نتیجه گیری
هر کدام از مکاتب تربیتی بشری با محدودیتها و چالشهایی جدی مواجهند. روند عملکرد این مکاتب برای یافتن راه صحیح تربیت اخلاقی، روندی مبتنی بر آزمون و خطا و توأم با افت و خیزاست که با هر خطا، حیات اخلاقی نسلی را از بین میبرد و فاجعه می آفریند.
نیز حوزه عملکرد این مکاتب، از حوزه زندگی مادی بشر فراتر نمی رود؛ چنان که فضیلت ارسطویی مبنایی برای تعریف، جز آرای محموده، و رسالتی برای انجام، جز تأمین سعادت مادی جامعه ندارد و در نحوه تربیت اخلاقی، به پیامد گروی روی می آورد، نیز وظیفه گرایی کانت، ضمن تکیه صرف بر امر تعلیم و نادیده انگاشتن اموری چون ضرورت تزکیه نفس، نقطه اوج تنزه اخلاقی بشر را در خود پیروی می جوید و از پرواز در افق های برتری چون خدا پیروی بازمی ماند؛ همچنین مکتب منفعت گرایی، انسان را صرفاً حیوانی می بیند که حتی در رفتارهای مؤمنانه و دگردوستانه، در پی منفعت شخصی و هواهای نفسانی خویش است لذا در تربیت مبتنی بر عوامل تقویت کننده بسنده میکند.
محصول و ثمره راهکارهای تربیتی این مکاتب، انسان امروزین است که انسانیت را انسانیت نام می نهد و روز به روز بر انحطاطش افزوده می شود(اسکینر، ۱۳۷۰، صص ۲۵-۲۲).
با توجه به بررسی نظریات تحقیق می توان گفت: با توجه به تعاریفی که از تربیت و اخلاق شد؛ از یک نظر می توان اخلاق را یکی از ارکان اساسی تربیت دانست یعنی وصول به هدف تربیت بدون اخلاق اجتناب ناپذیر است، و از نظر دیگر کسی را می توان تربیت شده نامید که از رذایل دور و متصّف به فضایل اخلاقی باشد. گرچه این اصل شرط کافی برای تربیت نیست اما شرط لازم هست ؛ یعنی درست است که تربیت آن ها با داشتن فضایل اخلاقی تکمیل نمی شود اما بی اخلاق نیز تربیت معنایی ندارد.
از دید دیگر می توان اخلاق را ثمره و نتیجه تربیت دانست. پس کسی که تربیت شده ترجیحاً رعایت اخلاق را نیز میکند، اما باز هم نمی توان اخلاق را تنها ثمره تربیت دانست، رشد ابعاد دیگر تربیت، مانند تفکر، عاطفه و غیره هر چند با اخلاق بی ارتباط نیست اما به طور مستقیم امری اخلاقی به حساب نمی آیند ؛ بنابرین تربیت از اخلاق کلی تر است و اخلاق زیر مجموعه تربیت قرار میگیرد. برای تربیت و اخلاق تفاوت های ذکر میکنند مانند اینکه اخلاق خاص انسان است و تربیت حیوان را هم شامل می شود. اخلاق تقدس دارد اما در تربیت قداستی نیست که با توجه به تعاریفی که ما از تربیت داشتیم، ایم مباحث مصداقی ندارد (حسینی دهشیری، ۱۳۷۰، ص ۶۸).
در مورد تربیت اخلاقی می توان چنین بیان کرد : در اکثر گفته ها و نظرات عالمان محققین و بزرگان تربیت اخلاقی چنین است ابتدا پرورش قوای ادراکی و عقلانی یعنی فرد خوب را از بد تشخیص دهد و بعد ایجاد انگیزه و تمایل برای عمل به خوبی باشد و در ضمن در فرد تمام فضائل و ارزش های انسانی تجلّی یابد. پس اول شناخت صحیح و بعد عمل کردن بر اساس شناخت صحیح است ؛ پس تربیت اخلاقی همان شکوفا سازی استعدادهای نهفته انسان ولی در جهت صحیح که همان انسان کامل و جهت کمال به سوی خدا است.
چکیده پژوهش ها و مقاله های انجام شده در ایران
بررسی برخی از سوابق پژوهش های انجام شده در قالب پایان نامه ها و مقاله ها مبین آن است که این پژوهش ها را می توان نیز به پنج گروه تقسیم کرد :
گروه اول : پژوهش هایی که در مورد تربیت، تربیت و نهج البلاغه است.
گروه دوم : پژوهش هایی که در مورد اخلاق، اخلاق و نهج البلاغه است.
گروه سوم : پژوهش هایی که در مورد تربیت اخلاقی، تربیت اخلاقی و نهج البلاغه است.
گروه چهارم : پژوهش هایی که با محوریت نهج البلاغه انجام شده است.
گروه پنجم : پژوهش هایی که در زمینه تربیت، اخلاق و تربیت اخلاقی که در خارج انجام شده است.
پژوهش های گروه اول
۱– قاسمی پور اناری (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «شناخت شناسی درالمیزان و استلزامات تربیتی آن» چنین میگوید : با توجه به نظر علامه طباطبائی آراستن نفس به تقوا، تزکیه نفس و تربیت آن به تربیتی صالح است، که مایه زیادتر شدن آن، و بقای آن است وضع نفس در فسق و فجور بر خلاف وضعی است که در صورت تقوا دارد. پس تزکیه آن جناب (حضرت محمد(ص)) مردم را به معنای آن است که ایشان را به نموی صالح رشد دهد، اخلاق فاضله و اعمال صالحه را عادتشان کند، در نتیجه در انسانیت خود به کمال برسند، و حالشان در دنیا و آخرت استقامت یابد، سعید زندگی کنند و سعید بمیرند» (المیزان ج ۱۹، ص۴۴۷).
۲ – افکوسی (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «تربیت در غرر الحکم» چنین بیان میکند: در هستی شناسی امام علی (ع) توجه به خالق هستی و کسب رضایت او، شناخت انسان به عنوان محور تربیت که شناخت ظرفیت ها و تواناییهای انسان و پرورش عقل در جهت کمال انسان، توجه به شناخت دنیا به عنوان جایگاه موقت زندگی او و توجه به آینده زندگانی و آینده نگری و به یاد مرگ بودن که اثرات تربیتی بسیاری دارد، انسان باید نسبت به خود و خدا شناخت بیشتری داشته باشد تا خود را به دنیای بی ارزش نفروشد و پستی ها را از خود دور کرده و به سمت کسب فضائل و مکارم اخلاقی برود و آنچه از دنیا مفید است بردارد و در ضمن انسان عاقبت اندیش باشد که در تربیت بسیار مهم است پس امام علی توصیه میکند برای اینکه تربیت انسان به بهترین نحو صورت گیرد و تمام ابعاد وجودی او رشد کند باید به موارد بالا که ذکر شد توجه کند.
۳ – یغمور (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان «آموزه های تربیتی مفاتیح الجنان» چنین است : ویژگی های خدا، انسان، دنیا و مرگ را بررسی کردهاست و در مورد تربیت انسان چنین بیان کردهاست انسان ممکن الخطاست ؛ حریص است و موجودی ضعیف است، حریص بودن را در جهت آنچه باعث خیر و مصلحت فرد و اجتماع به کار برد. ممکن الخطا بودن را می توان با شناخت فرامین الهی و کسب معرفت نسبت به اوامر و نواهی پروردگار، و انسان با ارتباط با خداوند و توکل و تکیه زدن بر او ضعف خود را جبران کند.
۴ – موسوی نسب (۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان «قرآن، تربیت، رویکرد سلامت» اینگونه بیان میکند که اصل «پیشگیری» به عنوان یک اصل سلبی، بر بسیاری اصول تربیتی دیگر مقدم است، هم از نظر رتبه و هم از نظر زمان. مطالعه و بررسی متون الهی نیز چنین قضاوتی را تأیید میکند ؛ چه آنکه «تقوی» به معنای اجتناب از موانع فساد، که روح تمام اخلاقیات اسلامی را تشکیل میدهد، در سراسر آموزه های قرآن و سنت موج می زند( به نقل از علوی، ۱۳۸۹، ص۲۰).
۴- قائمی مقدم (۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان «موعظه و نصیحت در قرآن» اینگونه نتیجه گرفت که با عنایت به آیات قرآن کریم، موعظه را می توان یکی از روش های تربیتی مؤثر نام برد. در این روش مربی از طریق انذار و ترساندن مخاطب از عواقب گناه، معصیت و عذاب دردناک اخروی و نیز بشارت دادن و امیدوار کردن او به نعمت ها و پاداش های الهی در دنیا و آخرت، متربی خود را به اطاعت خدا و انجام دستورات او فرا میخواند و از عصیان و نافرمانی خدا و دل دادگی به دنیا و پیروی هوای نفسانی بر حذر میدارد (به نقل از علوی، ۱۳۸۹، ص۲۱).
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:18:00 ب.ظ ]
|