بین گروه درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش و گروه کنترل در میزان فرونشانی افکار تفاوت معناداری وجود دارد.

 

در نمره فرونشانی افکار پس آزمون گروه آزمایش (گروه درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش) تغییر معناداری نسبت به گروه کنترل ملاحظه نگردید. به علاوه مقدار اندازه اثر حاکی از این بود که ۴ درصد تغییرات مشاهده شده در نمرات پس آزمون متغیر فرونشانی افکار به دلیل کار مداخله‌ای بوده است که مقدار قابل ملاحظه‌ای نبود.

 

در واقع این یافته نشان داد که اجرای گروه درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش، روند آگاهانه افراد وسواسی برای تلاش در جهت جلوگیری از ورود افکار خاص به جریان آگاهی آنان را تحت تاثیر قرار نداده است. هر چند به نظر می‌رسد سرکوب کردن فکر وسواسی می‌تواند منجر به افزایش علایم وسواسی گردد؛ اما می‌توان یافته حاضر را اینگونه تفسیر نمود که شاید قانون ذهنی موجود در افراد وسواسی مبنی بر اینکه تلاش برای بازداری و اجتناب از فکر یا محرک آزارنده، رنج و ناراحتی فوری را از بین می‌برد و از بین رفتن رنج و ناراحتی مساوی با دستیابی یه بهزیستی و سلامتی است و یا شاید بیش از حد آزاردهنده بودن افکار وسواسی شرکت کنندگان موجود در این مطالعه که باعث اجتناب این افراد از رو به رو شدن با افکارشان می شود منجر به عدم تاثیر شیوه ی اکت که تأکید زیادی بر رویارویی با افکار و پذیرش آن ها دارد بر روی متغیر سرکوبی فکر شده است.

 

همان گونه که مبانی نظری موید این نکته است. مدل‌های شناختی-رفتاری اختلال وسواسی-جبری (نظیر راچمن، ۱۹۹۸؛ سالکووسکیس، ۱۹۹۶) معتقدند که عدم موفقیت در کنترل یا سرکوبی افکار مزاحم زیر بنای فراوانی و تشدید ماهیت وسواس‌ها است (تولین و همکاران، ۲۰۰۲). در واقع، سرکوبی فکر می‌تواند به چند دلیل مشکل ساز باشد؛ چرا که منجر به افزایش متناقض در فراوانی فکر می‌شود. همچنین، باعث می‌شود فرد نسبت به افکار و فرایندهای فکری بیش از پیش از هوشیار شود به طوری که محرک‌های فکر و ردپاهای فکر برجسته‌تر شوند. از دیگر سو، از یادگیری جدید ‌در مورد اهمیت فکر به دلیل خاتمه یافتن مواجهه با فکر جلوگیری می‌شود و در نهایت، منجر به تشدید ارزیابی منفی معنی فکر می‌شود (مثل پوردن و کلارک، ۱۹۹۹؛ پوردن، ۲۰۰۱، به نقل از پوردن و همکاران، ۲۰۰۵). علاوه بر این، به زعم وگنر و اربر (۱۹۹۹) سرکوبی فکر فعالیت پرزحمتی است که ممکن است غلظت مورد نیاز برای انجام وظایف دیگر را مختل نماید. ‌بنابرین‏ حتی اگر سرکوبی با افزایش فراوانی فکر منجر نشود این ممکن است اثرات منفی دیگری روی افکار وسواسی و عملکرد افراد داشته باشد (به نقل از پوردن و همکاران، ۲۰۰۷). همان گونه که نتایج مطالعات انجام شده حاکی از این امر است. پژوهش‌های متعددی نشان داده‌اند که فرونشانی فکر اثرات ناسازگارانه‌ای روی اختلال وسواس فکری- عملی دارد (پوردن، ۲۰۰۴؛ تولین، آبرامویتز، هاملین، فوآ و سینودی، ۲۰۰۲، به نقل از مگی و تیچمن، ۲۰۰۷). همچنین نتایج تحقیق موریس، مرکل باخ و هورسلنبرگ (۱۹۹۶) و سالکووسکیس، (۱۹۹۲) نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال وسواس بیشتر از افراد فاقد اختلال به فرونشانی افکارشان تمایل دارند (به نقل از مکلارن و کرو، ۲۰۰۳).

 

در این راستا، راشین و همکاران (۲۰۰۱) اذعان می‌دارد که سرکوبی فکر، مقدمه درهم آمیختگی فکر-عمل می‌باشد. وگنر، اربر و زاناکوس (۱۹۹۳) نیز بر این عقیده است که تلاش‌های سرکوبی، به اثرات متناقض افزایش به جای کاهش فراوانی افکار ناخواسته منجر می‌شود (به نقل از تولین و همکاران، ۲۰۰۲).

 

محدودیت‌های مطالعه

 

– نتایج حاصل از این تحقیق به زنان مبتلا به وسواس شهر مشهد محدود می‌باشد، لذا تعمیم نتایج آن به سایر گروه‌های اجتماعی باید با احتیاط صورت گیرد.

 

-محدویت در اجرای ابزارها به دلیل عدم ‌پاسخ‌گویی‌ دقیق توسط برخی از زنان وسواسی مورد مطالعه

 

– مشکلات مربوط به انگیزه و دقت آزمودنی‌ها در تکمیل پرسشنامه‌ها

 

-محدودیت در موانع قانونی و اخلاقی در اجرای ابزارها

 

پیشنهادات

 

– علاوه بر شیوه مورد استفاده در این پزوهش می‌توان از سایر مدل‌های مبتنی بر پذیرش نظیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی نیز در کاهش علایم وسواس سود جست.

 

– اجرای پژوهش‌های مشابه با بهره گرفتن از نمونه های مختلف شامل نمونه های زنان مبتلا به انواع وسواس و توجه به متغیری نظیر سن، مدرک تحصیلی، طبقه اجتماعی و شاغل یا خانه دار بودن زنان وسواسی می‌تواند تکرارپذیری یافته های پژوهش حاضر را مورد بررسی قرار دهد.

 

– انجام پژوهش‌ی خصوصاًً با بهره گرفتن از گروه‌های خاص آزمودنی، برای مثال زنان مبتلا به وسواس می‌توانند رابطه خودتنظیمی و هیجان خواهی را دقیق تر مورد بررسی قرار دهد.

 

– مطابق پیامد عملی یافته های پژوهش حاضر ‌در مورد تاثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان پژوهش‌هایی را تدارک دید که ‌بر اساس آن ها راهکارهای کاهش و بهبود انواع وسواس فکر ی و عملی، درهم امیختگی و اغتشاش مورد بررسی قرار گیرند.

 

– بررسی تاثیر وسواس شستشو در روابط اجتماعی و سایر عملکردهای شغلی و…

 

– با توجه به اینکه علایم وسواس در نوجوانان پسر، بیشتر از نوجوانان دختر است؛ لذا پیشنهاد می‌شود پژوهشی مشابه با توجه به نقش جنسیت بر روی پسران نوجوان انجام شود.

 

منــابع

 

منابع فارسی

 

آزاد، ح. (۱۳۸۹). روانشناسی سلامت (بهداشت روانی). چاپ اول. تهران: بعثت.

استکتی، گ. (۱۹۹۳). درمان رفتاری وسواس، ترجمه عباس بخشی پور رودسری و مجید علیلو، تبریز: روان پویا.

 

اسلامی‌نسب، ع. (۱۳۸۳). راهنمای عملی درمان وسواس برای متخصصین. تهران: شفابخش.

 

اکبرزاده، ن؛ بابایی، م؛ پورشهریاری، م؛ نجل رحیم، ع. (۱۳۸۹). تاثیر درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و کاهش اندیشه پردازی خطر بر اختلال وسواسی- اجباری در دانشجویان دختر. مطالعات روانشناختی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا، ۱٫

 

امینی، ر؛ پور شهباز ع؛ دولتشاهی ب. (۱۳۹۰). نقش باور آمیختگی اندیشه ـ کنش در تبیین علائم نشانه های وسواس. تازه های علوم شناختی، ۱: ۳۴-۲۵

 

اندوز، ز. (۱۳۸۷). مقایسه کارایی و اثر بخشی روش “رویارویی و جلوگیری از پاسخ” با روش “کاهش فکر خطرناک” در درمان اختلال وسواس شستشو، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، منتشر نشده، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...