارو به عنوان یک کمک بیرونی یا موضوع موقت برای حفظ کردن احساسی بهزیستی عمل می‌کند. اگر در مدت سال‌های رشد، در برقراری روابط مثبت تجربه کمی وجود داشته باشد، برقرار کردن رابطه صمیمی در بزرگسالی می‌تواند به ویژه استرس زا باشد. مصرف داروها برای کنار آمدن با اضطراب مربوط به صمیمیت، بخصوصی در مدت نوجوانی، توسط چندین نظریه پرداز مورد توجه قرار گرفته است (روزنهان و سلیگمن، ترجمه: سید محمدی، ۱۳۸۰).

۲-۳-۴-۴- نظریه رفتارگرایان شناختی

رفتارگرایان شناختی دارای دیدگاه های متفاوتی هستند. آن ها رفتارهای ناسازگارانه را به عنوان محصول عقاید غیر عادی درباره خود و محیط می دانند. در این دیدگاه الکلیسم و وابستگی به مواد، مکانیسم های سازشی ناسازگارانه هستند که با افزایش مهارت‌های حل مسئله و مهارت‌های سازشی ، می توان آن ها را کاهش داد. آن ها بیشتر به پدیده عود و راه اندازهایی که در ارتباط با نوشیدن زیاد الکل یا سوء استفاده از مواد می‌باشند، متمرکز هستند. در این دیدگاه، درمان به عنوان کاهش خطر از طریق پیش‌بینی موقعیتهای پر خطر تصور می شود. با پیش‌بینی این موقعیت‌ها می توان راهکارهای چاره سازی را اندیشید، آزمایش کرد و به مرحله اجرا در آورد(رضائی نژاد، ۱۳۹۳).

۲-۳-۴-۵- نظریه کاهش تنش یا استرس

این نظریه به طور وسیعی ریشه در اصول یادگیری – شناختی دارد. رفتار سوء مصرف مواد پاداشی دربر دارد که آن منجر به کاهش تنش ناشی از ترسی، تعارضی یا ناکامی می شود. تئوری کاهش تنش مبتنی بر سیستم پاداشی مصرف مواد است: تنش، همان‌ طور که با مفاهیمی چون ترس یا اضطراب مرتبط است، از طریق نوشیدن الکلی یا مصرف دیگر مواد کاهش می‌یابد. ‌بنابرین‏ مصرف الکلی و مواد دیگر در یک تلاش برای تعدیل تجارب روانشناختی ناخوشایند و کاهش تنش فراگرفته شده اند (داجن و شی[۳۱]، ۲۰۰۰).

۲-۳-۴-۶- الگوهای تقویت مثبت

الگوهای تقویت مثبت بر آثار لذت بخش و وجد آور داروها تأکید می‌کنند و اعلام می دارند که این آثار تقویت کننده، علت اصلی مصرف داروهاست این واقعیت که داروهای روان گردان متعدد، تقویت کننده ای مثبت نیرومندی هستند. این سؤال را پیش می کشد که کدام دستگاه های مغزی در آثار رفتارهای آن ها دخالت دارند. شاید شگفت آور نباشد که بسیاری از دستگاه هایی که معلوم شده میانجی پاداش‌های طبیعی (غذا، میل جنسی) می‌شوند ‌همان‌هایی هستند که تحت تأثیر داروهای تقویت کننده قرار می گیرند. بویژه، منطقه ای از مغز به نام هسته لمیده او گذرگاه های متصل به آن توجه زیادی را به خود جلب ‌کرده‌است. این هسته که در عمق پیش مغز پایه قرار دارد، از منطقه های کناری (لیمبیک) که اطلاعات مربوط به هیجان و خلق را پردازش می‌کنند، درون داد می‌گیرد. یکی از دروندادها حاوی انتقال دهنده عصبی دوپامین است. داروهایی چون کوکائین و آمفتامین که موجب شنگولی زیاد می‌شوند، مقدار دوپامین سیناپسی را تا اندازه زیادی افزایش می‌دهند. این حالت در چند منطقه مغزی روی می‌دهد، ولی افزایش در هسته لمیده برای آثار تقویت کننده اهمیت خاصی دارد. چندین فرضیه اهمیت ویژه دوپامین موجود در هسته لمیده را نه تنها به داروهای محرک روانی ” بلکه به دامنه وسیعی از مواد اعتیاد آور از جمله الکل، افیونها، نیکوتین و باربیتوراتها مربوط می دانند. گر چه فعال سازی دوپامین ممکن است ویژگی مشترک بسیاری از داروهای روان گردان باشد، دستگاه های شیمیایی دیگری نیز می‌توانند در آن نقش داشته باشند. برای مثال، مغز حاوی مواد «شبه مرفین» از خودش است که مواد شبه افیونی درون زاد” نام دارند. چند نوع ترکیبات شبه افیونی مثل انکفالین ها، اندروفین ها و دینورفین ها ” وجود دارند که در شبکه های گوناگون سراسر مغز یافت می‌شوند. این ترکیبات از نورونها آزاد می‌شوند و گیرنده های افیون را فعال می‌کنند. تصور می شود که دستگاه شبه افیونی نیز در تقویت زیستی و عاطفه نقش اساسی ایفا می‌کند. برای مثال مواد شبه افیونی می‌توانند مصرف غذا و پاسخ عاطفی به مزه شیرین را تنظیم کنند، و اعتقاد بر آن است که این مواد میانجی پاسخ به استرسی هیجانی و جسمانی می‌شوند. داروهای افیونی (مخدر) نظیر مرفین و هروئین بدون تردید از راه اثرگذاری بر گیرنده های افیونی مرکزی آثار روان گردان خود را تولید می‌کنند، و الکلی نیز می‌تواند دستگاه شبه افیونی را درگیر سازد. جالب اینکه گیرنده های افیون موجود در هسته لمیده می‌توانند به ویژه در «نشئه» افیون دخالت داشته باشند (دشتی، ۱۳۹۲).

۲-۳-۴-۷- استعداد ژنتیکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




تعداد
۳۶۰

در جدول ۵ همبستگی بین نگرش مذهبی و اختلال در عملکرد اجتماعی دانش

فرضیه سوم ) بین نگرش مذهبی با علائم اضطرابی دانش آموزان رابطه وجود دارد.

به منظور بررسی رابطه بین نگرش مذهبی با علائم اضطرابی دانش

جدول ۶- ضریب همبستگی بین نگرش مذهبی و اختلال در عملکرد اجتماعی دانش

علائم اضطرابی
نگرش مذهبی
ضریب همبستگی پیرسون
۷۸۳/۰-**
سطح معنی داری
۰۱/۰>p
تعداد
۳۶۰

در جدول ۶ همبستگی بین نگرش مذهبی و علائم اضطرابی در دانش

فرضیه چهارم) بین نگرش مذهبی با علائم افسردگی دانش آموزان رابطه وجود دارد.

به منظور بررسی رابطه بین نگرش مذهبی با علائم افسردگی دانش

جدول ۷- ضریب همبستگی بین نگرش مذهبی و اختلال در عملکرد افسردگی دانش

علائم افسردگی
نگرش مذهبی
ضریب همبستگی پیرسون
۴۰۳/۰-**
سطح معنی داری
۰۱/۰>p
تعداد
۳۶۰

در جدول ۷ همبستگی بین نگرش مذهبی و علائم افسردگی در دانش

فصل پنجم

بحث و نتیجه

    1. Religion ↑

    1. (http://maaref.porsemani.ir/node/5193) ↑

    1. .Viliam Jaims ↑

    1. Gorsuch R.L ↑

    1. Brown.L.B. ↑

    1. ‌ Fulton, A.S. ↑

    1. Erikson. E.H. ↑

    1. ‌ Adams – G.A. and Bennion.L. Kwisun Huh ↑

    1. Wrightsman Lawrences. ↑

    1. M .Debes ↑

    1. Kohen ↑

    1. Arnold ↑

    1. .Robert ↑

    1. Religious Attitude ↑

    1. Young & Mao ↑

    1. ۱- religious belief ↑

    1. ۲- religious affiliation ↑

    1. ۳-. subjective religiosity ↑

    1. ۴- religious quest ↑

    1. Mental Health ↑

    1. – Aykin ↑

    1. Medilexicon ↑

    1. World Health Organization ↑

    1. -Richmond ↑

    1. -William Sweetzer ↑

    1. – mental hygiene ↑

    1. -Isaac Ray ↑

    1. -Lora & Eversa ↑

    1. -Dorothea Dix ↑

    1. -Clifford Beers ↑

    1. -National Committee for Mental Hygiene ↑

    1. Richards, Campania, & Muse-Burke ↑

    1. prosocial behaviors ↑

    1. emotional expression ↑

    1. Self-destructive acts ↑

    1. Hufman ↑

    1. Myers, Sweeney, and Witmer ↑

    1. essence or spirituality ↑

    1. Self-direction ↑

    1. ۱- Sigmund Freud ↑

    1. Neurotic ↑

    1. Psychotic ↑

    1. ۱- Adler ↑

    1. ۱- Erik H.Erikson ↑

    1. ۲- Muray ↑

    1. ۱- Horney ↑

    1. ۱-Herry Stack Sulivan ↑

    1. ۲– AllPort ↑

    1. ۱-Erich Fromm ↑

    1. ۱-Jung ↑

    1. ۲-Frankel ↑

    1. ۱-Rogers ↑

    1. ۲- Albert Ellies ↑

    1. ۱-Skinner ↑

    1. ۲- William Glasser ↑

    1. Anxiety disorders ↑

    1. Panic disorder ↑

    1. Maltz ↑

    1. Phobia ↑

    1. Obsessive-compulsive disorder ↑

    1. Post-traumatic stress disorder ↑

    1. Mood disorders ↑

    1. Major depression ↑

    1. Bipolar disorder ↑

    1. Bipolar disorder ↑

    1. Mania ↑

    1. Schizoaffective ↑

    1. Mixed State ↑

    1. Dysthymia ↑

    1. pediatric autoimmune neuropsychiatric disorder ↑

    1. Trauma ↑

    1. autism ↑

    1. Dezutter, J., & Soenens, B., Hutsebaut, D ↑

    1. ۱-Turiano ↑

    1. ۲-Allport ↑

    1. ۱-Regnerurs ↑

    1. ۲- Elder ↑

    1. Maltby, John., & Day, Liza ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




سوال این است که آیا مقررات و قوانین موجود جوابگوی نیازها و خواست های یک نظام کارآمد، پویا و شایسته سالار می‌باشد؟آیا ساختار موجود می‌تواند اهداف و خط و مشی مبتنی بر یک نظام اداری صحیح و قانونمند را برآورده کند؟آیا به نقش و تاثیر انگیزه و روحیه در میان کارکنان توجه کافی مبذول می شود؟ آیا پرداخت حقوق و مزایا متناسب با لیاقت و کاردانی و صلاحیت افراد پرداخته می شود؟

در حقیقت نظام شایسته سالاری هویت خود را در تماس و ‌پاسخ‌گویی‌ ‌به این سوالات تعریف می‌کندو نظام هدفمند شایسته سالاری بر آن است که ‌به این سوالات جوری واکنش نشان دهد که رویکرد غایت مدار و شایسته سالار نظام حقوق اداری را ارتقا بخشد.

گفتار دوم: اصل تساوی در ورود به خدمت دولتی (اصل برابری فرصت شغلی)

اصل ۲۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آزادی افراد در ورود به مشاغل را پذیرفته و دولت را موظف می‌کند شرایط مساوی برای احراز مشاغل توسط افراد جامعه ایجاد نماید. علاوه بر این، ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز مقرر می‌کند: «هر کس حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی کشور خود نائل آید».

الزامی که از مقررات مذکور استنتاج می‌گردد، با عنوان اصل تساوی افراد در ورود به خدمت دولتی در حقوق اداری غالب کشورها پذیرفته شده است. ‌بنابرین‏ افراد جامعه باید از شرایط مساوی برای احراز مشاغل دولتی برخوردار باشند. از این رو تبعیض‌های جنسیتی، قومی، نژادی، مذهبی، سیاسی و … که ناقض این اصل هستند، بایستی از نظام استخدامی کشورها برچیده شوند. برای مثال ممنوعیت تصدی امر قضا توسط زنان در حقوق کشور ما، مغایر اصل برابری فرصت شغلی بوده و اصلاح آن لازم به نظر می‌رسد.

اما سؤالی که گاه مطرح می‌شود این است که آیا شناسایی شرط سن و تابعیت برای ورود به خدمت عمومی نقض اصل برابری فرصت شغلی است؟

در پاسخ ‌به این سؤال باید اذعان داشت، چون شرط سن و تابعیت در رابطه با کلیه افراد اجتماع اعمال می‌شود، لذا نمی‌توان شناسایی این شرایط را مغایر اصل تساوی افراد در ورود به خدمت عمومی تلقی نمود. به بیان دیگر، تبعیض در ورود به خدمت عمومی زمانی تحقق می‌یابد که شرایط استخدام فقط ناظر به برخی از افراد جامعه باشد.

علاوه بر این، شرایط مذکور مبنای عقلانی و منطقی نیز دارد. برای مثال اگر قانون‌گذار یکی از شرایط استخدام را دارا بودن حداقل ۲۰ و حداکثر ۴۰ سال می‌داند، ‌به این دلیل است که اولاً فرد آمادگی لازم برای تصدی خدمت دولتی را داشته باشد و ثانیاًً قبل از رسیدن به سن بازنشستگی کارآمدی خود را به دلیل کهولت سن از دست ندهد.

گفتار سوم: اصل تأمین رفاه کارکنان دولت

از دیگر اصولی که برای داشتن یک نظام اداری شایسته لازم است، اصل تأمین رفاه کارکنان خدمات عمومی و پلیس اداری است. ضرورت این اصل ناشی از آن است که عدم تأمین رفاه و نیازمندی مستخدمان سازمان‌های اداری، ناخواسته زمینه‌های فساد اداری و ناکارآمدی نظام اداری را فراهم می‌آورد.

اهمیت این اصل به قدری است که قواعد و مقررات ملی و همچنین موازین بین‌المللی بر آن تأکید نموده‌اند. ضمن اینکه باید توجه داشت، حمایت‌های تأمین اجتماعی که به منظور مقابله با مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و شغلی برای افراد پیش‌بینی می‌شود، برای نیل ‌به این اصل کافی نبوده و ضروری است ابزارهای تأمین رفاه اجتماعی برای کارکنان خدمات عمومی نیز مطمح‌نظر قانون‌گذار قرار گیرد.

گفتار چهارم: اصل حق دفاع از حقوق استخدامی

اشتغال و برخوداری از حقوق و مزایای رفاهی، اگرچه شروط لازم برای تحقق نظام اداری مطلوب به شمار می‌روند، ولی به هیچ وجه شرط کافی برای حصول ‌به این هدف نخواهند بود؛ در واقع کارکنان باید ابزارهای قانونی لازم را جهت دفاع از حقوق استخدامی خود داشته باشند.

در موازین بین‌المللی، حق تشکیل اتحادیه و سندیکاها، حق اعتصاب و حق دادخواهی اداری از جمله ابزارهایی است که می‌تواند به کارکنان کمک نماید تا از حقوق استخدامی خود دفاع نمایند. البته این اجماع نیز وجود دارد که می‌توان استفاده از این شیوه ها را از طریق قانون و به منظور حفظ مصالح عمومی، نظم اجتماعی و یا حقوق و آزادی‌های فردی محدود نمود.

به هر حال، نگرش اجمالی به نظام حقوق اداری ایران مبین آن است که اگرچه حق دسترسی به محاکم اداری از طریق مراجعه دیوان عدالت اداری تأمین شده است، لیکن حق تشکیل سندیکا و حق اعتصاب هنوز برای کارکنان خدمات عمومی شناسایی نشده است.

گفتار پنجم: اصل عدم تبعیض در پرداخت حقوق

در نظام اداری مطلوب، باید به کارکنانی که دارای وضعیت و شرایط استخدامی مشابه بوده و کار مساوی انجام می‌دهند، حقوق و دستمزد مساوی پرداخت گردد. ‌بنابرین‏ منظور از اصل عدم تبعیض در پرداخت حقوق این است که افراد باید برا ی کار با ارزش مساوی از حقوق برابر برخوردار بوده و هیچ نوع تمایزی بین آن ها وجود نداشته باشد.تلاش قانون‌گذار ما برای هماهنگ‌سازی حقوق و مزایا به سال ۱۳۷۰ بازمی‌گردد که قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق تصویب شد. این قانون اگرچه با هدف اجرای اصل حقوق مساوی برای کار مساوی وضع شد، اما اقداماتی که تاکنون صورت گرفته، در عمل به نتیجه مطلوب منجر نشده است.

گفتار ششم: اصل وجود امنیت شغلی

به موجب این اصل، شغل افراد را نمی‌توان به دلایل شخصی، قومی، جنسیتی، مذهبی و سیاسی و بدون وجود هر گونه دلیل قانونی سلب نمود. در این رابطه اصل ۲۸ قانون اساسی صراحتاً بیان می‌دارد شغل اشخاص مصون از تعرض است.

البته به طور مسلم، عدول از این اصل در مواردی که مستخدم دولتی مرتکب تخلفات اداری می‌شود، قابل توجیه بوده و موجب نقض امنیت شغلی کارکنان نمی‌باشد. در واقع زمانی می‌توانیم از نقض اصل امنیت شغلی سخن برانیم که مستخدمین در هر لحظه بیمِ از دست دادن شغل خود را به دلایل غیرقانونی و طبق سلایق شخصی مقامات اداری و سیاسی احساس کنند.

گفتار هفتم: اصل انضباط اداری

مستخدمین در کنار حقوق و مزایایی که از آن برخوردارند، مکلف به انجام وظایف قانونی و رعایت قواعد و مقررات اداری می‌باشند. مبرهن است انجام دقیق و شایسته این وظایف در سایه اصل انضباط اداری ممکن خواهد بود. ‌بنابرین‏ یکی از اصول اساسی و غیرقابل اجتناب در حقوق اداری، اصل انضباط اداری و رعایت مقررات مربوط به دستگاه متبوع می‌باشد.

گفتار هشتم: اصل آموزش مستمر کارکنان

یکی از خصیصه‌های بارز نظام اداری پویا و کارآمد، آموزش مستمر کارکنان در رابطه با وظایف و تکالیف شغلی آن ها‌ است. در واقع این امر موجب می‌شود نظام اداری روزآمد باشد.

این امر به قدری اهمیت دارد که امروزه بسیاری از سازمان‌های اداری، ارتقای شغل و بالتبع افزایش حقوق و مزایا را منوط به گذراندن دوره های آموزشی توسط کارکنان می‌دانند. ضمن اینکه تعدیل مدارک تحصیلی مأخوذه حین اشتغال، از دیگر روش‌های وقع نهادن به آموزش‌ حین خدمت به شمار می‌رود.

مبحث چهارم: تاریخچه قوانین استخدامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:24:00 ب.ظ ]




نظریه ها درجامعه شناسی هنر

در پرداختن به مباحث جامعه‌شناختی هنر‌ می‌‌توان از دو دسته از نظریه‌پردازان و اندیشمندان در این باب سخن به میان آورد. یکی اندیشمندان کلاسیک جامعه‌شناسی و دیگری جامعه‌شناسان معاصر. از میان جامعه‌شناسان کلاسیک‌ می‌‌توان به آرای و نظریات وبر و مارکس نام برد. فوکو و بوردیو نیز از مهم‌ترین جامعه‌شناسان معاصر به‌شمار‌ می‌‌آیند که آرای و نظریات آن‌ ها در جامعه‌شناسی هنر بسیار مطرح است.

    1. کارل مارکس[۴۲] ؛ همان طور که گفتیم مارکس یکی از اندیشمندان کلاسیک در جامعه‌شناسی هنر است. مارکس در تحلیل‌های خود از یک الگوی روبنا و زیربنا استفاده‌ می‌‌کند. طبق مفهوم مارکس واقعیت‌های اقتصادی ریشه (زیربنا) همه ایدئولوژی‌هاست که یکی از این ایدئولوژی‌ها هنر است.(معصوم بیگی، ۱۳۷۹: ص۱۴۸).

‌بنابرین‏ واقعیت‌های اقتصادی‌ می‌‌توانند منشا و زیربنای به وجود آمدن بسیاری از ایدئولوژی‌ها و ازجمله هنر باشد و اگر اوضاع اقتصادی و شیوه تولید در یک جامعه‌ای دگرگون شود هنر و جامعه هنری نیز دگرگون خواهد شد.

مارکس می‌گوید: ” تکامل سیاسی، حقوقی، فلسفی، مذهبی، ادبی، هنری و مانند آن بر تکامل اقتصادی استوار است. با این حال همه این‌ها در یکدیگر و نیز در شالوده اقتصادی تاثیر‌ می‌‌گذارد این نه بدان معنا است که موقعیت اقتصادی علت و یگانه فعال مایشاء است و هر چیز دیگری تنها تاثیری انفعالی دارد؛ بلکه برعکس کنش متقابل بر اساس ضرورت اقتصادی انجام‌ می‌‌پذیرد که در نهایت امر همواره خود را بر مسند‌ می‌‌نشاند.” یعنی با آنکه ایدئولوژی‌ها تکامل تاریخی مستقل ندارد، تاثیرگذاری تاریخی دارند(معصوم بیگی، ۱۳۷۹: ص۱۵۳).

  1. ماکس وبر[۴۳] ؛ وبر فرصت نیافت تا ‌در مورد جامعه‌شناسی هنر به طرح نظریات خود بپردازد. ‌بنابرین‏ از طریق برخی از مقالات او‌ می‌‌توانیم به دیدگاه او درباره هنر دست یابیم. آنچه از نوشته های وی به‌د‌ست‌ می‌‌یابد از این قرار است. وبر به مقایسه هنر در عصر رومی گوتیک و عصر رنسانس‌ می‌‌پردازد و سعی‌ می‌‌کند که تاثیر عقلانیت را در هر یک از این هنرها بررسی‌ کند. به عنوان نمونه در کلیسای گوتیک معماران با ایجاد قوس‌های تیزه‌دار در سقف و محاسبه یک اسکلت سبک‌تر و کاراتر توانستند کلیساهایی بسیار پیشرفته‌تر و زیباتر از کلیساهای گذشته بسازند که این نشان دهنده پیشرفت عقلانیت و تاثیر آن در کلیساهای گذشته بود.

وبر در بررسی تکامل سازها به سازهای زهی، به ‌ویژه آن‌هایی که دارای کلاویه هستند، مانند ارگ کلاوسن و پیانو، توجه خاصی نشان می‌دهد. همچنین وبر، سیر تحول ارگ را از زمان ارشمیدس تا عصر حاضر بررسی می‌کند. همچنین وبر اطلاعات ارزشمندی را نیز در خصوص خصوصیات جامعه‌شناختی سازها به دست می‌دهد. وی در بررسی خود نشان می‌دهد که ارگ از آغاز پیدایش و به وجود آمدنش چه در دربار امپراطوران رومی و چه در دربار امپراطوران روم شرقی یک ساز ویژه مناسبت‌های خاص بود و هنوز هم این ساز در خدمت موسیقی کلیسایی قرار دارد و موسیقی عامه مردم نیست در عوض کلارسن و پیانو از سازهای بودند که طبقه ممتاز و مرفه جامعه از آن استفاده می‌کردند(رامین، ۱۳۸۷: ص۹۸).

  1. میشل فوکو[۴۴] ؛ فوکو یکی از اندیشمندان معاصر است که موضوعات مورد مطالعه او بسیار گسترده بود. از تاریخ‌های دیوانگی و پزشکی تا ساختارهای دگرگونی‌پذیر دانش در فلسفه و علوم انسانی و از نقاشان و آثار هنری و … را در بر‌ می‌‌گرفت (احمدی، ۱۳۷۳: ص۱۴).

یکی از موضوعات مورد مطالعه فوکو هنر و آثار هنری است که در آن‌ ها آثار هنری را مورد بررسی قرار داده است و تاثیر فضای فکری آن زمان را در آن‌ ها مورد بررسی قرار داده است. فوکو در بررسی آثار هنری سه نکته را در نظر‌ می‌‌گرفت:

نخست آثار هنری‌ می‌‌توانند تمامی فضای فکری و فرهنگی دوره خود را منعکس کند.

دوم، آثار هنری‌ می‌‌توانند در ذهن بیننده تصور فرد را از شخصیت انسانی به چالش بیندازد.

سوم، با کمک مفاهیم و سبک‌های هنری‌ می‌‌توانیم انسان را از نو تعریف کنیم(رامین، ۱۳۸۷: ص۵۸۳).

فوکو در کتاب واژگان و اشیا یک تحلیل به یادماندنی از دیه‌گو ولاسکز[۴۵] یعنی تابلوی ندیمه‌ها ارائه داده است. فوکو این تابلو را نمودی اصول بنیادینی‌ می‌‌داند که حال و هوای فکری و روحی دوره « کلاسیک» را تعریف‌ می‌‌کند. همچنین فوکو معتقد است که تابلوی این یک چپق نیست که مارگریت[۴۶] در سال ۱۹۲۶ نقاشی کرده‌ می‌‌تواند منعکس کننده فضای فکری آن دوره باشد.

فوکو در نوشته های خود درباره زبان و کنش‌های گفتمانی مقاله “مؤلف کیست؟ ” را‌ می‌‌نویسد. فوکو در این مقاله بیان‌ می‌‌کند که در معنای آثار و متون هنری نویسنده هیچ نقشی ندارد و باید حذف شود. فوکو معتقد بود که مفهوم مؤلف تا حدّ زیادی یک جعل تاریخی است و همواره در معرض بازنگری و انحلال و حذف قرار دارد و مفهوم مؤلّف در بستر جامعه ساخته می‌‌شود(رامین، ۱۳۸۷:ص ۵۸۷).

  1. پیر بوردیو[۴۷] ؛ مطالعات بوردیو در باب هنر ‌در مورد مصرف هنر بخش وسیعی از جامعه‌شناسی وی را تشکیل‌ می‌‌دهد. بوردیو در متاب عشق به هنر، الگوهای حضور بازدیدگنندگان در موزه‌های فرانسه را بررسی‌می‌‌کند. وی نتیجه‌ می‌‌گیرد که بین سلیقه و ذوق هنری افراد و طبقه اجتماعی و فرهنگ آن‌ ها رابطه وجود دارد. افرادی که به هنر تجربی انتزاعی اکسپرسیونستی و هنر پیچیده علاقه نشان‌ می‌‌دهند افرادی هستند که از لحاظ اقتصادی و فرهنگی در سطح بالایی قرار دارند و افرادی که به هنر کاربردی و تزیینی علاقه دارند افرادی از لحاظ اقتصادی و فرهنگی سطح پایین هستند. و مطالعات بعدی وبر ‌در مورد تولید هنر است که وی در کتاب بعدی خود درباره قواعد هنر‌ می‌‌نویسد که قواعدی که هنرمندان گمان‌ می‌‌برند که در آن واحد خود آن‌ ها را تشکیل‌ می‌‌دهند در واقع آن قواعد بازتولید جامعه هستند و جامعه آن‌ ها را به وجود آورده است. مثلاً در قرن نوزدهم تجار و صنعتگران قدرت زیادی داشتند و هنرمندان در کنار آن‌ ها از ارزش چندانی برخوردار نبودند ‌بنابرین‏ هنرمندان سعی‌ می‌‌کردند که خود را به تجار و صنعتگران نزدیک‌تر کنند و طرح دوستی با آن‌ ها را بریزند. ‌بنابرین‏ آثار هنری خود را طوری طراحی‌ می‌‌کردند که مطابق خواسته این قدرتمندان باشد(رامین، ۱۳۸۷: ص۶۲۰- ۶۱۹).

اصول کلی حاکم بر برنامه درسی هنر

امینی (۱۳۸۴) اصولی که برنامه درسی هنربایدبرمبنای آن طراحی گرددرا به شرح زیرمطرح و ارائه می‌کند.

  1. تربیت هنری باید دربرنامه درسی ‌از جایگاه کاملاً مستقل و تعریف شده برخوردارباشد.

با توجه به کارکردهای مختلف شناخت، عاطفی و مهارتی تربیت هنری، باید اقدامات اساسی در زمینه تعیین هویت، اعاده و بازشناسی نقش آن درنظام آموزش، بویژه مقطع ابتدایی انجام گیرد. بدیهی است تحقق کارکردهای مذکور، قبل از هر چیز، مستلزم آن است که دانش آموزان از فرصت کافی برای پرداختن و مشارکت در فعالیت های هنری مختلف برخوردارباشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:24:00 ب.ظ ]