“واندرورف و براش[۷۷] (۱۹۸۹) هنگام بررسی ۲۵ تعریف کارآفرینی خاطر نشان ساختند که کارآفرینی به عنوان یک فعالیت تجاری، مشتمل بر اشتراک رفتارهای زیر است : ۱- ایجاد[۷۸] : تأسیس یک واحد تجاری جدید ۲- مدیریت عمومی[۷۹] : جهت­گیری مدیریتی یک فعالیت تجاری یا تخصیص به آن ۳- نوآوری[۸۰] : بهره برداری تجاری کالا، فرایند، بازار، مواد اولیه یا سازمان جدید ۴- مخاطره پذیری[۸۱] : قبول مخاطره ناشی از زیان یا شکست بالقوه یک واحد تجاری که به طور متعارف زیاد باشد ۵- نیت عملکرد[۸۲] : نیت و قصد و دستیابی به سطوح بالای رشد و سود در یک واحد تجاری” ( احمدپور و احمدی، بی تا :۱۵)

با توجه به مجموع مطالب فوق می توان گفت کارآفرینی فرایندی است که در آن با بهره گیری از منابع و کشف فرصت ها در جهت ایجاد کسب و کارهای جدید همراه با شرایط ریسک پذیری بالا اقدام به فعالیت های نوآورانه و مبتکرانه می شود.

۲-۷) مفهوم کارآفرین

‌در مورد فرد کارآفرین و مجموعه ویژگی های چنین فردی، تبیین های متفاوتی ارائه شده است. از یک منظر می توان گفت که ” کارآفرین فردی است که دارای ایده نو و جدید است و از طریق فرایند تأسیس و ایجاد یک کسب و کار (شرکت) و قبول مخاطره، محصول یا خدمات جدید را به جامعه معرفی می‌کند” (احمدپور، ۱۳۷۹: ۱۲۹). تراپ مان و مورنینگ استار[۸۳] (۱۹۸۹، به نقل از خنیفر، ۱۳۸۵) معتقدند که کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری. کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را می‌یابد، کارآفرین فردی است که می‌خواهد تأثیر اندیشه، محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند.

اصطلاح کارآفرین توسط کانتیلون[۸۴] (۱۷۳۰) به مفهوم خوداشتغالی به کار برده می شد که تا فرا رسیدن وضعیت خوب اقتصادی محتمل، تحمل و رویایی با ریسک را می پذیرفت (جزنی، ۱۳۸۶). کارآفرین مبتکر و سازمان دهنده چند ساز و کار اجتماعی و اقتصادی است و ریسک ورشکستگی را می پذیرد (آلبرت شاپیرو[۸۵]، ۱۹۷۵، نقل از احمدی، ۱۳۸۷). کارآفرین کسی است که خوداشتغالی و دیگر اشتغالی ایجاد کند، ارزش افزوده ایجاد کند، خلاقیت و نوآوری کاربردی داشته باشد، فرصت‌ها را به دستاوردها تبدیل کند، منابع و امکانات را به سوی هدف هدایت کند و اید های خلاق را به ثروت تبدیل کند( جعفری نژاد، ۱۳۸۸).

از دیدگاه» جان باتیست سی[۸۶]« کارآفرین سازمان دهنده بنگاه اقتصادی می‌باشد و در عملکرد تولید و توزیع آن نقش محوری دارد. در واقع وی تنها بر اهمیت کارآفرینی در کسب وکار تأکید دارد و کارآفرین را در ارتباط با نوآوری یا ایجاد سرمایه مورد بحث قرار نمی دهد. رابرت لمب نیز مهم ترین ویژگی کارآفرین را تصمیم گیری می‌داند. از نظر او کارآفرینی یک نوع تصمیم گیری اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادی انجام می شود و نقش عمده کارآفرین را اجرای فرایند گسترده ایجاد جوامع محلی، ملی و بین‌المللی و یا دگرگون ساختن شعار های اجتماعی و اقتصادی می‌دانست ( پالمر، ۱۹۸۷، به نقل از نیازی و کهتری،۱۳۸۹). “جفری تیمونز[۸۷] کارآفرین را ایجاد کننده یک چیز ارزشمند از هیچ می‌داند” (سعیدی کیا، ۱۳۸۲: ۱۸).

کار و تلاش عنصر اساسی در نقش آفرینی انسان در طول حیات خویش است و این مهم در نظام ارزشی و دینی همواره مورد تأکید بوده است. با یک نگاه کلی به ویژگی های یک فرد کارآفرین و خصوصیاتی که اسلام از یک انسان با تقوا انتظار دارد، می توان فهمید انسان مؤمن به تمام معنا، می‌تواند یک کارآفرین باشد چرا که ویژگی های یک کارآفرین، مانند مسئولیت پذیری، دستیابی به درجات بالاتر اجتماعی، تحمل شکست و امید و فعالیت، در اسلام نیز برای موفقیت و کامیابی دنیوی و اخروی به انسان ها توصیه شده است (خنیفر، ۱۳۸۵). “از نظر اسلام، کارآفرین تلاشگری است که با اتکا به نفس و توکل به خداوند بتواند از حداکثر توانایی‌های جسمی، مادی و تخصصی خود از راه حلال برای منافع خود در جامعه ای که در آن زندگی می‌کند استفاده نماید” (محبی، ۱۳۸۶ :۱۲).

‌بنابرین‏ می توان گفت کارآفرین فردی است که با فکر و ایده ای خلاقانه و با بهره گرفتن از شناخت فرصت ها و پذیرش ریسک به منظور ارائه خدمت و یا محصول جدید به جامعه، به ایجاد کسب و کاری کوچک، یا بزرگ اقدام می‌کند.

۲-۸) اهمیت کارآفرینی

” اهمیت و ضرورت کارآفرینی در خلق ثروت و توسعه جامعه به وسیله صاحب نظران مختلفی چون شومپیتر (۱۹۳۴) مک کلند (۱۹۵۳)، کوگ (۱۹۶۵)، ونیتر (۱۹۶۹)، کرایزنر (۱۹۷۳)، کاسون (۱۹۸۲)، لاوومک میلان (۱۹۸۸)، کیرچوف (۱۹۸۹)، سینگ (۱۹۸۹)، شاور و اسکات (۱۹۹۱)، بالدوین (۱۹۹۵) و آکس (۱۹۹۷) مورد تأکید قرار گرفته است” (نیازی و کهتری، ۱۳۸۹: ۱۳). سیاستگذاران در اروپا و ایالات متحده بر این باورند که برای رسیدن به سطوح بالای رشد اقتصادی و نو آوری کار آفرینی بیشتری نیاز است. چرا که تحقیقات تجربی از روابط مثبت بین فعالیت کار آفرینانه و نتایج اقتصادی مانند رشد اقتصادی و نو آوری حمایت می‌کند. (وان پراگ و ورسلوت[۸۸] ، ۲۰۰۷ ، به نقل از استربیک[۸۹] و همکاران ، ۲۰۱۰).

” کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که بر توان خلاقیت انسان ها بر می‌گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان در یافته اند که جوامعی که بر منابع انسانی نسبت به جوامعی که به منابع زیر زمینی متکی بوده، در بلند مدت موفق تر بوده اند، منابع زیر زمینی در کشورهای جهان سوم بر خلاف مزیت های آن از جمله، موانع توسعه یافتگی محسوب شده است، در صورتی که عدم وجود این منابع در بعضی کشورها باعث شده است تا آن ها با بهره گرفتن از نیروی فکر، خلاقیت و ابتکار و یا در یک محله کارآفرینی از جمله کشورهای پیشرو در جهان کنونی شوند ” (اکبری، ۱۳۸۰ : ۱۷۱). “به دلیل اهمیت کارآفرینی و تآثیراتی که در ساختارهای متفاوت داشته است. عاملی برای کمک به سازمان ها برای ارتقا سازمانی و استعدادهای کارکنان شان شده است” (شاه حسینی و همکاران، ۲۰۰۹ : ۱۰۰).

با کارآفرینی است که نیازها شناخته می شود و با رفع نیازها، پیشرفت حاصل می شود. کشورهای صنعتی ‌به این دلیل پیشرفته اند که در فناوری اطلاعات پیشرفت کرده‌اند و توسط آن، هم اقتصاد جهان را در اختیار گرفته و هم تبدیل به قدرت نظامی شده اند و حال فرهنگ جهان را به سوی خواسته های خود هدایت می‌کنند (حسینی و کاظمی، ۱۳۹۰).

حقیقی (۱۳۸۵) پیامدها و آثار مثبت جانبی کارآفرینی را چنین بر می شمارد؛

– رشد اقتصادی و تحرک اجتماعی: طبق نظر شومپیتر عامل رونق چرخه اقتصادی، فعالیت کارآفرینان است.

– اشتغال: اگر کارآفرینی یک فرایند دائمی و بلند مدت باشد، نمی توان انتظار داشت که کارآفرینان نقش »شغل آفرینی» را نیز به خوبی ایفا کنند.

– پیوند علم و بازار: امروزه ثابت شده است که یکی از بهترین روش ها، استفاده بهینه از علم در بازار، گسترش کارآفرینی فردی و کارآفرینی درون سازمانی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...