این مقاله به طور خلاصه به قسمتی از موضوع ما پرداخته است. ما در این پایان نامه در صدد بررسی فقهی و حقوقی حکم غیابی در قانون آیین دادرسی کیفری ایران هستیم.

پایان نامه طرق شکایت از احکام و قرارها در حقوق کیفری ایران نوشته سلطان­علی شجاع ‌می‌باشد که در سال ۱۳۷۲ به نگارش درآمده است. محور بحث این پایان نامه تجدیدنظرخواهی، نحوه شکایت از قرارها، اعتراض به واخواهی و.. پرداخته است.

البته این پایان نامه در مباحث خود نیز به بحث حکم غیابی به صورت جزئی هم پرداخته است. ما در این مجموعه سعی داریم که به تمام مباحث مربوط به حکم غیابی در دو حوزه فقه و حقوق کیفری بپردازیم.

مقاله آثار قضایی حق­الله و حق­الناس نوشته محمد روحانی مقدم است که در سال ۱۳۸۴ تدوین گشته است.

نویسنده در این مقاله ابتدا معنای حق­الله و حق­الناس را از منظر فقها و حقوق ‌دانان بیان نموده و سپس به بیان آثار و ثمرات و احکام مترتب بر حق­الله و حق­الناس پرداخته است.

در حقیقت نویسنده سعی نموده مجموعه ­ای مستقل از این اثرات را که در کتب فقهی به صورت پراکنده به آن پرداخته شده جمع ­آوری نماید تا راهگشای دادرسان و قضات باشد.

مقاله آرای غیابی و واخواهی از آنان نوشته دکتر محمود مالمیر ‌می‌باشد که در سال ۱۳۸۳ در طی دو شماره تدوین شده است.

در این مقاله نویسنده ابتدا به تعریف حکم غیابی در فقه امامیه و حقوق پرداخته است وسپس در قسمت پایانی ضمن تعریف واخواهی، شرایط واخواهی را در حقوق مدنی و کیفری بررسی ‌کرده‌است. هر چند که این مقاله می ­تواند منبع مفیدی در نگارش پایان نامه ما محسوب شود اما به مبحث واخواهی به طور کامل نپرداخته است.

۳- ضرورت انجام تحقیق

حق حضور متهم یکی از لوازم دادرسی منصفانه در مراحل دادرسی کیفری است؛ که مقتضای ادله شرعیه دلالت بر همین می­ کند.

با توسعه و پیچیدگی روابط شهرنشینی در زمان ما شخص می ­تواند به عمل زشت تجاوز به حقوق دیگران دست بزند و در مرحله دادرسی برای همیشه خود را از طرف مجریان عدالت مخفی کند و طبیعی است که از این جهت ناامنی و عدم آسایش و بی­اطمینانی مردم به یکدیگر روز به روز افزایش

و امنیت جامعه دچار اختلال می­ شود. ‌بنابرین‏ تجویز حکم غیابی می ­تواند از حقوق زیان دیده در جامعه ی ما که بر اساس روابط اجتماعی استوار است حمایت نماید.

۴- بیان سؤال­های تحقیق

۱- آیا صدور حکم غیابی در دعاوی کیفری اصل تساوی سلاح و ترافعی بودن را نقض می­ کند؟

۲- علت صدور حکم غیابی در جرایم حق­الناس و عدم صدور حکم غیابی در جرایم حق­الله چیست؟

۳- آیا صدور حکم غیابی در نظام حقوقی ایران مبنای فقهی دارد؟

۵- فرضیه ­ها

۱- صدور حکم غیابی منافاتی با ترافعی بودن خصومات ندارد.

۲- علت عدم جواز رسیدگی غیابی در جرایم حق­الله ‌در دادرسی رفع مجازات بر پایه­ تخفیف و شبهه ‌می‌باشد، وعلت جواز در حق­الناس بنای حق­الناس برپایه­ی احتیاط است.

۳- مقررات حکم غیابی در نظام حقوقی قضایی ایران منطبق با فقه اسلامی ‌می‌باشد.

۶- هدف و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق

همان­ طور که بیان شد حکم غیابی در دادرسی و قضاوت از اهمیت زیادی برخوردار است؛ لذا هدف ما از انجام این پژوهش تبیین مبانی حقوقی حکم غیابی، بیان مبانی فقهی حکم غیابی، تبیین موارد انطباق و عدم انطباق نظام قضایی ایران در تبعیت از فقه ‌می‌باشد.

۷- جنبه جدید و نوآوری تحقیق

از آن­جا که حکم غیابی و مسائل مربوط به آن در قانون دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دارای احکام جدید ‌می‌باشد؛ لذا تحقیق درقانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ از جنبه­ های نوآوری این تحقیق است.

۸- بیان روش تحقیق

روش این پایان نامه توصیفی و تحلیلی می‌باشد و مطالب مربوطه به صورت کتابخانه ­ای از کتب حقوقی و فقهی و نرم افزار های مرتبط گردآوری شده است.

۹- ساماندهی تحقیق

این تحقیق با عنوان بررسی فقهی و حقوقی حکم غیابی با رویکردی به قانون جدید آیین دادرسی کیفری در ۴ فصل گردآوری شده است.

فصل اول به مفهوم­شناسی حکم غیابی و اصطلاحات مرتبط با آن می ­پردازد.

فصل دوم مبانی و شرایط شرعی و قانونی حکم غیابی بیان خواهد نمود.

فصل سوم و چهارم نیز به ترتیب به مبحث واخواهی و اجرای حکم غیابی و مسائل پیرامون آن در فقه وحقوق خواهیم پرداخت.

فصل اول :

مفهوم­شناسی حکم غیابی و اصطلاحات مرتبط با آن

موضوع حکم غیابی بعد از انقلاب اسلامی با توجه به تقسیم ­بندی جرایم به حق­الله و حق­الناس دچار محدودیت شد ومبنای اصلی صدور حکم غیابی همان ضابطه­ی تفکیک تشکیل داد.

لذا فصل حاضر از دو بخش گردآوری شده است که ابتدا در بخش اول به تعریف حکم غیابی و اصطلاحات مرتبط با آن می­پردازیم. در بخش دوم به اثبات موضوع حکم غیابی و بررسی دلایل آن بر اساس تفکیک جرایم بعد از انقلاب خواهیم پرداخت.

بخش اول : تعریف حکم غیابی و اصطلاحات مرتبط با آن

یکی از شرایط فهم و درک نظام کیفری اسلام تبیین دقیق عناصر تشکیل دهنده آن ‌می‌باشد.

به عبارت دیگرتعریف درست و دقیق یک اصطلاح در گرو شناخت دقیق آن در معنای لغوی و اصطلاحی است.

ازاین­رو تلاش نمودیم تا در این­جا به تعاریف لغوی و اصطلاحی موضوع بپردازیم.

گفتاراول: مفهوم حکم

واژه حکم اولین اصطلاحی است که قسمتی از موضوع ما را در برگرفته که در حقیقت شناخت آن ما را در تبیین موضوع حاضر یاری می­ نماید.

۱: مفهوم حکم در لغت

حکم در لغت چندین معنی دارد که از جمله آن ‌می‌توان به معانی زیر اشاره نمود.

الف: قضا: «حکم به معنای داوری کردن میان دو نفر ‌می‌باشد چه الزامی ایجاد کرده باشد و چه نکرده باشد.» (قرشی،۱۳۷۱،ج۱۶۱،۲)

ب: علم: دومین تعریفی که ارائه داده شده این است که در قرآن کریم حکم در برخی موارد در معنای علم آمده است. (فراهیدی، ۱۴۱۰، ج۳، ۶۷) خداوند در شأن حضرت یحیی می­فرمایند: « …وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا»«…….مادر کودکی به او دانایی عطا کردیم.» (سوره مریم(۱۹)، آیه­ی۱۲)

علامه طباطبایی (۱۳۷۴، ج۱۴، ۲۴) در ذیل این آیه مراد از حکم را علم به معارف الهی و کنار رفتن پرده غیب معرفی ‌کرده‌است.

هم­چنین واژه حکم در معانی دیگری چون منع، رجوع، حکمت، نبوت نیز به کار رفته است.

به نظر نگارنده حکم به معنای قضاوت کردن جامعترین تعریف ‌می‌باشد چرا که از خود لفظ، این معنا برداشت می­ شود که که داوری و قضاوت باید بر اساس علم و شناخت احکام آن باشد و هم­چنین داوری کردن برای اصلاح و منع از فساد نیز ‌می‌باشد.

۲: مفهوم حکم در اصطلاح

حکم در اصطلاح فقها عبارت است از: «دستور شارع در خصوص افعال افراد مکلف (افراد عاقل و بالغ و رشید) اعم از این­که آن دستور الزامی باشد؛ مانند امر ونهی و یا اینکه غیر الزامی باشد از قبیل استحباب و کراهت و اباحه.

این معنا از حکم در مقابل وضع به کار رفته است و آن عبارت است از این­که قانون­گذار چیزی را برای چیز دیگر، سبب یا مانع یا شرط قرار دهد؛ مثل اتلاف که سبب ضمان است. لذا دستورات مقنن را در صورت نخست، حکم تکلیفی و در صورت اخیر حکم وضعی نامیده­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...