مقاله های علمی- دانشگاهی | ۲-۹-۱-۳٫ موانع بازاریابی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
اطلاعات محدود برای تعیین محل/ تحلیل بازارهای خارجی : اطلاعات در کاهش سطح بالای عدم اطمینان اطراف محیط کسب و کار خارجی غیر همسان، پیچیده و آشفته حائز اهمیت میباشد. علیرغم این، بسیاری از شرکت های کوچک با منابع اطلاعاتی ملی و بینالمللی آشنایی ندارند و حتی هنگامی که اطلاع یابند و به آن ها دسترسی پیدا کنند، در بازیابی داده ها دچار مشکل میشوند. به علاوه، ایده ی واضحی در مورد اطلاعات خاص مورد نیاز، خصوصاًً شناسایی و تحلیل و ورود به بازارهای خارجی ندارند. در نتیجه، پیشرفت شرکت در صادرات بسیار مخاطره آمیز است. زیرا به جای اینکه بر اساس تلاش سازمان یافته و پژوهش مداوم باشد، مبتنی بر تجربه شخصی و بصیرت مدیریتی هستند.
داده های مشکل دار بازار بینالمللی: حتی در مواردیکه شرکت، پژوهشگر صادرات اصولی است، اغلب در مورد منبع ( روش های جمع آوری داده ی غیر پیچیده، دستکاری شده و خاص)، کیفیت (داده های نادرست، قدیمی و ناقص) و قیاس پذیری، سالهای مبنای مختلف، سیستم های دسته بندی و واحد های سنجش ) اطلاعات مورد نیاز با مشکل مواجه می شود. بدین منظور، فرد باید دشواری های دسترسی به چند منبع داده ای، نیل به دریافت به موقع اطلاعات و پرداخت قیمت های بالا برای به دست آوردن قیمت های خاص را اضافه کند.به وضوح این مشکلات مانع اجرای مؤثر تحقیق بازار های بینالمللی میشوند. در نتیجه تصویر واقعی بازارهای خارجی را در هم شکسته و به تصمیمات نادرست مدیریت ختم میشوند.
شناسایی فرصت های کسب و کار خارجی: آشکار شدن فرصت های بازار در خارج، ممکن است فشار قوی بر میل شرکت ها به شروع و توسعه صادرات اعمال کند. با این حال، شرکت های بسیاری در شناسایی مؤثر این فرصت ها با مشکل مواجه میشوند که ارتباط نزدیکی با مشکلات فوق الذکر در انجام تحقیق در خصوص بازارهای خارجی دارند. در مثال های زیادی، این فرصت ها به شیوه واکنشی شناسایی شده و معمولاً به شکل سفارش های درخواستی مشتریان خارجی یا راهنمایی مشاوره ای عوامل خارجی میباشند. (مانند آژانس های دولتی، اتاق های بازرگانی و انجمن های تجارت) که موجب میشوند یک شرکت کوچک برای مقابله با مشکلات و چالش های ناشی از محیط کسب و کار بینالمللی آماده نبوده و بد تجهیز شوند.
ناتوانی در تماس با مشتریان آنسوی مرزها: شناسایی مشتریان در بازارهای برون مرزی، مانع جدی برای بسیاری ازصادرکنندگان فعلی و آتی به وجود می آورند. این امر را می توان به سه عامل اصلی نسبت داد:
-
- فاصله ی جغرافیایی زیاد جدا کننده ی فروشندگان و خریداران در بازارهای خارجی که مانع ارتباط بین دو طرف می شود.
-
- رویکرد بی میلی شرکت های کوچک نسبت به انجام تحقیق اصولی در بازارهای برون مرزی
-
- قرار گرفتن محدود در معرض منابع لیست کننده ی مشتریان بالقوه
- انتظار می رود پیشرفتهای اخیر در تکنولوژی پایگاه داده ای، اثر این مشکل را کاهش دهد، زیرا حال دسترسی بیشتری به اطلاعات مشتریان خارجی و چشم اندازها وجود دارد.
۲-۹-۱-۲٫ موانع کارکردی
موانع کارکردی به ناکارامدی کارکردهای مختلف شرکت مانند منابع انسانی، تولیدو امور مالی در مورد صادرات مربوط است. این دسته شامل چهار مانع مرتبط با محدودیتهای زمان مدیریتی، بی کفایتی های پرسنل صادرات، ظرفیت تولید غیر موجود و کمبودهای سرمایه جاری میباشد. این ها کانون اصلی مطالعات بسیاری بوده اندو تاثیر عموماً مناسبی را بر رفتار صادرات آشکار میسازند.
زمان مدیریتی محدود به پرداختن برای صادرات: مدیریت نقش مهمی در انتخاب، ورود و گسترش به بازارهای خارجی در طراحی استراتژیهای بازاریابی- صادرات، و تماس کسب و کار با مشتریان برون مرزی ایفا میکند. با این حال، تصمیمات کسب و کار شرکت های کوچک تر توسط یک تیم تصمیم گیرنده خاص گرفته می شود که زمانی برای پرداختن به فعالیت هایی به جز موارد موجود در بازارهای داخلی ندارد. این وضعیت در مورد شرکت هایی با مدیرانی مشهود تر است که تجارت را با ریسک های بالا، سودهای کمتر و هزینه های بیشتر نسبت به کسب و کار خانگی همراه میسازند. با این وجود، چنانچه مدیریت بخواهد از احتمالات صادرات به شکل موفقی برای محصولات و خدماتش بهره بگیرد، باید تمایل داشته باشد زمان، منابع و انرژی کافی صرف کند.
پرسنل ناکافی/ آموزش ندیده ی صادرات: بسیاری از شرکت های کوچک شکایت دارند که پرسنل کافی برای انجام کار اضافی مورد نیاز عملیات های صادرات ندارند. در واقع کارمندان شرکت درگیر در صادرات معمولاً بسیار کمتر از کمک صادرات به کل فروش شرکت است. مشکلات منابع انسانی نیز به علت عدم تخصص و دانش تخصصی برای انجام چنین کارهای کسب و کار مانند مستند سازی، تنظیمات لجستیکی و ارتباط با مشتریان خارجی به وجود میآیند. بدین منظور، فرد باید مشکلات صحبت به زبان های خارجی، قرار گرفتن در معرض فرهنگ های خارجی و به دست آوردن تجربه صادرات عملی را اضافه نماید. این امر را میتوان به آموزش و پیشرفت ناکافی پرسنل شرکت در مباحث کسب و کار صادرات نسبت داد.
فقدان ظرفیت تولید اضافی برای صادرات: هر چند وجود ظرفیت تولید بی استفاده موجب می شود شرکت های بسیاری صادرات را آغاز کنند، عکس آن نیز به عنوان مانعی برای آغاز یا گسترش کسب و کار صادرات عمل میکند. این به شرح این واقعیت می پردازد که بسیاری از شرکت های کوچک، صادرات را به عنوان یک فعالیت کسب و کار محیطی می دانند، که در صورتی تقبل میشوند که منابع تولید در دسترس باشند. با این حال رویکرد کوته نظرانه ای وجود دارد، زیرا این احتمال زیاد است که این منابع بتوانند به صورت مؤثر و کارآمدتری در خدمت بازار خارجی به جای بازار داخلی باشند. بنابرین، شرکت های کوچک باید دیدگاه جهانی تری اتخاذ کرده و با صادرات به عنوان یکی از گزینه های استراتژیک باز، با آثار مثبت احتمالی بر کل عملکرد کسب و کار برخورد میکنند.
کمبود سرمایه جاری برای تدارکات مالی صادارت: مشارکت در عملیات های صادرات غالباً مستلزم هزینه های گسترده در بررسی بازار های برون مرزی، ملاقات با مشتریان خارجی، انطباق با استراتژی بازاریابی صادرات و غیره میباشد. به وضوح این امر، موجب سربار های مالی اضافی برای شرکت های کوچکتر می شود، مخصوصاً اگر مورد دوم از نظر مالی به علت مشکلات کسب و کار داخلی تحمیلی باشد. با این حال منابع زیاد تدارکات مالی وجود دارد که برای فروش داخلی موجود نیستند. همچون اعتبار نامهای که میتواند به عنوان ضامن تامین مالی صادرات به کار رود. همچنین چندین آژانس دولتی مانند بانک صادرات – واردات وجود دارد که میتوانند به صادر کنندگان کوچک کمک مالی کنند.
۲-۹-۱-۳٫ موانع بازاریابی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:36:00 ب.ظ ]
|