فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – پیشبینی رشد سودهای آیندهی شرکت – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
احتمال انجام مدیریت سود در شرکتهایی که مالکیت به طور عمده متعلق به سرمایهگذاران نهادی است، در مقایسه با دیگر شرکتها، بیشتر است. زیرا، رفتار سرمایهگذاران نهادی متغیر و موقتی است و هدفشان حفظ و نگهداری سهام برای یک دوره کوتاهمدت است (بوشی[۳۶]، ۱۹۹۸).
تغییر در عملکرد شرکت
عملکرد شرکت را میتوان با بهره گرفتن از شاخصهای متعددی مانند تغییر در میزان فروش، تولید، جریان نقدی، نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام و نسبت بازدهی داراییها اندازهگیری کرد. تفاوت بین سود واقعی و شاخص از قبل تعیینشده (سود پیشبینی شده) با افزایش عملکرد شرکت، افزایش مییابد. آنان به این نتیجه رسیدند که میزان عملکرد بر مدیریت سود مؤثر است (آبارتل و لیهاوی[۳۷]، ۱۹۹۹).
پیشبینی رشد سودهای آیندهی شرکت
غالباً پیشبینی می شود شرکتهایی که از رشد مداوم سود طی چند سال متوالی برخوردار هستند، در آینده نیز به این روند ادامه دهند سهام شرکتهایی که از رشد مداوم سود طی چند سالی متوالی برخوردار هستند، به مبلغی بیش از سهام شرکتهایی که دارای چنین رشدی نیستند، ارزشگذاری میشوند. هنگامی که این رشد متوقف می شود، ارزش سهام شرکتهای مذبور به شدت سقوط می کند. این موضوع انگیزه زیادی برای انجام مدیریت سود ایجاد می کند. در این حالت، هدف مدیریت سود جلوگیری از کاهش سود و ارزش سهام اینگونه شرکتهاست (بارث و همکاران[۳۸]، ۱۹۹۹).
واکنش منفی بازار سرمایه به عدم دستیابی به شاخص از پیش تعیینشده سود شرکتهایی که از رشد مداوم برخوردار بودهاند، در مقایسه با شرکتهای فاقد چنین رشدی، شدیدتر و نامتقارنتر است. یعنی شرکتهای دارای رشد مداوم سود، در نتیجه عدم دستیابی به شاخص از پیش تعیینشده سود، کاهش شدیدتر قیمت سهام را تجربه خواهند کرد. بنابرین، مدیران اینگونه شرکتها انگیزه بیشتری برای انجام مدیریت سود خواهند داشت (اسکینر و اسلوان[۳۹]، ۲۰۰۲).
۲-۱۹-مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
مدیران برای دستیابی به اهداف مربوط به مدیریت سود دو راه کلی پیش رودارند؛ یا اقلام تعهدی اختیاری را دستکاری میکنند و یا اینکه در تصمیمهای عملیاتی واحد تجاری تغییراتی ایجاد میکنند. به عبارت دیگر، مدیران شرکتها میتوانند از طریق دستکاری اقلام تعهدی و همچنین دستکاری فعالیتهای واقعی(مدیریت سود واقعی)، سود را مدیریت کنند(تات و مالمندیر[۴۰]، ۲۰۰۵). در مدیریت سود واقعی، مدیریت با اتخاذ برخی تصمیمهای عملیاتی و به عبارت دیگر دستکاری فعالیتهای واقعی به مدیریت واقعی سود روی آورده و به سود موردنظر خویش دست مییابد. پژوهشهایی نظیر هیلی و والن، فادنبرگ و تیرول، دیچو و اسکینر و رویچودری به روشهایی نظیر تسریع (شتاب) فروش از طریق اعطای تخفیفات، تغییر جدول ارسال کالا، کاهش هزینه های اختیاری نظیر مخارج تحقیق و توسعه و تولید بیشازاندازه به عنوان روشهای مدیریت سود واقعی اشاره میکنند. برای مثال، تولید بیشازاندازه یکی از روشهای مدیریت سود واقعی است. با تولید بیشازاندازه میتوان هزینه سربار ثابت را بر تعداد واحد بیشتری سرشکن کرد. در نتیجه با کاهش هزینه ثابت هر واحد، هزینه تولید هر واحد کاهش و حاشیه سود هر واحد افزایش مییابد. ازآنجاییکه تولیدات فروش نرفته به موجودی کالا افزوده میشود، تولید بیشازاندازه به طور مؤثری، هزینه سربار بیشتری به موجودی کالا و هزینه سربار کمتری به بهای تمامشده کالای فروش رفته دوره جاری تخصیص میدهد و شرکت حاشیه سود بهتری را گزارش میکند. باوجوداین، شرکت هزینه های تولید و نگهداری اقلام بیشازحد تولیدشده را متحمل میشود که این هزینه ها از طریق فروش دوره جاری قابل بازیافت نیست. در نتیجه جریانهای نقد عملیاتی کمتر از سطح عادی(جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی) میشود. از طرفی سود افزایشیافته در دوره جاری بعید است که پایدار باقی بماند. بنابرین، اگر تقاضا برای محصولات شرکت نسبتاً ثابت باشد، جریانهای نقدی دوره آتی احتمالاً کاهش مییابد(رویچودری[۴۱]، ۲۰۰۶)
کاهش هزینه های اختیاری یکی دیگر از روشهای مدیریت سود واقعی است. هزینه های اختیاری نظیر مخارج تحقیق و توسعه، تبلیغات و تعمیر و نگهداری معمولاً در دورهای گزارش میشوند که تحمل شدهاند. ازاینرو، مدیران شرکتها میتوانند از طریق کاهش هزینه های اختیاری، هزینه های گزارششده را کاهش و سود را افزایش دهند. این روش زمانی محتملتر است که چنین هزینه هایی فوراً ایجاد درآمد نکند. اگر مدیران هزینه های اختیاری را برای برآورده کردن اهداف سود، کاهش دهند باید به طور غیرمعمول هزینه های اختیاری پایینی گزارش کنند. هزینه های اختیاری اغلب شامل مخارج سرمایهای نیز هستند. اگر چنین مخارجی نقدی باشند، کاهش این هزینه ها وجه نقد کمتری از شرکت خارج میکند که این امر تأثیر مثبت بر جریانهای نقد عملیاتی دارد(رویچودری،۲۰۰۶)
از طرفی، مدیران شرکتها ممکن است از انتشار بیشازحد اطلاعات ترس داشته باشند؛ چراکه ممکن است رقبای آن ها از آن اطلاعات بهرهبرداری کنند. این موارد ازجمله اقداماتی است که ممکن است مدیران برای نشان دادن وضعیتی مطلوب از شرکت انجام دهند(قربانی و همکاران،۱۳۹۰)
مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی استفاده از اختیارات مجاز حسابداری و گزارشگری به منظور دستیابی به اهداف مهم است.
مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی، از طریق تغییر برآوردها یا روشهای حسابداری با بهره گرفتن از انعطافپذیری اصول پذیرفتهشده حسابداری انجام میگیرد.برای مثال تغییر درروش استهلاک، برآوردهایی همچون عمر مفید داراییها، ذخیره برای مطالبات مشکوک الوصول و سایر اقلام تعهدی پایان سال، مواردی هستند که بدون تغییر معامله زیربنایی، منجر به مدیریت سود گزارششده در یکجهت مشخص خواهند شد (چن، ۲۰۰۹)
نتایج پژوهش گراهام و همکاران بیانگر تمایل زیاد مدیران به مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی نسبت به دستکاری اقلام تعهدی است. زیرا اولاً، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بیشتر موردتوجه حسابرسان و قانونگذاران قرار دارد. ولی مدیریت سود واقعی اغلب شبیه تصمیمهای عادی واحد تجاری است و تشخیص آن مشکلتر است. دوماً، دستکاری اقلام تعهدی دربردارنده ریسک است. زیرا ممکن است مقدار سودی که برای دستکاری موردنیاز است فراتر از اقلام تعهدی اختیاری موجود باشد. در نتیجه، اگر از اقلام تعهدی اختیاری در پایان سال استفاده شود، ممکن است اهداف مرتبط با سود برآورده نشود. این ملاحظات، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی را با محدودیت مواجه میسازد. در عوض، دستکاری فعالیتهای واقعی کمتردرمعرض این محدودیتها قرارمیگیرد.
۲-۲۰-ارتباط مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی باکیفیت حسابرسی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:44:00 ب.ظ ]
|