پوتیه ‌در مورد اشتباه در شخص طرف معامله ، میان کسی که شخصیت او علت عمده است و کسی که این گونه نیست فرق گذاشته و اولی را موجب بطلان دانست. او اشتباه دیگری زا نیز بر حقوق روم افزود که باید آن را اشتباه در « علت یا جهت تعهد » نامید. [۴۵]

با توجه در این پیشینه تاریخی و تأمل در آن ، حقوق دانان مشهور فرانسوی تأثیر و جایگاه جهل و اشتباه در قرارداد را در سه گروه مطرح کرده‌اند. [۴۶]

یک ) اشتباه مانع تراضی : [۴۷] در موردی است که بین دو طرف عقد سوء تفاهم رخ دهد و هر کدام مقصود دیگری را به غلط می فهمد ، چنین اشتباهی رضا را از بین می‌برد و مانع انعقاد عقد می شود و در نتیجه عقد را باطل می‌کند و آن در سه مورد است :

الف ) اشتباه در ماهیت عقد

ب ) اشتباه در شخص عاقد که شخصیت او عمده باشد ( پوتیه )

ج ) اشتباه در علت تعهد ( پوتیه )

دو ) اشتباه به عنوان عیب اراده : [۴۸] این اشتباه که موجب بطلان نسبی است نه بطلان مطلق ، یعنی دو طرف در نوع عقد و موضوع معامله و جهت تعهد به توافق رسیده اند ، ولی رضای آن ها ناشی از پندار نادرستی است که از واقعیت داشته اند ، مانند اشتباه در خود موضوع معامله یا در شخص طرف عقد که در ماده ۲۰۰ ق . م . ایران هم آمده است و ماده ۱۱۱۰ ق . م . فرانسه آن را مطرح ‌کرده‌است.

سه ) اشتباه بی اثر : [۴۹] این نوع اشتباه به قصد و رضا مطلقا ً لطمه ای وارد نمی کند ، در نتیجه نه قرارداد را باطل می‌کند و نه غیر نافذ.

به عنوان مثال می توان ‌به این موارد به عنوان اشتباه های غیر مؤثر اشاره کرد به مانند : اشتباه در اوصاف غیر اساسی ، اشتباه در طرف عقدی که شخصیت او عمده نباشد ، اشتباه در انگیزه ها و دواعی شخص در انعقاد معامله ، اشتباه در محاسبه و موارد دیگر …

۳ – ۱ – ۲ – گفتار سوم – پیشینه تاریخی جهل و اشتباه در قانون مدنی ایران

با بررسی سابقه تاریخی و انواع جهل و اشتباه در حقوق روم و فرانسه و صور مختلف آن به عنوان سردمداران نظام حقوقی کلاسیک غرب ، چشم انداز روشنی از بحث تأثیر جهل و اشتباه در اعمال حقوقی به دست می‌آید و زمینه را برای بررسی تاریخی آن در قانون مدنی ایران را مساعد می‌کند. قانون گذاران ایرانی بر اساس فقه جعفری و به پیروی از آرای مشهور فقها به تنظیم مواد قانون مدنی ایران پرداخته‌اند ، پس منبع اصلی مجموعه قوانین مدنی ایران را فقه امامیه تشکیل می‌دهد ، ولی در بعضی موارد گاه با توجه و گاه دیگر بدون توجه ، به اصول حقوق غرب متمایل شده اند ، مخصوصاً در قسمت تعهدات که با تغییراتی مواد قانون مدنی فرانسه را ترجمه نموده اند و از جمله آن مواد قانون مدنی مربوط به مسئله جهل و اشتباه است ، که آن را با الهام از قانون مدنی فرانسه تنظیم نموده اند کهالبته در این اقتباس ، اصول کلی فقه اسلامی کاملاً لحاظ شده است.

همین دوگانگی باعث برداشت های مختلف از مواد مذبور به نظریه اشتباه هم شده است ، ولی در عین حال قانون مدنی ایران با توجه به آرای فقهای امامیه ، راه مستقلی را طی نموده و این که آثار و احکام تئوری اشتباه در قانون مدنی ایران و فرانسه اختلاف اساسی و کلی دارند ، ‌بنابرین‏ برای رسیدن به درک صحیح از مواد ۱۹۹ تا ۲۰۱ ق . م . ایران که مواد عمده در باب مسئله جهل و اشتباه هستند ، مراجعه به سرچشمه های اصلی آن ضروری است.

با تأمل و تدبر در این مقدمه ‌بنابرین‏ می توان گفت : جایگاه و تأثیر جهل و اشتباه در قانون مدنی ایران را نیز می توان به سه دسته تقسیم کرد : [۵۰]

یک ) جهل و اشتباه موجب بطلان یا عدم نفوذ

دو ) اشتباه و جهل موجب خیار فسخ

سه ) اشتباه های بی تأثیر « تفصیل این سه قسم در فصول آینده خواهد آمد »

۴ – ۱ – ۲ – گفتار چهارم – تقابل جهل – عقل و جهل – علم و رویکرد تاریخی آن

در کتاب حکمت نامه پیامبر اعشم به طور کلی برای جهل مذموم ، چهار معنا متصور است :

اول : همه گونه نادانی

دوم : نادانی نسبت به علوم و معارف مفید و سازنده

سوم : نادانی نسبت به ضروری ترین معارف مورد نیاز انسان

چهارم : نیرویی در مقابل عقل و خرد [۵۱]

و هم چنین این که واژه عقل و خرد در زبان عرب به معنای نگه داشتن ، بازداشتن و حبس کردن است[۵۲] و همین عقل در سخن اندیشمندان و حکیمان ، معانی بسیار زیادی دارد. [۵۳]

و با جست و جو در احادیث ، سه معنا برایش به دست می‌آید :

یک ) نیرویی که بدان خوبی ها و بدی ها و تفاوت های و زمینه‌های آن ها ، شناخته می‌شوند و این ، معیار تکلیف شرعی است.

دو ) ملکه ای که به انتخاب خوبی ها و پرهیز از بدی ها فرا می‌خواند

سه ) تعقل و دانستن ، که در برابر جهل ( نادانی ) قرار می‌گیرد و بیش ترین استعمال عقل در احادیث ، معنای دوم و سوم است. [۵۴]

بعد از بررسی این دو لغت ، سوال مهمی که در این جا مطرح است این است که آیا جهل در مقابل عقل قرار گرفته است یا در مقابل علم قرار گرفته است ؟

در جواب باید گفت : در اکثر کتاب های لغت کلمه جهل نقطه مقابل عقل قرار گرفته است و هم چنین این که از دو تقابل « جهل – علم » و « جهل – عقل » در بین مردم تقابل اول بیش تر از تقابل دوم متعارف و مأنوس است.

اما در کتب روایی ، تقابل دوم « جهل – عقل » بیش تر از تقابل اول استعمال و کاربرد دارد ، به عبارتی عنوان علم و جهل را نخواهید یافت این ‌به این خاطر است که اسلام « جهل » به مفهوم چهارم را – که امری وجودی و در برابر عقل است – خطرناک تر از جهل به مفهوم دوم و سوم – که امری عدمی و در برابر « علم » است می‌داند. [۵۵]

به دلیل همین شیوع استعمال عقل در مقابل جهل در روایات ، باب اول از کتاب های روایی معتبر امامیه مثل اصول کافی ، به « عقل و جهل » نامگذاری شده است.

مثل حدیثی از امام صادق ( ع ) که در این کتاب آمده است و این معنا را به خوبی بیان می‌کند که به حدیث جنود عقل و جهل شناخته شده است ، وقتی که سماعه می فرماید :

« خدمت حضرت صادق ( ع ) بودم و جمعی از دوستانش هم حضور داشتند که ذکر عقل و جهل به میان آمد ، حضرت فرمود : عقل و لشکرش و جهل و لشکرش را بشناسید ، خدای ” عزوجل ” عقل را با نور خویش و از طرف راست عرش آفرید ، پس بدو فرمود : پس رو ، او پس رفت سپس فرمود : پیش آی ، پیش آمد. خدای تبارک و تعالی فرمود : تو را با عظمت آفریدم و به تمام آفریدگانم شرافت بخشیدم.

پس جهل را تاریک و از دریای شور و تلخ آفرید به او فرمود : پس رو ، پس رفت ، فرمود : پیش آی ، پیش نیامد فرمود : گردن کشی کردی ، و او را از رحمت خود دور ساخت. [۵۶] »

نتیجه این که از دو تقابل مذکور ، تقاضای اصلی میان عقل و جهل است و تقابل علم و جهل ، ناشی از تطورات مفهومی است که پس از عصر پیامبر ( ص ) رخ داده است.

« به نظر مرحوم مظفر انتقال فلسفه یونانی به جامعه مسلمانان ، موجب ظهور مفاهیم جدیدی برای برخی از واژه ها شده است که از جمله آن ها همین واژه جهل است. [۵۷] »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...