کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



    • ام بنین[۳۱] و همکاران (۲۰۰۶) پژوهشی انجام دادنددرخصوص هوش هیجانی به عنوان یک عامل پیش‌بینی کننده رفتار در حوزه های مانند وضعیت اجتماعی و زندگی زناشویی. در این مقاله نویسندگان به شکافی در ادبیات تحقیق وچارچوب نظریات دست یافتند،در این تحقیق سه فرضیه را مورد بررسی قرار دادند تحت عنوان رابطه بین هوش و طلاق ، وضعیت داده و وضعیت به دست آورده ، نتایج سازگار با تاثیر مستقیم هوش در طلاق، خالص نسبت داده و وضعیت به دست آورد را به دست آوردند. نویسندگان با توضیح اثر بر روی نرخ طلاق از طریق سه جنبه متمایز اما مرتبط از هوش را توضیح دادند

  • جان دی مایر [۳۲]و همکاران (۱۹۹۰) در مقاله ای با چارچوب هوش هیجانی و بیان احساسات در خود و در برخی دیگر، مقررات مؤثر از احساسات در خود و دیگران، و استفاده از احساسات برای ایجاد انگیزه ، برنامه ریزی، و رسیدن به زندگی فرد به مواردی دست یافت. پس از آن به اکتشاف در ادبیات بر هوش ، و به خصوص هوش اجتماعی ، به بررسی جایگاه احساسات در مفاهیم هوش سنتی دست یافت. چارچوبی برای یکپارچه سازی تحقیق بر روی مهارت های مربوط به احساسات تشکیل داد در نهایت به بررسی اجزای هوش هیجانی دست زده و در نتیجه از بررسی موزد نظر به نقش هوش هیجانی در سلامت روان رسیده و راه برای تحقیقات بیشتر ارائه داد.

فصل سوم

روش شناسی پژوهش

مقدمه

تنوع موضوعات و مسائل اجتماعی موجب شده است محققان روش های متعدد و با کاهش خطای بیشتری را تجربه کنند به همین سبب روش های مختلفی به وجود آمده که هر یک در نوعی از تحقیقات کاربرد دارند. در حالت کلی روش‌ها به دو گروه کمی و کیفی قابل تقسیم هستند که هر یک به تناسب موضوع تحقیق کاربرد ویژه‌ای دارند. روش های کمی قابلیت تعمیم بیشتری دارند ولی نتایج آن منطقاً چندان پذیرفته شده نیست. در عوض روش های کیفی از لحاظ قابلیت اعتماد بیشتری دارند ولی از لحاظ تعمیم پذیری نمی‌توان بر آن اتکا کرد. در این پژوهش از زوایای مختلف این دو نگرش مورد بازنمایی و مقایسه قرار گرفته است. همچنین ابزارها و تکنیک‌های مورد استفاده در تحقیقات اجتماعی معرفی و کابرد آن ها نیز در هریک از تحقیقات کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است.

از آغاز تاریخ بشر درصدد پی بردن به قاعده و نظم موجود در پدیده ها و رویدادهای جهان اطراف خود بوده است. بدین جهت کشف قوانین،اصول و نظریه های حاکم بر پدیده ها و رویدادها نایل آمده است. اما باید توجه داشت که این قوانین و اصول تحت شرایط خاصی اعتبار دارد. این شرایط زیربنای صحت آن ها را تشکیل می‌دهد. (سرمد ودیگران ۲۰:۱۳۸۲)

شکی نیست که پی بردن به قاعده و نظم میان پدیده ها و رویدادها در علوم فیزیکی و زیستی در مقایسه با علوم انسانی و اجتماعی (از جمله علوم رفتاری) با سهولت بیشتری انجام می شود. زیرا موضوع اصلی در علوم انسانی و اجتماعی، انسان است (همان:۲۱).

باید توجه داشت که رفتار آدمی پیچیده است و عوامل بسیاری در آن دخالت دارد که به ظاهر آن را سازمان نایافته و حتی متناقض جلوه گر می‌کند. اما می توان با روش مناسب به شناخت آن پرداخت (همان:۲۰).

در انجام دادن پژوهش، به منظور کسب شناخت، باید مجموعه ای از گزاره ها (فرضیه یا سؤال‌‌های تحقیق) را تدوین کرد سپس آن ها را مورد آزمون قرار داد یا پاسخ آن ها را فراهم آورد. این امر، فرایند پژوهش را هدایت کرده و پژوهشگر را در به دست آوردن شناخت یاری می‌دهد. بر این اساس، روش تحقیق وسیله یا طریقه تعیین این امر است که چگونه یک گزاره تحقیق مورد تأیید قرار می‌گیرد یاری می شود. به عبارت دیگر،روش تحقیق چارچوب عملیات یا اقدامات جستجوگرانه برای تحقق هدف پژوهش،جهت آزمون فرضیه یا پاسخ دادن به سؤال‌‌های تحقیق را فراهم می آورد. (سرمد ودیگران ۲۲:۱۳۸۲).

به اعتقاد ساروخانی (۱۳۸۸) روش شناسی مطالعه منظم و منطقی اصولی است که تفحص علمی را راهبردی می‌کنند.

از این دیدگاه، روش شناسی به عنوان شاخه ای از منطق و یا حتی فلسفه است. دیدگاه دیگر روش شناسی را شاخه ای از علم می‌داند (ساروخانی ۲۲:۱۳۸۸).

در مقابل تالکوت پارسونز در اثرش “ساخت عمل اجتماعی” می نویسد: روش شناسی در اصل با روش های پژوهش تجربی نظیر آمارشناسی، مطالعه موردی، مصاحبه و غیره سروکار ندارد. بلکه ملاحظه زمینه‌های کلی برای اعتبار کار عملی است. سپس روش شناسی نه دقیقاً یک رشته فلسفی، و نه دقیقاً رشته ای علمی است. (پارسونز به نقل از ساروخانی ۲۲:۱۳۸۸)

در این فصل به موارد زیر پرداخته خواهد شد:

-روش تحقیق

– جامعه آماری

– نمونه و روش نمونه گیری تحقیق

– روش گردآوری داده ها

– ابزار جمع‌ آوری و آنالیز داده های تحقیق

۳-۱متغییر های تحقیق:

متغیر مشخصه یک عنصرپدیده موجود زنده و یا هر چیزی است که قابلیت تغییر داشته و می‌تواند مقادیر مختلفی را بپذیرد. آنچه اهمیت دارد آنکه باید دقت شود در هر تحقیق ما متغیرهای خاص خواهیم داشت و اینگونه نخواهد بود که همه آنچه در یک مطالعه به ‌عنوان متغیر حضور دارند برای تحقیق نامطلوب است. از سوی دیگر نوع متغیر علی‌رغم مشابه بودن عنوان از یک مطالعه به مطالعه دیگر ممکن است متفاوت باشد.

متغیر را ‌بر اساس عوامل مختلف به گونه های متفاوتی تقسیم بندی می کند:

متغیر مستقل: آن متغیری است که محقق تاثیر آن را بر سایر متغیرها مورد سنجش قرار می‌دهد.

متغیر وابسته: آن متغیری است که متغیر مستقل بر روی آن اثر می‌کنند

متغیر مداخله گر: آن متغییری است که بر روی رابطه علت معلولی بین دو یا چند متغیر تاثیر می‌گذارد و باعث قوی یا ضعیف شدن رابطه بین متغیرها از حد واقعی آن ها می شود.

متغیر مستقل در این تحقیق :

هوش هیجانی و مؤلفه‌ های آن (مهارت های درون فردی، مهارت های بین فردی، مقابله با فشار، سازگاری و خلق کلی)می‌باشد

اضطراب اجتماعی و مؤلفه‌ های آن( هراس اجتماعی و گذر اجتماعی ) می‌باشد.

ویژگی های شخصیتی ومولفه های آن می‌باشد.

متغییر وابسته در این تحقیق:

مراجعین متقاضی طلاق می‌باشد.

۳-۲ روش تحقیق:

روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است.

۳-۳ حجم نمونه:

در ابتدا یادآور می شوم بر مبنای مطالعات در ادبیات آماری، انتخاب حجم نمونه به عواملی مانند کمی یا کیفی بودن متغیر، اسمی، ترتیبی یا عددی بودن آن، حجم جامعه و نوع توزیع آماری جامعه بستگی دارد.

۳-۴ جامعه آماری:

جامعه آماری این پژوهش را کلیه مراجعه کنندگان طلاق به بخش معاینات پزشکی قانونی استان تهران در سال ۱۳۹۳ تشکیل می‌دهند که به طور کل ۹۶۳۱ نفر می‌باشند.البته برای صرفه جوئی در نیروی انسانی ، هزینه و وقت و رعایت سایر ملاحضات اجرائی به جای مطالعه بر روی تمامی افراد جامعه می توان نمونه ای از افراد جامعه را انتخاب و مورد تحقیق قراردادو این نمونه به طور معمول معرف آن جامعه بوده و کم و بیش ویژگی‌های افراد جامعه را دارد.

‌به این ترتیب از آنجا که بررسی بیش از ۹۰۰۰نفر با توجه به محدودیت های پژوهشی برای این پژوهش غیر ممکن بوداز روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد.حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران محاسبه می‌گردد که ۳۶۹ نفرارزیابی شد که برای اطمینان بیشتر۳۷۰نفر منظور گردید.

۳-۵ روش گردآوری اطلاعات:

روش گرد آوری اطلاعات ، می‌دانی و کتابخانه ای است.

۳-۶ ابزار گردآوری اطلاعات:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:28:00 ب.ظ ]




شواهد تجربی بیان می­ کند که بی­حوصلگی به طوریکسان (یکنواخت، ثابت) با برانگیختگی پایین یا بالا مشخص نمی­ شود (وات، ۲۰۰۲). هیل وپرکینز (۱۹۸۵) بیان ‌می‌کنند که بی­حوصلگی توسط یک مؤلفه شاخص (مثل یکنواختی ذهنی) و یک مؤلفه عاطفی (مثل ناکامی) مشخص می شود، اما هیچ مؤلفه فیزیولوژیکی واضحی شناخته نشده است. آنان (هیل وپرکینز، ۱۹۸۵) اظهار می‌کنند که فعالیت­های جذاب به عنوان فراهم کننده رضایت انگیزشی تفسیر می‌شوند و فعالیت­های خسته­کننده یک سطح بالایی از ناکامی ایجاد ‌می‌کنند. این مؤلفین استدلال ‌می‌کنند که وقتی تحریک به طور ذهنی یکنواخت تفسیر می­ شود و زمانی که تعدادکمی از ساختارها (سازه­ های) مناسب جهت احساس رضایت به کار برده می شود، و در نتیجه باعث سطح بالای ناکامی می شود (هیل وپرکینز، ۱۹۸۵). همخوان با نتیجه ­گیری کلی به دست­آمده توسط هیل و پرکینز (۱۹۸۵)، ماجینی[۱۸۳] (۲۰۰۰) اشاره کرده­است که بی­حوصلگی درمرز پژوهش­سایکوپاتولوژی (آسیب شناسی­روانی) و روان­زیست­شناختی (سایکوبیولوژی) قرار دارد و بی­حوصلگی مرضی (پاتولوژیک) نیاز به بررسی های دقیق تر در چندین حیطه تشخیصی دارد (به نقل از وات، ۲۰۰۲).

لری [۱۸۴] و همکاران (۱۹۸۶) بی­حوصلگی را به عنوان یک تجربه عاطفی مفهوم سازی کرده ­اند که با فرایندهای شناختی- توجهی مرتبط است، ­به ویژه این محققین بیان می‌کنند که میزان بی­حوصلگی تجربه شده توسط یک فرد با میزان تلاشی که فرد برای حفظ توجه مستمر روی یک محرک نیاز دارد مرتبط است، و این محرک خسته­کننده، ارزیابی می­ شود. لری و همکاران(۱۹۸۶) بیان کرده ­اند که تلاش برای حفظ سطح بهینه انگیختگی، با توجه کردن به محرک­های غیر جذاب، برای شروع بی­حوصلگی ضروری است و این چیزی است که آن را عدم رغبت متمایز می‌کند. نظرات بیان شده توسط لری (۱۹۸۶) تشابهاتی با جنبه­هایی از رویکرد تحولی هامیلتون(۱۹۸۱) دارد.

۲-۳-۳ رویکرد عوامل صنعتی- انسانی :

روانشناسان صنعتی سازمانی اولیه ( بارنت[۱۸۵] ، ۱۹۲۴، ۱۹۲۵؛ دیویس[۱۸۶] ، ۱۹۲۶؛ موزنبرگ[۱۸۷] ، ۱۹۱۳؛ تامپسون[۱۸۸] ، ۱۹۳۹؛ ویات[۱۸۹] ، ۱۹۲۷، ۱۹۲۹، ۱۹۳۴، ۱۹۳۹؛ کورن هازر[۱۹۰] ، ۱۹۲۲؛ میرز[۱۹۱] ، ۱۹۲۶؛ ویتلز[۱۹۲] ،۱۹۳۲؛ به نقل از وات ۲۰۰۲)، با مشکلاتی نظیرخستگی (فرسودگی)[۱۹۳] یکنواختی، بی­حوصلگی و متغیرهای دیگری­که شرایط کار می ­تواند روی عملکردهای شغلی تأثیرات سوء داشته باشد درگیر بودند.

در انگلستان، از سال۱۹۲۰ تا۱۹۴۰ یکسری گزارش بدوی (اصلی) به وسیله هیئت پژوهش- فرسودگی صنعتی[۱۹۴] (IFRB) که بعدها به نام­هیئت پژوهش سلامت صنعتی[۱۹۵] (IHRB) منتشر شد که بر افزایش نگرانی بی­حوصلگی مر تبط با کار و نیاز به بررسی ارتباط بین بی­حوصلگی و بازده کاری تأکید کرده بود (بارنت، ۱۹۲۵؛ ویات، ۱۹۳۴؛ ویات وفرازر[۱۹۶] ،۱۹۲۹؛ ویات ، ‌فرامرز واستوک[۱۹۷] ، ۱۹۲۹؛ ویات ، لاگدون[۱۹۸] واستوک، ۱۹۳۷؛ به نقل از وات، ۲۰۰۲).

‌در آمریکا با کار اصلی بارمک[۱۹۹] (۱۹۳۷، ۱۹۳۸،۱۹۳۹،۱۹۹۱؛ به نقل از وات ۲۰۰۲) برای اولین بار یک رویکرد تجربی به مطالعه بی­حوصلگی معرفی شد که متعاقباً توسط دیگر محققین معرفی شد (مثل: تراکری، بیلی وتاچسون، ۱۹۷۷؛ به نقل از وات،۲۰۰۲). بارمک (۱۹۳۸؛ به نقل از وات، ۲۰۰۲) پیشنهاد کرد که بی­ حوصلگی یک حالت تعارض بین گرایش به دنبال کردن یا دور شدن از یک موقعیت که به دلیل عدم انگیزه کافی به طور اساسی ناخوشایند شده ­است. پژوهش بارمک نشان داده­ است که ­استفاده از محرک­ها (مثل­کافئین، آمفتامین واندرفین) بی­حوصلگی را کاهش ­می­دهد. و پژوهش­هایی را که فرضیه انگیختگی را بررسی می‌کردند به حرکت واداشت (برلین، ۱۹۶۰، ۱۹۶۷؛ فیسک ومدی، ۱۹۶۱؛ به نقل از وات ۲۰۰۲).

در دهه ۱۹۴۰ و۱۹۵۰ مطالعات نسبتاً کمی که مستقیماً به بررسی بی­حوصلگی پرداخته بودند منتشر شد. علی­رغم تعداد کم، مطالعات قابل ذکری در این دوره­ زمانی منتشر شدکه به طور تجربی طراحی شده ­بودند و تفاوت فردی را درگرایش (آمادگی) به بی­حوصلگی مورد بررسی قرار داده­ بودند. برای مثال اسمیت[۲۰۰] (۱۹۵۵؛ به نقل از وات،۲۰۰۲) بررسی کرده­ بودکه چگونه متغیرهای معین شخصیتی بی­حوصلگی را در افراد مختلف در کارپیش بینی می­ کند، به همان شکلی که تغییر در بازده شغلی در یک کارخانه می‌تواند از خودسنجی بی­حوصلگی پیش‌بینی شود. اسمیت (۱۹۵۵؛ به نقل از وات،۲۰۰۲) یک ارتباط غیرقابل پیش ­بینی بین عملکردهای شغلی و رتبه بندی ذهنی بی­حوصلگی در بین کارکنان یک واحد صنعتی به دست آورد.

بااین حال اسمیت (۱۹۵۵؛ به نقل از وات۲۰۰۲) دریافت که کارکنانی که آمادگی بیشتری برای بی­حوصلگی داشتند، احتمالاً جوان، بی قرار و ناراضی بودند. هیچ حمایتی (تأییدی) برای هوش یا جاه­طلبی به عنوان پیش‌بینی­کننده مهم آمادگی (گرایش) به بی­حوصلگی به دست نیامد (همان منبع). همچنین هیل (۱۹۷۵؛ به نقل از وات۲۰۰۲) بین بی­حوصلگی و هوش ارتباط معناداری به دست نیاورد. هرچند دیگر محققین یک ارتباط معناداری بین هوش و گرایش به بی­حوصلگی گزارش کردند (دروری، ۱۹۸۲؛ فاگلمن[۲۰۱] ، ۱۹۷۶؛ رابینسون، ۱۹۷۵؛ ویات و همکاران ۱۹۲۹؛ به نقل از وات۲۰۰۲).

مک ورث[۲۰۲]، ۱۹۴۸؛ به نقل از وات (۲۰۰۲) گزارش کرد که همان طور که بی­حوصلگی افزایش پیدا می­ کند، آمادگی انجام کار (گوش به زنگی) کاهش پیدا می‌کند. کاس، وودانویچ، استانی وتایلور (۲۰۰۱) گزارش کردند که مقایسه دانشجویان با آمادگی بی­حوصلگی پایین و بالا نشان دادکه دانشجویان با آمادگی بی­حوصلگی بالا در نسخه کامپیوتری زمان سنج مک ورث عملکرد پایین داشتند (یک تست هوشیاری که آزمودنی‌ها باید به طور خلاصه انحرافات توالی خاصی از نقاط درخشان را که درجهت عقربه های ساعت بودند تشخیص می­دادند) . شبیه ‌به این تاکرای و همکاران (۱۹۷۷؛ به نقل از وات، ۲۰۰۲) دریافتند افرادی که بی­حوصلگی بالاتری در عمل شبیه سازی شده دیده بانی (مثل کنترل عبور ‌و مرور هوایی) تجربه ‌می‌کنند بیشتر احتمال دارد افت عملکرد نشان دهند نسبت به ‌افرادی که بی­حوصلگی کمتری گزارش ‌می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ب.ظ ]




در اکثر کشورهای دنیا بخش دولتی مسئول تدوین استانداردهای حسابداری است. تجربه کشورهای دیگر نشان می­دهدکه یک انجمن حرفه ای مانند جامعه حسابداران رسمی به دلایل مختلف نباید استانداردهای حسابداری را تدوین کند بلکه باید در تدوین آن مشارکت مؤثر داشته باشد. اگر دولت مسئولیت تدوین استانداردهای حسابداری را برعهده داشته باشدباید درخور توجهی از اعضای کمیته تدوین استانداردهای حسابداری از اعضای جامعه باشد و دیگر ‌گروه‌های ذینفع نیز در این مجموعه مشارکت داشته باشند. وی پیشنهاد می‌کند بخش دولتی باید استانداردهای حسابداری را با مشارکت مؤثر ‌گروه‌های ذینفع تدوین کند (بزرگ اصل: ۴۲).

مهدوی (۱۳۸۲) در مقاله ی خود با عنوان «‌پاسخ‌گویی‌ در بخش عمومی و نظام اطلاعات حسابداری در جمهوری اسلامی ایران» ضمن بررسی خصوصیات و ویژگی های خاص دولت و حکومت اسلامی در ایران به موضوع حسابداری دولتی و رابطه ی آن با فرهنگ پرداخته‌اند و با تشریح حسابداری بخش عمومی در ایران،پیشنهاد هایی جهت تغییر در نظام حسابداری ایران ارائه کرده‌اند. نویسنده در نهایت ‌به این نتیجه رسیده است که ایجاد تغییر در نظام حسابداری دولت جمهوری اسلامی ضروری است زیرا روش ها و رویه های کنونی حسابداری دولتی توانایی مرتفع ساختن اهداف منابع عمومی جامعه ‌را ندارد.‌در زمینه ی مبنای حسابداری نیز وجود مبنای نقدی در نظام بودجه بندی یکی دیگر از نقاط ضعف این نظام تلقی شده است.

باباجانی (۱۳۸۳) در پژوهش خود با عنوان «تحلیل مبانی نظری و قانونی سیستم حسابداری دستگاه های اجرایی کشور» ‌به این نتیجه رسیده است که نظام حسابداری مورد عمل دولت، از ظرفیت و قابلیت های لازم کنترل برنامه های مصوب، شناسایی و ثبت درآمدها و هزینه های واقعی سال مالی، انعکاس وضعیت و نتایج عملیات مالی هر یک از منابع مالی مستقل، برخوردار نیست. اگرچه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی، با تنظیم و ارائه صورت های مالی ماهانه و سالانه اقدام به گزارشگری مالی می‌کنند. با این حال قادر به ایفای مسئویت ‌پاسخ‌گویی‌ مالی نیستند.

از سوی دیگر وضعیت و نتایج عملیات مالی دولت، به عنوان واحد گزارشگر اصلی، در گزارش های مالی جامع و یک پارچه سالانه ‌و میان دوره ای منعکس و ارائه نمی شود. به همین دلیل دولت وظیفه ‌پاسخ‌گویی‌ خود را در قبلاً مردم و نمایندگان قانونی آن ها ‌در مورد مصرف منابع مالی عمومی به نحو صحیح و کامل انجام نمی دهد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد در حال حاضر قوانین و مقررات الزام آور برای تدوین چارچوب نظری، اصول و استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی دولتی وایجاد تحول در حسابداری مورد عمل نیز وجود ندارد.

متأسفانه دربخش دولتی تاکنون هیچ یک از مراجع قانونی مسئول تدوین کننده ی استانداردها از جمله سازمان حسابرسی و وزارت امور اقتصادی و دارایی گامی در جهت تدوین استانداردهای حسابداری دستگاه های اجرایی دولتی نداشته اند. در این زمینه تنها دستورالعمل های حسابداری که از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی و دیوان محاسبات کشور تهیه و برای اجراء به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی ابلاغ شده وجود دارد و چارچوب نظری اصول و استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی برای دولت و واحد های تابعه آن تدوین نشده است.

علی حکیمی نجف آبادی(۱۳۸۶)، در پایان نامه ی کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ضرورت تدوین استانداردهای حسابداری(مبتنی بر چارچوب نظری) برای دستگاه های اجرایی» بیان می‌دارد دولت هایی که از طریق آرای مردم انتخاب می‌شوند، مسئولیت دارند ‌در مورد اعمال خود به شهروندان پاسخ دهند. با توجه به اینکه ادای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ جوامع مردم سالار اغلب به صورت ارائه گزارش هایی ‌در مورد چگونگی مصرف منابع عمومی، دستیابی به اهداف مورد نظر و انجام مسئولیت های محوله است، نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولتی یکی از ابزارهای اصلی انتقال اطلاعات در این زمینه بوده و به دولت ها کمک می‌کند تا وظیفه ‌پاسخ‌گویی‌ خود را به نحو صحیحی انجام دهند در این پژوهش ضرورت تدوین استانداردهای حسابداری بر مبنای چارچوب نظری برای دستگاه های اجرایی دولتی و نقش آن در استقرار یک نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولتی بر مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ بررسی شده است.

پژوهش باباجانی عضوهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با عنوان “ارزیابی ظرفیت مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران “که در ‌فصل‌نامه مطالعات حسابداری شماره ۶ در تابستان ۱۳۸۳ منتشر شده است.

پژوهش جعفر باباجانی عضو هیئت عملی دانشگاه علامه طباطبایی با عنوان (ارزیابی ظرفیت مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ نظام حسابداری و گزارش گری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران )که در ‌فصل‌نامه مطالعات حسابداری شماره ۶ در تابستان ۱۳۸۳ منتشر شده است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی ظرفیت و قابلیت های مسئولیت های ‌پاسخ‌گویی‌ نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. برای انجام این منظور سه مرحله عملیاتی به شرح ذیل تدوین گردیده است.

الف) مطالعه و بررسی مبانی نظری نظام های حسابداری و گزارش گری مالی دولتی کشورهای نمونه به منظور تعیین عامل کلیدی و مؤثر در تحقیق و ارتقای سطح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ نظام حسابداری و گزارش گری های مالی دولتی

ب) نظرخواهی از جامعه تخصصی کشور ‌در مورد عوامل کلیدی مستخرجه از مبنای نظری حسابداری و گزارش گری مالی دولتی از طریق تحقیق دلفی ، به منظور انتخاب معیارهای قابل قبول برای ارزیابی نظام حسابداری مورد عمل دولت.

ج) مقایسه ویژگی های نظام حسابداری و گزارش گری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران با معیارهای منتخب جامعه تخصصی کشور به منظور ارزیابی ظرفیت و قابلیت های مسئولیت های ‌پاسخ‌گویی‌ نظام مذکور.

نتایج حاصل از مراحل سه گانه تحقیق نشان می‌دهد کهنظام حسابداری و گزارش گری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران از قابلیت های لازم برای ادای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ در زمینه‌های کنترل بودجه مصوب ، شناسایی و انعکاس درآمد و هزینه واقعی سالانه ، انعکاس دارایی سرمایه ای و بدیهی بلند مدت عمومی و انعکاس وضعیت و نتایج عملیات مالی در گزارش گری های مالی سالانه ، برخوردار نمی باشد.

پایان نامه آقای ناصر ریاحی نسب که برای اخذ درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات با راهنمایی جناب آقای دکتر قدرت اله طالب نیا و مشاوره آقای دکتر حمیدرضا وکیلی فرد با عنوان ارزیابی به کارگیری مبنای حسابداری تعهدی در نظام حسابداری شهرداری ها.

فرضیه های تحقیق

گزارشگری مالی بر مبنای حسابداری تعهدی موجب ارتقای سطح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ می شود، گزارشگری مالی بر مبنای حسابداری تعهدی موجب ارتقای سطح ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری می شود. در فرضیه اول معنی دار بودن یا نبودن رابطه استفاده از مبنای حسابداری تعهدی با تهیه اطلاعات مالی ‌در مورد دارایی ها، بدهی ها، درآمدها و هزینه ها همچنین التزام بودجه ای ، فرایند برنامه ریزی، کنترل بودجه ای و ایفای نقش مباشرت، مدیریت مورد بررسی قرار می گیرند. در فرضیه دوم معنی دار بودن یا نبودن رابطه استفاده از مبنای حسابداری تعهدی با مربوط بودن اطلاعات، قابل اتکا بودن و داشتن قابلیت مقایسه اطلاعات مالی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ب.ظ ]




انسان واقعی از نقش خود به عنوان جانشین خدا و واسطه میان آسمان و زمین و نیز قیم و حافظ زمین با خبر و آگاه است. وی از جاودانگی و کمال خویش، که در ورای قلمرو زمینی قرار گرفته غافل نیست. می‌داند که اعمال و افکارش بر وجود او تأثیر دارند و وضعیت بشری او پس از این زندگی زمینی، به واسطه همین اعمال و افکار ساخته می شود. وی در مقابل آن ها در پیشگاه خداوند مسئول است. انسان واقعی، خدا و جهان را در صورت خویش نمی بیند، بلکه در می‌یابد که واقعیت باطنی خود، آن صورتی است که صفات الهی را منعکس می‌سازد و واقعیت کیهانی به واسطه واقعیت باطنی او خلق شده است. ( همان، ص. ۲۸۲ ).

در نگاه سنت گرایان هر آن چیزی که نشانی از ذات قدسی حق را متجلی می‌سازد و به نوعی به آن مرتبط می شود، امری قدسی است. بهترین راه برای وصول به معنای امر قدسی از دیدگاه نصر مرتبط ساختن آن با ذات لایتغیر است؛ یعنی حق که هم محرک نامتحرک است و هم ذات سرمدی؛ حقی که فی حق ذاته، ذات قدسی است. ‌بنابرین‏، تجلی آن نیز در چارچوب زمان امری قدسی است، زیرا حامل نشان سرمدی است که در آن تجلی (مادی) حضور دارد، ‌بنابرین‏ علم قدسی که نصر آن را همان مابعدالطبیعه می‌داند، علم به امر قدسی و در نتیجه ذات نامتناهی و یا علم به حق است که مبدأالمبادی است. این علم علاوه بر اینکه علمی قدسی است، علم به امر قدسی نیز هست. (امامی جمعه،طالبی ،۱۳۹۱، ص. ۴۰ ).

نصر از نگاه سنت گرایان، انسان را مخلوقی ممتاز و خداگونه می‌داند و می‌گوید اگرچه انسان بر روی زمین زندگی می‌کند، اما فقط زمینی نیست، بلکه درمیان آسمان و زمین معلق است. هدف از خلقت وی، انعکاس نور بارگاه الاهی از مرکز کلی هستی بر محیط دایره آن، یعنی درون عالم است. همچنین از طریق انتشار آن نور و عمل به نوعی زندگی مطابق با واقعیت باطنی اش، که سنت از آن پرده برداشته است، حافظ هماهنگی در جهان می‌باشد. (نورمحمدی نجف آبادی، ۱۳۹۱، ص. ۱۰۶ ).

نصر حکمت جاوید را معرفتی می‌داند که همیشه بوده و خواهد بود و امری است جهان شمول که در میان اقوام و ملل مختلف همیشه و همه جا وجود داشته است و با اصول جهان شمول سروکار دارد. این معرفت تنها برای عقل شهودی قابل دستیابی است و جایگاهش قلب ادیان و سنن است و رسیدن به آن تنها از طریق همان سنت ها و روش‌هایی امکان پذیر است که پیام آسمانی یا ذات الهی که منشأ سنت هاست، آن ها را مقدس ساخته است. (نصر، ۱۳۸۲ ، ص. ۱۰۴ ).

نصر ردپای حکمت جاوید را در اندیشه‌های حکیمان مسلمان به وضوح نشان می‌دهد.او منبع این حقیقت یگانه را که به شکل های مختلفی متجلی می شود ، همان دین حق می‌داند و معتقد است باید آن را در تعالیم پیامبران باستان که سلسله آن به حضرت آدم (ع) می‌رسد، جستجو کرد و هرمس همان ادریس نبی و پدر فیلسوفان است. (نصر، ۱۳۸۰، ص. ۱۶۳ ).

دکترنصر درباره ماهیت علم مقدس می‌گوید:

«اصطلاح علم مقدس، برگردان «scientia sacra» لاتینی است؛ و این اصطلاح، نه به منزله خود معرفت مابعدالطبیعی، بلکه به منزله اطلاق اصول مابعدالطبیعی بر عالم کبیر، عالم صغیر، عالم طبیعی و عالم انسانی است. علم مقدس، تا حدی که علاوه بر روان آدمی، هنر و اندیشه او و جامعه انسانی، به ساحت های مختلف طبیعت می پردازد، علم به معنای مصطلح امروزی آن است؛ ولی تفاوت فاحشی هم با علم به معنای متعارف آن دارد؛ ازاین حیث که ریشه ها و اصولش در مابعدالطبیعه یا علم مقدس واقع است». (نصر، ۱۳۷۹، ص. ۲۵ ).

نصر علم مقدس را به عنوان دانش مقدس نهفته در قلب هر وحی و مرکز آن دایره که شامل سنت است تعریف می‌کند. علم مقدس به استفاده از دانش مقدس در حوزه های مختلف از واقعیت، جسمی و روحی اشاره می‌کند. تمدن های سنتی که در آن علوم درباره علوم مقدس بحث می شود در منشأ الهی بودن جهان اصرار دارند و این دیدگاه منجر به یک رابطه روشن از سلسله مراتب بین مطلق و نسبی، ابدی و زمانی، لازم و احتمالی می شود. (کالین، ۲۰۰۱، ص. ۴۴۶).

علم قدسی از نظر سنت گرایان «آن معرفت قدسی که در دل هر وحی ای موجود است و مرکز آن دایره ای است که سنت را در بر گرفته و راه کسب آن، وحی و شهود و تعقل است». در واقع ماهیت علم قدسی از سنخ مابعدالطبیعه است، اما نه مابعدالطبیعه ای صرفاً متکی به استدلالات صرف راسیونالیستی، بلکه مابعدالطبیعه ای که از آمیزه وحی و شهود و تعقل حاصل شده باشد و شاید بتوان مهمترین مدل آن را در حکمت متعالیه صدرالمتألهین شیرازی یافت. وی رابطه عقل و وحی در این مابعدالطبیعه را در این می‌داند که عقل برای به فعلیت رسیدن نیازمند وحی است و البته وحی باید با تأویل های عمیق عقلی و معنوی فهمیده شود. او دو فعالیت مهم قوه عاقله را تحلیل (=وظیفه عقل بحثی و استدلالی) و ترکیب (=وظیفه عقل شهودی) معرفی می‌کند و معتقد است وقتی عقل بحثی صرف، جای کل فرایند تعقل را می‌گیرد، ثمره آن قداست زدایی از معرفت می شود؛ اما اگر قوه عاقله این دو عمل را در پرتو وحی به درستی انجام دهد، آنگاه علم قدسی یا مابعدالطبیعه الهی حاصل می شود که نه صرفاً بیان نظری واقعیات، بلکه کار هدایت انسان به ذات قدسی را نیز عهده دار می شود. (سوزنچی، ۱۳۸۹، ص. ۲۹۱ ).

نصر با بررسی چهره های اصلی و مکاتب فکری که به شکل دادن سنت گرایی و دیدگاه های مسلمانان از خدا، جهان هستی، روح و بازگشت آن به خدا می پردازد نشان می‌دهد که قرآن پایه و معدن حکمت خالده به شمار می رود. (نصر، ۲۰۱۰، ص. ۱۱۲).

۳-۲- نقدتجددگرایی نصر

شاید در میان متفکرانی که به بحث از علم دینی پرداخته‌اند، سید حسین نصر عمیق ترین آشنایی را نسبت به ماهیت علم غربی دارد. وی هم در زمینه تاریخ علم تخصص دارد و هم آشنایی مناسبی با فلسفه و عرفان- نه تنها فلسفه و عرفان اسلامی، بلکه اغلب فلسفه ها و عرفان های شرقی- دارد، و با اینکه سال ها در فضای غربی زیسته، ولی از معدود متفکرانی است که ماهیت را در «علم تجربی» خلاصه نمی کند و اینگونه نیست که «علم تجربی موجود» را الگوی اصلی مفهوم « علم» قلمداد می‌کند و در این فضا به بحث از «علم دینی» بپردازد. به هر حال، بحث علم دینی یکی از مهمترین دغدغه های دکتر نصر است که وی ده ها کتاب و مقاله در این خصوص تألیف ‌کرده‌است و خود ایشان مهمترین اثر خود در این زمینه را کتاب معرفت و معنویت می‌داند که درآن جا تصویر کلی دیدگاه خود در باب ماهیت علم مطلوب را ارائه داده است. (سوزنچی، ۱۳۸۹، ص. ۲۸۷ ).

از نظر نصر، اشتباه محوری تجدّد و انسان متجدد این است که مبنای نظام فکری خویش را واقعیت جهان خارجی قرار داده است. واقعی ندانستن غیر مادیات، پوچ‏گرایی و نسبیت‏گرایی، که از ویژگی‏های جهان متجدد است، نتایج همان اشتباه محوری است. اما در تمام ‌سنت‌ها، محور اصلی واقعیت خداوند به مثابه حق است و هرچه غیر اوست، تنها واقعیتی نسبی دارد. اشتباه دیگر تجدّدگرایان ناشی از عدم استفاده از دو منبع همزاد معرفت، یعنی عقل و وحی است. (نصر، ۱۳۸۲، ص. ۱۲ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:27:00 ب.ظ ]




هرکجا مشکل، جواب آنجا رود هرکجا کشتی است، آب آنجا رود

گانیه[۵] (۱۹۷۷) معتقد است که حل مسئله مستلزم ترکیب دانش پیشین به صورت نظامی نوین و برتر است و همین امر حل مسئله را ممکن می‌سازد. حل مسئله به سازمان‌دهی مجدد اطلاعات موجود در حافظه، برای رسیدن به هدف خاص و جدید (مسئله حل‌شده) نیاز دارد و اگر مسئله اطلاعات جدید بیشتری را طلب کند، در این صورت فرایند کاوش و پویندگی در آن ضروری خواهد بود. موفقیت در حل مسئله به میزان توانایی ارتباط دانش و معلومات پیشین به مفاهیم مسئله بستگی دارد. طبق نظریه یادگیری شناختی آزوبل، یادگیری معنی‌دار دربرگیرنده ارتباط کارآمد و مؤثر بین دانش جدید و ساخت شناختی موجود است. (آزوبل، نواک، هنیسین، ۱۹۷۸)[۶] سه نوع ارتباط در فرایند یادگیری مؤثرند که عبارت‌اند از:

    1. ارتباط درونی در ساخت شناختی

    1. فعال‌سازی بخشی از ساخت شناختی در یادگیری

  1. ارتباط بیرونی بین ساخت شناختی موجود و محتوای جدید یادگیری

ارتباط نوع اول به چه گونگی ساخت شناختی یعنی قوی یا ضعیف بودن مربوط می‌شود. فعال‌سازی به میزان درستی ساخت شناختی بازیافت شده و درباره موضوع، ارتباط بیرونی به مربوط بودن موضوع جدید به زمینه پیشین وابستگی دارد. ‌در مورد ارتباط دانش موجود به دانش پیشین، دو نوع دانش موردنیاز در حل مسئله به عنوان عوامل اثرگذار شناخته‌شده‌اند (گابل و بونس ۱۹۹۴)[۷] یکی دانش خاص است که به طور مستقیم به مسئله ارتباط دارد و دیگری دانش غیر خاص است که به مسئله ارتباط دارد. هر دو دانش، به عنوان متغیر پیشین (ساخت شناختی) تلقی می‌شوند که در حل مسئله نقش عمده‌ای را ایفا می‌کنند.

در مواردی از بررسی عامیانه و عقل سلیم[۸] چنین برمی‌آید از آن به عنوان یک مانع، مشکل، یا موضوع پیچیده یاد می‌شود. در حالی که مسئله به‌منزله چالشی است که فرد، به طور فعال، بدان می‌پردازد و راه‌حل جدیدی را پیدا می‌کند. تکرار کنیم که مسئله عبارت از هدفی که فرد می‌خواهد به آن برسد، در حال حاضر نمی‌داند که چگونه به آن برسد. ملاحظه می‌شود که روش حل مسئله حالت کلی‌تر از روش پژوهشی است. روش‌های پژوهشی ممکن است دربرگیرنده بسیاری از روش‌های تدریس چون پرسش و پاسخ، مباحثه، روش استقرایی و مکاشفه‌ای باشد. (فتحی آذر، ۱۳۸۲: ۳۰۷ تا ۳۱۱)

همه‌ ما با مسائل مختلفی مواجه هستیم. نوع مسائلی که به طور روزمره با آن‌ ها سروکار داریم از این قبیل هستند، پیدا کردن راهی برای پرداختن صورت‌حساب‌ها، فراموش کردن نام فردی که در حال معرفی او به دوستتان هستید، تعیین وقت برای خرید آنچه احتیاج داریم، متوجه پنچری یکی از چرخ‌های ماشین شدن و بررسی طریقه‌ی عوض کردن آن. ما همه می‌دانیم که مشکلاتی داریم و موقعیت مشکل موقعیتی است پیچیده، اما واقعیت این است که آنچه برای یک نفر مشکل محسوب می‌شود شاید برای فرد دیگری مشکل نباشد. تفکر امری اساسی در حل مسئله محسوب می‌شود. در واقع حل مسئله‌یک نوع تفکر کاربردی است و می‌توان آن را با دو نوع دیگر تفکریعنی تفکر خلاق (واگرا) و تفکر انتقادی (تحلیلی) مقایسه کرد. این سه نوع تفکر رابطه‌ درونی نزدیکی با یکدیگر دارند. تفکر خلاق و تفکر انتقادی در اصل صورت‌های مختلف تفکر پژوهشی هستند که ممکن است به دو صورت ((پژوهش برای پژوهش))، یا ((پژوهش به منظور کاربرد در حل مسئله)) انجام شوند. (فیشر،۱۳۸۵: ۱۷۱)

۲-۱-۳- اهمیت حل مسئله[۹]

بسیاری از مردم حل مسئله را یک نوع راه‌حل خارجی[۱۰] می‌دانند؛ یعنی مسئله‌ای رخ خواهد داد و شما سراغ مسئله می‌روید و شیوه‌ای برای حل آن می‌یابید و در این صورت مشکل حل خواهد شد. ‌در صورتیکه چنین چیزی واقعیت ندارد.

بسیاری از مدیران حل مسئله را همانند کار آتش‌نشانی می‌دانند و البته ‌به این دلیل هم موردانتقاد قرار می‌گیرند زیرا این موضوع بدان معنا است که آن‌ ها نتوانسته‌اند علت واقعی مسئله را مشخص نمایند. ناتوانی در حل‌مسئله سال‌هاست که به عنوان علت عدم‌پیشرفت کارکنان تلقی‌ می‌شود.

انسان‌ همواره خود را اشرف مخلوقات و بهتر از سایر موجودات می‌داند. نویسندگان داستان‌های علمی، تخیلی، همواره با ذکر این نکته که موجودات سایر کُرات بهتر از ما هستند، موجب ترس ما می‌گردند. مسلماًً یک حلزون نمی‌تواند از بانک‌های اطلاعاتی استفاده کند، یا یک مدار الکترونیکی را طراحی کند. این‌ها برخی از مهارت‌های حل مسئله در انسان می‌باشند، اما اگر در زمینه یافتن غذا در یک مسیر پیچ در پیچ و سه بعدی، این موجودات را بررسی کنید با کمال تعجب متوجه خواهید شد که قدرت هدایت و عملکرد حلزون، همانند انسان است. می‌توان بسیاری از مسائل را به طبقات ساده، تقسیم کرد. توانایی ما انسان‌ها استثنایی نیست، ما نیز همانند حیوانات از یک فن‌آوری یکسان مغز و منبع یکسان اطلاعات حواس استفاده می‌کنیم. ما می‌توانیم با درک برخی شیوه های حل مسائل توسط حیوانات، راه‌هایی را برای بهبود عملکرد خودمان بیابیم.

بخش اعظم حل‌مسئله دربرگیرنده درک موقعیت‌های خاص در شرایطی خاص می‌باشد. اغلب، توانایی پرداختن به یک مسئله و حل آن، نیازمند تغییر درروش تفکر و نگریستن به آن مسئله از زاویه شرایطی متفاوت می‌باشد. حل مسئله صرفاً یک خصیصه انسانی نیست. عده بسیاری بر این عقیده‌اند که پستانداران لزوماًً دارای چنین خصیصه‌ای می‌باشند. اگرچه توانایی حیوانات در پرداختن به مسائل تفاوت‌های عمده‌ای با انسان‌ها دارد اما این امر بدان معنا نیست که می‌تواند از توانایی حل مسئله به عنوان ابزاری برای سنجش میزان هوش استفاده کرد.

استراتژی موردنظر آن است که حل مسائل باید همواره به دنبال یافتن ساده‌ترین راه ‌حل ‌ها باشد و کمترین واکنش‌های پیچیده را در پی داشته باشد. اگر متوجه می‌شویم که افراد به علامتی واکنش نشان نمی‌دهند نباید فرض کنیم که رفتار آن‌ ها خصمانه است، بلکه ممکن است آن‌ ها چنین علامتی را دریافت نکرده باشند. نمونه های بسیاری وجود دارد که راه‌حل پیچیده‌ای پیشنهادشده، در حالی که راه‌ حل ‌های به‌مراتب آسان‌تری هم وجود داشته ‌داشته‌اند. (گراهام،۱۳۷۸ :۳و ۵۵ تا ۵۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:27:00 ب.ظ ]