رابینسون: مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است؛ به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی به حداکثر رساندن سود را صورتی متعالی بخشد (رسولی،۱۳۸۹؛ عراقی و مهرانگیز ۱۳۸۳). دیویس[۱۲] درباره مسئولیت اجتماعی معتقد است: «مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمان های تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری کنند که در کنار کسب سود برای مؤسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد» (رسولی،۱۳۸۹؛ عراقی و مهرانگیز ۱۳۸۳). سترو[۱۳] و داگلاس[۱۴] در کتاب تجارت می‌گویند: «مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می‌گیرد» (عراقی،۱۳۸۳؛شیخیان عزیزی و باقری،۱۳۸۹؛قاهری،۱۳۸۹).

ایران نژاد پاریزی ‌در مورد مسئولیت اجتماعی می‌گوید: «مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه بر تأمین منابع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد» (ایران نژاد پاریزی،۱۳۸۹).

انجمن کیفیت آمریکا ( ASQ) ، «مسئولیت اجتماعی» را به عنوان رفتار و مشارکت تجاری مردم و سازمان ها از نظر اخلاقی با درنظر گرفتن جامعه، فرهنگ و اقتصاد تعریف نموده و آن را تلاشی می‌داند که افراد، سازمان ها

کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل (UNCTAD) مسئولیت اجتماعی شرکت ها را چنین تعریف می‌کند:

مسئولیت اجتماعی شرکت ها در پی این است که شرکت ها تا چه اندازه با اهداف و نیازهای جامعه در ارتباط هستند و چقدر روی اهداف و نیاز های جامعه تأثیر می‌گذارند. تمامی ‌گروه‌های اجتماعی مایلند کارکرد و نقش معینی را اعمال کنند یا بتوانند به مرور زمان باعث تحول جامعه شوند (چاوش باشی،۱۳۸۹).

ابعاد مسئولیت اجتماعی:

کارول[۱۵]، در مطالعه ای با عنوان «هرم مسئولیت اجتماعی بنگاه»، برای هر بنگاه چهار دسته مسئولیت اجتماعی قائل شده است. به تعبیر دیگر، او مسئولیت اجتماعی را برآیند چهار مؤلفه زیر می‌داند:

۱- اقتصادی؛

۲- رعایت قوانین و مقررات عمومی؛

۳- رعایت اخلاق کسب و کار؛

۴- مسئولیت های بشر دوستانه.

بعد اقتصادی: مهم ترین بعد مسئولیت اجتماعی سازمان ها، بعد اقتصادی است که در آن فعالیت ها و اقدامات اقتصادی مدنظر قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، مسئولیت اولیه هر سازمان کسب سود است، لذا وقتی که سازمان سود لازم را به دست آورد و حیات خود را تضمین کند، می‌تواند به مسئولیت های دیگر بپردازد. در حقیقت اهداف اولیه سازمانی در این بعد مورد توجه قرار می‌گیرد. سازمان ها موظفند نیازهای اقتصادی جامعه را برآورند و کالاها و خدمات مورد نیاز آن را تأمین کنند و انواع گروهای مردم را از فرایند کار بهره مند سازند (بزرگی،۱۳۸۳؛ قاهری،۱۳۸۹).

بعد قانونی: دومین بعد مسئولیت اجتماعی، بعد قانونی (حقوقی) است و سازمان ها ملزم می‌شوند که در چارچوب قوانین و مقررات عمومی عمل کنند. جامعه این قوانین را تعیین می‌کند و کلیه شهروندان و سازمان ها، موظف هستند ‌به این مقررات به عنوان یک ارزش اجتماعی احترام بگذارند، آن ها وظیفه دارند به بهداشت و ایمنی کارکنان و مصرف کنندگان خود توجه کنند، محیط زیست را آلوده نکنند، از معاملات درون سازمانی بپرهیزند، دنبال انحصار نروند و مرتکب تبعیض نشوند. بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را «التزام اجتماعی» نیز می‌گویند (بزرگی،۱۳۸۳؛ قاهری،۱۳۸۹).

بعد اخلاقی: سومین بعد مسئولیت اجتماعی سازمان ها، بعد اخلاقی است. از سازمان ها انتظار می رود که نظیر دیگر اعضای جامعه به ارزش ها، هنجارها، اعتقادات و باورهای مردم احترام گذاشته و شئونات اخلاقی را در فعالیت های خود مورد توجه قرار دهند. بعد اخلاقی مسئولیت اجتماعی را «‌پاسخ‌گویی‌ اجتماعی» می‌گویند. در این قلمرو اصولی چون صداقت، انصاف و احترام جای دارد (بزرگی،۱۳۸۳؛ قاهری،۱۳۸۹).

بعد انسان دوستی (عمومی و ملی): چهارمین بعد مسئولیت اجتماعی، بعد ملی است که شامل انتظارات، خواسته ها و سیاست های مدیران عالی در سطح کلان است. انتظار می رود مدیران و کارگزاران سازمان ها با نگرش همه جانبه و رعایت حفظ وحدت و مصالح عمومی کشور، تصمیمات و استراتژی های کلی را سر لوحه امور خود قرار داده و با دید بلند مدت تصمیم گیری کنند. بعد ملی مسئولیت اجتماعی را «مساعدت اجتماعی» می‌نامند. تعبیر دیگر کارول از این مؤلفه، «شهروند خوب» بودن است، یعنی مشارکت سازمان در انواع فعالیت هایی که معضلات جامعه را کاهش دهد و کیفیت زندگانی آن را بهبود بخشد (بزرگی،۱۳۸۳؛چاوش باشی،۱۳۸۹؛ قاهری،۱۳۸۹؛ کارول،۱۹۹۹).

مدل مسئولیت اجتماعی دیویس:

یک مدل کلی مسئولیت اجتماعی به وسیله کیت ارائه شده است. دیویس پنج قضیه عمده را فهرست کرده و توضیح می‌دهد که چرا و چگونه سازمان ها باید متعهد باشند تا اقداماتی را به عمل آورند که از رفاه جامعه و همچنین سازمان حمایت می‌کنند و آن ها را بهبود می بخشند:

۱- مسئولیت اجتماعی از قدرت اجتماعی ناشی می شود. دیویس استدلال می‌کند که به لحاظ اینکه سازمان ها قدرت اثرگذاری بر جامعه را دارند، لذا جامعه می‌تواند و باید آن ها را برای شرایط اجتماعی که از اعمال این قدرت ناشی می شود، مسئول بداند.

۲- سازمان ها باید به عنوان یک سیستم باز دوجانبه عمل کنند، بدین معنی که برای دریافت داده ها از جامعه و برای افشای عملیاتش به عموم باز باشد. دیویس توجیه می‌کند که باید ارتباطات باز و صادقانه بین سازمان ها و نمایندگان جامعه برای حفظ یا تثبیت و بهبود رفاه عموم وجود داشته باشد.

۳- هزینه های اجتماعی و مزایای یک فعالیت، محصول یا خدمت در صورتی که لازم است تداوم یابند، باید در تصمیم گیری کاملا محاسبه شوند.

۴- هزینه های اجتماعی مربوط به هر فعالیت، محصول یا خدمت باید به مشتری انتقال یابد. این ویژگی تأکید می‌کند که از کسب و کار نباید انتظار داشت که کاملا فعالیت هایی که ممکن است از نظر اجتماعی دارای مزایا باشد، اما از لحاظ اقتصادی نفع چندانی نداشته باشد، تأمین مالی کند.

۵- نهاد های بازرگانی (به مثابه شهروندان) مسئولیت دارند تا در مسائل اجتماعی که خارج از حوزه های عملیاتی معمول آن ها هستند، درگیر شوند. آخرین قضیه ‌به این نکته اشاره دارد که اگر کسب و کار دارای تخصصی است که می‌تواند مسئله اجتماعی را حل کند (لکن مستقیما به کار آن ارتباط ندارد)، باید مسئول شناخته شود و در حل مسئله اجتماعی مساعدت نماید (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۹؛ دیویس،۱۹۸۴).

فریدمن[۱۶] و مسئولیت اقتصادی

فریدمن ضمن اعلام التزام بنگاه ها به مسئولیت های قانونی، معتقد است مسئولیت اجتماعی کسب و کار، افزایش مداوم سود است. به بیان دیگر، تا زمانی که مسئولیت محدود برای سهام داران شرکت های اقتصادی به شکل قانونی وجود داشته باشد، شرکت ها هیچ گاه به طور کامل مسئولیت اجتماعی خود را نخواهند پذیرفت. در واقع، او مسئولیت اصلی بنگاه را مسئولیت اقتصادی می‌داند و مسئولیت های دیگر (از جمله بشردوستانه) را در زمره مسئولیت های بنگاه نمی داند (بزرگی،۱۳۸۳؛ قاهری،۱۳۸۹).

کارول[۱۷] و هرم مسئولیت اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...