پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۱-۲-۳) دیدگاه مبتنی بر توان خلاقیت و نوآوری – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
![]() |
- سرمایه تکنولوژی:
سرمایه تکنولوژی در بر گیرنده تکنولوژی استفاده شده در سازمان است. توسعه و به کارگیری مؤثر تکنولوژی برای توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه، مهم است. در واقع رشد اقتصادی و رقابت پذیری بینالمللی وابسته به توسعه تکنولوژیک است. (طارق خلیل، ۱۳۸۱، ۱۳۰)
مقصود از توسعه تکنولوژی، تلاش ها و اقداماتی است که کشورهای در حال توسعه برای پر کردن شکاف تکنولوژیک خود با کشورهای پیشرفته صنعتی به عمل می آورند. توسعه تکنولوژی موجب می شود سطح تکنولوژی ملی ارتقا یابد و کشور بتواند از نظر اقتصادی برای ورود به بازارهای جهانی آماده شود. (مهرگان، ۱۳۹۱، ۲۳۰)
۲-۱-۲-۱-۲) سرمایه انسانی
سرمایه انسانی یکی از مهمترین نوع دارایی های دانشی یا فکری در سازمان است زیرا منبع خلاقیت به حساب میآید. این سرمایه معادل با دانشی ضمنی در افراد داخل یک سازمان است که یکی از عوامل حیاتی اثرگذار بر روی عملکرد بنگاه میباشد. اما باید توجه داشت که وجود این دارایی های دانشی به تنهایی برای تحقق عملکرد یک شرکت کافی نیست. هدف شرکتها باید این باشد که این نوع دارایی های دانش ضمنی را به دانش صریح برای تمامی سطوح سازمان تبدیل کنند. در غیر اینصورت امکان وجود و خلق هیچ گونه ارزش سازمانی وجود نخواهد داشت. سرمایه انسانی ترکیبی تجمعی از دانش عمومی و حرفه ای کارکنان و تواناییهای رهبری و تواناییهای حل مشکل و ریسک پذیری است. آنچه از این تعریف مشخص است این است که سنجش این نوع سرمایه با این اجزا خیلی مشکل است. این نوع سرمایه در شرکت، خلاقیت عملیاتی دارایی های مشهود (تجهیزات و ابزارها) را ارتقا میدهد و دارایی های نامشهود را فعال میکند. (بزبورا، ۲۰۰۴، ۷۵)
سرمایه انسانی دانش فنی، تحصیلات، دانش مرتبط با کار، شایستگی مرتبط با کار، روحیه کارآفرینی، تواناییهای مربوط به نوآوری و اثرگذار بودن قابلیت تغییر یا انعطاف پذیری و شایستگی حرفه ای است. (پتی و گویتر،۲۰۰۰). در مدل پیشنهادی سرمایه انسانی مشتمل بر دانش فنی افراد، وفاداری به سازمان، انگیزش و رضایت کارکنان است. (مهرگان،۱۳۹۱، ۲۳۴)
۲-۱-۲-۱-۳) سرمایه مالی
شرکت ها برای تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری میتوانند از دو منبع تأمین مالی استفاده نمایند. شرکت میتواند نیاز مالی خود را از داخل سازمان و سرمایه گذاری سهامداران تأمین نماید یا میتوانند به سراغ بازارهای مالی یا منابع خارج از سازمان برود. شرکت هایی که به سراغ منابع مالی بیرونی میروند باید سه قابلیت مکمل هم داشته باشند. اول اینکه آن ها باید از منابع تأمین مالی سرمایه گذاری های خود آگاهی داشته باشند و شرایط تأمین مالی از آن ها را کاملا بدانند. دوم اینکه این شرکت ها باید به این بازارها دسترسی داشته باشند، یعنی امکان استفاده از منابع این بازارهای مالی را در اختیار داشته باشند. سوم اینکه شرکت ها علاوه بر دو شرط فوق شرایط جذب منابع مالی را داشته باشند، یعنی باید بتوانند تعهدات و شرایط الزامی برای جذب منابع مالی را برآورده سازند.
۲-۱-۲-۲) دیدگاه موقعیت در بازار
این دیدگاه براین اصل استوار است که بنگاه های فعال در یک صنعت به منظور کسب مزیت رقابتی پایدار، باید مشتریگرا یا بازارگرا، نوآور و کارآفرین و نیـز گرایش بالایی به یادگیری داشته باشند. بر اساس این دیدگاه، گرایش به بازار، منبعی مهم برای به دست آوردن مزیت رقابتی و حتی مزیت رقابتی پایدار به حساب میآید ( لیو و همکـاران، ۲۰۰۳، ۴۸۵).
در این رویکرد، ساختار صنعت، عاملی مؤثر بر کسب توان رقـابتی آن محسوب میشـود. این ساختار، ارزش ایجادشده توسط فعالیتهای اقتصادی اعضای صنعت و نیز توان آنهـا بـرای سهیم شدن در ثروت ایجادشده را توصیف میکند ( هاکس و وایلد ۲۰۰، ۱۵).
این رویکرد با اسـتفاده از چارچوبهایی مانند ساختار صنعت، زنجیره ارزش و استراتژیهای عمومی، پایه و اساس تعیین مزیت رقابتی و طراحی استراتژیها خارج از سـازمان است. منابع مبتنی بر بازار نیز که از تنوع بالایی برخوردارند عبارتنـد از: قابلیتهـای ارتباط با مشتری، داراییهای مبتنی بر شهرت، منابع انسانی و توان نوآوری موفقیت آمیز در بازار (هـولی و همکاران، ۲۰۰۳، ۲۳).
هدف این رویکرد شناسایی نیازها و خواسته های مشتری و سپس ارائه کالاها و خـدمات برای برآوردن آن نیازها و خواسته ها به گونه ای بهتر از شرکتهای رقیب است. حرکت فعالیتها از محیط بیرون (بازار) به محیط درون (کسب سود و رضایت مشتری) جریان مییابد. نقطه آغاز بازار، تمرکز فعالیتها بر نیازهای مشتری، ابزار برآوردن نیاز آنان، بازاریـابی منسجم و سودآوری از مجرای رضایت مشتری است. در ایـن رویکـرد، شـرکت کالاها و خدماتی را تولید میکند که مورد خواست مشتریان است و بدین وسیله رضایت مشتریان را تأمین کرده، به سود دست مییابد. امروزه، استراتژی بسیاری از شرکتهای موفق برپایه مشتری گرایی استوار است و مشتری گرایی همانند فرهنگ سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک از شرکت جدا نیست (رضایی دولت آبادی، ۱۳۸۴، ۲۹)
۲-۱-۲-۲-۱) سرمایه مشتری
سرمایه مشتری عبارت است از مجموع همه دارایی هایی که روابط شرکت با محیط را ترتیب دهی و مدیریت میکند و این سرمایه شامل ارتباط شرکت با مشتریان و سهامداران و عرضه کنندگان و رقبا است. اگرچه مهمترین قسمت سرمایه مشتری، روابط مشتری است ولی نباید فقط این روابط مورد توجه قرار گیرد. این سرمایه ارتباطی در واقع انعکاس و بازتابی از شرکت است. اندازه گیری سرمایه مشتری با این موضوع که چگونه محیط، شرکت را درک میکند مرتبط است. سرمایه مشتری شامل برندها و مقیاس های وفاداری مشتری و شهرت شرکت و عرضه کنندگان و سیستم بازخورد مشتری و غیره است. (بزبورا، ۲۰۰۴، ۱۰۷)
۲-۱-۲-۲-۲) هوشمندی رقابتی
به طور کلی هوشمندی رقابتی دارای سه جزء است که در ادامه تشریح میشوند(مهرگان، ۱۳۹۱، ۲۴۱):
-
- هوشمندی بازار: سعی دارد که نیازمندی های جاری و آتی مشتریان، فرصت های جدید و خلاقانه موجود در تقسیم بازار و تغییرات عمده ای را نمایان کند که در فرآیندهای بازاریابی و توزیع رخ میدهد.
-
- هوشمندی رقبا: تکامل استراتژی رقابتی طی زمان را با مشاهده تغییرات ساختار رقبا، جایگزینی محصولات جدید و تازه واردان به صنعت، بازنمایی میکند.
- هوشمندی تکنولوژیک: با بهره گرفتن از فرایند هزینه فایده، تکنولوژی های موجود و جدید را ارزیابی و وقفه های تکنولوژیکی آتی را پیشبینی میکند.
۲-۱-۲-۳) دیدگاه مبتنی بر توان خلاقیت و نوآوری
دیدگاه سوم، دیدگاه مبتنی بر توان خلاقیت و نوآوری میباشد که دربرگیرنده توان تحقیق و توسعه، تـوان به کارگیری فناوری اطلاعات و مدیریت دانش مـی باشـد ( مـک گاهـان و سیلورمن، ۲۰۰۶،۱۲۳۴).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:39:00 ب.ظ ]
|