۲-۶-۴) عوامل مؤثر بر محافظه کاری

تحقیقات متعددی عوامل وجود محافظه کاری در گزارش­های مالی را مورد بررسی قرار دادند. همان‌ طور که بیان شد، واتس(۲۰۰۳) این عوامل را در چهار مورد خلاصه ­می­ کند که شامل؛ وجود قراردادهای گوناگون بین واحد تجاری و ذی­نفعان برون سازمانی، احتمال طرح دعاوی حقوقی علیه واحد تجاری، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات پرداختنی و خنثی کردن تمایل ذاتی مدیران جهت ارائه گزارش­های اغراق آمیز. گوی و وریکچیلیا(۲۰۰۷) و لافوند و واتس(۲۰۰۸) بیان کردند که محافقظه­کاری عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سایر ذی­نفعان برون سازمانی واحد تجاری را کاهش می­دهد. زیمرمن(۱۹۸۳) و کردلر و شهریاری(۱۳۸۸) اظهار ‌می‌کنند که شرکت‌های بزرگ در تلاش برای کاستن از هزینه­ های سیاسی، در ارائه گزارش‌های مالی، محافظه ­کارانه عمل ‌می‌کنند. در مقابل ایتردیز (۲۰۱۱) بیان می­ کند، به دلیل بالا بودن مشکل نمایندگی در شرکت‌های کوچک و تازه تأسيس، محافظه کاری در این نوع شرکت‌ها بیشتر از شرکت‌های بزرگ است. یافته ­های کمیته مطالعاتی اراسموس(۲۰۱۰) گویای این است که بالا بودن اهرم و در نتیجه وجود کشمکش بین بستانکاران و سهام‌داران مخصوصا در حوزه سیاست‌های تقسیم سود، عاملی دیگر برای اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه است. تحقیقات زیادی مانند داروغ و استاغتون(۱۹۹۰)، داروغ(۱۹۹۰)، کارونا(۲۰۰۷و۲۰۰۸)، دهالیوال و همکاران(۲۰۰۸) و فلسام(۲۰۰۹)، بالا بودن تهدیدات رقابتی را از عوامل مهم اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه بیان کردند. و نهایتاً مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران (۱۳۸۶) از محافظه کاری به عنوان اصل احتیاط یاد کرده و آن را از خصوصیات کیفی اطلاعات مالی می­داند.

۲-۷) پیشینه تحقیق

برطبق­نظرسوندر(۱۹۹۷)ویژگی اصلی حسابرسی شرکت ارزیابی سیستم حسابداری می‌باشد.حسابرسی،عدم تقارن اطلاعاتی رابه وسیله ی دستیابی به اطلاعات مالی گزارش شده کاهش می‌دهد.سوندر هشدار می‌دهد که تصمیمات اغلب حسابرسان،‌بر اساس اعتقادات ‌و قضاوت آن ها درباره صورت‌های مالی گزارش شده درباره صورت‌های مالی گزارش شده وجنبه های اقتصادی ومالی مشتریان می‌باشد.به علاوه این قضاوت باتجربه حسابرس وارتباط باشرکت مورد حسابرسی مرتبط می‌باشد

بکروهمکاران(۱۹۹۸)نشان می ‌دهند که شرکت‌های حسابرسی شده به وسیله شرکت‌های حسابرسی بزرگترسطح پایین تری از رفتار خوشبینانه دارند.

واتزوهمکاران(۲۰۰۱)،واتز(۲۰۰۳) همچنین بال وکومار(۲۰۰۵)بحث می‌کنند که محافظه کاری در ایجاد روابط قراردادی بین شرکت واعتباردهندگانش،به منظور اطمینان نسبت به حداقل ضمانت برای تحقق تعهدات وکاهش احتمال توزیع نامناسب وجوه نقد به چند نماینده حائز اهمیت است .محافظه کاری کارایی اطلاعات حسابداری را باکاهش مدیریت خوش بینانه نتایج شرکت افزایش می‌دهد.بحث درباره مزیت اطلاعات حسابداری هنوز به عنوان یک موضوع بی نتیجه می‌باشد.محافظه کاری برکیفیت حسابرسی اثر می‌گذارد زیرا آن دستکاری اطلاعات حسابداری ‌را محدود می‌کند.

نیاز برای محافظه کاری با تئوری نمایندگی مطرح می شود که از این طریق مشکلاتی که بین مدیران و سهام‌داران روی جداسازی مدیریت ‌ ومالکان ظاهر می­ شود­را­حل کند.این موضوع به وسیله (واتز،۲۰۰۳)مورد بحث قرار گرفت بااین فرض­که گزارشات مالی منتشر شده به وسیله مدیران محافظه کارانه بودند،سهام‌داران ممکن است به کاهش حقوق مدیران برای جبران اختلاف ناشی از توجه مدیران به منافع شخصی شان متوسل شوند.برای جلوگیری از چنین وضعیتی مدیران ممکن است به ارائه حجم محافظه کاری بیشتر به عنوان نشانه ای از عدم توجه به منافع شخصی شان دست زنند.

مطالعات زیادی کیفیت حسابرسی وتوانایی آن برای کشف تقلب در صورت‌های مالی راامتحان ‌کرده‌است،که به حسابرس در­رسیدن به نظر­مناسب­درباره­منصفانه بودن صورت‌های مالی­کمک می­ کند.(چن و همکاران،۲۰۰۵)

محافظه کاری عدم تقارن اطلاعاتی وقیمت های نمایندگی را ازطریق کاهش توانایی وانگیزه مدیران برای به کار بردن عدم تقارن اطلاعاتی مرتبط باگزینه های رشد در جهت دستکاری صورت‌های مالی وخلق کردن عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر کاهش می‌دهد.(لافوندوواتز،۲۰۰۷)

فرانسیس ووانگ(۲۰۰۸)مشاهده کردند در شرکتهایی که به وسیله یک شرکت حسابرسی بزرگ ‌با درجه اعتباری بالاحسابرسی شده اند شناسایی زیان به موقع ترصورت می‌گیرد.

تغییرات ‌در الگوهای جبران خسارت,ریسک دعوی قضایی,واستانداردهای حسابداری می‌توانست سطح محافظه ­کاری در حسابداری را با تأخیر انداختن شناسایی سود افزایش دهد.(اسریواستاوا و همکاران,۲۰۰۸)

حمدان(۲۰۱۰)در مطالعه خود ‌به این نتیجه رسید که محافظه کاری به بهبود کیفیت گزارش‌های مالی کمک می‌کند.‌او همچنین یک ارتباط بین سطح بالای محافظه کاری حسابداری در شرکت‌های صنعتی بحرین وبهبود نظر ‌از حساب‌رسان خارجی تشخیص داد.

هوگن و جیتر(۱۹۹۹)، و همچنین، بانیستر و ویست(۲۰۰۱) نشان دادند که کیفیت حسابرسی ، هموارسازی سود را کاهش داده و در مواردی محدود می کند. باسو و همکاران (۲۰۰۲) چنگ و همکاران (۲۰۰۳)، و جنکینز و همکاران(۲۰۰۷) دریافتند که شرکت های حسابرسی شده توسط حسابرسان بزرگ تمایل بیشتری به اعمال محافظه کاری دارند.

همیلتون و همکاران (۲۰۰۵) و همچنین، لی (۲۰۰۷) ، در خصوص رابطه ی دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری دریافتند که با افزایش دوره ی تصدی حسابرس، محافظه کاری کاهش می‌یابد. به اعتقاد این گروه ، در سال های ابتدایی کار حسابرسان با صاحبکار جدید، حسابرسان ممکن است به دلیل ترس از طرح دعاوی حقوقی علیه آن ها که ممکن است در پی عدم شناخت کافی از فعالیت های صاحبکار پدید آید، رویه های محافظه کارانه تری از سوی صاحبکار خود در خواست کنند؛ اما با گسترش روابط و احتمالا کاهش استقلال، تمایلی برای مقاومت در برابر خواسته های مدیریت صاحبکار نداشته و ‌به این ترتیب، مدیران به گونه ای خوش بینانه به گزارشگری بپردازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...