تبدیل تفکر ریسک گریز به تفکر ریسک پذیر.

تبدیل از فناوری محوری به کسب و کار محوری.

تبدیل از تفکر تمرکز گرایی به تفکر مشارکت گرایی.

تبدیل و تغییر تمرکز بر داخل سازمان به تمرکز بر خارج سازمان.

تبدیل هزینه محوری به ارزش محوری.

تبدیل ساختار انفعالی به ساختار کنشگر.

۲ – ۴ – ۳- مدل همسوییC4

طی تحقیقی در سال ۲۰۰۶ از ۲۱مدیر ارشد فناوری اطلاعات و کسب و کار در ۱۵سازمان بزرگ درباره راه کارهای همسویی مشخص شد که اغلب پاسخ دهندگانی که سازمان هایشان دارای درجه همسویی بیشتری بوده اند ،چهار مبحث اساسی جهت رسیدن به همسویی را در صحبت هایشان و نظراتشان تکرار کرده‌اند. این مباحث عبارتند از(ویس ،۲۰۰۶،۶۸):

جهت گیری واضح و روشن سازمان[۲۰]: جهت گیری مشخص به معنای ارائه یک استراتژی روشن و معین برای آینده نزدیک و دور است. استراتژی های فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان باید در مشارکتی نزدیک با یکدیگر و در کنار هم ایجاد شده و با هم هماهنگ شوند.بسیاری از سازمان ها به منظور افزایش همسویی ، برنامه های استاندارد معینی را تدوین کرده‌اند و معماری کلان یکپارچه ای را ابجاد نموده اند.

وجود تعهد[۲۱]: تعهد شامل پشتیبانی بالاترین سطح مدیریت سازمان از فناوری اطلاعات بوده که بخشی از این فرایند شامل مشارکت مدیران فناوری اطلاعات در برنامه ریزی سازمان در کنار مشارکت مدیران کسب و کار در برنامه ریزی فناوری اطلاعات است. به منظور پیاده سازی یکپارچگی مورد نظر در سازمان نیازمند ایجاد احترام و اعتماد متقابل در سازمان است.

ارتباطات[۲۲]: ارتباطات به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت یا شکست همسویی در سازمان مطرح می شود. این موضوع با بیان روشن و دقیق انتظارات اصلی سازمان از همسویی آغاز می شود.سپس استراتژی،اهداف و انتظارات سازمان به مدیران کسب و کار و کارکنان انتقال داده می شود.

یکپارچگی بین بخش ها[۲۳]: یکپارچگی بین بخش ها می‌تواند یکی از نتایج همسویی باشد.به منظور موفقیت در همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان باید مرزهای بین بخش ها و وظایف سازمان حذف گردد. کارکنان باید تشویق شوند تا شیوه های مناسب به کار گیری فناوری یه منظور ایجاد ارزش در سازمان و رسیدن به اهداف سازمانی را ایجاد نمایند.

در نهایت باید یک ساختار نظارتی گسترده در سراسر ازمان به منظور رسیدن به همسویی ایجاد و پیاده سازی شود. باید یک هسته مرکزی و تیم های چند وظیفه ای و چند بخشی ایجاد گردند تا همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار را سرپرستی نمایند و استراتژی یکپارچه تدوین شده را اجرا نمایند. این چهار موضوع مهم را می توان در قالب مدلC4 همسویی بیان کرد(ویس،۲۰۰۴):

جهت گیری شفاف

ارتباطات

تعهد

یکپارچگی بخش ها

کنترل کسب و کار / فناوری اطلاعات

استراتژی واضح و مشخص

رابطه مشخص بین ‌استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات

وجود استانداردها

معماری کلان سازمان

درک استراتژی

شفافیت انتظلرات

بازخورد

رابطه دو طرفه

مشارکت و همکاری مدیر عامل

ضمانت اجرایی برای پروژه ها ی مهم

اعتماد متقابل

استفاده از فناوری اطلاعات در راستای اهداف

تشویق

نوآوری

آموزش بین سطوح سازمان

شکل ۲-۶: مدل همسویی C4

۲- ۴- ۴- مدل کلارک

مدل کلارک که در سال ۱۹۹۴ ارائه شده است بر مبنای نظرات اسکات مورتون(۱۹۹۱) شکل گرفته است. در این مدل پنج عامل اساسی بر اهداف استراتژیک سازمان اثر گذاشته و همسویی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این پنج عامل عبارتند از:

ساختار.

فرآیندهای مدیریت.

افراد و نقش ها.

فناوری.

استراتژی.

مرز سازمانی

استراتژی

فناوری

فرهنگ

افراد و نقش ها

فرآیندهای مدیریت

ساختار

محیط فناوری خارجی

محیط اجتماعی- اقتصادی

خارجی

شکل ۲-۷ : پنج نیروی مؤثر بر اهداف استراتژیک سازمان(کلارک، ۱۹۹۴،۸۹)

این مدل نشان می‌دهد که رابطه بین فناوری و استراتژی به صورت ساده و مستقیم نیست. این رابطه می‌تواند توسط فرهنگ، عوامل فناوری و اقتصادی – اجتماعی داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گیرد. به دلیل پویایی بسیار زیاد محیط های داخلی و خارجی یک سازمان، همسویی باید به طور مدام مورد بررسی مجدد و نظارت قرار گیرد. عامل محوری و مرکزی مدل، فرایند های مدیریت می‌باشد. این فرایند ها بین فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار قرار می‌گیرد. ‌بنابرین‏ مدل نشان می‌دهد که اگر فرآیندهای مدیریتی مناسبی وجود نداشته باشد، همسویی بین فناوری اطلاعات و استراتژای کسب و کار دچار مشکل خواهد شد.

۲-۴-۵- مدل همسویی بیتام[۲۴]

مدل بیتام به همراه متدولوژی آن در سال۲۰۰۲توسط کازمن و می چن ارائه گردیده است(کازمن ، می چن،۲۰۰۲،۴۴). آن ها مدل ها و چهارچوب های قبلی همسویی را مورد انتقاد قرار داده و اشاره می‌کنند که آن ها اغلب فقط در قالبی مفهومی به سطح استراتژیک همسویی و ارتباط بین بخش های مختلف مدل پرداخته‌اند. آن ها عقیده دارند که این مدل ها چگونگی سنجش و اصلاح عدم همسویی، که همواره بسیار مهم بوده است را بیان ننموده اند. همچنین آن ها عقیده دارند که با گذشت زمان فناوری اطلاعات تغییرات شگفت انگیزی را بر محیط ایجاد نموده است و پس از انقلاب اینترنت و جهانی شدن آن فناوری اطلاعات عاملی ضروری برای موفقیت کسب و کار و بخش جدا ناپذیر از برنامه ریزی کسب و کار است. با توجه به پیشرفت های فناوری و تغییرات محط کسب و کار ، سازمان ها نیازمند جستجو و مطابقت شیوه هایی برای نوآوری مداوم در فرایند همسویی هستند.

مدل کسب و کار: محرک ها ، استراتژی ها ، جریان ها و کانال های در آمد ، سرمایه گذاری ها ، محیط ، محدودیت ها ، قوانین و مقررات

همسویی

معماری کسب و کار: فرایند های کسب و کار ، جریان های کاری ، جریان های داده ، برنامه های کاربردی ، دانش ، مهارت های کارمندان ، سازماندهی

معماری فناوری اطلاعات: سخت افزار ، نرم افزار ، شبکه ها ، اجزاء ، واسطه ها ، استانداردها ، بسترها

شکل ۲- ۸: مدل همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار(کازمن ، می چن،۲۰۰۲،۴۴)

این مدل لایه‌های مدل های کسب و کار ، معماری های کسب و کار و معماری های فناوری اطلاعات را مشخص ‌کرده‌است. تغییرات محیطی ممکن است بر روی هرکدام از این سه لایه اثر گذار باشد و این تغییرات مانند حرکت موجی به سایر لایه ها نیز منتقل می‌گردد.

۲-۴-۵-۱- مراحل رفع عدم همسویی

سه مرحله اساسی در توانمند سازی سازمان جهت برخورد با عدم همسویی(همسویی نامناسب) وجود دارد که هر مرحله بر پایه مرحله قبلی بنا می‌گردد. این مراحل عبارتند از:

کشف و شناسایی[۲۵] عدم همسویی.

اصلاح[۲۶].

پیشگیری[۲۷] .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...