کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 معرفی سگ تازی (ویژگیهای منحصربه‌فرد)
 درمان کک و کنه خرگوش (تشخیص + روش‌ها)
 علل له‌له زدن سگ (5 دلیل و کمک فوری)
 جلوگیری از فاصله عاطفی در رابطه
 فروش مقالات علمی در مجلات معتبر
 طراحی لندینگ پیج جذاب (7 ترفند حرفه‌ای)
 نگهداری خوکچه هندی (تغذیه و بیماریها)
 درآمد از تدریس آنلاین طراحی دکوراسیون
 شناخت گربه بیرمن (خصوصیات رفتاری)
 فروش راهنمای سفر دیجیتال
 درآمد از فروش فایل‌های صوتی
 افزایش خرید مجدد مشتری (3 استراتژی)
 مشاوره بهبود فرآیندهای کسب‌وکار
 تبلیغات اینترنتی مؤثر برای فروشگاه‌ها
 نگهداری طوطی کانور خورشیدی
 پیشگیری از توقعات زیاد در رابطه عاشقانه
 استفاده از کوپایلوت
 کسب درآمد با ساخت بازی هوش مصنوعی
 گربه بمبئی پلنگ سیاه کوچک
 افزایش فروش فروشگاه آنلاین
 درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی
 ویراستاری متن با Grammarly
 حیوانات خانگی مناسب کودکان
 آموزش استفاده از لئوناردو
 اسامی بامزه گربه
 مدیریت ترس از دست دادن در رابطه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



  1. نسبت کارکنان به دارایی ها (دارایی ها/ کارکنان)

این نسبت برابر است با جمع تعداد کارکنان تقسیم بر کل دارایی ها. سرمایه گذاری در دارایی‌های سرمایه ای به منظور تامین گزینه های استراتژیکی شرکت لازم و ضروری است.( Gale 1980 Porter 1980) نسبت فروش به مخارج سرمایه ای و نسبت فروش به دارایی ها, معیارهای کارایی شرکت در استفاده از دارایی های سرمایه ای در تولید درآمد است، در حالی که نسبت کارکنان به دارایی ها استفاده از منابع شرکت توسط کارکنان شرکت را اندازه گیری می کند.(Hambrick 1983 ha,Nair 1995) این معیار ها صرفه جویی دارایی های شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهد.

شرکتهایی که این استراتژی را دنبال می‌کنند،سعی دارند کالا و خدمات را با پایین ترین قیمت عرضه کنند.
استراتژی حداقل هزینه این امکان را به شرکت می‌دهد که بدون متضرر شدن قیمتهای خود را در جریان رقابت پایین بیاورد. کاهش هزینه اغلب از طریق حذف ضایعات و در نتیجه کاهش هزینه شکست صورت می‌گیرد.

شرکتهایی که استراتژی حداقل هزینه را دنبال می‌کنند عمدتاً برای ایجاد این موقعیت،یک یا چند عامل زیر را به کار می گیرند:

عوامل ایجاد استراتژی حداقل هزینه

(استفاده از حداکثر ظرفیت )

هنگامی که تقاضای مشتریان بالا بوده و ظرفیت شرکت(فضا،کارکنان،تجهیزات) به طور کامل مورد استفاده قرار می‌گیرد،هزینه های ثابت روی واحدهای بیشتری از محصول سر شکن می‌شوند ولذا مجموع هزینه های واحد محصول پایین تر می‌آید.

(صرفه جویی به مقیاس)

عامل اصلی دیگر که توان ایجاد مزیت های هزینه را دارد،صرفه جویی به مقیاس می‌باشد. این عامل یک مزیت هزینه است که به جای بهره گیری بیشتر از تسهیلات موجود،به تسهیلات بزرگتر مربوط می شود.

(پیشرفت‌های تکنولوژیکی)

شرکتهایی که در تکنولوژی های کاهنده هزینه سرمایه گذاری می‌کنند،با افزایش در هزینه های ثابت به دنبال پایین آوردن هزینه های متغیر خود می‌باشند.در حالی که این نوع سرمایه گذاری ها عمدتاً با فعالیت‌های تولیدی یک کارخانه ارتباط می‌یابند،اما شرکت‌های بسیار دیگری نیز وجود دارندکه در زمینه اتوماسیون اداری و خدماتی اقدام به چنین سرمایه گذاریهایی می نمایند.

(تاثیرات یادگیری وتجربه عامل نهایی تاثیر گذار بر ساختار هزینه شرکت،اثرات یادگیری می‌باشد.)

منحنی یادگیری بیان می کندکه زمان مورد نیاز برای انجام یک کار با تعداد دفعات تکرار آن کاهش می‌یابد.
‌بر اساس این تئوری در هر مرتبه که میزان تولید تجمعی دوبرابر می شود،زمان مورد نیاز برای انجام کار ‌با درصد نسبتا یکنواختی کاهش می‌یابد.صرفه جوییهای قابل توجه در زمان به صرفه جویی در هزینه منجر می‌گردد.
تاثیرات تجربه نیز مشابه تاثیرات یادگیری است،در سازمان‌های امروزی تاثیرات تجربه حتی مهمتر از تاثیرات یادگیری نیروی کار است،نیروی باتجربه در مذاکرات و قراردادهای خود اثربخش تر و کارامد تر عمل می کندکه این موجب افزایش سطح کارایی و اثربخشی سازمان با تعداد کمتری نیروی کار می شود.

مؤلفه های استراتژیک کاهش هزینه

۱-ارائه محصول یا خدمات غیر تجملی

یک راه ساده برای دستیابی به هزینه پایین،حذف کلیه تجملات و چیزهای اضافی از محصول یا خدمات است.
دلایل مختلفی برای یک مزیت هزینه ای غیر تجملی که پایدار نیز می‌باشد وجوددارد؛ اول این که رقبا نمی توانندبه سادگی خدمات پیشنهادی را که مشتریان انتظار دارند،متوقف سازند.دوم اینکه،عملیات وتسهیلات رقبا با توجه به چنین خدماتی طرح ریزی شده است و به راحتی قابل تغییر نیست.

۲- طراحی محصول

طراحی یا ساخت یک محصول می ‌تواند صرفه جویی هایی در هزینه ایجاد کند. روش دیگر،استفاده از وسایل جانبی یا اضافی برای یک محصول است تا بتوان ارزش ادراکی بیشتری برای مشتری فراهم کرد.تعدادی از شرکت‌های کامپیوتری،سیستم‌های کم هزینه ای نظیر نرم افزارها یا چاپگرها را به دستگاه های خود اضافه می‌کنند. هنگامی که فشارهای قیمتی وجود دارد،کوچک کردن محصول،راه حل دیگری می‌باشد.این راه حل،به(راه حل هرشی )معروف است؛‌زیرا شرکت هرشی برای اولین بار از آن استفاده کرد.هرشی هنگامی قیمت کاکائو افزایش یافت،شکلات های خود را کوچک ساخت.

۳-تولید/عملیات

۱-۳- صرفه جویی در هزینه مواد اولیه

دسترسی یک شرکت به مواد اولیه می‌تواند مزیت هزینه پایداری را برای آن شرکت ایجاد کند.

۲-۳- توزیع با هزینه پایین

هنگامی که هزینه عمده ما هزینه توزیع است استفاده از یک کانال توزیع متفاوت می‌تواند مزیت هزینه پایداری را برای ما به همراه داشته باشد.

۳-۳- صرفه جویی در هزینه نیروی کار

در برخی صنایع پرقدرتی که برنیروی کار تمرکز دارند،مزیت هزینه پایدار حداقل با توجه به برخی از ‌گروه‌های استراتژیک،می‌تواند ما را به استفاده از نیروی کار ارزان هدایت کند.

۴-۳- یارانه دولت

برخی شرکت‌ها،یارانه های دولتی یا تسهیلات ویژه دیگری را دریافت می دارند که به طور مؤثر مزیت هزینه پایداری را به صورت مستقیم ویا غیر مستقیم برای آن ها فراهم می‌کند.

۵-۳- مزیت در هزینه تعیین مکان

بعضی مواقع بهترین مکان‌ها دراختیار افرادی است که از قبل وارد بازار شده اند.رقبا در این حالت متوجه می‌شوند که برای یافتن مکان بهتر باید هزینه بیشتری صرف کنند.به طور حتم یکی ازدلا یل موفقیت مک دونالد سیاست دیرینه در خرید املاک بوده است

۶-۳- خرید تجهیزات سرمایه ای ارزان قیمت

شرکت‌ها گاهی اوقات تشویق می‌شوند تا یک کسب وکار را حتی با قیمتی پایین تر از هزینه جایگزینی یا ارزش دفتری آن رها کنند.

۷-۳- کاهش هزینه سربار

یک شرکت، خصوصاً در یک صنعت رشد یافته و بالغ،در طی مراحل رشد با افزایش تقاضا برای هزینه نیروی کار وهزینه سربارمواجه خواهد شد که می‌تواند از میزان آن بکاهد.صنایع وایت مثال خوبی از شرکتی است که در ابتدا دارایی‌های ارزان را خریداری کردو سپس هزینه سربار و هزینه نیروی کار اضافی راکاهش داد.

صرفه جویی به مقیاس

عامل اصلی دیگر که توان ایجاد مزیت های هزینه را دارد،صرفه جویی به مقیاس می‌باشد. این عامل یک مزیت هزینه است که به جای بهره گیری بیشتر از تسهیلات موجود،به تسهیلات بزرگتر مربوط می شود.

منحنی تجربه

این منحنی بیان می‌دارد که یک شرکت در ساخت یک محصول،تجربه می اندوزد که این تجربه باعث می شود هزینه هایش با یک نرخ قابل پیش‌بینی کاهش یابد.

فرهنگ کاهش هزینه

یک استراتژی موفق کاهش هزینه،معمولا جنبه‌های مختلفی دارد که هزینه ها تمایل دارند از جنبه‌های مختلف با آن مواجه شوند و معمولا این استراتژی توسط فرهنگ کاهش هزینه حمایت می شود.مدیریت ارشد ،نظام پاداش ها،سیستم ها،ساختارو فرهنگ ،همه و همه باید بر کاهش هزینه تأکید کنند. همچنین به یک تمرکز جدی نیاز است که قابل مقایسه با آن استراتژی باشد که توسط شرکتهایی که به صورت موفق مدیریت کیفیت جامع را به کار گرفته اند ،حاصل شده است.

ریسکهای همراه در استراتژی حداقل هزینه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:24:00 ب.ظ ]




الگوی پویا: این الگو با الگوی فابر ،شباهت اندکی دارد. بر اساس این الگو ، طراحی مدل کسب وکار با توجه به عوامل پویای محیطی و درطی فازهای مختلفی صورت می‌گیرد (زعفریان، ۱۳۹۱،ص۸) .

طراحی خدمات: مسأله اصلی در خدمات ارزش است. ارزش از نظر جهت دید ارائه دهنده و دریافت کننده به چهار گروه تقسیم می شود که در طراحی خدمات باید مورد توجه واقع شود: نخست ارزش مورد نظر که منظور از آن ، ارزشی است که تهیه(ارائه)کننده خدمات قصد دارد در بالاترین میزان به مشتریان و یا کاربران نهایی ارائه دهد. این هدف غایی نقطه شروع نوآوری بوده و منجر به ارائه ارزش می‌گردد. ارزشی که ارائه کننده ارزش ، به مشتریان خدمات ارائه می‌دهد ، ارزش ارائه شده ،نام دارد. ارزش مورد انتظار ، ارزشی است که مشتریان انتظار دارند از خدمات دریافت نمایند. این نوع ارزش تحت تأثیر تجارب قبلی مشتری و یا خدمات مشابه قرار می‌گیرد. ارزش گرفته شده ، ارزشی است که مشتری(کاربرنهایی)هنگام استفاده از خدمات ارائه شده ،دریافت می‌کند . این بعد ارزش،خط پایان است و مشتری پسازآن به ارزیابی نوآوری می پردازد (زعفریان، ۱۳۹۱،ص۸) .

طراحی سازمانی: به تشریح شبکه ارزشی می پردازد که برای ازقوه به فعل در آوردن ارزش مورد نظر الزامی است. یک شبکه ارزش شامل دست اندرکاران با منابع و قابلیت‌های ویژه است که در تعامل با یکدیگر وانجام فعالیت‌های ارزشی به ایجاد ارزش برای مشتریان می پردازند تا بتوانند استراتژیها و اهداف خود را از قوه به فعل در بیاورند. دست اندرکاران این شبکه ارزش با توجه به منابع و قابلیت‌ها ممکن است قدرت بیشتر یا کمتری در شبکه ارزش داشته باشند. بر اساس نظر هاوکینز، شرکای هر شبکه ارزش شامل سه گروه شرکای ساختاری که دارایی‌های محسوس و غیرمحسوس غیرقابل جانشین را تهیه می‌کنند، شرکای همکار که به تهیه خدمات و کالاها برای برآوردن نیازهای خاص شبکه می پردازند و شرکای حمایتی که خدمات و

کالاهای عمومی و قابل جانشین را فراهم می‌کنند. شرکای ساختاری نسبت به شرکای حمایتی از جایگاه بهتری برای اعمال کنترل بر شبکه ارزش دارا هستند طراحی فناوری: در این بعد معماری فنی(بازدرمقابل بسته ،متمرکز در مقابل توزیع شده) ، زیرساختار (پهنای باند بالا در مقابل پهنای باند پایین) ، شبکه های دسترسی( ثابت در مقابل بیسیم ، پهنای باند بالا در مقابل پایین ، قابل قیاس در مقابل غیر قابل قیاس) ،پلتفرم های خدمات (متمرکز در مقابل توزیع شده ، شخصی در مقابل غیرشخصی ، مطمئن در مقابل غیرمطمئن،قدیمی ‌در مقابل‌ جدید)،وسایل دسترسی کاربرنهایی به خدمات (چند منظوره ‌در مقابل‌ تک منظوره ، تسهیل ذخیره سازی در مقابل عدم ذخیره سازی،گنجاندن نرم افزار در مقابل ترمینال باز) ، برنامه های کاربردی (همیشگی در مقابل حساس به زمان ، شخصی در مقابل غیرشخصی،مطمئن ‌در مقابل‌ غیرمطمئن) ، داده (حجم زیاد در مقابل حجم کم) ‌و کارکرد فناوری (همیشگی در مقابل حساس بودن به زمان، شخصی در مقابل غیرشخصی،مطمئن در مقابل غیرمطمئن) به عنوان مهمترین متغیرهای طراحی فناوری بررسی می‌شوند ( بوام ، ۲۰۰۷ ،ص ۱۰۸ ) .

جدول ( ۲-۳) الگوهای طراحی مدل کسب وکار از دیدگاه صاحب‌نظران مختلف را نشان می‌دهد .

الگوهای طراحی مدل کسب وکار صاحب‌نظران مختلف

ردیف

نام صاحب اثر

نام مدل

ابعاد/حوزه طراحی

نقاط قوت

نقاط ضعف

۱

فابر

SOFT

خدمات

-توجه به مشارکت مبتنی بر ارزش

-توجه به ابعاد مختلف کس و کار در طراحی مدل

-توجه به ابعاد بازار در طراحی مدل

-توجه به عوامل محیطی در طراحی مدل

-عدم توجه به فازهای طراحی بر کسب وکار

-عدم توجه به تغییرات عوامل مؤثر بر کسب وکار

سازمان

مالی

فناوری

۲

متلی و پدرسون

MAPIT

بازار

-توجه به زنجیره ارزش

-توجه به ابعاد مختلف کسب وکار در طراحی مدل

-توانایی شناسایی ومقایسه مدل های کسب وکار

-توجه به تاثیر بخش های مختلف شبکه ارزش بر هم

-عدم توجه به فازهای طراحی بر کسب وکار

-عدم توجه به تغییرات عوامل مؤثر بر کسب وکار

-عدم توجه به ریسکهای کسب و کار

عوامل

محصول

حوزه تاثیر

معاملات

۳

اسلوتزکی،

استاهلر،آفوو توکی وپورتر

IDEA

شناسائی

-توجه به مشارکت مبتنی بر ارزش

– توجه به فازهای طراحی بر کسب وکار

-توجه به تغییرات و قابلیت‌های بالقوه فناوری

-توانایی شناسایی ومقایسه مدل های کسب وکار

-عدم توجه جامع بر عناصر و ابعاد طراحی مدل کسب وکار

-عدم توجه جامع بر عوامل تاثیر گذار محیطی بر مدل

طراحی

ارزیابی

جمع‌ آوری و یکپارچه سازی

۴

امر ال ساوی

VISOR

ارزش

-توجه به مشتری مداری

– توجه به ابعاد و عناصر طراحی مدل

-توانایی یکپارچه سازی رویکردهای مختلف مدل کسب وکار

-توجه به تجارب کاربر و فاکتورهای جایگزینی

-عدم توجه جامع به فازهای طراحی مدل

اینتر فیسی

سرویس

سازماندهی

درآمد

۵

هری بومن و همکاران

FBBM

سازمان

-توجه به مشارکت مبتنی بر ارزش

– توجه به فازهای طراحی بر کسب وکار

-توجه به شبکه های ارزش انعطاف پذیر به جای زنجیره ارزش سنتی،استاتیک و خطی

-توجه به ارتباط بین ابعاد سازمانی،فناوری وخدمات

-توجه به روایی و پایایی مدل کسب وکار قبل از شکل گیری شبکه

-عدم توجه جامع به فازهای طراحی مدل

-عدم توجه جامع بر عوامل تاثیر گذار محیطی بر مدل

فناوری

خدمات

مالی

۶

کیجن،بومن،

هکر وفابر

داینامیک

طراحی خدمات(ارزش)

– توجه به ابعاد و عناصر طراحی مدل

-توجه ویژه به ابعاد مختلف ارزش

-توجه خاص به تغییر محوری و پویایی

-عدم توجه جامع به فازهای طراحی مدل

طراحی سازمانی(عوامل)

طراحی فناوری

طراحی مالی

جدول( ۲-۳) الگوهای طراحی مدل کسب وکار صاحب‌نظران مختلف

۲-۳-۵ ) نوآوری در مدل کسب وکار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]




تحقیقات ثابت نمود که این متغییر­ها تا ۶۰% قادر به تبیین سهولت هستند در این تحقیق عوامل که برای دفعات نخست و در مراحل اولیه ی استفاده مؤثر هستند را به چند دسته­ ویژگی­های فردی و ویژگی­های موفقیتی تقسیم می­ نماید. در سال ۲۰۰۳ مدل تئوری یکپارچه­ی پذیرش و بهره­ گیری از فناوری معرفی شد. محققین در سال ۲۰۰۶ مدل توسعه ­یافته­ای از پذیرش فناوری را توصیه نمودند. (Sun & Zhang, 2006) که ده فاکتور تعدیل کننده را شناسایی و در قالب سه گروه عوامل سازمانی (داوطلبی طبیعت وظیفه و کسب و کار) عوامل مرتبط با فناوری (دشواری فناوری بهره­ گیری فردی در برابر بهره­ گیری گروهی هدف به­ کارگیری فناوری کار­گرا بودن در برابر تجهیزات­گرا بودن آن) و شاخص­ های فردی (ظرفیت های ذهنی – پیشینه ی فرهنگی – سن – جنس و تجربیات است) این متغییر­ها در کنار سازه­ های اصلی، سهولت و سودمندی درک شده و هنجارهای اجتماعی مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد.

توسعه ی مدل پذیرش فناوری ۲

در سال ۲۰۰۰ محققین برای تکمیل مدل ابتدایی پذیرش فناوری و تبیین سودمندی و سهولت درک شده از قصد به کارگیری در قالب واژه های تاثیرات اجتماعی و فرایند­های ارزیابی ابزارها استفاده نمودند چون هر چند مدل ابتدایی پذیرش فناوری بر پایه­ ­ مدل رفتار منطقی آجزن استوار بود لیکن هنجارهای اجتماعی در ساختار آن موجود نبود. از زمان معرفی مدل همه محققان به لزوم و ضرورت ورود متغییر های بیشتر در مدل تأکید کرده‌اند.

در مدل پذیرش فناوری ۲ یکی از مهم از اهداف تبیین شاخص های سودمندی و سهولت درک شده است. شکل ۶ نمونه ای از این مدل را ارائه می‌دهد که شاخص هایی چون(هنجارهای فاعلی– داوطلبی و تصویر) ارائه شده و ابزارهایی چون ( ارتباط شغلی – کیفیت خروجی ارزیابی – نتایج و سهولت درک شده) معرفی شده است.

در این مدل تجربیات و داوطلبی به عنوان متغییر میانجی مطرح است. متغییر داوطلبی به عنوان متغییر میانجی بین به­ کارگیری و سطوح سازمانی مطرح است. هنجارهای اجتماعی از طریق سودمندی درک شده یا در قالب آنچه بین ­المللی­شدن نامیده می­ شود بر مدل تاثیر­گذار است. عامل هنجارهای اجتماعی بر تصویر ذهنی تاثیر می­ گذارد.

شکل ۶ مدل پذیرش فناوری ۲ (Venkatesh & Davis, 2000)

نتایج

کیفیت خروجی

تصویر

ارتباط شغلی

هنجارهای فاعلی

تجربه

داوطلبانه بودن

سودمندی درک شده

سهولت درک شده

قصد استفاده

رفتار استفاده

تحقیقات بیانگر این مطلب است که بهره­ گیری که بر اثر فشار عوامل سازمانی رخ دهد درک فرد از سودمندی درک شده بر اثر تاثیر عوامل اجتماعی سبب افزایش استفاده می­ شود. فرد نسبت به بهره­ گیری از سیستم هدف در صورتی که افراد شاخص در گروه یا تیم به آن اعتقاد داشتند بیشتر ترغیب می­ شود. مدل پذیرش فناوری ۲ عواملی چون بین ­المللی­شدن را زمانی که داوطلبی یا اجباری ‌می‌باشد را مطرح می­ نماید متغییر میانجی یک تجربه است که بر هنجارهای فاعلی و قصد بهره­ گیری از سیستم تاثیر می­ گذارد رابطه­ بین هنجارهای فاعلی و قصد در مواقعی که بهره­ گیری اجباری بوده است و فرد در آغاز استفاده از سیستم است قوی­تر ‌می‌باشد. تجربه بر رابطه­ بین هنجارهای فاعلی و سودمندی درک شده نیز تاثیر می­ گذارد.

در فرایند ابزاری، مدل پذیرش فناوری ۲ پیشنهاد می­ کند که در حوزه­ فردی ارتباط بین اهداف شغلی و خروجی آن با به­ کارگیری سیستم ارتباط وجود دارد (ارتباط شغلی) این امر به عنوان اساسی در ارزیابی سودمندی سیستم به کار می­رود (سودمندی درک شده).

مدل پذیرش فناوری ۲ در مقایسه با مدل پذیرش فناوری نخستین که حدود ۵۲-۳۴ درصد قصد به­ کارگیری را توصیف می­ کند ؛تا حدود۶۰ درصد متغییرهای مرتبط با سودمندی را توصیف می­ کند.

مدل تناسب بین وظیفه و فناوری

نظریه­ های تناسب سازمانی فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله مدل تناسب بین وظیفه و فناوری [۲۳]که توسط گودهیو مطرح شده است ، به منظور درک بهتر طیف گسترده ­ای از عوامل سازمانی ارائه ‌شده‌اند که به­ کارگیری راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات را تحت تاثیر قرار می­ دهند. در شکل ۲-۷ شمای کلی از مدل تناسب وظیفه با فناوری ارئه شده است. (Goodhue & Thompson, 1995)

شکل ۷ مدل تناسب وظیفه با فناوری (Goodhue & Thompson, 1995)

وظیفهفه

فناوریی ناوری

فرد

تناسب بین

وظیفه -فناوری

ارزشیابی کاربر

عملکرد

شکل ۲ -۷

همان­گونه که در شکل ۲-۷ مشاهده می شود؛ در مدل سه عامل کاربر، فناوری و پیچیدگی وظایف سازمانی که باید توسط سیستم­های فناوری اطلاعات و ارتباطات پشتیبانی شود؛ مدنظر قرار ‌می‌گیرد. این مدل براین فرض استوار است که اگر سیستم های فناوری اطلاعات و ارتباطات از وظایف سازمانی به خوبی پشتیبانی نماید احتمالا بیشتر مورد استفاده قرار خواهد رفت و وظایف فرد را نیز هماهنگ می­سازد. زیرا کاربران از روش­هایی استفاده ‌می‌کنند که وظایفشان را کامل و با بیشترین منافع انجام دهند. و اگر فناوری اطلاعات و ارتباطات مزیت رقابتی موجود را ارائه نکند استفاده نخواهد شد.

هر چند در این مدل به وجوه جدیدی از فناوری یعنی هماهنگی یا تناسب میان کاربر و فناوری ونیز میان وظیفه و فناوری توجه شده است، اما تعامل میان کاربر و وظیفه که مهمترین عامل برای اجرای پروژه­ های فناوری اطلاعات و ارتباطات است بررسی­نمی شود. (Tisknakis & Kouroubali, 2009)

نظریه یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری (UTAUT)

یکی از جدیدترین مدل­ها درباره پذیرش فناوری، نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری است که آن را می توان حاصل تلفیق سازه­ های اصلی چندین مدل مشهور در زمینه پذیرش فناوری دانست. هدف این نظریه دست­یافتن به دیدگاهی واحد درباره پذیرش کاربران است. محققین (Venkatesh, V., Morris, M. G., Davis, G. B., & Davis, F. D., 2003) دریافته­اند که محققین حوزه ­های سیستم­های اطلاعاتی یا فناوری اطلاعات با مدل­های متعددی در حوزه­ پذیرش فناوری مواجه هستند ضرورت یکپارچه­کردن مدل­ها در قالب تئوری یکپارچه پذیرش و به­ کارگیری فناوری وجود داشته است. یکی از جدیدترین مدل­ها درباره پذیرش فناوری ، نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری است. که آن را می توان حاصل تلفیق چندین مدل مشهور در زمینه پذیرش فناوری دانست. هدف این نظریه دست یافتن به دیدگاه واحد درباره پذیرش کاربران است.

جدول ۷مهمترین دلایل عدم امکان به کارگیری مدل درسطح سازمان

مهمترین دلایل عدم امکان به کارگیری مدل درسطح سازمان

فناوری های که مطالعه شده است اغلب ساده و فرد محور بوده در حالی که فناوری های سازمانی اغلب دشوار و پیچیده است

اغلب جامعه ی آماری بجز تحقیقات معدودی دانش آموزان بوده اند.

زمان ارزیابی آن ها کلی بوده بیشتر تحقیقات بعد از پذیرش یا عدم پذیرش بهره گیری از سیستم بوده که واکنش ها انجام شده می‌باشد.

طبیعت ارزیابی ها چند بعدی بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]




کلیات تحقیق

۱-۱ مقدمه

دﻧﯿﺎی ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﺷﺘﺎب ﻓﺰاﯾﻨﺪه‌ای در ﺣﺎل ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺷﺪن اﺳﺖ. اﯾﻦ اﻣﺮ ﺿﺮورت ﻧﻮآوری، اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی، ﺑﻬﺮه‌وری و ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ را ﺑﺮای ﺑﻘﺎ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ می‌ﮐﻨﺪ. از اﯾﻦ رو اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن‌ها ﺗﺪوﯾﻦ ﮔﺮدد ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﭼﺎﻟﺸﻬﺎ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮده و زﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ را ﺑﺮای ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ از ﻣﻨﺎﺳﺐ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ از اﯾﻦ رو، رواﻧﺸﻨﺎﺳﺎن ﺗﺎﮐﯿﺪ دارﻧﺪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺳﺎزﻣﺎن‌ها ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺮاﺗﺮ از وﻇﺎﯾﻒ رﺳﻤﯽ ﺧﻮد ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ (جورج[۱]،۲۰۰۶).

از ﻃﺮﻓﯽ ﺳﺎزﻣﺎن‌های بیمه ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﺳﺎزﻣﺎن‌های ﺑﺸﺮی در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺜﻞ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﻃﻮر ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ در ﺣﺎل ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل ﻫﺴﺘﻨﺪ. از اﯾﻦ رو ﻻزم اﺳﺖ کارمندان سازمان بیمهﺧﻮد را ﺑﺎ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﮔﺮاﯾﺸﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻓﺮاد ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻧﻤﻮده و آﻣﺎده ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ آن‌ ها را ﺑﺮ ﻫﻢ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ می‌ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ دارای ﺑﻬﺮه ﻫﻮﺷﯽ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﻮده در آزﻣﻮن‌های ورودی داﻧﺸﮕﺎه‌ها و ﻣﻮﺳﺴﺎت آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﯽ ﻧﻤﺮات ﺑﺎﻻﯾﯽ ﮐﺴﺐ می‌ﮐﺮدﻧﺪ وﻟﯽ در زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻐﻠﯽ وﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺧﻮد ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺒﻮدﻧﺪ و ﺑﺮ ﻋﮑﺲ. از اﯾﻦ رو داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ درﻣﻮرد اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ. درﺳﺎل ۱۹۷۰ ﺑﺮای اوﻟﯿﻦ ﺑﺎر دو رواﻧﺸﻨﺎس آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم‌های ﭘﯿﺘﺮ ﺳﺎﻟﻮی[۲] از داﻧﺸﮕﺎه ﺑﯿﻞ و ﺟﺎن ﻣﺎﯾﺮ[۳] از داﻧﺸﮕﺎه ﻧﯿﻮﻫﻤﭙﺸﺎﯾﺮ[۴]، ﺑﺤﺚ ﻋﻠﻤﯽ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ را ﻣﻄﺮح ﮐﺮدﻧﺪ. آﻧﺎن ﺑﯿﺎن داﺷﺘﻨﺪ اﻓﺮاد ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻗﺎدرﻧﺪ اﻧﮕﯿﺰه ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻨﺪ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﻼﯾﻤﺎت اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﮐﻨﻨﺪ. در ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﺧﻮدﺷﺎن را ﮐﻨﺘﺮل ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﮐﺎﻣﯿﺎﺑﯽ را ﺑﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﺑﯿﻨﺪازﻧﺪ، ﺣﺎﻻت رواﻧﯽ ﺧﻮد را ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﻨﻨﺪ و ﻧﮕﺬارﻧﺪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﺧﺎﻃﺮ، ﻗﺪرت ﺗﻔﮑﺮﺷﺎن را ﺧﺪﺷﻪ‌دار ﮐﻨﺪ و ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﻫﻤﺪﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻫﻤﯿﺸﻪ و در ﻫﻤﻪ ﺣﺎل اﻣﯿﺪوار ﺑﺎﺷﻨﺪ (جان مایر و همکاران، ۱۹۷۰). ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻮی رﻗﺎﺑﺖ آﯾﻨﺪه در ﺳﺎزﻣﺎن‌های بیمه را ﻣﺪﯾﺮاﻧﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺮد ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر اﺛﺮﺑﺨﺶ و ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺨﺶ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺧﻮد ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﮐﻨﻨﺪ. در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ ﯾﮑﯽ از ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ می‌ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﯿﺰان زﯾﺎدی در رواﺑﻂ کارمندان بیمه ﺑﺎ دیگر اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ اﯾﻔﺎ ﮐﻨﺪ. داﻧﯿﻞ ﮔﻠﻤﻦ[۵] در ﮐﺘﺎب ﺧﻮد ﺑﻪ ﻧﺎم “ﮐﺎر ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ” ﺑﺮ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ در ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎر ﻣﺤﯿﻄﯽ ﮐﻪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﺗﻮﺟﻪ می‌ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺗﻤﺮﮐﺰ می‌ﮐﻨﺪ. او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺪﯾﺮان و رؤﺳﺎی ﺷﺮﮐﺖ‌ها ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﮐﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﮐﺎر می‌ﮐﻨﺪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﻫﺮﭼﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﯽ‌روﯾﻢ، اﻫﻤﯿﺖ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﻘﻠﯽ اﻓﺰاﯾﺶ می‌ﯾﺎﺑﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻠﺖ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ ازاﻫﻤﯿﺖ زﯾﺎدی ﺑﺮای ﯾﮏ رﻫﺒﺮ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ (گلمن، ۱۹۸۸).

یکی از مهارتهایی که می‌تواند به کارکنان در این راه کمک کند، «رفتار شهروندی سازمانی»است. این مقوله به رفتارهای فردی اشاره دارد که برخاسته از بصیرت افراد بوده و علاوه بر این‌که کارایی و اثر بخشی عملکرد سازمان را افزایش می‌دهند، مستقیم و به صورت صریح، از طریق سیستم رسمی پاداش تشویق نمی‌شوند (برن و کارپنتر[۶]، ۲۰۰۸٫ ارگان[۷]، ۱۹۸۸).

همه آنچه در بالا بدان اشاره شد، به خوبی گواه این مهم است که هوش عاطفی می‌تواند به عنوان یکی از پیش نیازهای توفیق کارکنان در بروز رفتار شهروندی سازمانی، قلمداد شود. بر اساس این فرضیه، این پژوهش در صدد است تا ارتباط و همبستگی بین هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی را در سازمان بیمه تامین اجتماعی که یکی از سازمان‌های تاثیرگذار در جامعه است و از حیث خدمت‌رسانی در زمره مهم‌ترین سازمان‌ها قرار می‌گیرد و شاغلان آن باید از رفتار شهروندی سازمانی در سطح عالی برخوردار باشند ‌ بررسی نماید. بدین منظور، سازمان تامین اجتماعی کاشان در آن به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شده و مورد کاوش قرار گرفته‌ است.

۱-۲ بیان مسئله

در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺳﺎزﻣﺎن‌ها ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻓﺰاﻳﻨﺪه‌ای ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂ‌های ﭘﻮﻳﺎ و در ﺣﺎل ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻮاﺟﻪ‌اند ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻘﺎ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﺧﻮد ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺳﺎزﮔﺎر ﺳﺎزﻧﺪ. ﺑﻪ ﺑﻴﺎن دﻳﮕﺮ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪه ﺗﻐﻴﻴﺮات و ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻠﻤﻲ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژﻳﻚ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ، ﺳﺎزﻣﺎن‌هایی ﻣﻮﻓﻖ و ﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﺮوزی، ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮات ودﮔﺮﮔﻮﻧﻲ‌ها را ﻧﻴﺰ در آﻳﻨﺪه ﭘﻴﺶ‌ﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮده و ﻗﺎدر ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات را در ﺟﻬﺖ اﻳﺠﺎد ﺗﺤﻮﻻت ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺘﻦ آﻳﻨﺪه‌ای ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، ﻣﺸﺎﻫﺪات و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎری از ﺳﺎزﻣﺎن‌ها ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻮآور و ﺧﻼق ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺣﺘﻲ در ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ‌ها و ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺰ ﻧﺎﺗﻮان ﻣﺎﻧﺪه و اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺷﻴﻮه‌های ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﺳﻨﺘﻲ اداره ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ (آﻗﺎداود و ﻫﻤﻜﺎران، ۱۳۸۹).

مطالعات نشان داده گوی رقابت در آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند، در این زمینه هوش عاطفی[۸] یکی از مؤلفه‌‌های است که می‌تواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند. دانیل گلمن[۹] در کتاب خود با عنوان کار با هوش عاطفی[۱۰] (۱۹۹۸) بر نیاز به هوش عاطفی در محیط کار (محیطی که اغلب به عقل توجه می‌شود تا قلب و احساسات) تمرکز می‌کند. او معتقد است نه تنها مدیران و روسای شرکت‌ها نیازمند هوش عاطفی هستند، بلکه هر که در سازمان کار می‌کند نیازمند هوش عاطفی است (موری[۱۱]،۱۹۹۸:۲). اما هر چه در سازمان به سطوح بالاتر می‌رویم، اهمیت هوش عاطفی در مقایسه با هوش عقلی افزایش می‌یابد. به همین علت هوش عاطفی از اهمیت زیادی برای یک رهبر برخوردار است (گولمن،۴۷:۲۰۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]




تا قبل از دهه­ پنجم توسعه، همواره به توسعه به­عنوان یک حق بشری که باید توسط کشورهای شمال مورد احترام قرار گیرد و اقدامات لازم برای رسیدن ‌به این حق، توجه شده است؛ اما بعد از گذشت چهار دهه این اقدامات نه­تنها کمکی به توسعه کشورهای جنوب نکرد، بلکه حتی واقعیت­ها حاکی از آن است که فقر و گرسنگی و اهداف اولیه­ توسعه، افزایش یافته است و دولت­ها هرچند به ظاهر مانعی برای توسعه نیستند، اما کمکی هم به پیشرفت آن نمی­کنند. برای مبارزه با این مشکل در سال ۲۰۰۰ مجمع عمومی اعلامیه­ هزاره را با راهکار جدیدی تصویب کرد. در این اعلامیه به­جای برشمردن فعالیت­های لازم برای توسعه، عوامل توسعه ­نیافتگی که کشورها باید در رفع آن کوشش کنند نام برده شده است و کشورها متعهد شدند اهداف هزاره را در جهت بهبود شرایط زندگی همه انسان­ها در مهلت­های معینی عملی کنند.

در آخر باید خاطرنشان کرد که با توجه به تکرار مکرر حق توسعه در کنفرانس­ها، اسناد و اعلامیه­های جهانی مبنی بر تأیید این حق به­عنوان یک حق بین ­المللی، غیرقابل سلب و جدایی­ناپذیز از سایر حقوق بشر، به­خصوص اعلامیه­ جهانی حقوق بشر وین ۱۹۹۳ و اعلامیه­ هزاره­ی ملل متحد، ‌می‌توان گفت که این حق هرچند به­عنوان یک حق بین ­المللی مورد توجه کشورها قرار گرفته است؛ اما باید توجه کرد که متأسفانه این امر دلیلی بر الزام­آور بودن تعهدات مربوط ‌به این حق برای کشورها ایجاد نکرده است. این در حالیست که کشورهای در حال توسعه همچنان حق توسعه را به عنوان یک حق بشری که لازمه­ی ایجاد تعهداتی برای کشورهای توسعه یافته ‌می‌باشد، تلقی ‌می‌کنند و در مقابل کشورهای توسعه یافته با نگرشی مخالف، هنوز هم حق توسعه را نه به­عنوان یک حق بشری که مستلزم ایجاد تکلیف برای آن­ها ‌می‌باشد، بلکه به­عنوان یک حق فردی که ابتدا دولت­ها را در درون کشورهای در حال توسعه به چالش می­کشاند، در نظر می­ گیرند.

فصل دوم: تئوری سه جهان و تئوری جهانی­سازی، راهکار یا مانع حقوقی برای حق توسعه

اگر جهانی سازی را، در یک تعریف کلی، به مجموعه فرآیندهایی اطلاق کنیم که به موجب آن مرزها کم­رنگ شده و دولت‏ها به­یکدیگر مرتبط و نزدیک می ‏شوند و عواملی مثل گسترش سرمایه‏داری در سطح جهانی، وابستگی متقابل، تبادل اطلاعات، تجارت جهانی، حقوق بشر، زبان انگلیسی، اینترنت و… از مبانی و ابزار اصلی آن باشد، حق توسعه به عنوان یکی از انواع حقوق بشر، در این بستر چه سرنوشتی خواهد داشت؟ اساساً تئوری جهانی سازی، چالشی عمیق برای حق توسعه به شمار خواهد رفت یا به فراگیر شدن و جهانشمولی این حق منجر خواهد شد؟ از طرفی شناسایی حق توسعه در گروی منطقه­بندی­های جهانی (شمال و جنوب، جهان توسعه ­یافته و درحال­توسعه)، چگونه خواهد بود؟ آیا تئوری سه جهان و ایجاد کشورهای جهان سوم با توان اقتصادی ضعیف، در راستای تحقق حق توسعه، یک مانع به­شمار خواهد رفت؟ یا طرح تئوری سه جهان و به­دنبال آن ایجاد کشورهای جهان سوم، به پیشبرد و تحقق توسعه کمک می­ کند؟

در پاسخ با این پرسش­ها و سؤالات دیگری از این دست، در این فصل ابتدا در بخش اول زمینه ­های شکل­ گیری و مبانی نظری و عملی تئوری سه جهان و تئوری جهانی سازی را بررسی خواهیم نمود. سپس در بخش دوم این فصل، عملکرد تئوری سه جهان و تئوری جهانی سازی را در ارتباط با حق توسعه در کشورهای جهان سوم از نظر می­گذرانیم.

بخش اول: مبانی و زمینه ­های شکل­ گیری تئوری سه جهان و تئوری جهانی­سازی

از گذشته­ های بسیار دور، بشر همواره با تقسیم ­بندی­هایی در پی جداسازی فقیر و غنی بوده است؛ این امر حتی در داخل کشورها هم دیده می­شد. اما بعد از مدتی آگاهی عمومی بر آن شد که عدم برابری خود مانعی برای پیشرفت خواهد بود؛ پس به­فکر راهکارهایی برای برابری و یگانگی جهان افتاد. در این بخش به بررسی تاریخچه و مبانی نظریه ­هایی که بشر در این راه ایجاد ‌کرده‌است، می­پردازیم.

گفتار اول: تاریخچه­ شکل­ گیری تئوری سه جهان و تئوری جهانی­سازی

۱- تاریخچه­ تئوری سه جهان

در نیمه­ی قرن کوتاه بین ۱۹۴۵ و ۱۹۸۹ بود که تصور شد دنیا به سه قسمت تقسیم شده است. سرمایه داری جهان اول، کمونیست جهان دوم و تازه استقلال یافته­ ها جهان سوم. (Denning, 2004, 42) در واقع این چینی­ها بودند که تئوری “سه جهان” را ابداع کردند. جهان اول دربرگیرنده­ی دو کشور آمریکا و شوروی بود. جهان دوم، شامل چین، اروپای غربی، ژاپن، کانادا و استرالیا و آخرین جهان، کشورهای درحال­توسعه بودند که جهان سوم نامیده شدند. (Udombana, 2000, 754) اصطلاحات سازنده­ی تئوری سه جهان شامل “جهان اول”[۱۴۹]، “جهان دوم”[۱۵۰] و “جهان سوم”[۱۵۱]، در دوران جنگ سرد ایجاد شدند. اگرچه اعتقاد بر این است که اصطلاح جهان سوم زودتر از دو اصطلاح دیگر ایجاد شد. (Quinion, 2005, 1) البته جغرافی­دانان سیاسی قبل از رواج تئوری سه جهان، کشورها را به­سادگی به جهان قدیم[۱۵۲] در طرف شرقی اقیانوس اطلس و جهان جدید[۱۵۳] در ساحل غربی این اقیانوس تقسیم کرده بودند؛ این تقسیم ­بندی بعد از ۱۹۴۵، با بخش­بندی سه­گانه بین جهان اول، جهان دوم و کشورهایی که از قوانین مستعمراتی کشورهای سرمایه­دار پیشرفته در طول و بعد از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیده بودند به­علاوه­ی کشورهایی که سیاست­مدارانشان تا زمان جنگ سرد زیر نظر جهان اول و دوم بودند، به­عنوان جهان سوم، جایگزین شد. (Twaddle, 1992, 1) این تقسیم ­بندی معنای مهمی در پیکربندی اقتصاد و سیاست در آن زمان مقرر می­داشت؛ و تا سال ۱۹۷۰، اصطلاح جهان سوم به روش­های محسوس استثمار اقتصادی و کشمکش­های سیاسی توسط دو جهان دیگر اشاره می­کرد. (Dirlink and Bahl and Gran, 2000, 7)

در این راستا باید افزود که تئوری سه جهان با ایجاد جهان سوم بود که شکل گرفت؛ ‌بنابرین‏ به توضیحاتی در رابطه با تاریخچه­ ایجاد این اصطلاح توجه می­کنیم.

‌می‌توان گفت مبدأ کلمه­ جهان سوم، فرانسوی ‌می‌باشد. (Gonzalez, 1998, 1) در فرانسه کلمه­ سوم مفهوم تداعی کننده­ نیروی جدید در مقابل دو نیروی مسلط موجود به­کار می­رفت. اصطلاح جهان سوم نیز از همان سنت معنایی در فرانسه سرچشمه گرفت. این اصطلاح اولین­بار در سال ۱۹۵۲ توسط آلفرد سووی[۱۵۴] جمعیت­شناس و مورخ فرانسوی به­منظور طبقه ­بندی آن دسته از کشورهای جهان سوم که از دو بلوک سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی آن زمان (بلوک شرق و غرب) خارج بودند مطرح شد؛ (ساعی، ۱۳۸۹، ۱۳-۱۲) و مورد توجه محافل بین ­المللی به­ ویژه نخبگان کشورهای جهان سوم قرار گرفت. سووی واژه­ جهان سوم را به اعتبار مقوله­ “طبقه­ی سوم” که در جمهوری[۱۵۵] فرانسه متداول شد به همراه اصطلاحات مترادفی نظیر “نیروی سوم” و “موضع سوم”، تقریباً به همان معنا، ‌در مورد کشورهای توسعه ­نیافته به­کار برد. (ساعی، ۱۳۸۴، ب،۵۷) بعد از سووی، اصطلاح جهان سوم با انتشار کتاب‌هایی چون “جهان سوم” توسط پیتر ورسلی[۱۵۶] در ۱۹۶۴ و “دنیای سه‌گانه­ی توسعه”[۱۵۷] توسط ایروینگ لوئیس هوروویتز[۱۵۸] در ۱۹۶۶، به عنوان مفهومی فراگیر در دنیای انگلیسی‌زبان در دهه هفتاد، مطرح شد. (ازکیا، ۱۳۸۰، ۱۱) در ادامه، ویلیام سفیر[۱۵۹] در ۱۹۸۷ مجدداً این عبارت را با عنوان اصطلاح خاص طبقه­ی سیاسی در دهه­ ۱۹۴۰ در فرانسه به کار برد. (Gonzalez, 1998, 1)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]