۴-ازدواج اجباری

۵-عدم بلوغ اجتماعی

خیلی از زوجین هنوز به بلوغ اجتماعی و شخصیتی نرسیده­اند باهم ازدواج ‌می‌کنند. آن­ها زندگی آرمانی می­خواهند و می­خواهند زندگی را به صورت ساخته شده تحویل بگیرند، نه این که زندگی را بسازند.

فصل دوم: پیشینه پژوهش

۶-مقایسه­ زندگی با یکدیگر

۷-عوامل اقتصادی

۸-عوامل ارتباطی

شامل ارتباط، رفت و آمد با خانواده­ی همسر و نگرشی است که این دو نسبت به ارتباط دارند. شاید بتوان این عامل را در جامعه از مهمترین اختلافات زناشویی دانست جایی که خود زوجین باهم اختلافی ندارند مسائل فرعی دیگری، ارتباط با خانواده­ی همسر، مشکلات فراوانی را ایجاد می­ کند(احمدی، ریس پور،۱۳۸۷، سیف الهی،۱۳۷۲).

۹-اعتیاد

۱۰- زرق و برق زندگی

۱۱- بی­نظمی و عدم مسئولیت

۱۲- بی­توجهی به امور خانه

۱۳- عدم همکاری در امور خانه و نقش برابر جنسیت

عدم همکاری در امور خانه بویژه در دوران بیماری و بارداری زن، مورد خاصی است که موجب می­ شود، زن دلسرد شود و این وضعیت را نشانه­ی بی­علاقگی یا بی­وفایی شوهر بداند.

امروزه تفکر غلطی رواج یافته که، این زنان هستند که در بسیاری از ازدواج­ها بازمانده­اند. چرا که آن­ها از کارشان و از استقلال مالی­شان در قبال نقش خانه­داری و مادری دست می­کشند. ‌بنابرین‏ زنان به خاطر دست­یابی به منزلت شغلی که روز به روز در حال افزایش است و خودداری فزاینده­ی آن ها از قبول نقش­های سنتی – خانه­داری و مادری، موجب گردیده که امروز ۷۰ درصد از جدایی­ها از سوی زنان صورت گیرد(شوارتز،۱۹۹۴،ترجمه­ی فاتحی زاده و همکاران، ۱۳۸۸، ساروخانی، ۱۳۷۶).

۱۴-عقیمی و نازایی

۱۵-مشکلات جنسی

۱۶- روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده

انحصار کارکرد ارضای جنسی به نهاد خانواده همواره از پشتوانه­های اصلی ثبات و استحکام نهاد خانواده است. باشکسته شدن این انحصار، به طور طبیعی انتظار کاهش تعهد افراد نسبت به حفظ خانواده، سپس افزایش میزان طلاق می­رود. آزادی ارتباطات جنسی قبل از زناشویی و بعد

فصل دوم: پیشینه پژوهش

از زناشویی را به شیوه ­های گوناگون، جذابیت جنسی هر یک از زن و شوهر را تقلیل می­دهد و طلاق را افزایش می­دهد(کریستینین[۴۷]،۲۰۰۴، بایرس و دیمونس[۴۸]،۱۹۹۹).

۱۷-یکنواختی در زندگی

۱۸-دخالت دیگران

۱۹-عدم آشنایی با نیازهای زنان و مردان

۲۰-خیانت و بی­وفایی نسبت به همسر

۲۱- خودپسندی

ازدواج دو نفر بخشنده یک مسئله­ رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف است. بین دو نفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد. خود پسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه می­کشاند(بنی­اسدی،۱۳۷۹).

۲۲ – دخالت دیگران

۲۳ – خستگی جسمی و روانی

۲۴- ازدواج احساسی و عاشقانه

۲۵ – نقش جنسیت

۲۶ – اختلالات عاطفی و روانی

۲۷- عوامل جمعیت شناختی

۲۸-تغییر در قوانین مربوط به طلاق

۲۹ – افت مذهب و اعتقادات مذهبی

۳۰- تغییر نگرش­ها ‌در مورد نقش های مناسب برای زنان

۳۱- استقلال اقتصادی زنان

۳۲-عوامل دیگر

۲-۱-۳-۸- اثرات طلاق:

پس از طلاق، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه‌ کرده‌اند خود را شخصی فاقد ارزش و توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی که به ناگهان رخ ‌کرده‌است ادراک

فصل دوم: پیشینه پژوهش

کنند. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرایند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زن­ها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و گسترده‌تر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.

۲-۱-۳-۹- عواقب و پیامد های طلاق

عواقب و پیامدهای طلاق یا تاثیر ضمنی طلاق در پدیده‌های روانی و اجتماعی را می‌توان به طور اختصار چنین برشمرد:

۱ ـ بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان.

۲ ـ فحشا ‌به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی

۳ ـ اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع مواد مخدر و دیگر فعالیت‌های غیر مجاز

۴ ـ پرخاشگری و ناسازگاری کودکان و نوجوانان، فرار از منزل و ولگردی آنان

۵ ـ افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی فرزندان آنان

۶ ـ کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچه های طلاق

۷ ـ اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد ‌آسیب‌های روانی و اجتماعی برای آنان.

۸ ـ فرزندان طلاق اکثرا افسرده، گوشه گیر و منزوی هستند و اتکای به نفس آنان نیز به شدت می‌گردد.

۲-۲- پیشینه نظری تحقیق

۲-۲-۱- تئوری­های مطرح شده در زمینه فرسودگی

۲-۲-۱-۱- تئوری تفاوت­های ادراکی

این نظریه مطرح می­ کند که یکی از عوامل ایجادکننده تعارض این است که زوجین یک موقعیت را به طور متناوب مورد توجه قرار می­ دهند. تعارض با تفاوت ادراکی و فهم موضوع شروع شده و به صورت رفتاری و هیجانی آشکار می­ شود. به طور کلی دو دیدگاه ادراکی وجود دارد: مدل متمرکز بر انگیزش که علت تعارض را حالت­های روان شناختی و مدل متمرکز بر عمل که رفتار را به عنوان کانون اساسی در نظر ‌می‌گیرد (نعیم، ۱۳۸۷).

فصل دوم: پیشینه پژوهش

۲-۲-۱-۲- تئوری­های رفتاری تعارض

در مقابل تئوری ادراکی، تئوری رفتاری معتقد است که که فهم و درک عمل و رفتار همسر در زمان تعارض و نیز جستجوی رفتارهای جدید برای کنترل تعارض مهم است. همسری که دیگری را تحقیر می­ کند و مورد انتقاد قرار می­دهد، او به جای اینکه با این رفتار به

صورت کلامی برخورد کند خانه را ترک می­ کند، این ترک خانه منجر به افزایش تعارض می­ شود تا حل آن. تمرکز تئوری­های رفتار بر تغییر رفتار در هر دو همسر است.

۲-۲-۱-۳- تئوری برابری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...