از آنجا که گروه درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری، رویکردی با تکیه بر بنیادهای یادگیری بر فرایندهای شناختی ناشی از کسب تجربه و نقش فرایندهای شناختی در رفتار است، به استناد تجربه ­های بالینی، رفتار افراد در گروه، مشابه رفتار آن ها در زندگی معمولی است. افراد با همان انگاره­های رفتاری که در زندگی آن ها تو لید اشکال کرده وارد گروه می­شوند و دیری نمی پاید که این رفتارها در محدوده گروه به معرض نمایش گذاشته می شود و طی آگاهی از رفتار، فرضیه‌ها، انگیزه­ ها، خیالات، اندیشه ها و تصورات مراجعان، امکان جایگزینی نگرش ها و به طور کلی عقاید ناکارامد خود را با باورهایی عینی و ملموس تر پدید می آورند(لطفی کاشانی، ۱۳۸۷).

‌بنابرین‏، درمانگران می‌توانند درمان شناختی- رفتاری را برای ارزیابی و درمان بسیاری از بیماری‌های مزمن پزشکی به کار برند و عوامل متعددی وجود دارد که درمان شناختی-رفتاری را به یک درمان مناسب برای مشکلات مربوط به بیماری های پزشکی طولانی مدت تبدیل می­ کند. نخست اینکه، مشکلات مزمن پزشکی یا گروهی از مشکلات روانی همراه هستند که تاثیر درمان شناختی – رفتاری برای این مشکلات ثابت شده­ای در درمان آن ها دارد. حتی زمانی که تداوم درمان و هزینه های مربوطه را در نظر بگیریم درمان شناختی– رفتاری ارزانتر از دارو درمانی می‌باشد. از نظر کارکرد مداخلات شناختی– رفتاری وابسته به بخش روان شناسی انجمن روان شناسی آمریکا، اغلب درمان های “دارای حمایت تجربی” مداخلات مبتنی بر دیدگاه روان شناختی – رفتاری هستند(وایت[۵۴]، ۲۰۰۱، ترجمه فتاحی و مولودی، ۱۳۸۹). ثانیاًً رویکرد رفتاری– شناختی بویژه به علت نوع نگاه حاکم بر آن، روشی کارآمد است که برای مجموعه وسیعی از مشکلات کاربرد دارد. این رویکرد از یک طرف با ایجاد تغییرات رفتاری مطلوب(راچمن،۲۰۰۲) بر روی آن چه که افراد انجام می‌دهند متمرکز می شود و از طرف دیگر با تأکید بر فرایندهای روانی، افراد را هدایت می‌کند تا احساسات و باورهایی راکه موجب مشکلات رفتاری می شود؛ تغییر دهند (لطفی کاشانی، ۱۳۸۷). نتایج تحقیقات نیز نشان می‌دهند که با بهره گرفتن از فنون استاندارد شناخت- رفتار درمانگری مانند آموزش روانشناختی می توان آمیزش فکر- عمل را اصلاح کرد(زاکر و همکاران، ۲۰۰۲، به نقل از بایلینگ و همکاران، ۲۰۰۶).

یکی از مؤلفه های درمان شناختی- رفتاری گروهی، ایفای نقش است که به عنوان یکی از راه‌های کمک به درمانجویان برای کنار آمدن و تجربه احساس ترس آن ها استفاده می شود. برای مثال اعضای گروه می‌توانند در دو نقش فرد افسرده و با اعتماد به نفس بازی کنند. به جای آنکه تنها درباره ی مشکلات و افکار و باورهای خود صحبت کنند، اگر به خود اجازه ایفای نقش بدهند از نظر عاطفی نیز درگیر خواهند شد. نه تنها ایفای نقش شامل ارزیابی و باسازی شناختی از احساسات و باورهای تجربه شده است و می‌تواند از نظر عاطفی اعضا را آزاد سازد، بلکه به آن ها فرصت عمل به طریقی جدید را نیز می‌دهد. از این جهت، ایفای نقش، در اصلاح روش تفکر، احساسات و رفتار اعضا مؤثر است.

یکی دیگر از شیوه های مؤثر در گروه درمانگری شناختی- رفتاری، استفاده از شوخی و خنده بذله‌‌گویی است که دارای مزایای شناختی و عاطفی، برای احساس در حال تغییر دارد. درکنار تکنیک‌های گوناگونی که توسط درمانگران استفاده می‌شود، بذله‌گویی و شوخی و خنده به عنوان معروف‌ترین تکنیک در جلسات شناخته شده است. این تکنیک به اعضای گروه می‌آموزد نه به خود، بلکه به باورهای خود تخریب‌گر بخندند. این تکنیک به افراد نشان می‌دهد که سرسختی آن ها تا چه حد مسخره هستند. با وجودی‌که شوخی و بذله‌گویی زودهنگام در گروه مشکل ایجاد می‌کند و زمانی که اعتماد به وجود آمد، اعضا پذیرش بیشتری برای لذت از خندیدن به خود را دارند.

همچنین، استفاده از تمرین و تکالیف شناختی شامل خواندن کتاب، گوش دادن به نوارهای آموزشی و تحلیل مکتوب می‌باشد. درمانگران شناختی- رفتاری به وفور از تکالیف فعالیت مدار استفاده می‌کنند تا رفتار به شیوه منطقی را به مراجع بیاموزد. در این راستا، درمانگر به اعضا کمک می‌کند در ذهن خود در حین فرایند تصور کردن انجام دهند و سپس اعضا را تشویق می‌کند که آن را وارد زندگی روزمره خود کنند. حساسیت زدایی و تشویق مراجعان به تکرار کارهایی که از انجام آن می ترسند راه هایی برای غلبه بر ترس می‌باشد. در مجموع، از ویژگی های کلی درمان شناختی– رفتاری می توان به موارد زیر اشاره کرد:

– بیمار عضوی فعال است: بدین معنی که بیمار در کل درمان، نقشی فعال دارد و درمانگر به عنوان مشاور یا کارشناسی که سؤالاتی مطرح می‌کند و اطلاعات و راهنمایی ارائه می کند، عمل می‌کند (فری، ۱۹۹۹، ترجمه صاحبی و همکاران، ۱۳۷۶).

– توجه به عوامل برانگیزانده و دوام دهنده: در این روش درمانی بیماران برای مشخص کردن آن چه قبل و پس از اختلال روی می‌دهد و ممکن است برانگیزنده یا دوام دهنده باشد، یادداشت روزانه تهیه می‌کنند. این نوع ارزیابی را گاهی رویکرد پیشامد ها وپیامدها می‌نامند(شارف، ۲۰۰۰).

– درمان و تجربه: روش های درمانی در رویکرد شناختی- رفتاری معمولاً به صورت آزمایش ارائه می­شوند. از این جهت، ارائه ی این روش ها حتی اگر بهبودی هم ایجاد نکنند، به آگاهی بیشتر بیمار ‌در مورد اختلال خود می­انجامد(فرزانه فر، ۱۳۸۷).

– تکالیف خانگی: بیماران بین جلسات خود با درمانگر، رفتارهای تازه را تمرین کرده یا برای آزمایش توضیحات مطرح شده در جلسات آن را امتحان می‌کنند.

– جلسات بسیار ساخت یافته: در هر جلسه، پیشرفت نسبت به جلسه ی قبل، از جمله تکالیف خانگی مرور می شود. عناوین تازه مطرح شده، تکالیف هفته ی بعد مطرح، نکات عمده ی جلسه خلاصه می‌گردد( گلدر و گراهام[۵۵]، ترجمه پور افکاری،۱۳۸۲).

– کنترل پیشرفت: در روش درمانی شناختی- رفتاری؛ ارزیابی پیشرفت فقط متکی بر شرح کلامی بیمار نیست و اصولاً از طریق وارسی یادداشت روزانه بیمار و گاهی استفاده از مقیاس های اندازه گیری رسمی است(فرزانه فر، ۱۳۸۷).

علاوه بر مزایای درمان شناختی- رفتاری، استفاده از روش گروهی، محاسن فراوانی دارد که منجر به تسهیل و تسریع فرایند این نوع درمان می شود. از جمله اینکه بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی به نوعی احساس منحصر بودن در زمینه مشکلات و افکار خود دارند. این احساس منحصر به فرد بودن باعث تشدید انزوای اجتماعی این بیماران می‌گردد و انزوای اجتماعی احساس منحصر بودن را در آن ها تقویت می‌کند(مختاری، ۲۰۰۶). همچنین، درمان گروهی به سهولت این امکان را فراهم می‌سازد که تعدادی از این بیماران در یک مکان جمع شده، با یکدیگر رابطه برقرار کنند و راجع به مشکلات مشابه خود به گفتگو بنشینند. مزایای دیگر گروه درمانی عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...